آیا تا به حال فکر کردهاید که شاید باب اسفنجی شلوارمکعبی (SpongeBob SquarePants) چیزی فراتر از یک کارتون شاد و کودکانه باشد؟ در حالی که بیشتر ما او و دوستانش را صرفا شخصیتهایی بامزه و بانشاط تلقی میکنیم که در زیر دریا زندگی سکونت دارند و برایمان لحظات دلنشینی میسازند، گروهی از طرفداران با یک تئوری جالب اما تاریک نگاه خیلیها را به باب اسفنجی تغییر دادهاند. طبق این تئوری دارک و پرطرفدار، هر یک از شخصیتهای اصلی در دنیای «بیکینی باتم» نماد یکی از هفت گناه کبیره در آموزههای مذهبی هستند؛ موضوعی که اگرچه عجیب بهنظر میرسد، اما وقتی از نزدیک به آن نگاه کنیم، بهطرز شگفتانگیزی منطقی جلوه میکند.
آشنایی با هفت گناه کبیره مسیحیت
پیش از ورود به اعماق شهر بیکینی باتم، بهتر است نگاهی کوتاه به مفهومی که این تئوری بر آن استوار است بیندازیم. هفت گناه کبیره معروف مسیحیت که شامل غرور، طمع، خشم، حسادت، پرخوری، تنبلی و شهوت میشود، از قدیمالایام در متون اخلاقی و مذهبی بهعنوان رفتارهای ناپسند انسانی شناخته شدهاند.
پاتریک، نماد تنبلی: شاید واضحترین ارتباط در کل این تئوری مربوط به پاتریک باشد. او بخش عمدهای از وقتش را در خواب و بیحرکت زیر تختهسنگش میگذراند و به کارهایی علاقه دارد که کمترین انرژی ممکن را نیاز دارند. او حتی در یک قسمت جایزهای برای «هیچ کاری نکردن» دریافت کرد! صحبتهای کشدار، بیعلاقگی به تلاش و سبک زندگی بسیار آهستهاش او را به تصویر کاملی از تنبلی تبدیل کرده است.
آقای خرچنگ، نماد طمع: مالک خسیس رستوران «کراستی کرب» اساسا نماینده طمع در این سریال است. علاقه او به پول تا جایی پیش میرود که در بسیاری از اپیزودها تمامی داستان حول محور حرص و ولع او برای درآمد بیشتر میچرخد. اگر در ذهنتان آقای خرچنگ را به یاد بیاورید، احتمالا اولین چیزی که به ذهنتان میرسد علاقه افراطیاش به سکه باشد.
اختاپوس، نماد خشم: اختاپوس را شاید بتوان تجسم زنده عصبانیت دانست. او تقریبا همیشه از باب اسفنجی و سر و صدای مداومش در عذاب است. غر زدن، بیحوصلگی و نارضایتی همیشگی او نسبت به محیط اطراف، او را به نمونه کلاسیکی از گناه خشم تبدیل میکند.
پلانکتون، نماد حسادت: پلانکتون تمام زندگیاش را صرف حسرت خوردن برای موفقیتهای آقای خرچنگ کرده است – از جمله فرمول سری همبرگرهای کراستی کرب. او همیشه در حال طراحی نقشهای برای دزدیدن آن است و حسادت، انگیزه اصلیاش در تمام ماجراها بهشمار میرود.
سندی، نماد غرور: این سنجاب دانشمند اهل تگزاس به استعدادهای علمی و تواناییهای فیزیکیاش حسابی افتخار میکند. او دائما بر اینکه از تگزاس آمده و از دیگران برتر است، تاکید دارد. هرچند این غرور در بسیاری از مواقع با طنز و شوخی همراه است، اما میتواند در باطن یک حس خودبرتربینی در سندی باشد.
گری (حلزون)، نماد پرخوری: در برخی نسخههای این تئوری شخصیت دیگری بهجای گری نماد پرخوری است، اما علاقه همیشگی او به غذا، بهخصوص خوراکیهای مخصوصش، ارتباطی ملموس با این گناه کبیره ایجاد میکند. دلبستگی او به خوردن گاهی تنها انگیزهاش برای حرکت است.
باباسفنجی، نماد شهوت: این بخش شاید عجیبترین تفسیر تئوری باشد، اما در اینجا منظور از «شهوت» با معنای عام آن متفاوت است و به اشتیاق افراطی باب اسفنجی نسبت به زندگی اطلاق میشود. باباسفنجی با شور و شوق وصفناپذیرش برای کار کردن، دوست شدن، ماجراجویی و تجربههای تازه، نماد نوعی عطش مداوم برای زندگی است که در قالب این گناه تعریف شده.
چرا این تئوری میان طرفداران محبوب شده؟
آنچه این تئوری تاریک و خاص را تا این اندازه محبوب کرده، هماهنگی عجیب و جالبتوجه آن با ویژگیهای شخصیتهاست. بسیاری از طرفداران پس از خواندن توصیفات هر کاراکتر و گناه مربوط به او شوکزده میشوند و همین موضوع باعث شده تا تئوری مذکور در فضای مجازی محبوبیت پیدا کند.
بد نیست یادآور شویم که خود استیون هیلنبرگ، خالق باب اسفنجی، هیچگاه چنین مفهومی را تایید نکرده است. با این حال خلاقیت طرفداران نشان میدهد که چطور میتوان از دل یک مجموعه کودکانه، معناهایی عمیق و تاملبرانگیز بیرون کشید – حتی اگر آن معناها صرفا ساخته ذهن بینندگان باشد.
در پایان، چه این نظریه را جدی بگیریم و چه نه، باب اسفنجی و دوستانش همچنان به خلق لحظات شاد و خاطرهانگیز برای نسلهای مختلف ادامه میدهند. گاهی اوقات، جالبترین نظریهها آنهایی هستند که ما را وادار میکنند از زاویهای کاملا متفاوت به دنیای آشنای بیکینی باتم نگاه کنیم. نظر شما درباره این تئوری چیست؟
نظرات