سری بازیهای Grand Theft Auto یکی از محبوبترین و تأثیرگذارترین فرنچایزهای تاریخ بازیهای ویدئویی است. این سری با تمرکز بر دنیایی باز و نقشههای بزرگ و پرجزییات، آزادی عمل زیادی را در اختیار بازیکنها میگذارد تا در شهری پر از فرصت و موقعیت، ماجراجوییهای گانگستری خود را دنبال کنند. داستان بازیهای GTA به واسطه شخصیتهای جذاب، روایتهای پیچیده و جهانهای متنوع خود توانسته توجه میلیونها گیمر در سراسر جهان را به خود جلب کند. در این مقاله، به مرور و بررسی داستان بازی GTA در نسخههای مختلف این سری خواهیم پرداخت تا نگاهی جامع به سیر تکاملی داستانسرایی در این بازیها داشته باشیم.
داستان بازی GTA: London 1961
- سال وقوع داستان: ۱۹۶۱
- مکان وقوع داستان: لندن
- شخصیت(های) اصلی: موریس کین، میک کیسی، جانی هاتورن، وینستون هنری، چارلز جونز، رادنی موراش، سید ویکنت و ولفی ویلانز
GTA: London 1961 یک بسته الحاقی برای اولین بازی از سری GTA است که چند ماه بعد از بسته الحاقی GTA: London 1969 در سال ۱۹۹۹ منتشر شد. این بازی در لندن دهه ۱۹۶۰ جریان دارد و بازیکنان در نقش یک خلافکار، مأموریتهایی مانند سرقت، قتل و تخریب را برای باندهای مختلف انجام میدهند.
داستان حول درگیری باندها و تلاش بازیکن برای به دست آوردن قدرت در دنیای زیرزمینی لندن میچرخد. همانطور که گفتیم این نسخه یک بسته الحاقی کوتاهتر از GTA: London 1969 است و مأموریتهای جدیدی را در همان نقشه و با همان شخصیتها ارائه میدهد.
داستان بازی GTA: London 1969
- سال وقوع داستان: ۱۹۶۹
- مکان وقوع داستان: لندن
- شخصیت(های) اصلی: موریس کین، میک کیسی، جانی هاتورن، وینستون هنری، چارلز جونز، رادنی موراش، سید ویکنت و ولفی ویلانز
GTA: London 1969 اولین بسته الحاقی برای نسخه اصلی GTA است که در سال ۱۹۹۹ منتشر شد. این بازی فضای لندن دهه ۱۹۶۰ را با خودروها، زبان و فرهنگ خاص آن به تصویر میکشد.
در GTA: London 1969، بازیکن به عنوان یک خلافکار در لندن دهه ۱۹۶۰ ایفای نقش میکند. هدف بازی کسب قدرت و نفوذ در دنیای زیرزمینی شهر از طریق انجام مأموریتهای مختلف است که شامل سرقتها، درگیریها و فعالیتهای غیرقانونی میشود. با پیشرفت در بازی، بازیکن با باندهای مختلف و رقبای جنایتکار روبهرو میشود و برای به دست آوردن کنترل بیشتر بر شهر، باید روابط و استراتژیهای خود را بهبود بخشد.
داستان بازی GTA: Vice City Stories
- سال وقوع داستان: ۱۹۸۴
- مکان وقوع داستان: وایس سیتی
- شخصیت(های) اصلی: ویکتور ونس (ویک)
بازی GTA: Vice City Stories در سال ۲۰۰۶ برای کنسول دستی PSP عرضه شد و یک سال بعد روی پلیاستیشن ۲ هم به انتشار رسید. این بازی در شهر وایس سیتی جریان داشت و به روایت زندگی ویکتور ونس، یک سرباز تازه بازگشته از جنگ میپرداخت.
داستان بازی GTA: Vice City Stories از این قرار است که در سال ۱۹۸۴، گروهبان ویکتور “ویک” ونس در پایگاه نظامی Fort Baxter در وایس سیتی مستقر است و برای تأمین هزینههای داروی برادر بیمار خود، پیت، به همکاری با سرجوخه جری مارتینز که در کار قاچاق مواد مخدر دخالت دارد، میپردازد. پس از بههم خوردن یک معامله، مارتینز به اشتباه، ویک را به پنهان کردن مواد مخدر متهم میکند که همین موضوع منجر به اخراج ویک از ارتش میشود. ویک برای شروع دوباره به خیابانها میرود و به کمک فیل کسیدی، تاجر اسلحه، مشغول به کار میشود.
