این ۱۰ انیمه جذاب حتی از ناروتو هم بهتر عمل کردند
کمتر انیمهای میتواند با گستره حماسی و فراز و نشیبهای احساسی مجموعهی Naruto رقابت کند. ناروتو اثری محبوب بوده که توسط یکی از خلاقترین مانگاکاهای تاریخ یعنی ماساشی کیشیموتو (Masashi Kishimoto) نوشته و طراحی شده است. مانگای ناروتو آنقدر موفق بود که به فروش ۲۵۰ میلیون نسخه دست پیدا کرد و نسخهی انیمه آن که توسط استودیو Pierrot ساخته شده، هم توانست بسیاری از رقبای خود را شکست دهد.
بااینحال، مقایسهی کیفیت ناروتو با آثار موفق امروزی کار دشواری است. البته که این موضوع به هیچ وجه به معنای بد بودن این انیمه نیست، اما با توجه به زمان تولید این اثر، شاهد قسمتهای اضافی و موج سینوسی کیفیت این مجموعه بودیم و چنین چیزی کمتر در آثار امروزی یافت میشود. در ادامه این مطلب سراغ نمونههای مدرنی از صنعت انیمه میرویم که تجربهای به مراتب کاملتر و بهتر از ناروتو ارائه میدهند. با مجله بازار و معرفی ۱۰ انیمه جذاب حتی از ناروتو هم بهتر عمل کردند همراه باشید.
انیمه Fullmetal Alchemist: Brotherhood
خاستگاه یکی از ترسناکترین شرورهای انیمه
ناروتو و دنبالهاش ناروتو شیپودن مسیری طولانی را با فراز و فرودهای چشمگیرشان تشکیل میدهند و همین طولانی بودن گاهی به ضررشان تمام شده است. در مقابل انیمه Fullmetal Alchemist تجربهای خلاصهتر و منسجمتری را در قالب تنها ۶۴ قسمت ارائه میکند که همین باعث شده تا انرژی هر قسمت و سطح جدیت آن بسیار بالا برود. این انیمه، جوهره یک شونن بینقص را بدون قسمتهای اضافی در خود جای داده و در بسیاری از اپیزودها، داستانهای کاملی را بدون فوت وقت روایت میکند.
هر دو مجموعه جهانی پیچیده و باورپذیر را بر پایه قدرتهای به خصوص بنا کردهاند. در ناروتو، چاکرا منبع اصلی قدرت است و در فولمتال آلکمیست، مبارزان از کیمیاگری در نبرد استفاده میکنند. با این حال، فول متال آلکمیست بیش از حد وارد پیچیدگیها و جزئیات این بخش نمیشود و مخاطب تازهوارد بدون آنکه در جزئیات سنگین و افسانهای دنیای آن گم شود، از تماشای نبردها لذت میبرد. انیمیشنهای فول متال آلکمیست هم بهطور پیوسته در سطح بالایی قرار دارد و شاهد طراحی روانی در تمام بخشها خواهید بود. در نهایت بد نیست به شخصیت بد اصلی این انیمه یعنی، پدر (Father) اشاره کنیم که نمونهای از شرارت مطلق است. این شخصیت آنقدر جذاب طراحی شده که مجموعه ناروتو تنها میتواند رویای چنین شخصیتپردازی جذابی را در طراحی آنتاگونیستهای خود تماشا کند.
انیمه Hunter X Hunter (نسخه سال ۲۰۱۱)
مخلوق برتر یوشیهیرو توگاشی
مقایسهی ناروتو یا در واقع هر انیمهی شونن دیگری با Hunter X Hunter بهطور ذاتی ناعادلانه است. این اثر اقتباسی از داستانسرایی استادانهی یوشیهیرو توگاشی (Yoshihiro Togashi) است که با کمک استودیوی افسانهای مدهاوس (Madhouse) ساخته شده و از همین رو نباید آن را دست کم گرفت. انیمه هانتر × هانتر حتی در قسمتهای ابتدایی خود هم شخصیتهای اصلیاش را به شکلی موثرتر و سریعتر از ناروتو معرفی میکند. البته این غیر قابل انکار است که هر دو مجموعه در نقاط مشترک بسیاری اشتراک دارند. هر دو دارای سیستم قدرتی پیچیده هستند، اما سیستم نن (Nen) در هانتر × هانتر از انسجام و منطق بیشتری برخوردار است. طراحی چنین سیستم قدرتی نشان از تجربه بالا و پختگی توگاشی پس از خلق یو یو هاکوشو (Yu Yu Hakusho) دارد.
