بهترین قسمتهای باب اسفنجی براساس IMDB: حمله بیگانهها به بیکینی باتم
یک عروس دریایی بیگانه که انگار از فضا آمده تمام ساکنین شهر را تسخیر کرده و او را به بردههای خود تبدیل میکند. باب اسفنجی و سندی که تنها افراد سالم باقی مانده در شهر هستند باید به دنبال راهحلی برای خروج از این شرایط بحرانی باشند.
قسمت ۱۷ از فصل ۸ باب اسفنجی شلوار مکعبی از دو بخش با نامهای Are You Happy Now? و Planet of the Jellyfish تشکیل شده. در حالی که بخش اول داستانی شخصی دارد و در مورد سلامت روان اختاپوس است، بخش دوم حالتی آخر الزمانی پیدا میکند و آدم را به یاد سریال مردگان متحرک میاندازد. وقایع بخش اول یا همان Are You Happy Now? از جایی آغاز میگردد که باب اسفنجی به یک حقیقت تلخ پی میبرد: اختاپوس تا به حال خاطره خوشحال کنندهای نداشته است.
در حالی که باب اسفنجی مشغول مرور دفتر خاطرات خوب خود است، متوجه میشود اختاپوس خاطره خوشحالکنندهای ندارد. او هم که دلش حسابی به دوست بداخلاقش سوخته تصمیم میگیرد به هر نحوی که شده یک خاطره خوب را برای او به وجود آورد. او در این مسیر تلاشهای خوبی انجام میدهد، اما هر سری به مانع بدشانسی برخورد میکند. باب اختاپوس را به جاهایی نظیر کنسرت موسیقی، موزه آثار هنری و بالنسواری میبرد. منتها هر یک از این تفریحها به جای اینکه حال اختاپوس را بهتر کند بدتر باعث اذیت و آزار وی میشود.
آخرین تلاش باب اسفنجی به یک جشن برای اختاپوس منتهی میشود تا او را خوشحال کند. منتها تمامی مهمانها به دلایل مختلف نتوانستند به مهمانی بیایند تا اوضاع خراب شود. ولی باب که اهل کم آوردن نیست ۱۰۰ عدد نسخه کارتونی از خود را میسازد و آنها را در رستوران خرچنگی مستقر میکند. اختاپوس که از دیدن این همه باب اسفنجی در یک جا منزجر شده به شکل دیوانهواری شروع به پاره کردن آنها میکند. در همین حال که او مشغول نابود کردن عروسکهای باب است حسابی از آن لذت میبرد و به آن لقب خوشحال کنندهترین خاطره خود را میدهد.
اما بخش دوم که Planet of the Jellyfish نام دارد داستان جذابتری را تعریف میکند. یک روز که باب اسفنجی و پاتریک به محوطه عروسهای دریایی رفتهاند تصمیم میگیرند یکی از آنها را به عنوان حیوان خانگی انتخاب کنند؛ غافل از اینکه یک موجود بیگانه به بیکینی باتم آمده و قصد دارد با استفاده از عروسهای دریایی تمام ساکنین بیکینی باتم را به بردههای خود تبدیل نماید. آن عروس دریایی که پاتریک با خود برده بود وی را به یکی از عروسکهای بیاختیار موجود بیگانه درآورد تا به غلام حلقه به گوش وی تبدیل شود.
پس از پاتریک سایر اعضای بیکینی باتم از جمله اختاپوس و آقای خرچنک هم به بردههای موجود فضایی تبدیل میشوند و دیگر خودشان نیستند. در این میان که فقط باب اسفنجی و سندی سالم ماندهاند تصمیم میگیرند همشهریها و دوستان خود را نجات دهند. با گذر داستان حاصل به عمل میآید که این موجودات به سس مایونز ضعف دارند و در صورت برخورد با آن از بین میروند. باب و سندی هم به هر روشی که شده سس مایونز را به طرف عروسهای دریایی تسخیر شده و رئیس آنها شلیک میکنند تا داستان به پایان برسد.
نظر شما در این باره چیست؟ دیدگاههای خود را با تیم بازار و سایر کاربران به اشتراک بگذارید.
منبع: IMDB
چرا اساسینز کرید و یوبیسافت رو دیگه دوست نداریم؟ میزگیم با ویبهد و شایان
نظرات