در ادامه، ویک برای مارتی جِی ویلیامز، رهبر باند Trailer Park Mafia و شوهر خواهر فیل، کار میکند و در نهایت با کشتن مارتی، کنترل باند او را به دست میگیرد و نام آن را به Vance Crime Family تغییر میدهد. او به همراه برادرش لنس شروع به گسترش قدرت خود میکند و با گروههای رقیب و فردی فاسد به نام برایان فوربز درگیر میشود.
پس از دزدی یک محموله مواد مخدر، ویک و لنس توسط برادران مندز، بزرگترین مافیای مواد مخدر در وایس سیتی، ربوده میشوند. پس از ماجراهای متعددی که اتفاق میافتند، در نهایت، ویک با کمک فیل و فرد دیگری به نام دیاز، موفق میشود برادران مندز و مارتینز را از بین ببرد. او سپس تصمیم به ترک وایس سیتی همراه با برادرش لنس میگیرد تا پول مورد نیاز برای درمان برادر دیگرش یعنی پیت را به او برساند.
داستان بازی GTA: Vice City
- سال وقوع داستان: ۱۹۸۶
- مکان وقوع داستان: وایس سیتی
- شخصیت(های) اصلی: تامی ورستی
بازی GTA: Vice City که در سال ۲۰۰۲ منتشر شد، در دهه ۱۹۸۰ و در شهر وایس سیتی جریان دارد. این بازی به خاطر نمایش فضای دهه ۸۰ میلادی، موسیقی و فرهنگ خاص آن دوران و همچنین به دلیل دنیای بزرگ و گیمپلی متنوعی که داشت، محبوبیت زیادی در بین بازیکنها پیدا کرد.
در سال ۱۹۸۶، تامی ورسِتی، یک جنایتکار که به تازگی از زندان آزاد شده، توسط رئیسش سانی فورِلی به وایس سیتی فرستاده میشود تا یک معامله مهم مواد مخدر را با کمک وکیل فاسد، کن روزنبرگ، مدیریت کند. افراد ناشناس به محل معامله حمله میکنند و تامی و کن به زحمت جان سالم به در میبرند. سانی، عصبانی از این شکست، به تامی دستور میدهد تا مواد مخدر و پول را پس بگیرد. کن به تامی کمک میکند و او را به ژنرال بازنشسته ارتش، خوان گارسیا کورتز معرفی میکند؛ همان کسی که به هماهنگی معامله کمک کرده بود.
در حین تحقیقات برای پیدا کردن مهاجمان ناشناس، تامی با شخصیتهای مختلفی آشنا میشود: کنت پاول، کارگردان موسیقی که با دنیای تبهکاران شهر در ارتباط است؛ لنس ونس، که در معامله نقش داشته و برادرش را در حمله از دست داده است؛ آوری کرینگتون، تاجر تگزاسی که تامی را برای انجام چندین معامله استخدام میکند و ریکاردو دیاز، دلال مواد مخدر که تامی و لنس را به خدمت میگیرد. کورتز به این مشکوک میشود که دیاز در حمله نقش داشته و پس از تحقیقات بیشتر علوم میشود که این موضوع حقیقت دارد. تامی و لنس در نهایت دیاز را کشته و داراییهایش را تصاحب میکنند.
تامی با تصاحب داراییهای دیاز، امپراتوری تبهکاری خود را گسترش داده و با خرید شرکتهای ورشکسته و استفاده از آنها، به افزایش قدرت خود ادامه میدهد. او به رئیس باندهای مختلف کمک میکند و کورتز را با تجهیزات نظامی دزدیده شده از شهر فراری میدهد. وقتی سانی متوجه میشود که تامی کنترل کامل تجارت مواد مخدر در وایس سیتی را به دست گرفته، به شهر میآید و با آدمهایش به جمعآوری پول از کسبوکارهای تامی میپردازد. تامی با کشتن مردان سانی، رابطه خود را با او قطع میکند.
سپس، وقتی سانی شخصا به وایس سیتی میآید تا پولی که به تصور خودش از تامی طلبکار است را جمعآوری کند، تامی با پول تقلبی به استقبال او میرود. سانی فاش میکند که او مسئول دستگیری تامی در پانزده سال پیش بوده و لنس که به تامی خیانت کرده و با فورلیها متحد شده، تامی را در خانهاش به دام میاندازد. در یک درگیری خونین، تامی موفق به کشتن لنس و سانی میشود و پس از آن به کن اطمینان میدهد که همه چیز به خوبی پیش میرود و او به عنوان پادشاه بیچون و چرای جنایت در وایس سیتی تثبیت شده است.
