اخبار سینما و انیمیشن خبر

حفره داستانی در تراژدی حفاظت اسنیپ از هری پاتر

شخصیت سوروس اسنیپ، بی‌شک یکی از بزرگ‌ترین قهرمانان دنیای کتاب‌ها و فیلم‌های هری پاتر به شمار می‌رود، اما این قهرمانی ریشه‌ای بسیار قدیمی‌تر دارد. سیر تحول شخصیت این استاد معجون‌سازی، پیچیده‌ترین قوس داستانی در تمام مجموعه است و با فراز و نشیب‌های فراوانش، خوانندگان – و البته خود هری – را تا آخرین لحظه در هاله‌ای از ابهام نگه می‌دارد. اینکه اسنیپ واقعاً در کدام جبهه قرار دارد، رازی سر به مهر باقی می‌ماند تا اینکه در کتاب هری پاتر و یادگاران مرگ (Harry Potter and the Deathly Hallows)، خاطرات اسنیپ پرده از حقیقت برمی‌دارند: او پس از مرگ لیلی پاتر به دست لرد ولدمورت، به آلبوس دامبلدور سوگند وفاداری یاد کرده بود، چرا که قلباً و برای مدتی طولانی عاشق مادر هری بود.

در تمام سال‌هایی که هری در هاگوارتز بود، اسنیپ در پس پرده برای محافظت از او تلاش می‌کرد، حتی اگر از آن پسر بیزار بود. از خنثی کردن نقشه‌های پروفسور کوییرل گرفته تا تحویل دادن شمشیر گریفیندور به هری در مأموریت نابودی جان‌پیچ‌ها (Horcruxes)، همگی گواهی بر این مدعا هستند. با این حال، محافظت اسنیپ از هری در واقعیت، پیش از مرگ لیلی آغاز شده بود. به بیانی دیگر، او ناخواسته همان کسی بود که باعث شد هری به «پسری که زنده ماند» تبدیل شود و همزمان، زمینه سقوط ارباب تاریکی را فراهم کند.

اولین تصاویر دامبلدور در سریال جدید هری پاتر را در اینجا ببینید!

چگونه اسنیپ جان هری پاتر نوزاد را نجات داد؟

زنده ماندن هری مدیون طلسم محافظتی قدرتمندی بود که لیلی از آن استفاده کرد؛ طلسمی که دامبلدور آن را به سادگی «عشق» نامید. مادر هری برای نجات فرزندش جان خود را فدا کرد، زیرا عشقی بی‌قیدوشرط به او داشت. همین عشق، سپری جادویی در برابر نفرین کشنده ولدمورت ایجاد کرد؛ سپری که تا زمان بازگشت کامل آن شخصیت شرور در هری پاتر و جام آتش (Harry Potter and the Goblet of Fire) دوام آورد. اما نکته ظریف ماجرا اینجاست که این طلسم محافظتی فقط محصول عشق لیلی نبود، بلکه اسنیپ نیز در آن نقشی حیاتی داشت.

این فداکاری محافظتی یک پیش‌نیاز کلیدی دارد: فرد باید آگاهانه و از روی عشق خالص، زندگی خود را فدای دیگری کند؛ یعنی باید انتخاب کند که شخص دیگر زنده بماند، حتی اگر به قیمت مرگ خودش تمام شود. به همین دلیل است که مرگ جیمز پاتر چنین اثری نداشت، موضوعی که جی. کی. رولینگ در مصاحبه‌ای با وب‌سایت ماگل‌نت به آن اشاره کرده است.

 

لیلی دقیقاً همین کار را کرد، اما او این فرصت انتخاب را تنها به یک دلیل به دست آورد: اسنیپ از ولدمورت برای زنده ماندن او التماس کرده بود. اسنیپ پس از شنیدن پیشگویی و درک پیامدهای وحشتناک آن، از ارباب تاریکی خواسته بود که به لیلی رحم کند. ما در داستان می‌بینیم که ولدمورت این انتخاب را به لیلی می‌دهد، اما او قاطعانه آن را رد می‌کند. در نتیجه، ولدمورت او را می‌کشد، اما هری تحت محافظت جادویی قرار می‌گیرد.

برگ برنده سریال هری پاتر؛ تغییری که در کتاب‌ها نبود!

این حقیقت، لایه‌ای عمیق‌تر و تراژیک‌تر به داستان اسنیپ می‌افزاید: او حاضر بود هری کشته شود، به شرطی که لیلی زنده بماند. اما همین خواسته او، ناخواسته به بقای هری و نابودی ارباب سابقش منجر شد. با این حال، اینجاست که یک حفره داستانی یا حداقل یک پرسش بزرگ منطقی خود را نشان می‌دهد: چرا ولدمورت اصولاً با زنده نگه داشتن لیلی موافقت کرد؟ او قاتلی بی‌رحم بود که مفهوم عشق را درک نمی‌کرد و زنده ماندن لیلی، که یک جادوگر قدرتمند و عضو محفل ققنوس (Order of the Phoenix) بود، می‌توانست یک تهدید جدی برای او محسوب شود.

درست است که ولدمورت برای وفاداری اسنیپ ارزش زیادی قائل بود و شاید گمان می‌کرد که لیلی را می‌توان بعداً کنترل یا حتی علیه خودش استفاده کرد، اما در نهایت، این تصمیمی بود که با ذات و شیوه همیشگی عملکرد او در تضاد کامل قرار داشت و به قیمت نابودی همه‌چیز برایش تمام شد.

منبع: comicbook


اعترافات جنجالی یوتیوبرهای فارسی؛ میزگیم با بیگزموگ

Loading

تگ ها

نظرات

اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها