غمگینترین اپیزودهای باب اسفنجی: گریه کردن ممنوع!
گریه کردن یکی از کارهایی است که انسان را خالی میکند و باعث میشود بخشی از احساسات بد از افکار خارج گردد. منتها در یکی از قسمتهای غمگین باب اسفنجی شلوار مکعبی، اختاپوس با شرط خود کاری میکند که باب نتواند برای چندین ساعت گریه کند. منتها خب این چند ساعت زیاد برای یک موجود احساسی زود نمیگذرد.
اپیزود ۱۰ از فصل ۷ سریال SpongeBob SquarePants یکی از غمگینترین و احساسیترین قسمتهای تاریخ باب اسفنجی است. در این اپیزود، سازندگان بیشتر به عادت اشک ریختن باب میپردازند و از زاویه متفاوتی آن را به تصویر میکشند. منتها اختاپوس که کلا از سر و صدای تولید شده توسط همسایه و همکار خود بدش میآید، تصمیم میگیرد یک شرط سفت و سخت ببندد: اگر باب تا نیمه شب حتی یک قطره اشک بریزد، باید برای یک سال تمام کارهای اختاپوس را انجام دهد.
این اپیزود که A Day Without Tear نام دارد، با بیدار شدن باب اسفنجی از خواب آغاز میگردد. او هیجان زیادی برای آغاز کردن روز دارد، منتها انگشت پای او با یک گوشه برخورد میکند و اشک وی را در میآورد. در چند دقیقه بعد او سر مسائل دیگری نظیر پاره کردن لباس و گوش کردن به یک آهنگ غمگین شروع به گریه میکند و مثل ابر بهار اشک میریزد. منتها صدای گریههای اون در حدی بلند است که اختاپوس را اذیت کرده و اعصاب وی را حسابی به هم میریزد.
اما گریههای باب اسفنجی در محل کار نیز ادامه پیدا میکند. هنگامی که یکی از همبرگرهای خرچنگی به صورت اتفاقی روی زمین میافتد، او مجبور میشود آن را به سطل زباله بیندازد. ولی خب حدس بزنید چی میشود؟ باب باز هم زیر گریه میزند. اختاپوس که گریههای همکارش را میبینید، از شدت عصبانیت فریاد میزند و گریه او را شدیدتر میکند. صندوقدار رستوران خرچنگی که دیگر چارهای برای حفظ آرامش ندارد، تصمیم میگیرد با باب همکاری کند. او با سند و مدرک نشان میدهد که باب از صبح تا حالا و به بهانههای مختلف، تا به حال ۴۳ دفعه گریه کرده است.
طبق محاسبات اختاپوس، باب اسفنجی تا قبل از ساعت ۲ ظهر ۴۳ دفعه گریه کرده است
اختاپوس تصمیم میگیرد این عادت منزجر کننده را با یک شرطبندی حداقل برای مدت زمان کوتاهی متوقف کند. او به باب اسفنجی میگوید که اگر تا ساعت ۱۲ شب حتی یک قطره اشک بریزد، مجبور است تا یک سال هرکاری که اختاپوس دستور میدهد را انجام دهد. در عوض، اگر باب در این شرطبندی موفق شود تا ساعت ۱۲ شب اشکش را نگه دارد، اختاپوس مجبور میشود یک شب در خانه آناناسی همسایه پر سر و صدای خود بخوابد.
اختاپوس در ابتدا مطمئن است که در این شرط برنده میشود، اما کمکم شرایط نگران کننده به نظر میرسد. او هم که اصلا دوست ندارد یک شب در خانه باب اسفنجی بخوابد، تصمیم میگیرد اشک او را درآورد. اختاپوس دست به انجام کارهایی نظیر تعریف داستان غمگین و نواختن موسیقی ناراحتکننده میزند؛ ولی باب مصمم است که در این چالش به پیروزی میرسد. در نهایت، باب تا ساعت ۱۲ شب گریه نمیکند و شرط را میبرد. منتها در این هنگام، با شدتی اشک میریزد که کل شهر بیکینی باتم به خاطر آن، در سیل آب فرو میرود.
نظر شما در این باره چیست؟ دیدگاههای خود را با تیم بازار و سایر کاربران به اشتراک بگذارید.
منبع: SpongeBob.fandom
داستان زندگی بزرگترین یوتوبر ماینکرافت | میزگیم با عرفان تاکسیک
مگه بیکینی باتم زیر آب نیست
چجوری سیل امده