داستان بازی GTA: San Andreas
- سال وقوع داستان: ۱۹۹۲
- مکان وقوع داستان: سن آندریاس
- شخصیت(های) اصلی: کارل جانسون (CJ)
بازی GTA: San Andreas در سال ۲۰۰۴ منتشر شد و داستان آن در اوایل دهه ۱۹۹۰ جریان دارد. بازیکن در نقش کارل جانسون، یک گانگستر سابق، به زادگاهش در شهر خیالی لس سانتوس بازمیگردد تا راز قتل مادرش را کشف کند. این بازی به دلیل دنیای بزرگ و وسیع، شخصیتهای چندلایه و داستان عمیقش، به یکی از محبوبترین نسخههای سری GTA تبدیل شده است.
در سال ۱۹۹۲، کارل جانسون معروف به CJ، پس از پنج سال زندگی در لیبرتی سیتی، به دلیل مرگ مادرش به لس سانتوس بازمیگردد. او توسط افسران فاسد C.R.A.S.H. به رهبری فرانک تنپنی تهدید میشود که او را به قتل یک پلیس متهم خواهند کرد، مگر اینکه با آنها همکاری کند. CJ به خیابان Grove بازمیگردد و با برادرش سوییت، خواهرش کندل و دوستان قدیمیاش بیگ اسموک و رایدر، تجدید دیدار میکند. او متوجه میشود که باند Grove Street Families بخش زیادی از قلمرو و قدرت خود را از دست داده است و تلاش میکند با متحد کردن اعضای باند و با همکاری سزار ویالپاندو، دوست پسر کندل و رهبر یکی از گروههای تبهکاری شهر، قدرت از دست رفته باند را بازگرداند.
در جریان تحقیقات، CJ و سزار متوجه میشوند که بیگ اسموک و رایدر با تنپنی و یکی از باندهای رقیب به اسم Ballas همکاری کرده و مسئول قتل مادر CJ بودهاند. CJ به کمک سویت میشتابد، اما سویت در درگیری زخمی و زندانی میشود. تنپنی، CJ را به حومه شهر تبعید کرده و او را مجبور میکند برخی شاهدان فساد C.R.A.S.H. را حذف کند. CJ در حومه شهر با فردی به نام تروث و رهبر یک سازمان تبهکاری چینی به نام وو زی مو آشنا میشود و با پیروزی در یک مسابقه، گاراژی در سن فیرو به دست میآورد. او با نفوذ به سازمان قاچاق مواد مخدر Loco Syndicate که با بیگ اسموک و رایدر همکاری میکند، رهبران آن را از بین میبرد و رایدر را نیز میکشد. مایک تورنو، رهبر این سازمان که در واقع یک مامور دولتی است، از CJ میخواهد در ازای آزادی سوییت از زندان، در عملیاتهایی به او کمک کند.
پس از آزادی سوییت، CJ و برادرش باند Grove Street را احیا کرده و رقبای خود را از قلمروشان بیرون میکنند. در همین زمان، تنپنی به جرم فساد دستگیر میشود، اما به دلیل عدم وجود شواهد کافی، از اتهامات تبرئه شده و این موضوع باعث شورش در شهر میشود. CJ موفق میشود مخفیگاه بیگ اسموک را پیدا کند و او را از بین ببرد. اسموک قبل از مرگش اعتراف میکند که در قدرت و پول غرق شده بود. تنپنی سر میرسد و با سرقت پول مواد مخدر از صحنه فرار میکند، اما در جریان تعقیب و گریز کنترل خودرویش را از دست داده و پس از سقوط از روی پل، میمیرد. در انتهای داستان، CJ و خانوادهاش موفقیتشان را در خانه خود جشن میگیرند.
داستان بازی GTA
- سال وقوع داستان: ۱۹۹۷
- مکان وقوع داستان: لیبرتی سیتی، سن آندریاس و وایس سیتی
- شخصیت(های) اصلی: بوبا، دواین، کیتی، کیولوف، میکی، تراویس، تروی، اولریکا
اولین نسخه از بازی Grand Theft Auto در سال ۱۹۹۷ به انتشار رسید و پایهگذار یکی از موفقترین سری بازیهای ویدیویی تاریخ شد. این بازی در سه شهر لیبرتی سیتی، وایس سیتی، و سن آندریاس جریان دارد و بازیکن میتواند در ابتدای بازی از بین هشت شخصیت اصلی مختلف، یکی را برای شروع انتخاب کند.
