بهترین قسمت‌های باب اسفنجی براساس IMDB
آخرین اخبار باب اسفنجی و پاتریک اخبار سینما و انیمیشن خبر

بهترین قسمت‌های باب اسفنجی براساس نمره IMDB: روز ملی بدون باب

یک روز که باب اسفنجی از خواب بیدار شده و به دنبال دوستان و سایر شهروندان می‌گردد، متوجه می‌شود که همه آن‌ها بیکینی باتم را ترک کرده‌اند. باب هم که به اجبار در تنهایی مطلق زندگی می‌کند به تدریج عقلش را از دست می‌دهد و دیوانه می‌شود.

قسمت چهارم از فصل ۶ سریال SpongeBob SquarePants که از دو بخش با نام‌های Not Normal و Gone تشکیل شده، در هر دو داستان باب اسفنجی را دچار بحران هویت می‌کند. البته هر کدام یک از این دو بخش به سبک خاص خود باب را گیج می‌کنند و باعث می‌شوند او راه زندگی همیشگی خود را به دست فراموشی بسپارد. با این حال دوستان باب مانند همیشه به او کمک می‌کنند تا او سلامتی روان خود را پس بگیرد.

اگر دختر گیمر و پسر استریمر ازدواج کنند چی میشه؟ میزگیم با سایه و حمید

در بخش اول که Not Normal نام دارد، داستان به گونه‌ای آغاز می‌شود که باب اسفنجی مانند همیشه روی اعصاب اختاپوس راه می‌رود. اختاپوس هم که از رفتار زننده همسایه خود خسته شده با حالتی خیلی جدی به او می‌گوید:«چرا نمی‌تونی معمولی باشی؟». باب پس از شنیدن این جمله حسابی متاثر شد و تصمیم گرفت مانند به یک فرد معمولی تبدیل شود. او برای انجام این کار یک ویدیو آموزشی با عنوان «چگونه معمولی باشیم» هم نگاه می‌کند که اگر راستش را بخواهید بیش‌تر به او ضربه می‌زند.

پس از دیدن این ویدیو باب اسفنجی مانند یک انسان بالغ و کلیشه‌ای رفتار می‌کند. او خانه‌اش را عوض کرده و یک خانه معمولی را در حومه شهر می‌خرد. علاوه بر این او کارهای همیشگی مثل بازی کردن با پاتریک را کنار می‌گذارد و همین موضوع باعث می‌شود او هویت همیشگی خود را از دست بدهد. از دست دادن هویت روی ظاهر باب هم تاثیر می‌گذارد و او پوستی صاف، حالتی گرد و وجهه‌ای می‌گیرد که هیچ وقت از باب ندیدیم.

بهترین قسمت‌های باب اسفنجی براساس IMDB

باب اسفنجی در روند معمولی شدن ظاهر همیشگی خود را از دست می‌دهد

بخش دوم این قسمت که Gone نام دارد باز هم باب اسفنجی را در یک شرایط روانی سخت قرار می‌دهد. یک روز صبح که باب از خواب بیدار می‌شود می‌فهمد که همه شهروندان بیکینی باتم شهر را ترک کرده‌اند و حتی یک از آن‌ها نیز در خانه باقی نمانده. باب که نمی‌داند قضیه از چه قرار است از تنهایی دیوانه می‌شود و کارهای عجیبی انجام می‌دهد. او تصمیم می‌گیرد به جای همه ساکنین شهر بیکینی زندگی کند و به انجام کارهای او بپردازد. برای مثال او مانند اختاپوس به سر و صداهای ایجاد شده اعتراض می‌کند و مانند پاتریک دست به کارهای احمقانه می‌زند.

اما وضعیت روانی باب از این هم بدتر می‌شود. یک روز که او به مدرسه رانندگی می‌رود قایق خانم پاف را به تصاحب خود در می‌آورد و با او رابطه دوستی برقرار می‌کند. باب آنقدری در نقشش فرو رفته که به صحبت با قایق می‌پردازد و فکر می‌کند که او یک شخصیت واقعی است. علاوه بر این قایق او با استفاده از گوشت خام یک عروسک درست کرده و نام آن را پاتریک خرچنگی می‌گذارد؛ عروسکی که شبیه پاتریک است و با باب اسفنجی صحبت می‌کند.

بهترین قسمت‌های باب اسفنجی براساس نمره IMDB: جلسه احضار ارواح

اما درست در زمانی که جنون شخصیت اصلی به اوج خود رسیده یک اتوبوس پر از ساکنین شهر بیکینی باتم بر می‌گردد و باب حسابی شوکه می‌شود. آقای خرچنگ خطاب به کارمند خود توضیح می‌دهد که امروز «روز ملی بدون باب اسفنجی» است و به همین خاطر آن‌ها بدون باب به تعطیلات رفته بودند. باب در ابتدا از این مراسم ناراحت می‌شود، ولی توضیحات آقای خرچنگ و مهم نشان دادن این رویداد کاری می‌کند که باب احساس بهتری به دست آورد. در ادامه آن‌ها آماده می‌شوند تا روز ملی بدون پاتریک را جشن بگیرند.

نظر شما در این باره چیست؟ دیدگاه‌های خود را با تیم بازار و سایر کاربران به اشتراک بگذارید.

منبع: IMDB


اگر دختر گیمر و پسر استریمر ازدواج کنند چی میشه؟ میزگیم با سایه و حمید

اگر دختر گیمر و پسر استریمر ازدواج کنند چی میشه؟ میزگیم با سایه و حمید

اگر دختر گیمر و پسر استریمر ازدواج کنند چی میشه؟ میزگیم با سایه و حمید

Loading

تگ ها

نظرات

اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها