وحشتناک ترین دنیاهای انیمه ای که مانند کابوس هستند
شاید پس از داستان و دیالوگها، فضای انیمه یکی از مواردی باشد که در ذهن مخاطبان باقی بماند. فضاها چارچوب روایت را شکل میدهند و بر شیوه زندگی هر شخصیت تأثیر میگذارند. با این حال، برخی از آنها سبک و سیاق خاصی دارند و وجه تازهای به داستان میبخشند. البته ماجرا به همین موضوع ختم نمیشود. برخی از فضاها درعین عجیب بودن، ترسناک هستند و وحشتناک ترین دنیاهای انیمه ای را به تصویر میکشند. شاید تنها شخصیتهای اصلی در دام بیفتند و زندگیشان به تار مویی بند باشد، اما این ضربان قلب بیننده است که حین تماشای چنین لحظاتی بالا میرود.
این فضاها صرفا عناصر پسزمینه نیستند؛ بلکه جهانهایی کابوسوارند که طرفداران دقیقاً به دلیل فاصلهشان از واقعیت، شیفته آنها میشوند. موقعیتهایی که در این صحنهها شکل میگیرد، بارها و بارها شخصیتهای داستان را به چالش میکشند و هیجان را به حد اعلای خود میرسانند. هرچند استفاده از این فضاهای هراسآور مانند تیغه دو لبه است، اما همچنان طرفداران زیادی پیدا میشوند که حاضرند به تماشای این کابوسهای خیالی بنشینند. در این مطلب سراغ ۱۰ مورد از وحشتناک ترین دنیاهای انیمه ای رفتهایم که برخی از آنها ممکن است برای افراد با روحیه حساس مناسب نباشد.
۱۰. توکیو
در انیمه توکیو غول (Tokyo Ghoul)
شاید تا پیش از آنکه کن کانکی با غول اغواگر ریزه برخورد کند، توکیو شهری معمولی با شلوغیهای رایجش به نظر میرسید. با این حال پس از آنکه خود کن به یک نیمه غول تبدیل شد، ظاهر پرزرقوبرق شهر کنار رفت و سایه تاریکی تمام آن را فراگرفت. شهر پر از غولهایی بود که در کنار انسانها زندگی میکردند و هر آن ممکن بود در کوچه یا کافهای، جان یک انسان را بگیرند. برخلاف بسیاری از فضاهای داستانی که خطرات در آن واضح و آشکار هستند، توکیو غول تهدیدها را در دل واقعیت پنهان کرده است.
چه کلانشهر باشد و چه یک سرزمین خیالی، زمانی که پای بقای انسان درمیان باشد، هیچ چیز مانند گذشتهاش نخواهد بود. کانکی هم که در ابتدا به وجه انسانی خود چنگ میزد، خیلی زود به دنیای غولها کشیده و با نسخهای از شهر توکیو مواجه شد که پر از تردید و ناامنی بود.
۹. سرزمین کانان
در انیمه اورکا سون (Eureka Seven)
برخلاف بسیاری از انیمهها که اغلب مناظر گسترده را به عنوان مکانهایی سرشار از شگفتی به تصویر میکشند، دنیای کانان (Kanan) در انیمه اورکا سون تنها بیپناهی و وحشت را بازتاب میدهد. این سرزمین دورافتاده و متروکه پر از مرجانهای زنده و بیگانهای به نام Scub Coral است و داستان انیمه حول وجود آنها میچرخد.
در سرزمین کانان، انسانها تحت سلطه چیزی مهارنشدنی قرار گرفتهاند. به همین دلیل میتوان آن را غیرقابل سکونت دانست. خشکی و ویرانی که در این دنیا به تصویر کشیده میشود، بازتابی از تنهایی و بیپناهی شخصیتهایی چون رنتون (Renton) و اورکا (Eureka) است که برای یافتن پاسخ به آن قدم میگذارند. سرزمین کانان از وحشتناک ترین دنیاهای انیمه ای است و بارها در طول روایتش بر آسیبپذیری انسانها در شرایط دشوار تاکید میکند.
۸. ژاپن
در انیمه سابیکوی بیسکو (Sabikui Bisco)
کمتر انیمهای را میتوان پیدا کرد که تصویری جذاب و آرامشبخش از ژاپن ارائه نداده باشد. با این حال موضوع درباره انیمه سابیکوی بیسکو یا همان بیسکوی زنگار خوار کاملا متفاوت است. ژاپنی که این انیمه به تصویر میکشد، مجموعه از ساختمانهای ویران و زنگزده است که تحت تاثیر ویروسی مرموز به این حال و روز افتادهاند. ویروسی که انسانها و اشیا را از درون میپوساند و جز نابودی چیزی برجای نمیگذارد.
