۵ دلیل که سولو لولینگ از هر انیمه ایسکای دیگر بهتر است!
این روزها انیمه سولو لولینگ (Solo Leveling) به یکی از پرطرفدارترین انیمهها تبدیل شده است. از آنجایی که شخصیت اصلی در این انیمه به قدرتهای خارقالعاده دست پیدا میکند، میتوان آن را متعلق به هر دو دسته شونن و ایسکای دانست. با این حال نوع داستان و سیر رشد جین وو به عنوان شخصیت اصلی، آن را به یک ایسکای خاص تبدیل کرده است. برخلاف انیمههای دیگر در این دسته که شخصیت اصلی بسیار ناگهانی به قدرتی ماورائی دست مییابد، جین وو در سولو لولینگ آهسته و پیوسته رشد میکند و در حالتی منطقی به قدرتهای بالاتر میرسد.
از این مورد که بگذریم، فضاسازی در سولو لولینگ با چنان ظرافتی همراه است که کمتر بینندهای را دچار خستگی و سردرگمی میکند. در بسیاری از انیمههای ایسکای، قهرمان داستان به دنیایی پرتاب میشود که در آن به لطف قدرتش، بهطور خودکار پیروز نبردهای گوناگون است. با این حال در سولو لولینگ خبری از پیروزیهای بیحساب و کتاب نیست و به جین وو زمان داده میشود تا رشد کند و به سطوح بالاتر برسد. همین دست تفاوتهای کوچک اما تاثیرگذار، انقلابی در انیمههای ایسکای به پا کرده است که هر طرفداری را ترغیب به پیگیری این انیمه مشهور میکند. بنابراین اگر از انیمههای ایسکای معمولی خسته شدهاید، شاید بهتر است پس از مطالعه این مطلب، سری به دنیای جین وو بزنید.
۵. شخصیت اصلی به تدریج رشد میکند
سونگ جین وو در انیمه سولو لولینگ قدرتهای ماورائی خود را با تلاش بهدست میآورد
بیشتر قهرمانان در انیمههای ایسکای، به طور ناگهانی و باورنکردنی قدرتمند میشوند. در انیمههایی مانند آن زمان که به عنوان یک اسلایم تناسخ پیدا کردم (That Time I Got Reincarnated as a Slime) یا اورلرد (Overlord)، این ویژگی اغراقشده به شدت از قاب بیرون میزند و مخاطب بدون آنکه فرصتی برای درک رشد شخصیت پیدا کند، درگیر داستان میشود. با این حال انیمه سولو لولینگ در داستان خود رویکرد متفاوتی را پیش گرفته است که هر قدرتی را معنادار جلوه میدهد. جین وو در ابتدا، از ضعیفترین شکارچیانی است که حتی در برابر هیولاهای سطح پایین نیز کم میآورد. به همین ترتیب مخاطب متوجه خطراتی میشود که شخصیت اصلی را تهدید میکند و با کنجکاوی بیشتری به پیگیری داستان ادامه میدهد.
با تغییر در سیستم سطحبندی شکارچیان، جین وو این فرصت را پیدا میکند که سطح خود را ارتقا بدهد و پیشرفت کند. تنها کافیست مانند بازیهای ویدئویی، وظایف و ماموریتهای مشخص شده از جانب سیستم را به درستی پشت سر بگذارد تا تواناییها و سطح جدید برای او باز و قابل دسترس شود. او در حملاتی که به سیاهچالها دارد، نکات مختلفی درباره استراتژی و مبارزه میآموزد و هیچ قدرتی را برحسب تصادف کسب نمیکند. جالب اینجاست که حتی تواناییهای جدید نیز برای او بیشتر یادآور تجارب و آموزشهای قبلی است که در طی مبارزات گوناگون کسب کرده است.
در سایر انیمههای ایسکای، قهرمانان به دلیل دانشی که از زندگیهای قبلی خود دارند، نیازی نیست کار ویژهای انجام دهند و بهطور خودکار قدرتمند میشوند. آنها گاهی با دانش و تجربیات بزرگسالانهشان، در بدن یک نوزاد دوباره متولد میشوند تا داستان زندگی را به شکل دیگری رقم بزنند. هرچند این ترفندها برای جذب مخاطب کارساز هستند، اما انیمه سولو لولینگ بدون داشتن این عناصر اغراقآمیز، لحظات رضایتبخشی را به تصویر میکشد. زمانی که جین وو موفق میشود هیولای سرسخت داستان را نابود کند، بینندگان نیز حس واقعی پیروزی را تجربه میکنند. سولو لولینگ رشد تدریجی شخصیتهایش را به کسب رضایت لحظهای مخاطبان ترجیح میدهد و به همین ترتیب نیز از سایر انیمههای ایسکای محبوبتر است.