قهرمان داستان کار خود را در لیبرتی سیتی با انجام ماموریت برای گروه رابرت “بابی” سراگلیانو آغاز میکند. پس از مدتی، یک گروه رقیب به او هشدار میدهد که اقداماتش به رئیس آنها، سونِتی، آسیب جدی وارد کرده است. با این حال، شخصیت اصلی به کار برای سراگلیانو ادامه داده و سونتی را میکشد. بعد از انجام ماموریتهای بیشتر، بابی از تلاشهای قهرمان قدردانی میکند، اما هشدار میدهد که پلیس در حال محاصره گروه است و بهتر است شهر را ترک کند.
پس از رسیدن به سن آندریاس، قهرمان توسط گروه عمو فو استخدام میشود و پس از انجام کارهایی برای آنها، شخصاً با فو ملاقات میکند که از خدمات او قدردانی کرده و میگوید اقداماتش برای خانواده افتخار و قدرت آورده است. سپس قهرمان به خدمت ال بورو در میآید و پس از چند ماموریت دیگر، ال بورو نیز از او قدردانی کرده و او را به وایس سیتی میفرستد.
در وایس سیتی، پلیس فاسدی به نام ساموئل دیور به قهرمان میگوید که مدارکی علیه او دارد و او را تهدید به همکاری میکند. پس از چندین ماموریت، آنها با یکدیگر ملاقات کرده و دیور به شخصیت اصلی هشدار میدهد که مراقب اقداماتش باشد. سپس قهرمان داستان با گروه راستافاریها همکاری میکند و پس از موفقیت در انجام کارهای مختلف، رهبر آنها، برادر مارکوس، از او تمجید کرده و میگوید که دیگر با هم ملاقات نخواهند داشت.
داستان بازی GTA: Liberty City Stories
- سال وقوع داستان: ۱۹۹۸
- مکان وقوع داستان: لیبرتی سیتی
- شخصیت(های) اصلی: آنتونیو سیپریانی (تونی)
بازی GTA: Liberty City Stories یکی دیگر از نسخههای این مجموعه است که در سال ۲۰۰۵ برای کنسول دستی PSP عرضه شد و البته بعداً برای پلیاستیشن ۲ هم به انتشار رسید.
داستان بازی GTA: Liberty City Stories از جایی شروع میشود که در سال ۱۹۹۸، آنتونیو “تونی” سیپریانی پس از چهار سال دوری از لیبرتی سیتی به دلیل قتل یک عضو مافیا، به این شهر بازمیگردد. رئیسش، سالواتوره لئونه، او را به وینچنزو “لاکی” چیلی معرفی میکند. وینچنزو که از همان ابتدا رابطه خوبی با تونی ندارد، تلاش میکند او را به دام بیندازد، اما تونی فرار کرده و رابطهاش را با وینچنزو قطع میکند. مادر تونی از موقعیت پایین او ناراضی است و حتی برای کشتن او دستوری صادر میکند، اما پس از مدتی نظرش عوض میشود. تونی با جیدی اوتول، عضو خانواده مافیایی سینداکو که میخواهد به لئونهها بپیوندد، همکاری میکند، اما جیدی توسط سالواتوره به قتل میرسد.
در ادامه وینچنزو به تونی حسادت کرده و سعی میکند او را طی یک توطئه از بین ببرد، اما تونی در نهایت وینچنزو را میکشد. تونی متوجه میشود که معاون رییس مافیای سیسیل، ماسیمو تورینی، قصد دارد گروههای کوچک را برای تسلط بر قلمرو لئونهها تحریک کند. تونی اعتماد سالواتوره را جلب کرده و به یک عضو رسمی خانواده لئونه تبدیل میشود. او همچنین به دونالد لاو کمک میکند تا شهردار جدید شهر شود، اما دونالد پس از افشای روابطش با مافیا ورشکسته میشود.
تونی به کشتن دشمنان خانواده لئونه ادامه میدهد و در نهایت تورینی را هم میکشد. در پایان، تونی به عنوان کاپو (Capo) در خانواده لئونه ارتقا مییابد و با کنترل کامل سالواتوره بر شهر، وضعیت آنها تثبیت میشود.
داستان بازی GTA 2
- سال وقوع داستان: ۱۹۹۹ یا ۲۰۱۳
- مکان وقوع داستان: انیور سیتی
- شخصیت(های) اصلی: کلود اسپید
بازی GTA II در سال ۱۹۹۹ برای کامپیوتر و اولین کنسول پلیاستیشن منتشر شد. داستان بازی GTA 2 درباره کلود اسپید، یک جنایتکار نوپا است که قصد دارد به بزرگترین تبهکار شهر انیور (Anywhere City) تبدیل شود. او باید با نفوذ به باندهای مختلف شهر و انجام مأموریتهای آنها قدرت خود را تثبیت کند. برای این کار او به سه منطقه اصلی شهر که شامل مناطق مسکونی، صنعتی و تجاری میشوند میرود و در آنجا گروههای تبهکاری مختلف را از بین میبرد. کلود پس از شکست دادن این باندها به یکی از قدرتمندترین جنایتکاران شهر تبدیل میشود.
داستان بازی GTA Advance
- سال وقوع داستان: ۲۰۰۰
- مکان وقوع داستان: لیبرتی سیتی
- شخصیت(های) اصلی: مایک
بازی GTA Advance در سال ۲۰۰۴ برای کنسول دستی گیم بوی ادونس منتشر شد. این بازی گیمپلی مشابه با نسخههای کلاسیک GTA دارد و از زاویه دوربین بالا به پایین استفاده میکند.
مایک، شخصیت اصلی این بازی، یک خلافکار خردهپا است که برای تبهکاری به نام وینی کار میکند و در تلاش است تا همراه او از زندگی مجرمانه خود بازنشسته شود. پس از انجام چندین مأموریت برای مافیا، وینی در یک انفجار ماشین کشته و تمام پولشان نابود میشود. مایک سوگند میخورد که انتقام بگیرد و در مسیر تحقیقاتش با مافیا به مشکل میخورد. او پس از انجام مأموریتهایی برای ۸-Ball، یک متخصص مواد منفجره، با یک متصدی بار به نام جانی آشنا میشود که میتواند در تحقیقات به او کمک کند. با این حال، جانی نیز کشته شده و مایک خیلی زود متوجه ارتباط یک باند خلافکار جامائیکایی با این قتل میشود.
مایک با کینگ کورتی، رهبر باند جامایکایی مواجه میشود. کورتی هرگونه دخالت در قتل جانی را رد کرده و به مایک میگوید که باید به سیسکو، رهبر یک کارتل کلمبیایی شک کند. اما بعداً مشخص میشود که کورتی از مایک برای حذف رقبایش استفاده کرده است. مایک سپس با سیسکو و یاکوزا به رهبری آسوکا کاسن همکاری میکند، اما در ادامه سیسکو نیز به قتل میرسد.
مایک در نهایت متوجه میشود که وینی زنده است و تمامی اتفاقات را برای فرار با پول برنامهریزی کرده بود. مایک پس از رویارویی با وینی، او را میکشد و پولش را پس میگیرد. در پایان، مایک با کارتل و کورتی درگیر میشود و در نهایت با اعضای باند جامایکایی مقابله میکند. پس از فرار از دست پلیس، مایک با هواپیمای خصوصی سیسکو از لیبرتی سیتی خارج میشود تا زندگی جدیدی را در کلمبیا آغاز کند.
داستان بازی GTA 3
- سال وقوع داستان: ۲۰۰۱
- مکان وقوع داستان: لیبرتی سیتی
- شخصیت(های) اصلی: کلود
بازی GTA III در سال ۲۰۰۱ برای کامپیوتر و پلیاستیشن ۲ منتشر شد. این بازی با اینکه نسبت به برخی شمارههای مجموعه GTA کمتر شناخته شده است، اما تاثیر عمیقی روی آینده این مجموعه و سایر بازیهای بعد از خودش گذاشت.
کلود، شخصیت اصلی بازی، یک تبهکار ساده است که توسط دوست دخترش کاتالینا، در جریان یک سرقت بانک مورد خیانت قرار میگیرد و پس از تیر خوردن، دستگیر میشود. اما او در جریان حمله به ماشین انتقال زندانیان توسط اعضای کارتل کلمبیا فرار میکند. پس از فرار، او با ۸-Ball آشنا شده و از طریق او به خانواده مافیایی لئونه معرفی میشود. کلود با انجام مأموریتهایی برای آنها، احترام سالواتوره لئونه را به دست میآورد. پس از کشف اینکه کارتل در حال تولید و فروش ماده مخدر SPANK است، کلود به دستور سالواتوره، کارخانه تولید آنها را نابود میکند.
ماریا، همسر سالواتوره، به کلود هشدار میدهد که شوهرش قصد کشتن او را دارد. کلود با ماریا و دوستش آسوکا کاسن به جزیره Staunton فرار میکند و بعد از کشتن سالواتوره، برای یاکوزا تحت رهبری آسوکا و برادرش کنجی مشغول به کار میشود. او همچنین به پلیس فاسدی به اسم ری ماچوفسکی و تاجری به نام دونالد لاو کمک میکند. دونالد او را به کشتن کنجی تحت پوشش حمله کارتل مجبور میکند تا جنگ بین باندها به نفع کسب و کارش باشد. کلود در نهایت با کاتالینا که حالا رهبر کارتل شده مواجه میشود، اما کاتالینا فرار میکند.
