در کشتی حرفهای، صداهای معدودی هستند که وزن و اعتباری همسنگ با صدای آندرتیکر داشته باشند. او نه فقط یک قهرمان، بلکه معمار یک دوران، یک اسطوره و برای دههها، وجدان بیدار رختکن WWE بود. وقتی «مرد مرده» (The Deadman) لب به سخن میگشاید، همه گوش میدهند؛ از مدیران ارشد گرفته تا جوانترین استعدادهایی که تازه قدم در مسیر پرفراز و نشیب این صنعت گذاشتهاند. حال، این صدای افسانهای، زنگ خطر را برای پدیدهای به صدا درآورده است که به اعتقاد او، میتواند تار و پود کشتی حرفهای را از هم بگسلد: جایگزینی مطالعهی هنر رینگ با اعتیاد به شهرت در شبکههای اجتماعی.
مارک کالاوی، در جدیدترین اپیزود پادکست محبوبش «Six Feet Under»، در حضور همسرش میشل مککول و یکی از تحسینشدهترین کشتیگیران امروز، گانتر، پرده از ناامیدی عمیق خود برداشت. او با لحنی که ترکیبی از حسرت و هشدار بود، فرهنگی را نقد کرد که در آن، درخشش در یک ویدیوی ۱۵ ثانیهای تیکتاک، ارزشمندتر از یادگیری هنر قصهگویی در یک مسابقه ۲۰ دقیقهای شده است.
«من یک آدم بهشدت سنتی هستم و شاید نگاهم قدیمی باشد، اما دیدن این صحنهها قلبم را به درد میآورد. امروز وقتی به پشت صحنهی شوها میروم، باید با چراغ دنبال کسی بگردی که پای مانیتور نشسته و دارد مسابقات را تماشا میکند. تقریباً همه سرشان در گوشی است، در حال ضبط ویدیو برای تیکتاک یا کارهای دیگر هستند. میخواهم به شما یادآوری کنم، در دورانی که من بهصورت تماموقت در جادهها بودم، اگر در رختکن پای مانیتور نبودی و مسابقات را تحلیل نمیکردی، روز بسیار سختی در انتظارت بود. این یک قانون نانوشته بود. ما به کارمان احترام میگذاشتیم.»
این کلمات، صرفاً یک گلهمندی ساده نیستند. این یک اتهام مستقیم به اخلاق کاری نسل جدید است. با توجه به حضور اخیر آندرتیکر در مرکز تمرینات WWE (Performance Center) برای ضبط یک سریال، میتوان حدس زد که مشاهدات او کاملاً دست اول و مبتنی بر واقعیت است. انتقاد او به یک اصل بنیادین در کشتی حرفهای اشاره دارد: روانشناسی درون رینگ (In-Ring Psychology). این مفهوم، یعنی هنر کنترل روایت یک مسابقه، بازی با احساسات تماشاگران، و معنادار کردن هر حرکت، فنی نیست که در باشگاه بدنسازی آموخته شود. این هنر از طریق ساعتها تماشای دقیق مسابقات اساتید، تحلیل حرکات، درک زمانبندیها و یادگیری از کهنهکاران به دست میآید.
وقتی کشتیگیری جوان، تماشای جدال تاریخی آندرتیکر و شاون مایکلز در رسلمنیا ۲۵ را رها میکند تا یک چالش رقص اینترنتی را انجام دهد، در واقع به گنجینهای از دانش پشت میکند. همان آندرتیکری که حتی در اواخر دهه چهارم زندگیاش، بین سالهای ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۳، چنان کلاس درسی در رینگ برگزار میکرد که هنوز هم تدریس میشود. دیدگاه او با نظرات اخیر درو مکاینتایر همسو است که گفته بود جوانترها آنقدر مغرور شدهاند که برای گرفتن مشاوره به سراغ باتجربهها نمیروند؛ غروری که در نهایت به ضرر کل این صنعت تمام خواهد شد.
یک استثنا در میان قاعدهها: ستایش آندرتیکر از «ژنرال رینگ»
اما در میان این ناامیدی، یک نور امید از نگاه آندرتیکر پنهان نمانده است. او معتقد است یک نفر در نسل حاضر وجود دارد که این قوانین را زیر پا نگذاشته و با تعهدی مثالزدنی، به اصول این هنر وفادار مانده است: گانتر. حضور «ژنرال رینگ» در پادکست آندرتیکر، فرصتی برای یک ستایش کمنظیر بود.
«اینکه کسی در جایگاه تو (گانتر)، بهعنوان یکی از برترین چهرههای منفی (Heel) کمپانی، به مرکز تمرینات میآید و در کنار جوانترها تمرین میکند… این صحنه روح من را تازه کرد. چون حس میکنم دیگر برای خیلیها این چیزها اهمیت ندارد. نمیخواهم تو را معذب کنم، اما این دیدگاه من است. تو نمایندهی آن چیزی هستی که باید باشد.»
«مرد مرده» سپس مشکل را عمیقتر شکافت و انگشت روی واژهی «خودخشنودی» گذاشت. او معتقد است این حس رضایت کاذب و کمبود تمرین جدی، باعث شده است که اشتباهات کوچک و جزئیات نادیدهگرفتهشده، مانند ترکی روی شیشه، به شکافهایی بزرگ در کیفیت محصول نهایی تبدیل شوند؛ اشتباهاتی که از چشم تیزبین تماشاگران امروزی پنهان نمیماند.
«این مسئله دارد خودش را در محصول نهایی نشان میدهد. نمیدانم ریشهاش کمبود تمرین است، خودخشنودی است یا چیز دیگر، اما آن دقت و ظرافت سابق وجود ندارد. جزئیات کوچک در حال تبدیل شدن به مشکلات بزرگ هستند، چون اجراها دیگر تمیز و حسابشده نیست.»
این تحسین به حدی است که آندرتیکر، که پس از مسابقه سینمایی و بهیادماندنی Boneyard Match در رسلمنیا ۳۶ در سال ۲۰۲۰ خود را بازنشسته کرده، اعتراف کرد گانتر تنها کسی است که میتواند او را برای یک مسابقه دیگر به رینگ بازگرداند. این بالاترین سطح از احترامی است که یک اسطوره میتواند به یک ستارهی امروزی نشان دهد. این اولین بار هم نیست؛ او پیشتر گانتر را یک «کشتیگیر از دوران گذشته» و «آدم خودش» خوانده بود که سبکش یادآور دوران اوج کشتیهای فیزیکی و باورپذیر است.
در نهایت، هشدار آندرتیکر، تقابل دو فلسفه است: فلسفهی «هنر برای هنر» که بر ساختار، داستان و روانشناسی تأکید دارد، در مقابل فلسفهی «برندینگ شخصی» که در آن، تعداد لایکها و بازدیدها معیار موفقیت است. شاید حق با هر دو طرف باشد، اما سؤال اصلی اینجاست: آیا کشتی حرفهای میتواند بدون از دست دادن روح خود، با این دنیای جدید سازگار شود؟ پاسخ به این سؤال، آیندهی این صنعت را رقم خواهد زد.
منبع: firstsportz
سیندرلا تا لیمو عسلی؛ میزگیم و دوبله فان با سارا جامعی
نظرات