
سهگانه دلار ساخته سرجیو لئونه (Sergio Leone) با بازی درخشان کلینت ایستوود (Clint Eastwood) در دهه ۶۰ میلادی، شامل فیلمهای «به خاطر یک مشت دلار»، «به خاطر چند دلار بیشتر» و «خوب، بد، زشت» است که بیش از پنج دهه پس از ساخت، همچنان میان سینمادوستان محبوبیت فراوانی دارد. تارانتینو نخستین بار در جشنواره کن، هنگام نمایش ویژه فیلم «به خاطر یک مشت دلار» این سهگانه را چنین ستود. او به تازگی در پادکست «کلاب رندوم» بیل ماهر در سال ۲۰۲۴ (۱۴۰۳)، باز هم بر همین باور پافشاری کرد.
خالق «پالپ فیکشن» میگوید: «این تنها سهگانهای است که بهطور کامل و بینقص کار میکند». او دلیل این برتری را «دید یکپارچه یک کارگردان» میداند و توضیح میدهد که در این مجموعه، هر فیلم از فیلم پیشین بهتر است – اتفاقی که به گفته او در سینما بینظیر است.

«به خاطر یک مشت دلار» بالاترین امتیاز منتقدان را دارد
عشق تارانتینو به این سهگانه در فیلمهای خودش هم کاملاً مشهود است. او بارها گفته که «خوب، بد، زشت» فیلم محبوبش است و محبوبترین نمای سینمایی زندگیاش از همین فیلم برداشته شده. ردپای این عشق را میتوان در آثار تارانتینو به وضوح دید:
- استفاده از موسیقی «ایل ترامونتو» (Il Tramonto) از فیلم «خوب، بد، زشت» در «بیل را بکش: قسمت دوم»
- الهام گرفتن تریلر «هشت نفرتانگیز» از تیتراژ آغازین «خوب، بد، زشت»
- ساخت دو وسترن «جنگوی زنجیرگسسته» و «هشت نفرتانگیز» که به وضوح از سبک لئونه تأثیر پذیرفتهاند
- الهام گرفتن برای «روزی روزگاری در هالیوود» از فیلم «روزی روزگاری در غرب» لئونه
از بیتوجهی تا تحسین جهانی
نکته جالب اینجاست که سهگانه دلار در زمان اکران با استقبال امروزی روبرو نشد. منتقدان ایتالیایی عموماً از تماشای «به خاطر یک مشت دلار» سر باز زدند و منتقدان آمریکایی نیز پس از اکران هر سه فیلم در سال ۱۹۶۷ (۱۳۴۶)، چندان شیفته آنها نبودند. یکی از منتقدان به نام فیلیپ فرنچ، «به خاطر یک مشت دلار» را فیلمی «افتضاح با صدایی تخت و مرده و کاملاً فاقد احساسات انسانی» توصیف کرد – دیدگاهی که با نظر تارانتینو فرسنگها فاصله دارد.
راجر ایبرت، منتقد سرشناس، نیز «به خاطر چند دلار بیشتر» را «یکی پس از دیگری کلیشههای قدیمی وسترن» نامید، هرچند در نهایت به آن نمره قبولی داد. اما با اکران «خوب، بد، زشت»، ورق برگشت و این سهگانه بهتدریج جایگاه خود را بهعنوان یکی از گنجینههای ماندگار هنر هفتم پیدا کرد.
تارانتینو بیتردید «خوب، بد، زشت» را برترین فیلم این مجموعه میداند. این دیدگاه چندان غیرمعمول نیست؛ در میان سینمادوستان نیز معمولاً «خوب، بد، زشت» را بهترین، «به خاطر یک مشت دلار» را دومین و «به خاطر چند دلار بیشتر» را سومین فیلم این سهگانه میدانند.
نگاهی به امتیازهای این سه فیلم در سایت معتبر «راتن تومیتوز» جالب است:
- «به خاطر یک مشت دلار»: ۹۸٪ منتقدان / ۹۱٪ مخاطبان
- «به خاطر چند دلار بیشتر»: ۹۲٪ منتقدان / ۹۴٪ مخاطبان
- «خوب، بد، زشت»: ۹۷٪ منتقدان / ۹۷٪ مخاطبان
شگفتآور اینکه «به خاطر یک مشت دلار» بالاترین امتیاز منتقدان را دارد، هرچند تنها یک درصد از «خوب، بد، زشت» پیشی گرفته. مخاطبان با هر قسمت بیشتر با این سهگانه ارتباط برقرار کردهاند، تا جایی که «خوب، بد، زشت» با ۹۷ درصد، بالاترین رضایت مخاطبان را کسب کرده است.
«خوب، بد، زشت» که در ۲۹ دسامبر ۱۹۶۷ (۸ دی ۱۳۴۶) اکران شد، با کارگردانی خیرهکننده لئونه، بازیهای بهیادماندنی و موسیقی جاودانه انیو موریکونه (Ennio Morricone)، نهتنها تاجگذاری این سهگانه بود، بلکه به یکی از بیبدیلترین آثار تاریخ سینما تبدیل شد.
منبع: screenrant
سختترین بازیهای دنیا با چشمهای بسته؛ میز گیم با @hamid_scorpion
منم نظرم اینه خوب بد زشت بهترین فیلم تاریخ سینماست و اما ایستوود بازیگریش کلی ایراد داره ، اگر چهره فوق العاده ایستوود که گویا خدا خلق کرده برا اینجور فیلما این شکلی نبود قطعا شهرت و آوازه خودش و فیلماش اینجوری به اینجا نمیرسید ، ایستوود بازیگریش از نمره ۲۰ ، ۷یا ۸ هست و ۱۰ هم نمیتونه بگیره چون واقعا هیچوقت خود واقعیش نمیتونه باشه تو هیچ فیلمی، من تعجب میکنم که چطور بهش اسکار داده اند مخصوصا برای نابخشوده ، بگذریم هر کی نظری داره اما وجدانی تو خوب بد زشت عالی بازی کرده و این فیلم از همه لحاظ یه شاهکاره مخصوصا لوکیشن هاش و موسیقی فوق العاده اش
برعکس نظر شما… ایستوود شخصیت خاص و مشابه با آلن دلون داره که شخصیت جدی و بدون لبخند و بدمن …داره که خیلی گیرایی داره..دلیل موفق بودنش هم همینه…
سه گانه بی نظیری ست بی نقص مخصوصا هنر نمایی کلینت ایستوود
خیلی هم عالی
سه گانه سرجیو لونه مانند سه گانه کورساوا لی نظیر است
اما کلینت ابستوود فیلم وسترن را روح دوباره بخشید
ودیگر بعد از او هیچ هنرپیشه ای نتوانست خلق شخصیت در سینمای وسترن را بخوبی انحام دهد
کاستنر سعی کرد ولی …
واقعا فوق العاده اس
وسترن فقط ایستوود خدا او را برای فیلم وسترن خلق کرد.هم چنانکه مارادونا برای فوتبال خلق شد.
ایستوود یعنی وسترن.یعنی جاز.یعنی آمریکای واقعی