بهترین قسمت‌های باب اسفنجی IMDB
آخرین اخبار باب اسفنجی و پاتریک اخبار سینما و انیمیشن خبر

بهترین قسمت‌های باب اسفنجی براساس IMDB: گران شدن همبرگر خرچنگی

پلانکتون که از نداشتن مشتری در رستوران خود خسته شده، تصمیم می‌گیرد تغییراتی در مدل و دکوراسیون چام باکت به وجود آورد. باب اسفنجی و پاتریک که دل‌شان به پلانکتون می‌سوزد تصمیم می‌گیرند به او کمک کنند، منتها در پایان همه چیز به ضرر پلانکتون و به سود آقای خرچنگ منتهی می‌شود.

قسمت ۶ از فصل پنجم سریال SpongeBob SquarePants روایتگر تابو شکنی و خروج از حریم امن توسط شخصیت‌ها است. این اپیزود از دو بخش با نام‌های Roller Cowards و Bucket, Sweet Bucket تشکیل شده که در هر دو آن‌ها شاهد انجام کارهایی جدیدی از کاراکترهای داستان هستیم. بخش ابتدایی یا همان Roller Cowards در حالی آغاز می‌گردد که یک تبلیغ تلوزیونی چشم پاتریک را می‌گیرد. این تبلیغ تلوزیونی مربوط به یک ترن هوایی جدید است که بسیار ترسناک به نظر می‌رسد.

تماشای ویدیوی چرا اساسینز کرید و یوبیسافت رو دیگه دوست نداریم؟ میزگیم با ویب‌هد و شایان

پاتریک این تبلیغات تلوزیونی را به باب اسفنجی نشان می‌دهد و این دو نفر تصمیم می‌گیرند صبح فردا به شهربازی بروند و سوار ترن هوایی فوق‌العاده ترسناک شوند. در هنگام شب هر دو نفر کابوس این ترن هوایی را می‌بینند و فکر می‌کنند که در صورت سوار شدن مرگ‌شان حتمی خواهد بود. منتها از آنجایی که دوست ندارند جلوی یکدیگر کم بیاورند تصمیم می‌گیرند در این باره سکوت کنند و حتی خود را شوق‌زده نشان دهند.

هنگامی که باب اسفنجی و پاتریک به شهربازی می‌رسند هر کاری انجام می‌دهند تا سوار شدن را به تاخیر بیندازند. اما درست در زمانی که تصمیم‌شان برای سوار شدن جدی می‌شود حاصل به عمل می‌آید که ترن هوایی خراب شده است. در این شرایط هر دو نفر بالاخره سفره دل خود را باز کرده و حقیقت ماجرا را می‌گویند؛ موضوعی که باعث می‌شود احساس سبکی بکنند. پس از این رویداد ترن هوایی تعمیر می‌شود و این دو نفر که به ترس خود اعتراف کرده‌اند بالاخره به سمت ترن هوایی می‌روند. با وجود اینکه هر دو نفر تا سرحد مرگ می‌ترسند، اما از اینکه توانستند ترس‌های خود را زیر پا بگذارند و سوار ترن هوایی شوند حسابی خوشحال هستند.

بهترین قسمت‌های باب اسفنجی IMDB

باب اسفنجی و پاتریک تا سر حد مرگ از ترن هوایی ترسیده‌اند، اما علاقه‌ای به اعتراف کردن ندارند

اما در بخش دوم Bucket, Sweet Bucket داستان به سمت پلانکتون می‌رود. او که از نداشتن مشتری در رستوران چام باکت خسته شده تصمیم می‌گیرد دکور و ظاهر آن را تغییر دهد. باب اسفنجی و پاتریک که او را در حال گریه کردن می‌بینند دل‌شان می‌سوزد و تصمیم می‌گیرند به کمک وی بروند. این دو نفر که مواد اولیه‌ای برای تغییر دکور ندارند به سراغ رستوران خرچنگی می‌روند و وسایل آن را برای تغییر دکوراسیون چام باکت می‌آورند.

در ادامه ماجرا اختاپوس هم به گروه اضافه می‌شود و تصمیم می‌گیرد از هنرش استفاده کند. به همین دلیل دست به قلم می‌شود و به رنگ کردن چام باکت می‌پردازد. پلانکتون که می‌بیند همه مشغول کار هستند و آقای خرچنگ هم آن اطراف نیست تصمیم می‌گیرد به رستوران خرچنگی برود و فرمول همبرگر خرچنگی را بدزدد. منتها آقای خرچنگ که به مسافرت رفته بود فرمول را هم با خود برده بود و این موضوع باعث عصبانیت پلانکتون می‌شود.

تماشا کنید: باب اسفنجی عقل خود را از دست می‌دهد

هنگامی که آقای خرچنگ سر می‌رسد و می‌بیند که رستوران خرچنگی به جای چام باکت ساخته شده (به خاطر اینکه باب و پاتریک تمام لوازم آن را برای تعمیر چام باکت برده بودند)، رستوران خود را هل می‌دهد و سر جایش می‌گذارد. منتها این دفعه دکوراسیون رستوران خرچنگی به شدت چشم‌نواز شده و بیش‌تر مانند یک موزه هنری سطح بالا می‌ماند. آقای خرچنگ هم که فرصت را فراهم می‌بیند قیمت همبرگر خرچنگی را ۲۵ برابر می‌کند و به قیمت ۲۵ دلار می‌فروشد.

نظر شما در این باره چیست؟ دیدگاه‌های خود را با تیم بازار و سایر کاربران به اشتراک بگذارید.

منبع: IMDB


چرا اساسینز کرید و یوبیسافت رو دیگه دوست نداریم؟ میزگیم با ویب‌هد و شایان

Loading

تگ ها

نظرات

اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها