کدام یک از شخصیت‌های سریال ونزدی واقعاً تحمل‌ناپذیر بودند؟

انتشار سریال «ونزدی» در نتفلیکس بسیار مورد انتظار بود و طرفداران خانواده‌ی آدامز از این نسخه‌ی جدید حسابی تحت‌تأثیر قرار گرفتند. جنا اورتگا جان تازه‌ای به ونزدی بخشید؛ دختری که به‌خاطر رفتار ترسناکش از مدرسه‌ی قبلی اخراج می‌شود و مجبور است به نورمور برود؛ مدرسه‌ای مخصوص افراد طرد شده.

در این بین، شخصیت‌هایی وجود دارند که به‌طور عینی غیرقابل‌تحمل‌اند، اما برخی دیگر پیچیده‌اند و هم‌زمان می‌شود آن‌ها را دوست داشت یا ازِشان متنفر بود. هیچ پاسخ قطعی‌ای برای این مسئله نیست، اما همین پیچیدگی‌ها باعث می‌شود که آن‌ها انسانی‌تر و برای مخاطبان ملموس‌تر باشند. حتی ونزدی، قهرمان اصلی و قهرمان داستان، هم کامل نیست و لحظاتی دارد که وجهه‌اش را خراب می‌کند و او را در جایگاهی نه‌چندان مثبت قرار می‌دهد. در ادامه همراه مجله بازار باشید.

مورتیشیا از نگاه ونزدی

کاترین زیتا-جونز در نقش مادر ونزدی یعنی مورتیشیا در «ونزدی» ظاهر می‌شود.
شاید برخی طرفداران به‌خاطر نگاه منفی ونزدی به مادرش، از مورتیشیا خوششان نیاید. ونزدی فکر می‌کند مادرش می‌خواهد او را شبیه خودش کند، در حالی‌که ونزدی آشکارا می‌گوید نمی‌خواهد شبیه والدینش باشد.

دلیل دیگر این بی‌اعتمادی، پنهان‌کاری مورتیشیاست؛ او گذشته‌اش در نورمور را از ونزدی پنهان می‌کند، در حالی‌که دانستن این موضوع می‌توانست برای ونزدی مفید باشد. اگرچه به‌نظر می‌رسد مورتیشیا خیر و صلاح دخترش را می‌خواهد، اما چون داستان را از زاویه دید ونزدی می‌بینیم، دیدن چهره مثبت مادرش گاهی دشوار می‌شود؛ چون ونزدی اغلب علاقه‌ای به مادرش نشان نمی‌دهد.

نقشه‌ی بی‌رحمانه روآن

کالوم راس در نقش روآن، یکی از دانش‌آموزان آکادمی نورمور در «ونزدی».
روآن برای نجات مدرسه کاری می‌کند که خودش فکر می‌کند درست است. مادرش تصویری کشیده که او آن را این‌طور تفسیر کرده که ونزدی روزی همه چیز را نابود می‌کند و به یک شرور تبدیل می‌شود. ولی معلوم می‌شود که ونزدی در اصل شرور نبوده؛ چیزی که روآن از آن خبر ندارد.

بنابراین روآن به ونزدی حمله می‌کند. او واقعاً قصد دارد او را بکشد؛ کاری بسیار افراطی. تنها چیزی که مانعش می‌شود، حمله هیولاست. طرفداران شاید کمی برای روآن دلسوزی کنند، چون فکر می‌کرد کار درست را انجام می‌دهد، اما در نهایت او دختری هم‌مدرسه‌ای را به جنگل کشاند و قصد جانش را کرد.