۴. جهانسازی اصولی و بدون شرح و بسط بیمورد است
جهان سولو لولینگ برپایه عمل است نه مونولوگ
انیمههای ایسکای در شکل کلیشهای عموما بینندگان را در توضیحات طولانی درباره دنیاهای فانتزی خود غرق میکنند. تنها کافیست سری به انیمههایی مانند ری:زیرو (Re:Zero) یا کونوسوبا (Konosuba) بزنید تا کاملا متوجه این ویژگی شوید. این انیمهها بارها صحنههای اکشن را در لحظه حساس متوقف میکنند تا راجع به سیستمهای جادویی توضیح مفصل دهند. هرچند این کار میتواند به فهم بهتر داستانهای فانتزی کمک کند، اما از طرف دیگر ممکن است مخاطب را از تب و تاب بیندازد و حوصلهاش را سر ببرد. به همین دلیل نیز دنیای سولو لولینگ به شکل دیگری روایت میشود.
در سولو لولینگ خبری از مونولوگ نیست و به جهان آن بیشتر از طریق داستانسرایی بصری و تعاملات شخصیتها پرداخته میشود. به جز توضیح درباره مفاهیم اصلی مانند گیت و مانا، فهم باقی داستان و اجزاء آن بر عهده خود مخاطب است. بینندگان با دنبال کردن تجربیات جین وو با جهان سولو لولینگ آشنا میشوند. مفاهیمی مانند رتبهبندی شکارچیان و طبقهبندی سیاهچالها نیز در قالبی طبیعی و نه تحمیلی، در ذهن مخاطبان جا میافتند. هر هیولای جدید قابلیتهای خود را در صحنه مبارزات به تصویر میکشد. به همین ترتیب نیز مخاطب همراه با هیجان، متوجه مفاهیم جدید نیز میشود.
سیستمهای مربوط به انجمن شکارچیان نیز در حین عملیاتهای مختلف خود را نشان میدهد. تنها کافیست تیمهای شکارچی را در حملات مختلف دنبال کنید تا بهراحتی متوجه نحوه عملکرد آنها شوید. سولو لولینگ در هیچ صحنه نبردی توقف ایجاد نمیکند تا درباره اشخاص یا قابلیتها توضیح بدهد. این امر داستان را جذاب و سرعت آن را بالا نگه میدارد. این انیمه برخلاف سایر انیمههای ایسکای، به هوش مخاطبانش احترام میگذارد و اجازه میدهد خودشان با پیگیری داستان متوجه ساختار و مفاهیم آن شوند.
۳. پیروزی استراتژیک در نبرد حرف اول را میزند
تاکید سولو لولینگ، برنامهریزی برای پیروزی است، نه تکیه بر قدرت دوستان
انیمههای ایسکای علاوهبر نگاه اغراقآمیزی که به قدرتهای ماورائی دارند، به مبارزات نیز از دریچه احساسات میپردازند. قهرمانان در انیمههایی مانند سورد آرت آنلاین (Sword Art Online) یا لوگ هورایزون (Log Horizon ) اغلب با باور به دوستانشان، نبردهای غیرممکن را پیروز میشوند. به همین ترتیب اهمیت استراتژی واقعی کنار میرود و جایش را به لحظات دلنشین اما احساسی کار گروهی میدهد. در همین نقطه، سولو لولینگ با به تصویر کشیدن اهمیت تاکتیک و تصمیمگیری هوشمندانه، روشنی خاصی را به سبک ایسکای میبخشد.
در این انیمه، سونگ جین وو هر مبارزه را به چشم یک پازل میبیند که باید حل شود، اما نه با تکیه بر قدرت دوستان یا احساسات پیش پا افتاده. او در نبردهای الگوها و نقاط ضعف دشمن را یاد میگیرد. مبارزات بعدی نیز با برنامهریزی پیشرفته و مدیریت منابع همراه است. جالب اینجاست که سولو لولینگ در داستان این اجازه را به جین وو نمیدهد که همواره قهرمان باشد. او در طول مبارزاتش مدام درحال برنامهریزی و فکر کردن است و کمتر به قدرت خود و سپاه سایهاش تکیه میکند.
