۶ فیلم برتری که باید قبل از جنگ جهانی سوم تماشا کنید
جنگ، عملی خانهمانسوز و ویران کننده است که قدرتهای جهان برای پیشبرد اهداف سودجویانه خود، دست به این کار میزنند، شاید برخی جنگها زود به اتمام برسند اما تعدادی از آنها تبدیل به فاجعهای بزرگتر نظیر جنگ جهانی خواهد شد.
موضوع امروز این مقاله از مجله بازار مرتبط با ۶ فیلم برتر در رابطه با جنگ جهانی دوم است، شاید این فیلمها را پیشتر تماشا کرده باشید اما دیدنِ دوبارهی آنها خالی از لطف نخواهد بود، چرا که این ۶ اثر از بهترین ساختههای سینمای جهان محسوب میشوند. هر یک از این آثار در زمان پخش خود، توانستهاند جوایز زیادی را کسب کنند که مستحق آنها بودهاند، قطعاً اگر قضیه غیر از این میشد، میبایست به آن فستیوال شک کرد که چرا ساختههایی با این درجه از کیفیت در بخشهای متعدد آن نتوانستهاند جوایزی بدست آورند. من به شخصِ از تماشای این فیلمهای پر جوایز لذت بردم، بههمین خاطر نوشتنِ این مطلب را مشتاقانه شروع خواهم کرد چون میدانم قرار است فیلمهایی را به شما معرفی کنم که ارزش بالایی برای تماشا دارند.
دوست دارم پیش از اینکه در ادامه بهسراغ معرفی فیلمهای برتر جنگ جهانی برویم، چند کلمهای راجعبه این فاجعهی خانهمانسوز صحبتی داشته باشیم. سفید یا سیاه، زرد یا قرمز تفاوتی ندارد، تنها کسی که در این میان آسیب خواهد دید، مردمان بیگناه هستند، شما میتوانید عمق این فجایع را در هر یک از فیلمهای معرفی شده تماشا کنید تا درک بهتری نسبت به این اتفاق داشته باشید. جنگ بیشتر از اینکه برای کشورها منفعت داشته باشد، ضرر دارد اما گاهی اوقات قضیه فرق میکند و باید جلوی ظلم ایستاد تا نابود نشد؛ پس بهترین کار این است که هیچ جنگی رخ ندهد تا مردمان بیگناه آسیب نبینند.
Schindler’s List
فهرست شیندلر، یکی از بهترین فیلمهای جنگی تاریخ سینما محسوب میشود، این اثر به کارگردانی استیون اسپیلبرگ در سال ۱۹۹۳ پخش میشود و هنوز که هنوزِ از جذابترین فیلمهای جنگی جهان به حساب میآید. فیلم فهرست شیندلر روایتگر اتفاقات واقعی هولوکاست و جنگ جهانی دوم است، این اثر داستان تاجری آلمانی به نام اسکار شیندلر را به نمایش میگذارد که جان بیش از ۱۱۰۰ یهودی را نجات میدهد. Schindler’s List یک ساختهی معمولی نیست، اگر به ابتدای مقاله توجه کرده باشید، اشاره کردم که هر یک از این فیلمها برای خود پر از افتخارات مختلف در فستیوالهای بزرگ هستند، بهعنوان مثال فیلم فهرست شیندلر کسب کنندهی هفت جایزه اسکار و جز ۲۵۰ فیلم برتر IMDB است.
همانطور که میدانید، داستان فیلم در جنگ جهانی دوم رقم میخورد، درست در جایی که لهستان توسط نازیهای هیتلر به تصرف در آمده است. در این بین که لهستان تحت فرمان نازیها قرار دارد، اسکار شیندلر (لیام نیسون) بهعنوان یک تاجر از این فرصت برای منافع خود استفاده میکند و حسابی از کارگران یهودی بهره میبرد اما پس از مشاهدهی رفتارهای خشونتآمیز نازیها تحت فرمانِ آمون گرف (رالف فاینز) دگرگون میشود و به یکباره صد درجه تغییر میکند. اسکار تصمیم میگیرد جلوی این عمل خبیث نازیها را بگیرد، به همین خاطر لیستی تحت عنوانِ «فهرست شیندلر» تهیه میکند تا از رفتن کارکنان یهودیش به اردوگاههای مرگ جلوگیری کند.
