اخبار بازی خبر

بازی Spider-Man 2 حتی بهتر از فیلم‌های مارول به قلب شما نفوذ می‌کند

در میان تمام مبارزه‌های مهم با موجودات اهریمنی و نبردهای حماسی و پرشور با ونوم، کراون و بقیه شرورها، لحظاتی از سکوت مطلق در بازی Spider-Man 2 وجود دارد. این لحظه‌ها خیلی غیرمنتظره هستند و کاملا عامدانه داخل بازی قرار داده شده‌اند. به صحنه نوستالژیکی که هری، پیتر و مری جین در مورد طراحی یک ماشین تست عشق صحبت می‌کنند فکر کنید. لحظاتی که مایلز استرس اپلای برای دانشگاه را دارد و باید مادرش و دوست مادرش را ملاقات کند. یا لحظاتی که هری و پیتر دوباره به دبیرستان قدیمی محل زندگی‌شان سر می‌زنند. یا همان لحظه‌ای که پیتر خیلی هول‌هولکی قبل از رسیدن ام‌جی خانه‌اش را مرتب می‌کند. 

این لحظات در میانه یک بازی و وقتی خسته از جنگ و مبارزه هستید نوعی از آرامش را به شما هدیه می‌دهند. مشابه آن را در اسپایدرمن ۱ هم داشتیم و در حقیقت این لحظه‌ها به نوعی بین فایت‌های مختلف قرار داده شده‌اند که بتوانید همزمان با این مبارزه‌ها در داستان بازی هم غرق شوید. فراموش نکنیم که خیلی از ماها بخش درام و لحظات شخصی زندگی پیتر پارکر را بیشتر از لحظات مبارزه‌اش دوست داریم و سازندگان بازی بالاخره تشخیص دادند که این بخش‌‌های مهم هم باید داخل بازی وجود داشته باشند. اینجاست که می‌توان گفت بازی اسپایدرمن ۲ آنقدر به دنیای کمیک واقعی‌‌اش نزدیک شده که حتی از فیلم‌ها هم جلوتر زده است. باورش سخت است اما با این بازی و واکنش‌هایی که کاربران نشان می‌دهند به نظر می‌رسد به خوبی در قلب طرفداران کمیک‌بوک‌ها جا خوش کرده است. 

داستان تولد سوپرهیرویی که تینیجرها عاشقش شدند

احساسات و عواطفی که با اسپایدرمن تجربه کردیم
احساسات و عواطفی که با اسپایدرمن تجربه کردیم

وقتی Stan Lee و Steve Ditko برای اولین بار در اوایل ۱۹۶۰ قصد داشتند کمیک‌بوک اسپایدرمن را بسازند، تغییرات مهمی در جریان بود. نوجوان‌ها یا به اصطلاح دقیق‌تر، تینیجرها استقلال مالی و اجتماعی بیشتری پیدا کرده بودند و دوران بعد از جنگ روحیات آن‌ها را هم تغییر داده بود. زندگی آن‌ها بار دیگر در شوهای تلویزیونی و موزیک پاپ مرور می‌شد و همه‌چیز حول محور آن‌ها می‌چرخید. استن و استیو به دنبال شخصیتی بودند که با این تینیجرها حرف بزند، تینیجرها حرف او را بفهمند و با او ارتباط برقرار کنند. آن‌ها دنبال یک قهرمان جدید بودند، یک قهرمان جوان، کمی آکوارد، یک مقدار نرد و درگیر روابط عاطفی. این قهرمان جدید در کنار تمام این ویژگی‌ها یک عنکبوت قدرتمند هم بود. او یک سوپرهیرو بود و در آگوست ۱۹۶۲ در قالب کمیک‌بوک به جهانیان معرفی شد. از آن تاریخ به بعد مارول با روش‌های مختلف سعی کرده هویت این شخصیت ابرقهرمان را بررسی کند و جنبه‌های مختلف شخصیتش را زیر ذره‌بین ببرد. 

از همان اول هم اسپایدرمن با بقیه سوپرهیروها فرق داشت، ماجراهایی که درگیرش بود با بقیه فرق داشت، او فقط یک سوپرهیرو با تارهای قدرتمند نبود و پیوندهایی که در زندگی عادی‌اش داشت هم به نوعی در شخصیت اصلی او تاثیر داشتند. زندگی در خانه عمه May، رابطه عاطفی‌اش با مری جین و یا رابطه‌اش با Gwen Stacy بخش مهمی از زندگی او بودند که در کمیک‌ها هم به آن‌ها پرداخته می‌شد. 

در حقیقت این داستان‌ها انگار مهم‌تر از بخش‌های مبارزه او با شرورها بود. مثلا کمیکی که در سال ۱۹۸۷ منتشر شد به ازدواج او با مری جین پرداخته بود. یا کمیک ۷۵‌ام به مرگ Gwen پرداخته بود و تصویری از اسپایدرمن در حال گریه کردن روی کاور کمیک‌بوک بود. این بخش از زندگی اسپایدرمن زمانی به اوج رسید که John Romita Sr از DC به مارول آمد. او در دی‌سی کمیک‌های عاشقانه می‌نوشت و در حقیقت کاراکتر مری‌جین توسط او در سال ۱۹۶۷ ساخته شد. همه‌چیز دست به دست هم داد تا ما با متفاوت‌ترین سوپرهیرو آشنا شویم. 