هر پیروزی بزرگ در Solo Leveling ترکیبی از هوشمندی و قدرت بالای شخصیت اصلی است. جین وو پیش از هر نبرد، رفتار دشمنانش را تحلیل میکند. او در این مسیر از مزایای محیطی و موقعیتگیری استراتژیک بهره میبرد. با این توجه خاص به جزییات تاکتیکی، نبردها در سولو لولینگ بسیار جذابتر از مبارزات معمول انیمههای ایسکای جلوه میکنند. مخاطبان با دنبال کردن روند فکری جین وو، میتوانند استراتژیهای او را بفهمند، به اهمیت هوش در کنار قدرت پی ببرند و درنهایت شاهد پیروزیهای لذتبخشی در نتیجه این همراهی جذاب باشند.
۲. تمرکز بر یک قهرمان به جای پرداختن به روابط کلیشهای
داستان بیش از روابط عاشقانه غیرضروری، روی خود جین وو متمرکز است
کمتر انیمه ایسکای را میتوان پیدا کرد که شخصیت اصلی درگیر روابط عاشقانه نشده باشد. آنطور که مشخص است در انیمههایی مانند در دنیایی دیگر با گوشی هوشمندم (In Another World with My Smartphone) یا انیمه چگونه ارباب شیاطین را احضار نکنیم (How Not to Summon a Demon Lord)، شخصیت اصلی تنها به فکر مبارزات نیست و درگیر داستانهای احساسی مختلف نیز میشود. هرچند این داستانها معمولا مخاطبان زیادی را به خود جلب میکنند، اما برای آن دست از طرفدارانی که بیشتر دنبال صحنههای مبارزه هستند، این بخش ممکن است خسته کننده باشد. انیمه سولو لولینگ با حضور خود، رنگ دیگری به انیمههای ایسکای داد و آن را از شر مثلثهای عشقی خلاص کرد. بنابراین اگر به دنبال لحظات احساسی و عاشقانه در این انیمه هستید، باید شما را ناامید کنیم.
از همان فصل اول، جین وو سعی میکند روی رشد خود متمرکز بماند و تواناییهای خود را در جهت نجات مادرش به کار گیرد. شخصیتهای زن در این انیمه انگیزههای خاص خود را دارند و به دنبال جلب نظر و توجه جین وو نیستند. در سولو لولینگ، شکارچیان زن منفعل نیستند و هریک بسته به سطحشان، تواناییها و نقش ویژهای دارند. هرچند برخی از مخاطبان از این موضوع رضایت ندارند، اما سولو لولینگ روابط شخصیت اصلی را به دور از لذت و تنها در خدمت داستان پیش میبرد.
این انیمه هرگز لحظات مهم را فدای صحنههای کمدی رمانتیک نمیکند و با این رویکرد تصویر پختهای از جین وو ارائه میدهد. علاوهبر او، سایر شخصیتها نیز رفتاری بالغانه دارند و به جای تلف کردن وقت و احساسشان، به دنبال ایفای نقش خود هستند. سولو لولینگ با خط داستانی هدفمندش، نشان میدهد که جذابیت در رنگ و لعابهای عاشقانه نیست.
۱. مسئله مرگ و زندگی در داستان واقعا اهمیت دارد
مفهوم مرگ در انیمه سولو لولینگ، فانتزی نیست
هرچند انیمههای ایسکای مردن را مسئلهای گذرا و قابل حل نشان میدهند، اما مرگ در انیمه سولو لولینگ با کسی شوخی ندارد. در انیمههای ری:زیرو و کونوسوبا، شخصیتها دائما میمیرند و با جادو یا حلقههای زمانی به زندگی برمیگردند. به همین دلیل مفهوم واقعی مرگ رنگ میبازد و تاثیر خود را از دست میدهد. با این حال در انیمه سولو لولینگ به عنوان یک ایسکای، خبری از سحر و جادو برای زنده کردن مردگان نیست. این انیمه از همان ابتدا میزان خطرناک بودن حمله به سیاهچالها را نشان میدهد و حجت را بر مخاطبانش تمام میکند. در دنیای سولو لولینگ هیچ شخصیتی نمیتواند از چنگال مرگ نجات یابد؛ چرا که در این دنیا خبری از فرصتهای دوباره و چندباره برای زندگی نیست.