آسوکا که از مرگ برادرش خشمگین است، سایت ساختمانی متعلق به کارتل را تسخیر میکند. در نهایت کاتالینا با کشتن آسوکا و ربودن ماریا، یک بار دیگر به کلود خیانت کرده و ۵۰۰ هزار دلار درخواست میکند. در ملاقات نهایی، کلود با فرار از تلهای که برایش گذاشتهاند، ماریا را نجات میدهد و کاتالینا را میکشد.
داستان بازی GTA 4
- سال وقوع داستان: ۲۰۰۸
- مکان وقوع داستان: لیبرتی سیتی
- شخصیت(های) اصلی: نیکو بلیک، جانی کلبیتز و لوئیس فرناندو لوپز
داستان بازی GTA IV درباره نیکو بلیک، یک کهنه سرباز اهل اروپای شرقی است که به لیبرتی سیتی میآید تا رویای آمریکاییاش را دنبال کند و از کسی که واحدش را در جنگ به دام انداخته بود، انتقام بگیرد. او متوجه میشود که همه داستانهای پسرعمویش رومن درباره اوضاع مالی خوبش، دروغ بوده و وضعیت مالی بد، بدهیهای ناشی از قمار و مشکلات دیگری دارد. نیکو با کمک به رومن برای حل مشکلاتش، به دنیای جرم و جنایت وارد میشود و با ولاد گلبوف، طلبکار روسی رومن درگیر شده و نهایتاً او را میکشد.
این قتل باعث میشود که نیکو و رومن توسط مافیاهای روسی به رهبری میخائیل فاستین و دستیارش دیمیتری رسکالوف ربوده شوند. فاستین نیکو را به عنوان آدمکش استخدام میکند، اما در ادامه دیمیتری به نیکو خیانت کرده و او را به رییس سابقش ری بولگارین میسپارد که نیکو را به دزدی متهم میکند. پس از به وجود آمدن درگیری بین آنها، دیمیتری و بولگارین فرار میکنند.
دیمیتری به تلافی، آپارتمان و شرکت تاکسیرانی رومن و نیکو را میسوزاند و آنها مجبور میشوند به بوهان نقل مکان میکنند. نیکو با چندین دلال مواد مخدر محلی کار میکند و متوجه میشود که دوستش میشل، یک مأمور دولتی است. میشل از نیکو میخواهد که در ازای پاک کردن سابقه جنایی او و کمک به یافتن خائنی که به دنبالش میگردد، چندین تروریست را به قتل برساند. نیکو و رومن با دریافت پول بیمه، وضعیت مالیشان بهبود یافته و رومن دوباره کسبوکارش را راه میاندازد.
نیکو در ادامه با مافیاهای ایرلندی همکاری کرده و در یک سرقت بزرگ از بانک، با پکی مکریری و برادرانش مشارکت میکند. بعداً، او توسط ری بوسینو، یکی از اعضای خانواده مافیایی پگورینو استخدام میشود تا در یک معامله الماس شرکت کند؛ اما این معامله با شکست مواجه میشود. نیکو در ادامه موفق میشود اعتماد دون جیمی پگورینو را جلب کند. او همچنین متوجه میشود که خائنی که به دنبالش میگردد، فردی به نام دارکو برویچ است.
در پایان، دارکو توسط مامورین دولتی در رومانی دستگیر شده و به لیبرتی سیتی آورده میشود تا نیکو سرنوشت او را تعیین کند. از سوی دیگر، نیکو با پیشنهاد نهایی از طرف پگورینو روبرو میشود: یا با دیمیتری در معامله هروئین همکاری کند یا انتقام بگیرد. اگر نیکو با دیمیتری همکاری کند، دیمیتری او را فریب داده، پگورینو را میکشد و در مراسم عروسی رومن، رومن را به قتل میرساند. سپس نیکو به تلافی، دیمیتری را میکشد. اگر نیکو انتقام را انتخاب کند، او دیمیتری را میکشد و پگورینو به انتقام، کیت، خواهر پکی را در عروسی به قتل میرساند. نیکو سپس پگورینو را تعقیب کرده و او را میکشد.
داستان بازی GTA: Chinatown Wars
- سال وقوع داستان: ۲۰۰۹
- مکان وقوع داستان: لیبرتی سیتی
- شخصیت(های) اصلی: هوانگ لی
بازی GTA: Chinatown Wars در سال ۲۰۰۹ برای کنسولهای دستی نینتندو DS و PSP عرضه شد. این بازی با استفاده از گرافیک سل شید و زاویه دوربین ایزومتریک، گیمپلی متفاوتی را ارائه میدهد که بر روی اکشن سریع تمرکز دارد.
