بهترین اپیزودهای باب اسفنجی شلوار مکعبی: یک قاتل زنجیرهای به باب نزدیک میشود
سریال محبوب باب اسفنجی با وجود اینکه قشر خردسال و نوجوانان را در هدف خود قرار میدهد، اما عاری از داستانهای خطرناک و مرموز نیست. در این مطلب از بهترین قسمتهای SpongeBob SquarePants در مورد اپیزودی صحبت میکنیم که در طی آن راه باب با یک قاتل در مسیری مشترک قرار میگیرد.
بیستمین قسمت از فصل سوم سریال باب اسفنجی شلوار مکعبی درست مانند بسیاری از اپیزودهای دیگر غیرقابلحدس عمل میکند و باب معصوم با بهره هوشی پایین را در مقابل یک خلافکار قرار میدهد؛ خلافکاری که به خفه کردن مردم مشهور است و در بین اعضای شهر بیکینی باتم چهره معروف دارد. اما برخورد با این شخصیت هم از طبع سادهلوحانه باب نشأت میگیرد و او را حسابی به دردسر میاندازد.
در این قسمت از سریال مورد بحث باب با فردی روبرو میشود که با کمال بیخیالی روی زمین آشغال میاندازد و برخلاف استانداردهای اخلاقی او عمل میکند. باب هم که اصلا با قوانین و استانداردها شوخی ندارد این شخص سیاهبخت را به جرم کثیف کردن شهر تحویل قانون میدهد تا او پشت میلههای بازداشتگاه قرار بگیرد. اما موضوع اینجا است که شخص مورد نظر زیاد آدم مناسبی نیست و جزو چهرههای خطرناک دنیای باب اسفنجی محسوب میشود.
این شخصیت که Tattletale Strangler نام دارد یک خلافکار معروف به شمار میرود که به خاطر خفه کردن معروف معروف است. استرنگلر به شیوه خاص خود از زندان فرار میکند و با تغییر جزئی درچهره خود به سراغ باب میرود و به بادیگار شخصی او تبدیل میشود. سلولهای مغزی باب هم که متوجه این استتار ناشیانه نمیشوند پیشنهاد استرنگلر را قبول میکنند تا او در معرض خطر قرار گیرد. در ادامه این شخصیت منتظر لحظه مناسب میماند تا شرایط مهیا شود و باب را خفه کند.
اما خب باب با وجود ضریب هوشی پایین خود از شانس بالایی برخوردار است. باب اسفنجی زندگی شلوغی دارد و استرنگلر پس از مدتی حوصلهاش سر میرود و طاقت خود را از دست میدهد. در ادامه و پس از یک سری رویدادها استرنگلر هویت واقعی خود را به باب لو میدهد و در نهایت سر از زندان در میآورد. بدین ترتیب شخصیت اصلی داستان یکبار دیگر جان سالم به در میبرد و برای دیدن روزهای بعدی زندگی خود به نفس کشیدن ادامه میدهد. توجه داشته باشید که این داستان به بخش اول قسمت بیستم از فصل سوم تعلق دارد و با نام Spongebob Meets the Strangler شناخته میشود.
ولی بخش دوم این قسمت که Prank A Lot نام دارد هم روایتگر داستان جذاب و بامزهای است. همانطور که احتمالا از نام این بخش متوجه شدید هسته اصلی روایت بر پایه شوخی کردن بیش از حد بنا میشود. در این قسمت باب و پاتریک به مغازه فروش محصولات پرنک (که در آن وسایلی برای شوخی و سرکار گذاشتن افراد پیدا میشود) میروند و آیتم عجیبی میخرند؛ یک اسپری نامرئی کننده که به سمت هرچی بگیرید آن را نامرئی میکند. باب و پاتریک هم متوجه این قابلیت میشوند شرایط را برای خرابکاری محیا میبینند.
در ادامه داستان این دو دوست بامزه و جدانشدنی در سطح بیکینی باتم راه میافتند و اسپری نامرئی کننده را به هر کسی که میبینند میزنند و فرار میکنند. این شوخی افراطی باعث دردسر بزرگی در سطح شهر میشود تا اینکه آقای خرچنگ به عنوان قهرمان ظاهر شده و سر از کار باب و پاتریک در میآورد. آقای خرچنگ روی این دو نفر نور میاندازد و به همه نشان میدهد که باب و پاتریک مسبب این دردسرها هستند. در نهایت هم این دو شخصیت هستند که به سوژه خنده تبدیل میشوند؛ چرا که با از بین رفتن تاثیر اسپری و ظاهر شدنشان میفهمیم که هیچ لباسی بر تن ندارند و عریان هستند.
نظر شما در این باره چیست؟ دیدگاههای خود را با تیم کافهبازار و سایر کاربران به اشتراک بگذارید.
منبع: Screen Rant
بهترین بازیهای کامپیوتری و کنسولی که روی موبایل هم اجرا میشوند
جدی میفرماید؟