معرفی زیباترین شخصیت‌های بازی‌های ویدیویی؛ بایونتا

بایونتا را اگر بخواهم توصیف کنم، آن را جادوگر محکوم می‌خوانم زیرا علارغم بازی‌های خوبش و داستان نسبتاً جالبش شاید آنطور که باید مورد توجه نگرفته آن هم در صورتی که شخصیت اصلی داستان که با نام بازی هم اسم است، را می‌توان در سری مطالب معرفی زیباترین شخصیت‌های بازی‌های ویدیویی قرار داد، در ادامه همراه مجله بازار باشید.

جادو و جادوگری سَمبُل‌های مختلفی دارند اما مشخصاً جادوگری که با تفنگ شلیک کند چیز معمولی نیست که در هر اثری ببینید. شخصیت Bayonetta را می‌توان جادوگری مدرن اما اغواکننده‌ دانست که کلیشه‌های جادو را تغییر می‌دهد و در قلمرو جهنم و بهشت می‌درخشد. بایونتا جادوگری مرموز و قدرتمند بوده که زیر لایه‌های لباس‌های ساخته‌شده از موهای سیاه بلندش، حرف‌های زیادی برای گفتن را پنهان کرده است. او با زنجیرهای طلایی و روبان‌های قرمز که در Bayonetta 3 تکامل‌ می‌یابد، چشمان خاکستری نافذ، خال زیبایی روی چانه، عینک‌های پروانه‌ای، پوست روشن و صاف و طراحی خاص شخصیت عملاً قدرت را در عین ظرافت به نمایش می‌گذارد. بایونتا، قدی حدود ۱۹۰ سانتی‌متر (۱۱.۹۵۱ واحد جادوگر اومبرا) داشته و تقریباً حدود ۶۰ کیلوگرم وزن دارد که درکنار هویتش یک جادوگر کامل و شاید شیطانی اما زیبا را به تصویر می‌کشد.

بیوگرافی بایونتا در بازی Bayonetta

بایونتا که واقعاً یک سرزا (Cereza) بوده در ۱۹ دسامبر ۱۴۱۱ زاده شده و فرزندی ممنوعه از جادوگران اومبرا محسوب می‌شود. مادر او روزا (Rosa) نام دارد که جادوگر اومبرا (Umbra) و پدرش یک حکیم لومن (Lumen) به نام بالدر (Balder) است. فرزندی که نباید به دنیا می‌آمد، دلیلی محسوب شده که قبایل نور و تاریکی از هم جدا شوند و او از همان زمان کودکی با عروسکی به اسم چشایر (Cheshir)، لالایی Fly Me to the Moon روزا و دوست یا شاید هم رقیبی به اسم ژان (Jean) بزرگ شود. زندگی او اما بیشتر از حرف‌ها تراژدی می‌شود، آنجایی که بین قبایل جنگ در می‌گیرد و اینجاست که Bayonetta باید یک کار مهم کند، او باید مادرش را در این جنگ نجات دهد، دقیقاً کاری که از دستش بر نمی‌آید.

ژان که در کودکی شاید دوست بایونتا بود در راستای همین جنگ او را مهر و مومی ۵۰۰ ساله می‌کند تا با چشم چپ تاریکی در دریاچه بماند. بالاخره ۵۰۰ سال به اتمام می‌رسد و او از دریاچه بر می‌خیزد اما پس از بیداری با فراموشی روبه‌رو می‌گردد. بایونتا حالا در لحظه‌ای ایستاده که ۵۰۰ سال از مرگ مادرش و جنگ بین قبایل می‌گذرد اما او حقیقت عجیب‌تری را هم درمی‌یابد، اینکه دیگر جادوگر اومبرای وجود ندارد و فقط او و ژان هستند که در این طبقه‌بندی قرار می‌گیرند. البته این دو نفر، DNA‌های دوگانه‌ای دارند اما Bayonetta توانایی‌های زیادی دارد.