داستان بازی GTA: Chinatown Wars از این قرار است در سال ۲۰۰۹، هوانگ لی، یکی از اعضای باند خلافکاران چینی به لیبرتی سیتی سفر میکند تا شمشیر خانوادگی یو جیان را که پدرش در یک قمار به دست آورده بود، به عمویش کنی لی تحویل دهد. پس از ورود، هوانگ مورد حمله قرار گرفته و شمشیر دزدیده میشود. او جان سالم به در میبرد و خود را به رستوران عمویش میرساند. کنی که قصد داشت با تحویل شمشیر به هسین جائومینگ، رهبر خلافکاران چینی لیبرتی سیتی، جایگاه خود را بهعنوان جانشین او تثبیت کند، بهشدت خشمگین میشود.
هوانگ برای کمک به عمویش وارد تجارت مواد مخدر میشود و همزمان برای چان جائومینگ، پسر هسین، و همچنین ژو مینگ، معاون باند تبهکاران چینی کار میکند. از سوی دیگر، او با وید هستون، یک کارآگاه فاسد پلیس همکاری میکند تا دزد شمشیر را پیدا کند. در نهایت، هوانگ متوجه میشود که عمویش کنی، رهبر گروه وونسو نودونگ است و برای کسب قدرت، شمشیر را دزدیده و پدر هوانگ را نیز به قتل رسانده است. در پایان، هوانگ کنی را میکشد و انتقام پدرش را میگیرد. هسین از وفاداری هوانگ تقدیر کرده و او را بهعنوان رهبر آینده باند خلافکاری چینیها معرفی میکند.
داستان بازی GTA 5
- سال وقوع داستان: ۲۰۱۳
- مکان وقوع داستان: سن آندریاس
- شخصیت(های) اصلی: مایکل دی سانتا، فرانکلین کلینتون و ترور فیلیپس
بازی GTA 5 یکی از موفقترین و محبوبترین نسخههای سری Grand Theft Auto است که در سال ۲۰۱۳ عرضه شد. این بازی در شهر لس سانتوس جریان دارد و ویژگیهای جدیدی از جمله سه شخصیت قابل بازی را ارائه میدهد.
در سال ۲۰۰۴، سه خلافکار به نامهای مایکل تاونلی، ترور فیلیپس و برد اسنایدر در یک سرقت ناموفق در لودندورف در ایالت نورث یانکتون شرکت میکنند که ظاهرا منجر به مرگ مایکل میشود. ۹ سال بعد، مایکل تحت نام مستعار مایکل دی سنتا در شهر لس سانتوس با خانوادهاش زندگی میکند و با یک مأمور FIB به نام دیو نورتون توافق کرده تا مخفی بماند. در همین حال، فرانکلین کلینتون که برای یک فروشنده خودرو فاسد کار میکند، با مایکل آشنا شده و با هم دوست میشوند. پس از آنکه مایکل متوجه میشود همسرش با مربی تنیس خود در حال خیانت به او است، همراه با فرانکلین به تعقیب مربی میپردازند و خسارات زیادی به عمارت او وارد میکنند. مالک عمارت، یک تاجر مواد مخدر به نام مارتین مادرازو است که طلب خسارت میکند و مایکل برای پرداخت بدهی، مجبور میشود به دنیای جرم بازگردد و فرانکلین را به عنوان شریکش استخدام کند. آنها با کمک لستر کرست، هکر قدیمی، یک فروشگاه جواهرات را سرقت میکنند تا بتوانند بدهی را بپردازند.
در این میان، ترور که در بلین کانتی زندگی میکند و از سرقت مطلع شده، متوجه میشود که مایکل زنده است و با او ملاقات میکند. زندگی هر سه شخصیت اصلی یعنی مایکل، ترور و فرانکلین به تدریج از کنترل خارج میشود. مایکل با خانوادهاش دچار مشکل شده و با دیوین وستون، یک سرمایهدار میلیاردر درگیر میشود. فرانکلین باید دوستش لامار دیویس را از دست هارولد “استرچ” جوزف نجات دهد و ترور هم به تلاش برای تحکیم کنترل خود بر بازارهای سیاه و مقابله با گروههای مختلف میپردازد.