فیلم فهرست شیندلر یک ساختهی تاثیرگذار و باارزش است که تماشای آن خالی از لطف نیست، اگر شما این اثر با مسمّی را هنوز تماشا نکردهاید، توصیه میکنم که حتماً در اولین فرصت آن را مشاهده کنید، چرا که فهرست شیندلر فقط یک روایت تاریخی و فیلم نیست بلکه مکتبی است که درسهای انسانیت، مسئولیت، شجاعت و اخلاق را میآموزد. فیلم Schindler’s List به خوبی نشان میدهد که سینما علاوه بر اینکه میتواند سرگرم کننده باشد، توانایی اندیشه برانگیختن را نیز دارد، مهمترین برداشتی که میتوان از این فیلم بدست آورد، دقیقاً همین خواهد بود. نکتهی پایانی که لازم است دربارهی فهرست شیندلر برایتان بگویم، این است که این اثر جز مهمترین فیلمهای ضد جنگ تاریخ سینما شناخته میشود.
The Pianist
فیلم پیانیست، دیگر ساختهی سینما به حساب میآید که روایتگر اتفاقات هولوکاست است، در این فیلم شما شاهد مقاومت انسانی در برابر وحشتزدگی مردم در جنگ جهانی دوم خواهید بود. رومن پولانسکی کارگردان این اثر داستان زندگی یک پیانیستِ لهستانی-یهودی به نام ووادیسواف اشپیلمان را برای مخاطبان به نمایش در آورده است که نشان میدهد چطور سعی دارد از هولوکاست جان سالم به در ببرد. فیلم پیانیست همانند فهرست شیندلر در افتخارات کم ندارد و حسابی در جشنوارههای مختلف نظیر اسکار، نخل طلایی و سزار جوایز مختلفی را کسب کرده است، این موضوع نشان دهندهی این خواهد بود که پیانیست نیز یک ساختهی معمولی نیست.
داستان فیلم در سال ۱۹۳۹ در ورشوی لهستان آغاز خواهد شد، درست در جایی که اشپیلمان (آدرین برودی) بهعنوان پیانیست رادیو ورشو مشغول به کار است. پس از مدتی او مشاهده میکند که دنیای اطرافش به تدریج شروع به سقوط کردن میکند، به همین دلیل اشپیلمان و خانوادهاش به گتو ورشو میروند تا از خطر دور باشند؛ این انتقال باعث جدایی او و خانوادهاش خواهد شد، چرا که پس از این ماجرا خانوادهی اشپیلمان به اردوگاه مرگ تربلینکا منتقل میشوند. با رقم خوردن این اتفاق اشپیلمان با کمک دوستان غیر یهودی خود در نقاط مختلف ورشو مخفی میشود تا به دست نازیها نیفتد، درنهایت او با کمک یک افسر آلمانی به نام «ولیم هوزنفلد» نجات پیدا میکند و به زندگیش ادامه میدهد.
فیلم پیانیست عمق بیشتری نسبت فهرست شیندلر دارد، علت آن نیز تجربهی شخصی است که پولانسکی دارد، او تمام این اتفاقات را درک کرده است، به همین خاطر شاهد چنین ساختهی تاثیرگذاری هستیم. پولانسکی در فیلم The Pianist برخلاف فهرست شیندلر از رنگهای خنثی و بیروح استفاده میکند تا در مخاطب حس یاْس و ناامیدی شکل گیرد؛ علاوهبر این پولانسکی تمام سکانسهای گتو و ورشو را با دقتی بالا در استودیو بابلسرگ آلمان بازسازی کرده است تا هیچ چیزی با واقعیت مو نزد. من به شخصِ اگر خودم بخواهم بین فهرست شیندلر و پیانیست یک کدام را دربارهی اتفاقات هولوکاست انتخاب کنم، پیانیست را باتوجه به عمقِ بیشتری که نسب به فهرست شیندلر دارد را انتخاب خواهم کرد.