بعد از کمیک‌بوک همچنان یک چیزی کم بود

همه‌چیز بدون نقاب جذاب‌تر است
همه‌چیز بدون نقاب جذاب‌تر است

بعدها مارول از ژانرهای مختلف برای شناساندن ماهیت اسپایدرمن استفاده کرد. دنیای سینمایی مارول حداقل ۱۰ عنوان مختلف در مورد این ابرقهرمان دارد. انیمیشن‌هایی ساخته شدند و حتی سریال‌ها و انیمیشن‌های سریالی هم وارد ماجرا شدند ولی انگار هیچکدام نمی‌توانستند مثل کمیک‌بوک‌ها آن میزان از جذابیت را داشته باشند. هیچکدام آنطور که باید نمی‌توانست لحظات روتین زندگی اسپایدرمن را به تصویر بکشد. زمان کوتاه ۲ ۳ ساعته فیلم‌ها بیشتر صرف مبارزات او می‌شد و وقت زیادی برای زندگی شخصی او باقی نمی‌ماند و فقط به چند صحنه کیوت از زندگی‌ شخصی‌اش بسنده می‌کردند. انیمیشن‌ها بیشتر روی جلو‌ه‌های بصری تمرکز می‌کردند و بقیه ژانرها هم چندان موفق نبودند. اینجا بود که گیم وارد داستان شد. 

اسپایدرمن نزدیک‌ترین ژانر به زندگی شخصی مرد عنکبوتی

در دنیای گیم معمولا بیش از ۳۰ ساعت با کاراکتر زندگی می‌کنید و حتی ممکن است تا ۱۰۰ ساعت هم طول بکشد. یا حتی یک گیم را بارها و بارها با شرایط مختلف بازی کنید. این زمان زیادی برای شناختن عمیق یک کاراکتر است. در اسپایدرمن ۲ بیش از ۳۰ ساعت با این کاراکتر بازی می‌کنید و فرصت زیادی برای دیدن زندگی شخصی او دارید. حتی آرک شخصیتی و تغییرات کاراکترها و لحظات زندگی روتین او را هم می‌توانید ببینید. 

در این بازی همه‌چیز می‌بینیم. از روابط عاطفی اسپایدرمن با ام‌جی، از رفاقتی که بین او و هری بود و بعدها این رفاقت به یک دشمنی بدل شد. از داستان‌هایی که مایلز از سر می‌گذراند و حتی کوچکترین لحظات زندگی آن‌ها در این گیم وجود دارند. به تمام این داستان‌ها و روایت‌ها عنصر تعاملی گیم را هم اضافه کنید. در حقیقت این شما هستید که در نقش اسپایدرمن داستان‌ها را جلو می‌برید و باعث می‌شود درون داستان گیم غرق شوید. 

سوپرهیرویی شبیه همه ما
سوپرهیرویی شبیه همه ما

اسپایدرمن یک سوپرهیرو زمینی است، او مثل یک انسان زندگی می‌کند و در جهان فیکشن مبارزه می‌کند. حتی خیلی وقت‌ها قدرت‌های ماورایی او هم کاملا منطقی به نظر می‌رسند. او مثل همه ماست. انگار یک نوجوان را از پنجره بیرون اتاق‌مان می‌بینیم که صبح‌ها به مدرسه می‌رود و شب‌ها به خانه برمی‌گردد و حتی اگر شما را ببیند سلام خواهید کرد. حتی گاهی او را با دوستانش در حال قدم زدن می‌بینید. در بازی اسپایدرمن ۲ بیشتر از هر چیز به این جنبه‌های زندگی مرد عنکبوتی پرداخته شده است. حتی اول گیم با داستان اخراج شدن پیتر شروع می‌شود و او با مشکلات مالی درگیر می‌شود. استن لی هم یک‌بار گفته بود دوست دارم سوپرهیرویی خلق کنم که نگران پول است. 

اگر شما هم اسپایدرمن ۲ را بازی کردید و بیشتر درگیر باس‌فایت‌ها و صحنه‌های مبارزه خیابانی بوده‌اید پیشنهاد می‌کنیم برگردید و بازی را با داستان آن جلو ببرید. هیچ‌جایی از بازی را اسکیپ نکنید و اجازه دهید در روایت درام و اکشن آن غرق شوید. اگر هم تا حالا این گیم را بازی نکرده‌اید و به دنیای کمیک‌بوک علاقه دارید، فرصت خوبی است که یک‌بار دیگر لذت کمیک‌بوک اسپایدرمن را در یک ژانر جدید تجربه کنید. 

بیشتر بخوانید: ۱۰ گیم که شما در آن باس هستید و یکی از آن‌ها هم اسپایدرمن است.

گیم اسپایدرمن ۲ چه ویژگی مهمی دارد؟

این گیم لحظات سکوت و لحظات روتین زندگی مرد عنکبوتی را هم به تصویر کشیده است و علاوه بر مبارزات سخت و نفس‌گیر یک درام سوپرهیرویی هم محسوب می‌شود؟

آیا واقعا این بازی بهتر از فیلم‌های مارول است؟

در این مورد به‌خصوص و مخصوصا در مورد اسپایدرمن به نظر می‌رسد گیم بهتر می‌تواند احساسات و عواطف او را نمایش دهد.

تگ ها

نظرات

اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها