پایان‌بندی فیلم شوالیه تاریکی برمی‌خیزد به گونه‌ای بود که برخی از طرفداران از آن با عنوان یک پایان خوش و شاد یاد می‌کنند. اما اگر کمی عمیق‌تر به قضیه نگاه کنید و پیامدهای آن را در نظر بگیرید متوجه یک نکته تاریک می‌شود: تمام شخصیت‌ها به طلسم بتمن دچار هستند.

پایان‌بندی فیلم The Dark Knight Rises پس از گذشت این همه سال هنوز هم یک سوژه داغ برای طرفداران است. اما نکته‌ای که کم‌تر کسی به آن توجه می‌کند این است که پایان‌بندی این فیلم به هیچ وجه شاد و خوب نبود. در حالی که پس از اکران این فیلم آثار دیگری با محوریت شوالیه تاریکی ساخته شدند اما هیچ یک از آن‌ها در حد سه‌گانه کریستوفر نولان نیستند. نولان در حین ساخت این سه‌گانه رویکردی تاریک و واقع‌گرایانه را در پیش گرفت که نه تنها در زمان خود بدیع و تازه بود، بلکه به منبع الهام آثار پس از خود نیز تبدیل شد.

سه‌گانه Dark Knight داستان خود را از شب قتل والدین بروس وین شروع می‌کند و آن را تا زمان مرگ بتمن ادمه می‌دهد. اما شاید کلمه «مرگ» نتواند به خوبی حق مطلب را ادا کند؛ چرا که نمی‌توانیم با اطمینان در موردش صحبت کنیم. پس از اینکه فیلم شوالیه تاریکی برمی‌خیزد مرگ بتمن را نشان می‌دهد، آلفرد در زمان و مکانی دیگر بروس وین را می‌بیند. پس این موضوع می‌تواند نشانگر این باشد که بتمن جان خود را از دست داده، اما فردی که پشت ماسک او قرار می‌گرفت در نقطه‌ای دیگر از دنیا زندگی می‌کند.

بروس وین در طی این سه‌گانه درگیر تراژدی‌ها و مشکلات زیادی شد که اگر راستش را بخواهید با سربلندی از پس همه آن‌ها برنیامد. بروس برای اینکه هویتش به عنوان شوالیه تاریکی لو نرود تصمیم‌های سختی گرفت و بسیاری از چیزهای زندگی شخصی خویش را از دست داد. برای مثال او هیچ وقت نتوانست یک رابطه عاشقانه عمیق را تجربه کند و مجبور بود بروس وین را به عنوان یک بچه پولدار خوش گذران نشان دهد. ولی موضوع این است که هویت بروس به عنوان بتمن فقط روی زندگی وی تاثیر منفی نمی‌گذارد؛ بلکه طلسم او دوستان و نزدیکان او را نیز در بر می‌گیرد.

تکرار تاریخ؛ یک یتیم درست کار دیگر که باید زندگی‌اش را صرف زجر و رنج کند

برای مثال بتمن باعث شد که رچل از بروس وین فاصله بگیرد و در نهایت توسط جوکر کشته شود. همین موضوع روی سوختن صورت هاروی دنت و تبدیل شدن او به یک ویلن به نام Two Face هم تاثیرگذار بود. علاوه بر این آلفرد هم به خاطر بتمن از بروس وین ضربه خورد؛ ضربه‌ای که شاید عمیق‌تر و شخصی‌تر از سایر افراد باشد. پس از مرگ تامس وین آلفرد تنها فردی بود که بروس می‌توانست مانند پدر روی او حساب کند. آلفرد جزو معدود افرادی بود که از هویت بروس به عنوان شوالیه تاریکی خبر داشت و در این مسیر او را همکاری کرد. او هر روز زجر کشیدن پسر خوانده خود را می‌دید و نمی‌توانست هیچ کاری برای او انجام دهد؛ چرا که شهر گاتهام هم به حضور نگهبانش نیاز داشت. فیلم شوالیه تاریکی برمی‌خیزد نیز این موضوع را بیش‌تر از همیشه ثابت کرد.

در پایان فیلم سوم ساکنین گاتهام بتمن را در حالی تماشا کردند که او خود را برای شهر فدا کرد و هزینه این کار را با از دست دادن جانش پرداخت. در حالی که مردم شهر مرگ بتمن را قبول کردند و او را به عنوان یک قهرمان به یاد آوردند، این آلفرد بود که مجبور شد مراسم عزای بروس وین را برگزار کند. اما همان‌طور که آلفرد در پایان فیلم شوالیه تاریکی بر‌می‌خیزد مشاهده کرد متوجه شدیم که بروس وین زنده است و به همراه سلینا کایل به زندگی آرام و به دور از حاشیه‌ای می‌پردازد.

اما این پایان‌بندی فقط برای خود بروس وین و سلینا کایل خوش بود؛ چرا که جان بلیک مجبور می‌شود طلسم بتمن را به جان بخرد. جان بلیک یک افسر پلیس یتیم بود که با استنباط‌های خود متوجه شد که بتمن همان بروس وین است. حال کاری نداریم که در این میان چه اتفاقاتی رخ داد. آنچه که مشخص به نظر می‌رسد این است که بروس وین پس از پشت سر گذاشتن زندگی قدیمی‌اش جان بلیک را به عنوان جانشین خود انتخاب کرد. جان به نحوی نسخه تضعیف شده بروس بود که به سرشت تقریبا مشابهی دچار شد.

شاید باقی گذاشتن میراث بتمن برای جان بلیک هیجان‌انگیز به نظر برسد، اما موضوع این است او باید هزینه‌ای مشابه بروس وین بپردازد و طلسم شوالیه تاریکی را مانند فرد قبلی تجربه کند. شاید پایان بندی فیلم شوالیه تاریکی برمی‌خیزد بروس وین را به یک زندگی معمولی دعوت کرد، اما باعث شد که یک فرد درستکار و یتیم دیگر به عمری از زجر و درد محکوم شود. نظر شما در این باره چیست؟ دیدگاه‌های خود را با تیم کافه‌بازار به اشتراک بگذارید.

منبع: ScreenRant

خاطرات گیمرهای دهه هفتاد و هشتاد | میزگیم نوستالژی با گلخان و شایان