در نهایت، مایکل شروع به برنامهریزی برای آخرین سرقت خود با ترور، فرانکلین و لستر میکند: حمله به ذخایر طلای Union Depository. در همین حین، ترور متوجه میشود که برد بهجای آنکه زندانی شده باشد، در جریان سرقت لودندورف کشته شده و در قبری دفن شده که اسم مایکل روی آن نوشته شده است. ترور نتیجه میگیرد که این سرقت یک تله بوده و از ابتدا قرار بود خودش به جای برد کشته شود؛ بنابراین احساس خیانت کرده و مایکل را در درگیری رها میکند. سپس فرانکلین مایکل را نجات میدهد، اما خشم ترور نسبت به مایکل باعث بروز اختلاف در گروه میشود و تهدیدی برای نقشههای آنها بهوجود میآورد.
از طرفی مایکل که با FBI قطع ارتباط کرده، توسط دیو و مافوقش استیو تحت تعقیب قرار میگیرد. آنها در یک درگیری شدید گرفتار میشوند و استیو فرار میکند. سپس مایکل و دیو توسط ترور نجات پیدا میکنند، که معتقد است تنها او حق دارد مایکل را بکشد.
سرقت Union Depository موفقیتآمیز است، اما پس از آن، استیو و دیو که معتقدند ترور خطرساز است و همچنین دیوین که میخواهد از مایکل انتقام بگیرد، به فرانکلین نزدیک میشوند. فرانکلین سه گزینه دارد: ترور را بکشد، مایکل را بکشد، یا تلاش کند هر دو را طی یک ماموریت انتحاری نجات دهد. اگر فرانکلین تصمیم بگیرد که یک نفر از بین مایکل یا ترور را بکشد، رابطهاش با دیگری قطع شده و به زندگی قدیمی خود بازخواهد گشت. در غیر این صورت، سه شخصیت اصلی به همراه لامار و لستر، در برابر حمله FIB مقاومت کرده و سپس استرچ، استیو، دیوین و سایر دشمنان خود را میکشند. مایکل و ترور آشتی میکنند و هر سه شخصیت اصلی از یکدیگر جدا میشوند، اما دوست باقی میمانند.
داستان بازی GTA Online
- سال وقوع داستان: ۲۰۱۳ تا زمان حال
- مکان وقوع داستان: سن آندریاس
- شخصیت(های) اصلی: توسط بازیکنها ساخته میشود
بازی GTA Online نسخه چندنفره و آنلاین بازی GTA V است که در سال ۲۰۱۳ منتشر شده است. داستان بازی از همان سال ۲۰۱۳ و چند ماه قبل از رویدادهای GTA V آغاز میشود. بازیکنان در نقش یک قهرمان ناشناس به لس سانتوس میآیند تا به دنبال فرصتهای جدید باشند. پس از ورود، آنها با لامار دیویس آشنا میشوند که از طریق شبکه اجتماعی Lifeinvader با او دوست شدهاند. پس از یک مسابقه خیابانی، لامار آنها را به فروشنده مواد مخدر به نام جرالد و یک فروشنده ماشین به اسم سیمئون یتاریان معرفی میکند. با افزایش شهرت بازیکن، توجه افرادی مانند ترور فیلیپس، لستر کرست و مارتین مادرازو به او جلب میشود که هر کدام ماموریتهایی را برایش در نظر میگیرند.
داستان بازی GTA 6
- سال وقوع داستان: ۲۰۲۵
- مکان وقوع داستان: وایس سیتی
- شخصیت(های) اصلی: لوسیا و جیسون
بازی GTA VI در ایالت خیالی لئونیدا که بر اساس فلوریدا طراحی شده و شهر وایس سیتی جریان خواهد داشت. مانند عناوین قبلی این سری، دنیای بازی فرهنگ معاصر آمریکایی را به صورت پارودی به تصویر میکشد و شامل نقدهایی به مسائل اجتماعی مختلف از جمله رسانههای مجازی و موضوعات فرهنگی است. داستان بازی به یک زوج جنایتکار میپردازد: لوسیا، اولین قهرمان زن سری GTA از سال ۲۰۰۰ و شریک مرد او که احتمالا جیسون نام دارد. تریلر اولیه بازی، لوسیا را به عنوان یک زندانی نشان میدهد که بعداً با شریکش فرار کرده و به اعمال مجرمانه میپردازد.
منبع: مجله بازار
با قهرمان پس جهان فیفا زدیم! میزگیم فوتبالی با حسن پاجانی
از تحریریه خواهش دارم مکان وقوع داستان جی تی ای وی رو تغییر بدن چون توی لوسآنتوس جریان داره نه تو سن آندرس چون سن اندرس جمع شهر ها سن فیرو، لوس سانتوس و لاس ونتارس هست