بهترین قسمتهای باب اسفنجی براساس IMDB: اولین کریسمس بیکینی باتم
حالا که تنها چند روز به کریسمس مانده و تمام رسانهها حال و هوای عید جدید میلادی را گرفتهاند، بد نیست نگاهی به اولین عید کریسمس باب اسفنجی و بیکینی باتم داشته باشیم. البته اختاپوس برخلاف سایر ساکنین شهر اعتقادی به کریسمس و بابا نوئل ندارد و سر همین موضوع به مشکل میخورد.
هشتمین قسمت از فصل دوم سریال SpongeBob SquarePants در نزدیکی عید کریسمس پخش شد و به همین دلیل یک اپیزود ویژه برای سال جدید میلادی محسوب میشود. هرچند که در حال حاضر حدود ۲۴ سال از پخش این اپیزود میگذرد، اما حالا که آخرین روزهای سال ۲۰۲۴ را سپری میکنید بهتر است به عقب بازگردیم و این قسمت که Christmas Who? نام دارد را با هم مرور کنیم؛ قسمت بامزهای که به خوبی حال و هوای سال نو را به تصویر میکشد.
باب اسفنجی که به خانه دوستش سندی رفته با یک درخت کاج بزرگ روبرو میشود که حسابی تزئین شده است. باب که هیچ ایدهای از دلیل حضور این درخت ندارد آن را از سندی جویا میشود و یک پاسخ هیجانانگیز میگیرد. سندی در پاسخ به این سوال در مورد کریسمس و سنتهای آن صحبت میکند و از بابا نوئل هم تعریف هیجانانگیزی به زبان میآورد. این صحبتهای آب و تابدار باعث میشود باب حسابی هیجانزده شود و تصمیم بگیرد این اطلاعات را با سایر شهروندان به اشتراک بگذارد.
باب اسفنجی خیلی سریع به رستوران خرچنگی میرود و داستان را برای آقای خرچنگ، پاتریک و اختاپوس تعریف میکند. او بیشتر تمرکزش را روی مسئله بابا نوئل میگذارد و میگوید اگر کسی آرزوی خود را روی کاغذ بنویسد یک پیرمرد با ریشهای سفید آن را برآورده خواهد کرد. خود باب فقط آرزو میکند که بابا نوئل به بیکینی باتم بیاید تا مردم برای اولین دفعه شاهد او باشند. تمامی ساکنین شهر آرزوهای خود را مینویسند و آن را به سطح آب میفرستند تا پیرمرد ریشسفید و مهربان به آنها پاسخ دهد. البته باید اشاره کنیم که تمامی شهروندان به غیر از اختاپوس.
لحظه موعود فرا میرسد و تمامی ساکنین شهر در محله باب اسفنجی و رفقا دور یک درخت کاج بزرگ جمع میشوند. منتها آنها هرچقدر که صبر میکنند نتیجهای حاصل نمیشود و به خاطر ناامید شدن به خانه خود باز میگردند. اختاپوس پس از رفتن مردم به پیش باب میآید تا او و اعتقاداتش به بابا نوئل را مسخره کند. منتها از آنجایی که اختاپوس نامهای ننوشته بود و در صورت آمدن بابا نوئل هدیهای نمیگرفت، باب یک هدیه برای همسایه بد اخلاقش آماده کرده بود و آن را به وی تحویل داد. اختاپوس هم که با دریافت جعبه هدیه و دیدن یک ساز ارزشمند عذاب وجدان گرفته بود تمام سعی خود را به کار میگیرد تا باب را دوباره خوشحال کند.
اختاپوس لباس و ریشهای بابا نوئل را میپوشد و خودش را به عنوان او جا میزند. باب اسفنجی به محض اینکه او را میبیند از خوشحالی در پوست خود نمیگنجد و فکر میکند آرزویش برآورده شده؛ چرا که آرزوی او آمدن بابا نوئل به بیکینی باتم و ملاقات مردم شهر بود. منتها تمام مردم شهر دوباره جمع میشوند و از اختاپوس هدیه درخواستی خود را میخواهند. بابا نوئل تقلبی هم که دوست ندارد باب اسفنجی را ناامید کند تمام خانهاش را خالی کرده و آنها را به عنوان هدیه به مردم میدهد. هنگامی که همه به خانه خود میروند اختاپوس از کرده خود پشیمان میشود و فکر میکند کارهایی که کرد ارزشش را نداشت.
اما درست در زمانی که اختاپوس ناامید شده بود بابا نوئل واقعی در خانه او را میزند و با دادن یک نامه از او تشکر میکند. لحظاتی بعد دوربین بابا نوئل را هم نشان میدهد تا داستان به پایان رسد. نظر شما در این باره چیست؟ دیدگاههای خود را با تیم بازار و سایر کاربران به اشتراک بگذارید.
منبع: IMDB
بهترین کالاف دیوتی موبایل پلیر ایران کیه؟ میزگیم با فاطی فایتر
نظرات