باب اسفنجی و هوشمندانهترین شوخی فرهنگی در تاریخ شبکه نیکلودئون
کمتر کسی تصور میکرد یک انیمیشن کودکانه درباره اسفنجی زردرنگ که در اعماق اقیانوس همبرگر میپزد، روزی به عنوان یکی از هوشمندانهترین آثار فرهنگی شناخته شود. باب اسفنجی شلوار مکعبی تنها نمایش کمدی کودکان در تاریخ تلویزیون است که توانسته با ظرافت تمام، شوخیهایی درباره سبک هنری «آرت نوو» (Art Nouveau) و جنبش پسا-امپرسیونیسم فرانسه را به نمایش بگذارد.
در میان تمام کارتونهای دوران طلایی شبکه نیکلودئون (Nickelodeon)، هیچ مجموعهای به اندازه باب اسفنجی برای آشنا کردن مخاطبان خردسال با مفاهیم پیچیده هنری و فرهنگی تلاش نکرده است. نمونه بارز این تأثیرگذاری فرهنگی زمانی آشکار شد که رابرت اگرز (Robert Eggers)، کارگردان سرشناس، پس از اکران بلاکباستر گوتیک «نوسفراتو» (Nosferatu) در اواخر سال گذشته، رسماً از باب اسفنجی به خاطر معرفی این شخصیت کلاسیک وحشت و فیلم صامت اکسپرسیونیستی آلمانی ۱۹۲۲ به نسل جدید تشکر کرد.
حقیقت جالب اینجاست که اتاق نویسندگان باب اسفنجی مملو از هنردوستان تحصیلکردهای بوده که با ظرافت، مفاهیم فرهنگی سطح بالا را لایهگذاری میکردند؛ مفاهیمی که اغلب فرسنگها فراتر از درک مخاطب کودک قرار داشت.
این هفته بار دیگر باب اسفنجی در توییتر ترند شد. طرفداران با اشتراکگذاری کلیپهای ترند از این انیمیشن محبوب، خاطرات خندهدار خود را زنده کردند. در میان این موج نوستالژی، یک طرفدار هنردوست توجه همگان را به شوخیای فرهیخته و عمیق جلب کرد که به گفته او “احتمالاً تا دوره کارشناسی ارشد برای بیشتر بینندگان قابل درک نبوده است.”
این کاربر در توییت خود نوشت: «هر کسی که این شوخی را خلق کرده، احتمالاً نام هانری دو تولوز-لوترک (Henri de Toulouse-Lautrec) را از کلاس تاریخ هنر دوران دانشگاه به خاطر سپرده و سالها منتظر فرصتی مناسب برای استفاده از این دانش بوده است.»
کلیپ مربوط به این توییت را میتونید در ادامه مشاهده کنید:
این ارجاع هنری که احتمالاً تنها اشاره به تولوز-لوترک، نقاش و تصویرگر برجسته فرانسوی قرن نوزدهم، در تاریخ انیمیشنهای نیکلودئون است، در همان فصل نخست سریال جای گرفته. صحنه مورد بحث از قسمت «اسکویدوارد روح ناآشنا» محصول سال ۱۹۹۹ (۱۳۷۸) گرفته شده، جایی که اسکویدوارد ناخواسته باب اسفنجی و پاتریک را به این باور میرساند که روحی از دنیای مردگان بازگشته و آنها را وادار میکند خواستههای شبحگونهاش را اجرا کنند.
برخلاف بسیاری از شوخیهای گذرای این مجموعه که ذهنیت پیشرفته نویسندگانش را نشان میدهد، این شوخی هنری نیازمند تلاشی چندلایه برای اثرگذاری بود. به گفته کارشناسان، برای تولید این صحنه دو ثانیهای، تیم هنری سریال مجبور شد لیتوگرافی معروف تولوز-لوترک با نام «گروه مادمازل اگلانتین» (La Troupe de Mademoiselle Églantine) محصول ۱۸۹۶ را با ظرافت بازسازی کند و با عنوان هوشمندانه «گروه ماهی» (Troupe de Poisson) بازآفرینی نماید، جایی که سرهای گونههای مختلف ماهی جایگزین رقصندگان کاباره اصلی شده بودند.
نکته تاریخی جالب اینجاست که اشراف فرانسوی همعصر تولوز-لوترک، آثار او را به دلیل علاقهاش به فاحشهخانهها و زنان ساکن آنها، پست و نامتناسب با خاستگاه اشرافیاش میپنداشتند. امروزه اما، دنیای هنر او را یکی از تأثیرگذارترین و آیندهنگرترین هنرمندان فرانسه میداند و آثارش در معتبرترین موزههای هنری جهان به نمایش گذاشته میشود.
اتاق نویسندگان باب اسفنجی مملو از هنردوستان تحصیلکردهای بوده که با ظرافت، مفاهیم فرهنگی سطح بالا را لایهگذاری میکردند
سرنوشت باب اسفنجی نیز به شکلی مشابه رقم خورده است. در حالی که صنعت تلویزیون در ابتدا باب اسفنجی شلوار مکعبی را تنها برنامهای ساده برای سرگرمی کودکان در دهه ۹۰ میلادی میدانست، امروزه آن را شاهکاری فرهنگی میشناسند که همچون آثار تولوز-لوترک شایسته تحلیل و تقدیر عمیق است.
شاید زمان آن رسیده که به باب اسفنجی نه فقط به عنوان یک انیمیشن سرگرمکننده، بلکه به عنوان پلی فرهنگی میان نسلها نگاه کنیم که با ظرافت و هوشمندی تمام، مفاهیم عمیق هنری را به سادهترین شکل ممکن به مخاطبان خود منتقل کرده است. شما درباره این شوخیهای سطح بالا و فرهنگی در انیمیشن باب اسفنجی چه فکر میکنید؟ آیا صحنههای جذابی از این دست را به خاطر دارید؟ نظرات خود را با ما در میان بگذارید.
منبع: cracked
اساسینز کرید شدو بهترین نسخه سریه؟ میزگیم با لیل شایان و امید لنون
نظرات