Saving Priavte Ryan
فیلم نجات سرباز رایان، دیگر ساختهی موفق اسپیلبرگ در جنگ جهانی دوم به حساب میآید، اسپیلبرگ پس از ساخت فهرست شیندلر دست به خلق کردنِ یک اثر همتراز با آن زده است. فیلم نجات سرباز رایان یکی از موثرترین ساختههای جنگ جهانی محوسب میشود، این اثر واقعگرایانهترین تصاویر و اتفاقات جنگ جهانی دوم را برای مخاطبانش به نمایش میگذارد. قطعاً فیلمی که چنین تاثیرگذاریی دارد در تالار افتخاراتش جوایز کمی نخواهد داشت، فیلم Saving Priavte Ryan به کارگردانی استیون اسپیلبرگ توانسته برندهی ۵ جایزه اسکار شود. علت کسب این جوایز کاملاً مشخص است، چون فیلم به معنای واقعی کلمه یک اثر شاهکار است.
همانطور که از نام فیلم مشخص است، داستان مربوط به نجات سرباز رایان میشود. فیلم از ساحل اوماها در روز ۶ ژوئن ۱۹۴۴ آغاز خواهد شد، کاپیتان جان میلر (تام هنکس) و همراهانش ماموریت پیدا میکنند تا سرباز جیمز رایان (مت دیمون) را نجات دهند. جیمز رایان تنها بازمانده از چهار برادر رایان محسوب میشود که توانسته جان سالم از مرگ به در ببرد، او سه برادر دیگرش را در جنگ از دست داده، به همین خاطر است که کاپیتان جان میلر به دستور مستقیم ژنرال مارشال ماموریت پیدا میکند، افسر رایان را از این شرایط وخیم نجات دهد تا از سرنوشت تاریک خانواده رایان جلوگیری کند و نگذارد تمامی برادران رایان کشته شوند.
فیلم نجات سرباز رایان، ساختهای است که نشان خواهد سینما علاوهبر اینکه میتواند سرگرم کننده باشد، توانایی آموختن درسِ عشق و محبت را دارد، همچنین این ساختهی اسپیلبرگ به خوبی نشان خواهد داد که سینمای جنگ میتواند به جز خشونت و خونریزی، نشان دهندهی صحنههای زیبای بسیاری نیز باشد. Saving Priavte Ryan از زمان پخش تا به الآن یک اثر شاهکار محسوب میشود که برای ساخت آن تلاشهای بسیار زیادی شده، به همین خاطر است که شما وقتی این اثر را در زمان حال تماشا میکنید با ساختههای تازهی سینما تفاوت زیادی نخواهد داشت. علت آن هم سنگ تمام گذاشتنِ استیون اسپیلبرگ در ساخت این فیلم است.
Dunkrik
وقتی صحبت از متفاوت بودن میشود، کارگردانی آن اثر باید برعهدهی کریستوفر نولان باشد؛ فیلم دانکرک ساختهی متفاوت نولان از جنگ جهانی است که نسبت به دیگر فیلمهای جنگی تفاوتهای بسیاری دارد. فیلم دانکرک قرار نیست به مخاطبانش روایتی کلاسیک را از جنگ جهانی نشان دهد بلکه نمایشگر حسی متفاوت از جنگ جهانی دوم خواهد بود. کریستوفر نولان با ساخت فیلم عملیات تخیله دانکرک، بیننده را غرق در امید و وحشت خواهد کرد، کاری که او در بیشتر ساختههایش انجام میدهد و به خوبی این کار را بلد است. دانکرک ساختهی نولان است، کارگردانی که وقتی فیلمی را میسازد، باید در بخشهای مختلف در لیست نامزدهای اسکار حضور داشته باشد و در آنها برنده شود، دقیقا مثل فیلم دانکرک که از هشت نامزدی برندهی ۳ جایزهی اسکار شده است.