فاصله شخصیتهای انیمه با مرگ بسیار کم است. به طوری که جین وو نیز به عنوان شخصیت اصلی از آن در امان نیست و بارها تا پای مرگ میرود. شاید یکی از نکاتی که هیجان را در این انیمه به حد اعلای خود میرساند نیز همین باشد. جین وو با مردن شکست واقعی را تجربه میکند. بنابراین بیش از آنکه به فکر نابودی هیولاها باشد، باید کلاه جانش را سفت بچسبد تا از سرش نیفتد. تنها یک اشتباه کافیست تا داستان قدرتمندترین شکارچی یک سره شود و به پایان برسد.
هرچند پیشروی داستان با مرگ جین وو با کمی چالش مواجه میشود، اما این نکته نیز ضامن زندگی شخصیت اصلی نیست و خطرات همچنان پابرجا هستند. هرچند او قدرتمندترین شکارچی دنیای سولو لولینگ است، اما باز هم همه کاره داستان نیست و هر آن ممکن است جان خود را از دست بدهد. ماهیت مرگ در این انیمه بهگونهای است که سایر شکارچیان نیز در طول مبارزات، خطر را بو میکشند و جانب احتیاط را رعایت میکنند. برخلاف سایر انیمههای ایسکای که معنای واقعی مرگ و درنتیجه درام ناشی از آن را حذف میکنند، سولو لولینگ به مرگ در معنای واقعیاش احترام میگذارد و پیامدهای آن را به تصویر میکشد.
نظر شما درباره انیمه سولو لولینگ چیست؟ چه دلایل دیگری این انیمه را از سایر انیمههای ایسکای متمایز میکند و به آن برتری میبخشد؟ نظرات ارزشمند خود را با ما در میان بگذارید.
منبع: CBR
دوست داشتنیترین یوتیوبر گیمر ایران کیه؟ میزگیم با علیرکسا @alirexzam
ممنون عالی بود و وقتی جین وو میخواست معموریت تغیر شغل را انجام دهد با غرور وارد سیاهچال شد ولی داستان به او زد حال زد و این رو به جین وو سابت کرد که از تو قوی تر هم هست
توی یه پاراگراف این همه غلط املایی فاحش! این بده
خیلیم بده👍
اصلا سولو لولینگ ایسکای نیست ژانرش که تو میگی بهترین انیمه ایسکای🗿🙁
چه چتری تفت میدین شماها
سولو لولینگ اصلا Isekai نیست که بخواید بگید بهترین هست.
اگر ایسکای هم بود انیمه های زیادی مثل Reincarnated as a slime , Mushoku tensei و re:zero انیمه های خیلی بهتر با داستان خیلی بهتری نسبت به این انیمه هستن. داستان سولو لولینگ کاملا داستان کپی شده ای از انیمه های فانتزی و داستان مورچه های دنیای دیگر که کاملا شبیه داستانی از انیمه Hunter x Hunter هست.
ایسکای سبکیه که شخصیت اصلی به یک دنیای دیگه منتقل می شه نه سولو لولین که sung jinwoo دنیاش همین بوده و هست و به یک دنیای دیگه منتقل نشده یا بهتر بگم reincarnate یا تناسخ نشده.
قبل از نوشتن درمورد چیزی لطفا درمورد اش تحقیق کنید بعد بنویسید.