جهان سابیکوی بیسکو از وحشتناک ترین دنیاهای انیمهای است که حالتی استخوانی و مخروبه دارد. حتی بزرگراهها و کارخانجات نیز در این انیمه ویران و پر از هاگهای سمی شدهاند. میلو و بیسکو با آغاز سفرشان خیلی خوب میدانند که حتی نفس کشیدن در این کشور میتواند به قیمت جانشان تمام شود. البته این تنها شخصیتهای داستان نیستند که تمام وجودشان به لرزه میافتد و بیننده نیز هر آن باید منتظر باشد تا همه چیز در یک لحظه جلوی چشمانش متلاشی شود.
۷. هزارتوی زیرزمینی
در انیمه ساکوگان (Sakugan)
هیچ چیز به اندازه فضای پر از ریسک و خطرناک نمیتواند انیمه ساکوگان را تعریف کند. این انیمه ساخته استودیو Satelight است و داستانش در دل هزارتوی زیرزمینی روایت میشود. در حقیقت خانوادهها در کلونیهایی زندگی میکنند که در دل دیوارهای غار تراشیده شدهاند. با این حال ماجرا تنها به اینجا ختم نمیشود؛ چرا که درست آنسوی دروازهها و تونلهای تودرتو، هیولاها و سنگهایی ناپایدار کمین کردهاند تا جان انسانها را بگیرند.
شاید در نگاه اول فریب کریستالهای درخشان و نورانی غار را بخورید و تصور کنید با فضای شگفتانگیزی سروکار دارید. با این حال دقیقا لحظهای که شکافها پیش چشم بیننده گسترده میشوند و تا انتها ادامه مییابند، روی خفقانآور آن نمایان میشود. هرچند بیشتر داستان درباره کایجوهاست، اما جغرافیای هزارتو نیز نقش چشمگیری دارد. این سرزمین به طور مداوم تغییر میکند و همین میتواند کاوشگران را به دام بیندازد یا حتی آنها را بکشد. با وجود تمام این خطرات، ممپو و پدرش گاگیومبر سفری ماجراجویانهای را فراتر از تونلها در پیش میگیرند و بارها از مرگ قسر درمیروند.
۶. قلعه بینهایت
در انیمه شیطان کش (Demon Slayer)
شاید تاکنون قلعههای زیادی را دیده باشید که پایگاه شخصیتهای منفی در انیمهها بودهاند. با این حال هیچ یک از آنها به پای قلعه بینهایت موزان در انیمه شیطان کش نمیرسد. برخلاف تمام قلعهها که ماهیتی ایستا و بدون تغییر دارند، این قلعه مدام تغییر میکند در یک لحظه آن ممکن است پلهها وارونه شوند و در لحظه دیگر این دیوارها هستند که مانند قطعات پازل بهم میریزند. در حقیقت ناکیمه به عنوان جانشین این قلعه، سعی میکند حسی از ترس و سردرگمی را در وجود شیطانکشها بیندازد.
در قلعه بینهایت موزان هیچ چیز، حتی جاذبه پایدار نیست. حتی گستردگی قلعه به قدری است که ناتوانی قهرمانان در برابر دشمنانشان بیشتر جلوه میکند. برخلاف میدانهای نبرد دیگر انیمه مانند کوه ناتاکومو یا قطار موگن، قلعه بینهایت هیچ روزنهای برای گریز باقی نمیگذارد. در حقیقت هر حرکت در این مکان، میتواند شخصیتهای قهرمان داستان را به دام بیندازد.
۵. جهان رویایی
در انیمه پاپریکا (Paprika)
هرچند انیمه پاپریکا بارها به دلیل تصاویر رنگارنگ و خیالانگیزش تحسین شده است، اما جهان رویایی که ترسیم میکند یکی از وحشتناک ترین دنیاهای انیمه ای است. در این جهان مرز باریکی بین امنیت و کابوس وجود دارد. این انیمه در ابتدا با حالتی غریب شروع میشود, حالتی که در آن عروسکها و قورباغهها در خیابانهای سورئال رژه میروند و دگرگونیهای ناممکن مانند شعبدههای یک سیرک آشکار میشوند.
با این حال، زمانی که دکتر چیبا یا همان پاپریکا، با سوءاستفاده از دستگاه DC Mini مواجه میشود، این مناظر رؤیایی تهاجمیتر شده و به دنیای بیداری نفوذ میکنند. بزرگراهها پر از مانکنهای آوازهخوان میشوند و شخصیتها هویت خود را گم میکنند. به همین ترتیب در جهانی که مدام دگرگون میشود و با رؤیای هر فرد تغییر مییابد، تشخیص اینکه چه چیزی واقعی است و چه چیزی صرفا توهم، به چالشی هولناک تبدیل میشود که مو را بر تن بیننده سیخ میکند.
۴. دریای فساد
در انیمه نائوشیکا از دره باد (Nausicaä of the Valley of the Wind)
اشتباه نکنید. دریای فساد در عین شگفتانگیز بودنش، ترسناکترین عنصر در انیمه نائوشیکا از دره باد است. این جنگل سمی تمام زمین را فراگرفته و میتواند هر شخص بیدفاعی را فورا بکشد. با این حال زیبایی ظاهری آن که با گیاهان درخشان و هاگهای بلورینش خودنمایی میکند، میتواند هر شخصی را فریب بدهد و در دام بیندازد.