این اثر داستان عملیات تخیله دانکرک در سال ۱۹۴۰ روایت میکند، فیلم دانکرک به شما نشان میدهد که چگونه بیش از ۴۰۰ هزار سرباز متفقین (انگلیسی، بلژیکی و فرانسوی) در سواحل دانکرک فرانسه به دام نازیها افتادهاند؛ نولان این اثر را از سه منظر برای مخاطبان روایت میکند: در هفتهی اول داستان در زمین روایت خواهد شد، در جایی که سرباز جوانی به نام تامی (فیون وایتهد) سعی میکند به هر طریقی که میشود از دانکرک فرار کند. روایت بعدی که کلاً یک روز زمان میبرد، مربوط به آقای داوسون (مارک رایلنس) و فرزندش خواهد بود که سعی بر نجات سربازان با قایق شخصی خود دارند. آخرین روایت دربارهی خلبانی به نام فرار (تام هاردی) است که سعی دارد با نداشتن سوخت کافی به مبارزه با دشمنان ادامه دهد.
فیلمهایی که کریستوفر نولان کارگردانی آنها را برعهده دارد، پر از شگفتیهایی است که پیشتر شاهد آنها نبودهاید، بهعنوان مثال در دانکرک شما هیچ کدام از سربازهای نازی را به طور واضح نخواهید دید، چرا که نولان میخواهد با این کار تمرکز از روی سربازان متفق برداشته نشود. دیگر شگفتی این اثر نبود خون در نبردها است، عدم وجود هیچ خونی در فیلم دانکرک، باعث خواهد شد تا بار روانی جنگ بیشتر نمایان شود. از این دست از ویژگیها شما در فیلم دانکرک کم نخواهید دید، به همین خاطر است که تا پیش از اینکه نولان دست به ساخت فیلم اوپنهایمر بزند، دانکرک رکورد گیشه را در فیلمهای جنگ جهانی برعهده داشت.
Hacksaw Ridge
فیلم ستیغ هکسا، به کارگردانی مل گیبسون در سال ۲۰۱۶ به طور جهانی پخشش آغاز میشود، این اثر پس از به نمایش در آمدن تبدیل به یکی از بهترین فیلمهای سینمایی در ژانر جنگی و زندگینامهای میشود. فیلم Hacksaw Ridge داستان واقعی زندگی «دزموند داس» پزشک نظامی حاضر در جنگ جهانی دوم را روایت میکند، این ساخته نیز مثل چهار فیلم دیگری که بالاتر راجعبه آنها صحبت کردیم، در جشنوارههای مختلفی نامزد دریافت جایزه بوده و دست خالی نیز از آنها بیرون نیامده است، اگر شما علاقهمند به فیلمهایی باشید که داستان آن اثر روایتگر زندگی یک فرد مهم باشد، ستیغ هکسا بهترین انتخاب برای تماشا است.
فیلم ستیغ هکسا، بر اساس زندگی واقعی یک پزشک نظامی به نام دزموند داس (اندرو گارفیلد) ساخته شده، دزموند یک سرباز مذهبی و آمریکایی کلیسای ادونتیستهای روز هفتم است. او به دلایل اعتقاداتی که دارد، اصلاً با اسلحه میانهی خوبی ندارد و از هیچ گونه سلاحی استفاده نمیکند. دزموند پس از اینکه به جنگ اعزام میشود، برای دوری از اسلحه و نبرد با دشمنان، بهعنوان پزشک به دیگران خدمترسانی میکند. او در طول نبرد اوکیناوا بدون استفاده از هیچ گونه سلاحی، با شجاعت تمام جان ۷۵ سرباز زخمی را نجات میدهد و تبدیل به اولین کسی میشود که برخلاف میل باطنیش، مدال افتخار دریافت میکند.
در فیلم Hacksaw Ridge شما برخلاف اینکه شاهد کشت و کشتار باشید، بیشتر سکانسهای نجات افراد را خواهید دید، این موضوع یک تضاد کاملا متفاوت است که گیبسون نسبت به دیگر فیلمهای جنگی در ساختهی خودش به وجود آورده است. علاوهبر این شخصیت اصلی فیلم با اینکه یک قهرمان بزرگ است، طوری نشان داده نمیشود که انگار او با بقیه فرق دارد بلکه شخصیت او به شکلی طراحی شده که انگار نسبت به دیگران ضعیفتر است و توانایی کمتری در مقابل بقیه دارد. این موارد تنها چند نمونه از دلایل به موفقیت رسیدن فیلم ستیغ هکسا محسوب میشود اما دلیل اصلی موفق شدنِ این اثر به خاطر۱۴ سال تلاش مل گیبسون برای ساخت این فیلم است.
