تاریک‌ترین قسمت‌های باب اسفنجی
آخرین اخبار باب اسفنجی و پاتریک اخبار سینما و انیمیشن خبر

تاریک‌ترین اپیزودهای باب اسفنجی شلوار مکعبی: کابوس پشت کابوس

در این قسمت از سریال باب اسفنجی شلوار مکعبی شخصیت اختاپوس فقط به دنبال یک مکان آرام می‌گردد تا بتواند در صلح و آرامش ساز بزند. منتها رویدادهای غیرمنتظره‌ای که رخ می‌دهند باعث می‌شوند او در حلقه یک کابوس گیر کند و از بند زمان و مکان خارج شود.

قسمت ۱۴ از فصل ابتدایی سریال SpongeBob SquarePants اختاپوس را وارد یک بحران وجودی می‌کند که حتی فکر کردن به آن هم ترسناک به نظر می‌رسد. قضیه از جایی آغاز می‌شود که اختاپوس تصمیم می‌گیرد در یک روز تعطیل کمی با خود خلوت کند و به نواختن ساز خود یعنی کلارینت بپردازد. اما باب اسفنجی درست مانند همیشه به شکل ناخواسته‌ای او را اذیت می‌کند و باعث می‌شود که دوست بد اخلاقش نتواند به تمرین موسیقی خود برسد.

با قهرمان پس جهان فیفا زدیم! میزگیم فوتبالی با حسن پاجانی

از آنجایی که آن روز تعطیل رسمی است و رستوران خرچنگی هم باز نمی‌شود اختاپوس تصمیم می‌گیرد به آنجا برود و در آرامش شروع به تمرین کند. اما به محض اینکه پای خود را به رستوران خرچنگی می‌گذارد متوجه می‌شود باب اسفنجی و پاتریک به دنبالش هستند تا او را برای شکار عروس دریایی ببرند. اختاپوس هم که به هیچ وجه دوست ندارد با آن‌ها دست به انجام چنین کاری بزند داخل فریزر رستوران خرچنگی پنهان می‌شود تا به یک کابوس تمام نشدنی قدم بگذارد.

هنگامی که اختاپوس در فریزر گیر می‌کند کسی به کمکش نمی‌آید و پس از اینکه یخ می‌زند برای ۲۰۰۰ سال زندانی می‌ماند. اما پس از این همه سال و بر حسب اتفاق در فریزر باز می‌شود و اختاپوس بیرون می‌آید. در این موقعیت باب اسفنجی را می‌بینیم که شکل پیشرفته‌ای به خود گرفته و مثل آیرون من پرواز می‌کند. او اختاپوس را از یخ بیرون می‌آورد و او بالاخره متوجه می‌شود که ۲۰۰۰ سال با خانه و زمان خود فاصله دارد. با این حال جای نگرانی نیست؛ چرا که یک ماشین زمان در آنجا وجود دارد. اختاپوس هم در کمال امیدواری پا به ماشین زمان می‌گذارد تا به خانه خود بازگردد.

تاریک‌ترین قسمت‌های باب اسفنجی

اختاپوس اول فکر می‌کند Nowhere جای خوبی است، ولی به مرور متوجه می‌شود از ترسناک‌ترین کابوسش هم ترسناک‌تر است

ولی متاسفانه او بیش از حد به گذشته می‌رود و به دوران ماقبل تاریخ می‌رسد؛ جایی که یک نسخه اولیه از باب اسفنجی و پاتریک را مشاهده می‌کند. پس از سر و کله زدن با نسخه اولیه این دو نفر اختاپوس دوباره سر وقت ماشین زمان می‌رود تا بلکه بتواند نجات پیدا کند. ولی هنگامی که ماشین زمان روشن می‌شود اختاپوس می‌فهمد که با یک نقص فنی جدی مواجه شده و ماشین زمان درست کار نمی‌کند. به همین دلیل هنگامی که او می‌خواهد در زمان سفر کند به مشکل می‌خورد و وارد بُعد جدیدی از جهان هستی می‌شود. این بُعد که Nowhere نام دارد از قید زمان و مکان فارغ است و مانند یک کابوس اگزیستینسیالی می‌ماند.

معرفی شخصیت‌های باب اسفنجی شلوار مکعبی: اسمیتی، ماهی مرده

در این بُعد هیچ چیزی منطقی نیست و زمان مکان معنی خود را از دست داده‌اند؛ به گونه‌ای که اختاپوس در یک حلقه گیر می‌کند و نمی‌تواند خود را از این مخصمه نجات دهد. ولی با تمامی این تفاسیر او پاهای خود را محکم به زمین می‌کوبد و فریاد می‌زند که می‌خواهد به خانه بازگردد. در همین لحظه زیر پای او خالی شده و دوباره سر از ماشین زمان در می‌آورد. در نهایت او از این کابوس نجات پیدا می‌کند و بالاخره به خانه باز می‌گردد. اختاپوس در این شرایط متوجه می‌شود که دلش برای خانه، باب اسنفنجی و پاتریک تنگ شده و در کمال تعجب این حرف را به دوستان خنگ خود می‌زند.

نظر شما در این باره چیست؟ دیدگاه‌های خود را با تیم بازار و سایر کاربران به اشتراک بگذارید.

منبع: CBR


با قهرمان پس جهان فیفا زدیم! میزگیم فوتبالی با حسن پاجانی

Loading

تگ ها

نظرات

اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها