بهترین قسمتهای باب اسفنجی براساس نمره IMDB: پلانکتون در دنیای موازی
پلانکتون که از زندگی به عنوان یک بازنده خسته شده و میخواهد مانند آقای خرچنگ موفق باشد، با استفاده از یک اختراع عجیب به زندگی او منتقل میشود. منتها زندگی آقای خرچنگ و سر و کله زدن با باب اسفنجی به مراتب سختتر از آن چیزی است که پلانکتون فکرش را میکرد.
قسمت ابتدایی فصل سوم سریال SpongeBob SquarePants یکی از بهترین اپیزودهای تاریخ سریال محسوب میشود و فصل سوم را با جذابیت تمام آغاز میکند. این قسمت از دو بخش با نامهای The Algae’s Always Greener و SpongeGuard on Duty تشکیل شده که در هر دو آنها شخصیتها به سراغ کارهایی میروند که در انجام آن مهارت ندارند. نتیجه این کار به دردسرهای بزرگی برای باب اسفنجی و پلانکتون میانجامد که روی زندگی دیگران نیز تاثیر بدی میگذارد.
بخش اول که The Algae’s Always Greener نام دارد روایتگر خسته شده پلانکتون از زندگی خود است. پلانکتون که دیگر از خوردن نان هولوگرامی و نداشتن مشتری خسته شده با استفاده از یک دستگاه عجیب جای خود را با آقای خرچنگ عوض میکند. هنگامی که پلانکتون از خواب بیدار میشود میفهمد که این دستگاه کار کرده و او به عنوان «آقای پلانکتون» به رئیس رستوران خرچنگی تبدیل شده است. اما خب این زندگی آنطور نبود که پلانکتون تصور میکرد.
اول از همه او باید با رفتارهای عجیب باب اسفنجی سر و کله بزند. باب آنقدری در مورد همبرگرها و مصائب آن صحبت میکند که حوصله پلانکتون را سر میبرد. پس از یک سری اتفاقات دیگر او مجبور میشود جای باب و اختاپوس را عوض کند که مشکلات خاص خود را به همراه میآورد. در نهایت پرل هم از راه میرسد و از پدر جدیدش که پلانکتون باشد تقاضای پول و توجه میکند. اینگونه میشود که پلانکتون ترجیح میدهد به زندگی خود برگردد و از زندگی سخت آقای خرچنگ دور شود.
اما بخش دوم این اپیزود که SpongeGuard Duty نام دارد باب اسفنجی را به تصویر میکشد که دوست دارد مانند شخصیتی به نام لری به یک نجات غریق تبدیل شود. لری نه تنها از عضلات و هیکل خوبی برخوردار است، بلکه بین خانمها هم از محبوبیت بالایی برخوردار میشود. به همین دلیل او سعی میکند خود را به عنوان یک نجات غریق جا بزند و جذابیتهای زندگی از چشم لری را تجربه کند. منتها در این میان یک مشکل بزرگ وجود دارد: باب از هیچ یک از کارهای یک نجات غریق بر نمیآید.
باب اسفنجی نه تنها شنا بلند نیست، بلکه در مدیریت بحران هم عملکرد افتضاحی دارد. او برای اینکه کسی در خطر غرق شدن نباشد همه مردم مردم را به دلایل مختلف از آب بیرون میکشد و آنها را به ساحل میبرد. اما با این وجود پاتریک به شکل عجیبی به سمت دریا میرود و با اینکه آب تا زانوی وی میرسد احساس غرق شدن میکند. باب هم که بلد نیست شنا کند برای نجات دوست خود راههای عجیبی به کار میگیرد. اما در نهایت لری به صحنه باز میگردد و به عنوان نجات غریق اصلی این دو دوست خنگ را نجات میدهد.
نظر شما در این باره چیست؟ دیدگاههای خود را با تیم بازار و سایر کاربران به اشتراک بگذارید.
منبع: IMDB
نظرات