اصلأ مگه سولولولینگ ایسکایه ؟
چرا دارین با ایسکای یدیگه مقایسه میکنید
اسپویل
اسپویل از مانگا
واقعا دو موردش مسخره بود و با بقیش موافقم
قدرتش و خودش بدست اورد؟ واقعا مسخرست اگه انیمه رو دیده باشی جانشین پادشاه سایه شد و قدرت اونو به ارث برد به وسیله معمار
و مورد آخر مسئله مرگ زندگی اهمیت دارد؟ منو خندون، اونجا که اون درمانگر رده s مرد به ت…. نبود اون وقت وقتی اون دختره داشت میمرد از مهمترین معجوناش هم گذشت
جز اینا با بقیش موافقم اونم تا الان چون قراره بره رو سبک عاشقانه آخرش که اونم که میگی عاشقانه نیست غلت میشه
مانهوا
بخدا مانگا نیست
این که همچین انیمه ای رو با شاهکار ایسکای که ری زیرو( با خط داستانی و پیچش خاصش و کاراکترهای جذاب که به هرکدومشون یک داستانی پشتشونه (نه مثل سولو که فقط رو خودش تمرکز می کنه نهایتا یکم جلوتر روی چا هه این)و استراتژی و برنامه پیش میبره و تو میگی نداره و کونوسوبا (که اصن کمدیه و معمولا تو کمدی چیزی رو می بینی که برات فان و نسبتا فانتزی باشه نه که مثل دنیای واقعی باشه) مقایسه می کنی واقعا مسخرس
بعدشم اون مونولوگ که میگی رو اگه مانهوا رو دیده باشی داخلش هست با هزار جور توضیح اضافه که اصن بکار نمیاد و حتی راجبش صحبت نمیشه
چرا به تناسخ بیکار نگاه نمی کنید؟
همین این هارو داره. تازه شاید خیلی برای سیزن سوم دلتون رو صابون زده باشید ولی داستان واقعی خیلی آبکی تر از چیزیه که فکرش رو می کنید
تناسخ بیکار یک روایت درست و رونی داره که قصه زندگی فرد عه نه داستان قویترین یا بهترین شدن پس بهتره انیمه های جدید رو الکی نظر یا ریت خوب ندین. سولو بولینگ خیلی اورریتدع
فکر کنم ادمین حتی به خودش زحمت نداده بوده یه سرچی کنه ببینه ایسکای یعنی چی
ژانر ایسکای یعنی دگر جهانی که این گیت های سولو لولینگ اصلا جهانی دیگه حساب نمیشن چون یک فضای محدود هستند و بعد از شکست دادن باسشون از هم میپاشند
همین که اومدی سولو لولینگ روانیمه ایسکای دونستی کافی بود تا کسی حرف هات رو جدی نگیره
درسته سولو انیمه خیلی خوبیه ولی دلیل به مقایسه نمیشه انیمه های هم هست از سولو بهتره ولی یه سریا چون نمیخوام وقت رو روی انیمه طولانی بذارن بهانه بهترین بودن سولو میارن
مخالفم شدید هستم
مزخرف ترین انیمه تو کل تاریخ…
1.جین همیشه مغرور شده در فصل دوم
2.خودنمایی
3.زاویه فک تخمی جین….فصل یک ش بهتر بود
4.بی منطق بودن
5.مقایسه بی ارزش جین با کاراکتر های قوی در انیمه های مختلف که مثلاً بعضی ها میگن جین میتونه گوجو رو بزنه ،😑خیلی تو مخ عن و مزخرف میگن….خود گوجو میتونه با مهره بنفش کل سپاه جین رو نابود کنه بعد به راحتی با سرعتی که داره(تو یه قسمت دیدید که گوجو تو ۲/۹۹ثانیه بیش از۱۰۰۰ هیولا رو کشت)به راحتی جین رو بکشه،😏 حالا اینجا بگن بهترین انیمه تو تاریخ ایسکای… واقعا جای تأسف داره
توی ۲۹۹ ثانیه یعنی حدود پنج دقیقه نه ۲/۹۹ ثانیه!
سولو که اصلا ایسکای حساب نمیشه-
سولولولینگ یکی از خفنترین انیمه هایی بود که تا به حال دیدم، حتی این با اینکه قسمتاش کمه ترکوند فشنگ کارش ناموسا درسته
اول عاشق جوجوتسوکایزن و اتک بودم ولی الان فقط همین.. جدا از اون بنظرم همین انیمه از بقیه انیمه ها خفنترترتترترعه
به نظر من دلیل اول مسخره و آزاردهنده اش می کند
بعدشم این از دسته ایسکای آشغال و مسخره و بی ارزش نیست همه دسته ایسکای آشغال و مسخره و بی ارزش مطلق است انیمه تک رو یا سولو لولینگ اصلا آشغالی مثل ایسکای نیست ولی مرگ و میر و خشونت های زیادش اصلا خوب و ارزشمند نیستند
آره من عاشق این انیمه استم
یه سری اومد میگه ععSOLO LEVELING اشغاله آخه بچه سال تو بجز اون بابی اسفنجی چی زی دیگه ندیدی اول برو ببین بعد بیا نزر بده