خرابکاری کنت برای بردن دیگران

کنت، یکی از سیلن‌ها و آدم‌ماهی‌ها، در آب پس از خرابکاری در مسابقه پو کاپ در «ونزدی».
کنت یک سیلن است، درست مثل بیانکا بارکلی، و با او در نورمور تحصیل می‌کند. آن‌ها دوستان نزدیکی هستند و بیانکا او را وادار می‌کند کارهایش را انجام دهد. وقتی همه در مسابقه Poe Cup شرکت می‌کنند، کنت با استفاده از قدرتش به یک آدم‌ماهی تبدیل می‌شود و به تیم‌های دیگر حمله می‌کند تا پیروزی بیانکا را تضمین کند.

او نه‌تنها دیگران را خراب می‌کند، بلکه این کار را با لبخند انجام می‌دهد و همین او را شخصیتی مغرور و آزاردهنده نشان می‌دهد. به همین دلیل وقتی «تینک» او را می‌زند و بیهوش می‌کند و باعث پیروزی تیم ونزدی و انید می‌شود، طرفداران خوشحال می‌شوند.

تایرل که توسط هاید تسخیر شد

هانتر دوهان در نقش تایرل، باریستایی که به ونزدی علاقه‌مند می‌شود در «ونزدی».
تبدیل شدن تایرل به هاید انتخاب او نبود و تصمیم نگرفت مردم را زخمی یا کشته کند. اما او همچنان غیرقابل‌تحمل است چون در مرگ‌های متعدد نقش داشت و ونزدی را فریب داد. تایرل با غرور و پوزخند هویت واقعی‌اش را در گوش ونزدی فاش می‌کند و در حالی‌که از مجازات فرار می‌کند، خوشحال است. تایرل شخصیتی دلسوزانه است چون خودش انتخابی نداشت، اما او و مریلین در نهایت شرورهای اصلی داستان هستند.

بیانکا؛ بیش از حد رقابتی و حسود

بیانکا شرور اصلی داستان نیست. با وجود رقابت با ونزدی، در پایان کمکش می‌کند و رابطه‌شان دوستانه می‌شود. اما اکس او، زاویه، بیانکا را متهم می‌کند که از قدرت سیلنیش برای کنترل او استفاده کرده؛ چیزی که او نمی‌تواند ثابت کند اما نمی‌تواند هم مطمئن باشد که حقیقت ندارد، پس نمی‌تواند به بیانکا اعتماد کند.

همین باعث شد سایه‌ای منفی بر شخصیت بیانکا بیفتد. او همچنین بسیار رقابتی است و حتی در بازی‌ها تقلب می‌کند و تیم‌های دیگر را بازنده می‌کند تا پیروز شود. او بی‌رحمی خاصی دارد، اما در نهایت به ونزدی نزدیک می‌شود و ضعف‌هایش را نشان می‌دهد و همین او را پیچیده و دوست‌داشتنی می‌کند. این پیچیدگی را باید مدیون بازی درخشان جوی ساندی دانست.

گابریل دختر خودش را تهدید می‌کند

مادر بیانکا، گابریل، در سریال «ونزدی».
گابریل مادر بیانکاست و فقط برای بازدید خانواده‌ها به مدرسه می‌آید. او دخترش را عملاً ترک کرده چون بیانکا تصمیم گرفته در نورمور بماند و از آن زمان دیگر به دیدنش نرفته است. گابریل می‌خواهد بیانکا را با خود ببرد به جایی که بیانکا آن را فرقه می‌نامد؛ جایی که گابریل با قدرت‌های سیلنی‌اش ذهن مردم را کنترل می‌کند و پولشان را می‌گیرد. وقتی اعضا کم می‌شوند و قدرت گابریل رو به زوال می‌رود، سراغ بیانکا می‌آید تا از او استفاده کند. او سعی می‌کند بیانکا را باج‌گیری کند و نشان می‌دهد که مادر و الگوی بدی است.