Oppenheimer
اپنهایمر کیست؟ چه کسی اولین بار بمب اتم را ساخت؟ بمب اتم چیست؟ این سوالها تنها تعدادی از پرسشهایی است که فقط اپنهایمر جواب آنها را میدانست. به نظرم بهتر است معرفی دیگر ساختهی بینظیر کریستوفر نولان را پاسخ به سوال اول شروع کنیم، «جی رابرت اپنهایمر» خالق و تولید کنندهی اولین بمب اتم جهان است. نولان در یک ساختهی جذاب دیگر، زندگی اپنهایمر، پدر بمب اتم جهان را به نمایش در آورده است، او در این اثر از هیچ چیزی برای بهتر شدنِ کارش دریغ نمیکند، به همین خاطر هم در سال ۲۰۲۳ بیشترین جایزههای اسکار به این اثر تعلق میگیرد، اپنهایمر با ۷ جایزهی اسکار جز فیلمهایی محسوب میشود که توانسته بیشترین جوایزی که در آن بخشها نامزد شده است را بدست آورد.
همانطور که از نام فیلم مشخص است، این اثر داستان زندگی اپنهایمر را با بازی درخشان «کیلین مورفی» روایت میکند. (کیلین مورفی برای اولین بار با بازی در نقش اپنهایمر برندهی اسکار میشود) نولان در این فیلم، زندگی اپنهایمر را از زمان تحصیل در اروپا تا مدیریت پروژهی منهتن آمریکا برای ساخت بمب اتم را نمایش میدهد؛ کریستوفر در اپنهایمر همانند فیلم دانکرک از سه خط زمانی استفاده میکند: او در ابتدا به دوران شکلگیری اپنهایمر بهعنوان یک نابغه در زمینه فیزیک کوانتوم میپردازد، سپس اضافه شدن اپنهایمر را به پروژهی ساخت بمب اتم در منهتن نمایش میدهد و در آخر هم به خطر افتادن جایگاه او را در جلسات ملی سال ۱۹۵۰ نشان میدهد.
Oppenheimer یکی از بهترین فیلمهایی است که شما میتوانید در رابطه با زندگی یک فرد تماشا کنید، نولان در خلق این اثر از تمام توانایی خودش استفاده کرده تا بتواند فیلمی بسازد که در نوع خودش بینظیر باشد. فیلم اپنهایمر به راحتی نتوانسته تبدیل به پرفروشترین اثر در ژانر خودش شود، او با تبدیل علم به موضوعی جذاب و دراماتیک، بستری را خلق کرده است تا مخاطبان داستان زندگی یکی از تاثیرگذارترین افراد تاریخ را تماشا کنند. شاید اگر هر کسِ دیگری جز نولان این اثر را میساخت، شاهد چنین موفقیتی نبودیم که الان هستیم، پس چه بهتر که سازندهی این اثر نولان است و ما توانستیم چنین فیلم مهیج و فلسفی را تماشا کنیم.
با به پایان رسیدن این مقاله با ۶ فیلم برتر از جنگ جهانی دوم آشنا شدیم که هر یک از آنها ارزش چند بار دیدن را دارند. ساخت هر یک از این فیلمها برعهدهی کارگردانانی است که در سینما مثل آنها نخواهد آمد. اگر شما علاقهمند به فیلمهایی هستید که موضوع آنها در رابطه با جنگ جهانی است، این ۶ اثر بهترین انتخابهایی است که میتوانید داشته باشید، چونکه هر یک از این ساختهها علاوهبر جنگ درسهایی دیگر از زندگی را نمایش خواهند داد که لازمهی حیات محسوب میشوند. هستند ساختههای دیگری که جنگ را خوب به نمایش میگذارند اما اگر بحث انتخاب و معرفی باشد، من این ۶ اثر را به شما همراهان همیشگی مجله بازار معرفی خواهم کرد.
دوستداشتنیترین یوتوبر گیم ایران کیه؟ میگزیم با عیلرکسا Alirexzam@
نظرات