دریای فساد در این انیمه یک مکان ثابت نیست و بهطور پیوسته در حال گسترش است. این مکان عجیب پادشاهیها را در خود میبلعد و باعث میشود سر زمینهای قابل سکونت باقیمانده، جنگ به راه بیفتد. جالب اینجاست که دریای فساد جایگاه ویژهای در روایت دارد. این مکان همزمان باعث رستگاری و تباهی میشود و نقش محوری نائوسیکا در انیمه را برجسته میسازد.
۳. گودال
در انیمه دوروههدورو (Dorohedoro)
مهم نیست شخصیتهای انیمه دوروههدورو چقدر جذاب باشند. امکان ندارد کسی پیدا شود که بخواهد حتی یک لحظه از عمر خود را در دنیای این انیمه بگذراند. گودال (Hole) در داستان مکانی تیره و تار، آلوده و بیقانون است که رنگ آبی در آسمانش پیدا نمیشود. حتی خیابانهای آن نیز به خاک و خون کشیده شدهاند. در این مکان، جادوگران روی انسانها آزمایش و آنها را اغلب برای سرگرمی، به موجوداتی عجیبوغریبی تبدیل میکنند.
درست است که تمام دنیاهای پادآرمانشهری بینظم است، اما گودال آشفتگی بهخصوصی دارد که در کمتر انیمهای میتوان مشابهش را پیدا کرد. دنیای آن به حدی ترسناک است که حتی قتل در روز روشن، هیچ کس را متعجب نمیسازد. در طول داستان نیز این مکان هیچ بهبودی خاصی پیدا نمیکند و انسانها تا پایان آن مجبورند برای بقا بجگند و در کابوسی ابدی زنده بمانند.
۲. شینسنکیو
در انیمه بهشت جهنمی (Hell’s Paradise)
اگر برای نخستین بار به تماشای انیمه بهشت جهنمی بنشینید، متوجه میشوید که شینسنکیو نقشی فراتر از یک مکان به خصوص دارد. اهمیت این جزیره در طول داستان آنچنان زیاد است که حتی ممکن است آن را با یک شخصیت زنده اشتباه بگیرید. در نگاه اول، این مکان شبیه بهشتی بینقص است که با جنگلهایش سرسبز، گلهای رنگارنگ و آبشارهایش میدرخشد. با این حال، کاوشگرانی که شوگونسالاری (حکومت نظامی در ژاپن) اعزام میکند، بهسرعت درمییابند که این همه زیبایی، وحشتی پنهان را در خود جای داده است.
با گذشت زمان، آنها میفهمند که گیاهان درحقیقت از دل اجساد میرویند و مجسمههای عجیب با چهرههای انسانی زمین را پوشاندهاند. در این بین نیز سروکله هیولاهایی پیدا میشود که ظاهرشان ترکیبی از حشرات، جانوران و انسانها هستند. برای گابیمارو و دیگران، شینسِنکیو مانند زندانی است که از انسانیت آنها تغذیه میکند و آماده است تا با یک لمس، وجودشان را تباه سازد.
۱. آبیس
در انیمه زاده آبیس (Made in Abyss)
فریب ظاهر کودکانهاش را نخورید. انیمه زاده آبیس یکی از وحشتناک ترین دنیاهای انیمه ای را به تصویر میکشد که کمتر کسی میتواند آن را فراموش کند. هرچند این انیمه چندین مکان قابل توجه دارد، اما هیچکدام به پای آبیس نمیرسند. آبیس گودالی عظیمی است که تا اعماق زمین ادامه دارد. شاید لایههای بالایی قابل تحملتر به نظر برسند، اما لایههای عمیقتر پر از موجودات درندهی خطرناکتری هستند که بیننده از تماشایشان شوکه میشود.
ترس از آبیس تنها به خطرات فیزیکیاش ختم نمیشود. این گودال وحشی روح و روان شخصیتها را نیز درگیر میکند و مانند یک نفرین، ابتدا با تهوع و خونریزی آغاز میشود و سپس شخص را به جنون میکشاند و باعث جهشهای جسمی هولناک میشود. هرچند در ظاهر زیبایی این گودال محصورکننده است، اما در آن هیچ راه فراری وجود ندارد و مرگ و دگرگونی اجتنابناپذیر به نظر میرسند.
نظر شما درباره این مکانها چیست؟ به نظر شما چه مکان یا سرزمین دیگری را میتوان به عنوان وحشتناک ترین دنیای انیمه ای به شمار آورد؟ منتظر نظرات ارزشمند شما هستیم.
منبع: Screenrant
امسال بازی خوب چی داریم؟ میزگیم با نیما نوترون
نظرات