وییمز؛ از خودگذشتگی بیش از حد برای آبرو

لاريسا وییمز در «ونزدی» لبخند می‌زند.
لاريسا وییمز برای حفظ مدرسه نورمور هر کاری می‌کند و چون مدیر است، قدرت اجرای نقشه‌هایش را دارد. او حتی شکل روآن را تغییر می‌دهد تا از رسوایی جلوگیری کند. هرچند هدفش حفظ مدرسه است، اما کمی زیاده‌روی است که مرگ یک دانش‌آموز را پنهان کند یا هیولا را سرپوش بگذارد.

وییمز می‌دانست هیولا یک هاید است و تایرل همان هاید است، اما کاری نکرد. او حتی مرگ گرت گیتس را گردن مورتیشیا انداخت چون گرت و گومز به‌خاطر مورتیشیا دعوا کردند و این موضوع نشانه حسادت وییمز بود.

ونزدی؛ بدرفتاری با نزدیک‌ترین متحدش

ونزدی در «ونزدی» در حال بشکن زدن.
ونزدی شخصیت اصلی داستان است و قطعاً در بسیاری مواقع دوست‌داشتنی است. اما رفتارهایی دارد که طرفداران را به‌تردید می‌اندازد. او به انید دروغ می‌گوید، او را فریب می‌دهد و به خانه گیتس می‌کشاند تا رازها را کشف کند.

او حتی تایرل را هم فریب می‌دهد و ادعا می‌کند قرار است با او قرار بگذارد، در حالی‌که می‌داند تایرل خطری ندارد چون همان هاید است. او اما جان انید را به‌خطر می‌اندازد و باعث می‌شود انید از اتاق مشترکشان برود. همچنین ونزدی چندین بار آدم‌های اشتباه را متهم می‌کند.

مریلین؛ مغز متفکر شر

کریستینا ریچی در نقش مریلین تورنهیل در «ونزدی».
مریلین در ظاهر مهربان است، همیشه لبخند به‌لب دارد و برای دانش‌آموزانش گل می‌آورد. اما در پایان معلوم می‌شود او همان لارل گیتس است. او از تایرل سوءاستفاده کرده تا از نورمور و «آوت‌کست‌ها» انتقام بگیرد و حتی جوزف کرکستون را دوباره زنده می‌کند تا نقشه‌اش را اجرا کند.

مریلین سعی می‌کند ونزدی را بکشد و اگر یوجین و زنبورهایش نبودند، موفق می‌شد. این باعث می‌شود او علی‌رغم ظاهر مهربانش، شخصیتی بسیار نفرت‌انگیز باشد. حضور کریستینا ریچی در این نقش برای طرفداران یک لذت واقعی است.

جوزف کرکستون؛ خواهان قتل‌عام نورمور

جوزف کرکستون در آتش محاصره شده در «ونزدی».
بدون شک، جوزف کرکستون بزرگ‌ترین شرور داستان «ونزدی» است، حتی اگر زنده نباشد. او بارها در رؤیاهای ونزدی دیده می‌شود و معلوم می‌شود که او از «آوت‌کست‌ها» متنفر بود و می‌خواست همه را نابود کند. لارل او را دوباره زنده می‌کند و او بلافاصله ونزدی را می‌کشد و نقشه قتل‌عام همه نورمور را می‌کشد. نورمور پر از نوجوانان با استعداد است، اما قبل از اجرای نقشه، کشته می‌شود.

حالا که با بدترین و غیرقابل‌تحمل‌ترین شخصیت‌های دنیای تاریک و عجیب «ونزدی» آشنا شدید، وقت آن است که نظر شما را بدانیم! به‌نظرتان کدام شخصیت بیشتر از همه اعصابتان را خرد کرد؟! اصلاً موافق این لیست هستید یا نه؟ درکامنت‌ها بنویسید که جای چه کسی خالی است و اگر خودتان بودید چه کسی را به رتبه یک می‌فرستادید؟
منتظریم نظر عجیب و ترسناک شما را هم بخوانیم!

منبع: CBR

دوست داشتنی‌ترین یوتیوبر گیمر ایران کیه؟ میزگیم با علیرکسا ‪@alirexzam‬