مثلاً Bayonetta توانایی‌هایی مانند کند کردن زمان (Witch Time)، احضار دست یا پاهای شیطانی از مو (Wicked Weave)، تحول حیوانی (Beast Within)، نقاب شیطان (Demon Masquerade) که در نسخه سوم بازی کسب می‌کند، Bullet Arts، چهار تفنگ با قابلیت summoning Gomorrah یا Madama Butterfly، توانایی شفا بخشی (healing factor) و دید برزخی (Purgatorio) دارد. مشخصاً بایونتا را می‌توان یک جستوگر سرونشت مستقل دانست که شوخ‌طبع، با اعتماد به نفس و کاریزماتیک بوده اما هویتش پوشیده از ابهام است و در تلاش برای کشف گذشته و نجات دوستان در جهان خود سِیّر می‌کند. او تنها زمانی فداکاری می‌کند که بخواهد موانع رسیدن به هدفش را میان بردارد.

آنچه از Bayonetta در بازی‌های Bayonetta می‌بینیم

بازی بایونتا اولین بار در سال ۲۰۰۹ توسط استودیو پلاتینیوم گیمز توسعه یافت و منتشر شد و ما در اولین اثر شاهد داستانی هستیم که نشان می‌دهد او بعد از ۵۰۰ سال خواب، بیدار می‌شود و به Vigrid می‌رود تا فرشتگان را شکار، گذشته را کشف (فرزند ممنوعه بودن)، بالدر را شکست و در نهایت Jubileus را با Queen Sheba نابود کند. ما در ادامه و نسخه‌ی دوم یعنی همان Bayonetta 2، می‌بینیم که روح ژان را از جهنم نجات می‌دهد تا با دیگر شخصیت‌های موجود در این اثر سرنوشتشان را به سرانجام برسانند.

در سومین نسخه از Bayonetta ما شاهد حمله Homunculi از چند جبهه‌ به جمع چرخ دنده های آشوب در شهرهایی از ژاپن، فرانسه، مصر و چین هستیم. بعد از آن هم اثری به اسم Bayonetta Origins: Cereza and the Lost Demon روبه‌رو می‌شویم که در واقع یک بک استوری محسوب می‌شود. بایونتا در هر ماجراجویی، با ظاهر فریبنده و چاشنی جادو، مهارت‌های مرگبارش را به رخ می‌کشد تا زیبایی ورزش‌کار بودن و شیطانی‌اش را برجسته بِنماید.

چگونگی خلق بایونتا و سیر تکامل او

خلق بایونتا توسط هیدهکی کامیا (Hideki Kamiya) کارگردان اثر ایده پردازی شد و توسط ماری شیمازاکی (Marie Shimazaki) در PlatinumGames ژاپن، صورت گرفت. کلمه‌ی bayonet به معنای سرنیزه بوده و مشخص نیست چطور این نام را به او نسبت دادند اما در هر حال، او اینچنین نام گرفته است. لباس‌های سیاه بایونتا با الگوهای رز، ساخته شد از موی خود اوست و دستکش‌های سفید با کف قرمز، کفش پاشنه‌بلند سیاه با تفنگ‌های Scarborough Fair یا Love is Blue دارد که سال‌هاست که با همین تجهیزات در میان بهشت و جهنم شناور مانده، کسی که موهایش، سلاحش محسوب شده و در سال ۲۰۰۹ با اولین حضور، تلاشی مفید برای درنوردیدن مرزهای جنسیتی داشت.

درباره‌ی بایونتا بیشتر از این نمی‌دانم چه بگویم، اگر آثار او را تجربه کرده‌اید که کاملاً همه چیز را می‌دانید اما اگر تجربه نکرده‌اید، پیشنهاد می‌کنم حداقل یک نسخه از Bayonetta را بازی کنید. نظر شما درباره‌ی این شخصیت چیست؟ آیا او را شایسته ۱۰ نفر اول می‌دانید؟ در مطلب بعدی به سراغ چه کسی برویم؟ دیدگاهتان را با سایر کاربران مجله بازار به اشتراک بگذارید.

رازهای یوتوب فارسی؛ میزگیم با سک‌شات – قسمت اول