در نگاه اول به دنیای ارباب حلقه‌ها بسیاری از بدترین و بدجنس‌ترین شخصیت‌های داستانی بی‌تردید شرور هستند، چون هر کاری که انجام می‌دهند، با هدف تسلط و کنترل بر دیگران است. با این حال بسیاری از این افراد شرور انگیزه‌های شگفت انگیزی دارند و که همین انگیزه‌ها شیطانی محسوب نمی‌شوند. به عنوان مثال امپراتور پالپاتین در فرنچایز جنگ ستارگان علاوه بر نابودی جدای، می‌خواست کهکشان را برای حمله یوژان ونگ آماده کند. به همین ترتیب تانوس (علاوه بر نیاز به نابودی نیمی از جهان) می‌خواست با عدم استفاده بیش از حد از منابع خود اطمینان حاصل کند که جهان می‌تواند پس از جنگ و درگیری به جای بهتری برای حکومت کردن و زندگی باشد.

همین را می‌توان در مورد سائرون با ظاهر وحشتناک که پست‌تر از ارباب اول تاریکی یعنی مورگوث است، گفت. از دید دیگر اگر به قضیه نگاه کنیم، او فقط می‌خواست بر سرزمین میانه حکومت کند و همه چیزهای خوب را نابود کند. در مقدمه یاران حلقه (The Fellowship of the Ring)، گالادریل به طور خاص به ظلم، کینه توزی و اراده‌اش برای تسلط بر زندگی سائرون اشاره کرد. با این حال سائرون موجودی بسیار پیچیده‌تر از این بود و انگیزه‌های او برای حکومت بر سرزمین میانه آنقدرها هم بد نبود. در ادامه با مجله بازار همراه باشید تا بدانید اصلا ماجرا از چه قرار است.

سائرون به عنوان یک مایاری عاشق کمال بود

در ارباب حلقه‌ها سائرون یکی از آینورها بود، موجودات باشکوه و جاودانه‌ای که توسط ارو ایلوواتار در زمان خلق جهان آردا شکل گرفتند. در میان آینورها، ۱۴ والار و بسیاری از مایارهایی با قدرت کمتر مانند گندالف و جادوگران دیگر وجود داشتند. سائرون یکی از مایارها بود، اما یکی از قوی‌ترین آن‌ها محسوب می‌شد. با این حال زمانی که او خلق شد، سائرون اصلاً شیطان نبود. او را مایرون می‌نامیدند و زیر نظر والار اویله (Aulë) در زمینه صنایع دستی و آهنگری شاگردی می‌کرد.

به عنوان یک مایار، مایرون سرشار از فضیلت بود، اما مهم‌ترین نکته‌ای که وجود داشت، این بود که او نظم و کمال را دوست داشت. برعکس ولی او از دیدن هر چیزی متنفر بود. این نکته که او به عنوان شاگرد اویله خدمت می‌کرد، در نهایت منجر به سقوط او شد. با گذشت زمان مایرون شروع به ناامید شدن کرد. او به جایی رسید که از دیدن کمال در هنر خود راضی نبود. در عوض او می‌خواست کمال خود را به همه و همه چیز تحمیل کند تا آن‌ها بتوانند پربارترین و منظم‌ترین نسخه زندگی خود را داشته باشند. در آن زمان ملکور بر علیه والار شورش کرد و سائرون هم او را ابزاری برای رسیدن به اهداف خود دید.

سائرون نتوانست به هدفش که تحمیل کمال خود به دیگران بود برسد

ملکور به عنوان یکی از والارهای ارو ایلوواتار، قدرتمندتر از سائرون بود. بنابراین، زمانی که ملکور به مورگوث تبدیل شد و انزجار خود را نسبت به والارها اعلام کرد، سائرون چندان از این قضیه هم عقب نبود. او مورد اعتمادترین معاون مورگوث شد و این مورد به او فرصتی داد تا چیزی را که به شدت به آن نیاز داشت را بر دیگران تحمیل کند. بنابراین در حالی که مورگوث به دنبال حکومت به کمک ارتش خود بود، سائرون اغلب در سایه عمل می‌کرد. او از نیرنگ خود برای کنترل ذهن و اراده موجودات استفاده می‌کرد تا اطمینان حاصل کند که آن‌ها آنچه را که فکر می‌کرد برای آن‌ها مفیدتر است را انجام دهند.

بنابراین، در ابتدا سائرون تلاش می‌کرد تا با تحمیل کمال خود به دیگران به روشی پیچیده به آن‌ها کمک کند. متأسفانه سائرون در تلاش برای دستیابی به اهدافش، به جستجوی قدرت ادامه داد و با گذشت زمان، قدرت به جای یک وسیله به یک هدف نهایی برای او تبدیل شد. بنابراین او روند سقوط خود را از یک مایار باشکوه به ارباب تاریکی سرزمین میانه کامل کرد. همین اتفاق در پایان اولین عصر ارباب حلقه‌ها رخ داد.

بیشتر بخوانید: ارباب حلقه‌ها ؛ چرا سائرون نسبت به مورگوث ارباب تاریکی بدتری می‌شد؟

سائرون برای مدت کوتاهی از شرارت خود پشیمان شد و حتی به دنبال نجات سرزمین میانه بود. با این حال این مدت زیادی طول نکشید. در تلاش برای نجات و دستور دادن به اهالی سرزمین میانه، غرور او بهترین‌ها را از او گرفت. او تنها کسی بود که می‌توانست دنیا را به درستی نظم دهد. بنابراین او یک بار دیگر راهی برای کنترل موجودات دیگر ابداع کرد و اطمینان حاصل کرد که می‌تواند اراده و کمال خود را بر دیگران تحمیل کند. به همین دلیل او به موردور رفت و حلقه یگانه را در کوه نابودی ساخت و به همین دلیل برای بار دوم به ارباب تاریکی تبدیل شد تا اطمینانش حاصل شود که همه می‌توانند به همان چیزی که او می‌خواهد، تبدیل شوند. نظر شما در این باره چیست؟ لطفا نظرات خود را درباره این موضوع با ما به اشتراک بگذارید.

ده بازی جدید با گرافیک فوق‌العاده ۲۰۲۴