تاریکترین اپیزودهای باب اسفنجی شلوار مکعبی: فرار از زندان
خانم پاف از لحاظ روانی یکی از ناپایدارترین شخصیتهای بیکینی باتم است و میتواند کنترل خود را در صدمی از ثانیه از دست بدهد. منتها در این اپیزود از باب اسفنجی مشکلات روانی خانم پاف به سطح جدیدی میرسد و او پرده میان توهم و واقعیت را به طور کامل گم میکند.
ما پیش از این در مجله بازار در مورد خانم پاف و زندگی پرمشکل وی صحبت کردهایم. اما در اپیزود ۵ از فصل سوم سریال SpongeBob SquarePants مشکلات و ناپایداریهای روانی وی از همیشه بزرگتر و نگران کنندهتر میشود. داستان از جایی آغاز میگردد که خانم پاف با باب اسفنجی کلاس رانندگی دارد و میخواهد با او کار کند. اما از بد روزگار باب در حین رانندگی کنترل قایق را از دست میدهد و با تصادف کردن ضرر و زیانهای زیادی به مردم شهر وارد میکند.
هنگامی که پلیس از راه میرسد خانم پاف را برای این حادثه مسئول میداند؛ چرا که او باید دقت بیشتری روی کارهای باب اسفنجی میگذاشت. به همین خاطر نیروهای پلیس تصمیم میگیرند او را به زندان ببرند تا دوران اسارت خود را پشت سر بگذارد. منتها هنگامی که خانم پاف به زندان میرسد متوجه یک موضوع جالب میشود. از آنجایی که باب در زندان حضور ندارد آنجا آرامش خوبی برخوردار است و میتواند حسابی از آن لذت ببرد. بنابراین تصمیم میگیرد آنجا بماند و فکر بیرون آمدن از زندان را فراموش میکند.
در طرف دیگر داستان باب اسفنجی عذاب وجدان شدیدی پیدا کرده و فکر میکند خانم پاف به خاطر او در زندان افتاده. جناب پاتریک هم مانند همیشه موثر عمل میکند و به جای دلداری دادن به دوست خود حرفش را تایید کرده و به صراحت میگوید تمامی این رویدادهای شوم به خاطر او است. به همین دلیل این دو نفر تصمیم میگیرند وارد زندان شود تا بلکه بتوانند خانم پاف را نجات دهند و او را بیرون بیاورند.
باب و پاتریک از راههای زیادی برای نجات دادن خانم پاف استفاده میکنند، ولی آنها اصل قضیه را متوجه نمیشوند. خانم پاف دوست دارد در زندان بماند و از اینکه به دنیای بیرون بازگردد و با باب اسفنجی سر و کله بزند میترسد. به همین دلیل او نگهبانها را صدا میکند تا بیایند و این دو نفر را دستگیر کنند. ولی قضیه اینجاست که این دو نفر در قالب سنگ استتار کردهاند و کسی متوجه حضور آنها نمیشود. به همین خاطر نگهبانها فکر میکنند که خانم پاف حتما دچار توهم شده و به همین خاطر حرفهای او را جدی نمیگیرند.
این روند بارهای متعدد و به شکلهای متفاوت تکرار میشود و نگهبانها هر سری نتیجه میگیرند که خانم پاف از لحاظ ذهنی مشکل دارد. در ادامه و به خاطر مشکلاتی که این شخصیت به وجود آورده مسئولان زندان او را به سلول انفرادی میاندازد تا از دستش راحت شوند. اما در کمال تعجب خانم پاف از انفرادی لذت میبرد؛ چرا که باب دیگر هیچ راهی برای به هم زدن آرامش وی ندارد. با این حال ذهن شخصیت مورد بحث حسابی به هم ریخته و او این دفعه واقعا توهم باب را میزند. در ادامه خانم پاف بارها بین واقعیت و توهم گیر میکند و به طور کامل عقل خود را از دست میدهد.
نظر شما در این باره چیست؟ دیدگاههای خود را با تیم کافهبازار و سایر کاربران به اشتراک بگذارید.
منبع: SpongeBob.Fandom
بهترین دیالسیهای تاریخ با امید لنون و شایان
نظرات