هر دو انیمه در بخشهای آغازین خود نبردهایی استراتژیک و حسابشده داشتند، اما ناروتو در ادامه مسیر به مبارزات اغراقآمیزتر و نمایشیتر روی آورد. البته که هر دو مجموعه از نشریهی شونن جامپ (Shonen Jump) برخاستهاند، اما از نظر ارائهی کلی، تداوم کیفیت و غنای دنیاسازی، هانتر × هانتر دست بالا را دارد. این در حالی است که هنوز حتی تمامی فصلهای جدید مانگا اقتباسی دریافت نکرده است.
انیمه Samurai Champlo
ماجراجویی به مراتب زمینیتر
در میان آثار متعدد شینیچیرو واتانابه (Shinichirō Watanabe)، سامورایی چامپلو بهترین رقیب برای بررسی این دو اثر است. هر دو انیمههای رترو-مدرنی هستند که عناصر فرهنگ سنتی ژاپن را با دنیایی جدید درهم میآمیزند. البته که این تنها وجه اشتراک ظاهری آنها است و در باطن، هر دو اثر بیش از آن چه که فکر می کنید به هم نزدیک هستند. فراتر از عناصر منحصربهفرد سامورایی چامپلو مانند موسیقی خارقالعاده، این مجموعه در زمینه نبردهایش عملکردی عالی دارد.
در سمت دیگر ترازو ناروتو و بهویژه دنبالهی آن شیپودن، دارای سیستم قدرت تدریجی و ساختاریافتهای است که در ابتدا جالب به نظر میرسد، اما در نهایت از کنترل خارج میشود و جنگجویان به موجوداتی خداگونه تبدیل میشوند. به همین دلیل میتوان گفت که سامورایی چامپلو، اثری زمینیتر است که سرمایهگذاری اصلی خود را روی طراحی و اجرای دقیق نبردها متمرکز کرده تا صحنههایی سیال، پویا و دیدنی خلق کند.
انیمه Attack on Titan
پدیده بینالمللی در فرهنگ عامه
انیمه اتک آن تایتان در سطحی از دنیای انیمه قرار گرفت که ناروتو تنها میتوانست آرزوی آن را داشته باشد. در حالی که علاقهمندان به انیمه دیر یا زود ناروتو را تماشا خواهند کرد، اما اتک آن تایتان در جذب جامعه جهانی به گونهای عمل کرد که اولویت بالاتری از لیست «باید تماشا کنم» اوتاکوها را به خود اختصاص داد. این مجموعه خیلی سریع به پدیدهای کمنظیر در فرهنگ عامه تبدیل شد و از نخستین انیمههای مدرن بود که به صورت بینالمللی مورد استقبال قرار گرفت.
این اثر درک عمیقی از دنیای ویرانشده مانگای خود داشت و به لطف استودیوی ویت (Wit Studio)، توانست سه فصل نخست را با روایتی پرکشش و بصری خیرهکننده روایت کند. در مورد استودیو MAPPA میتوان گفت که اگرچه نظرات درباره پایان داستان، در بهترین حالت، متضاد است، اما این استودیو هم با روایت جذابیت روایی، ارائه شخصیتهای چندبعدی و کیفیت بالای انیمیشن خود در نهایت توانست این مجموعه را به یک عنوان جاودان تبدیل کند.
انیمه Bleach: Thousand-Year Blood War
برادر دردانه ناروتو
در حالی که بلیچ، دیگر اثر استودیوی Pierrot هم به مانند ناروتو با قسمتهای پرکننده فراوانی روبهرو بود، فصل جدید آن با عنوان Bleach: Thousand-Year Blood War نشان داد که همهی آن صبرها ارزشش را داشت. این مجموعه گواهی است بر تغییر جهت چشمگیر این استودیو که با الهام از موفقیتهایی همچون شیطانکش (Demon Slayer) توانست جهشی کیفی ایجاد کند. این انیمه اکنون بهشدت مورد تحسین قرار گرفته و هر فصل آن برای هواداران، رویدادی بزرگ و میخکوبکننده محسوب میشود.
شمارش تمامی علل برتری این اثر نسبت به ناروتو واقعا دشوار است. شخصیتهای دوستداشتنی، پالایش رنگ حرفهای، نورپردازی دقیق، انیمیشنهای روان، نبردهای جذاب و روایت بهمراتب درخشانتر تنها برخی از ویژگیهای جذاب این انیمه است. جنگ هزارساله اثری است که مانند یک پایانبندی باشکوه احساس میشود و رویدادی را به تصویر میکشد که بسیاری از آثار جهان انیمه به آن غبطه میخورد.
انیمه Demon Slayer
زیباترین تجربه بصری این لیست
در بررسی دلایل موفقیت شیطانکش، علل متعددی وجود دارد. با وجود آن که که میتوان هر دو مجموعه، یعنی ناروتو و دیمون اسلیر را بابت دستآوردهایشان تحسین کرد، اما نقصهای مشابهی هم در هر دو اثر دیده میشود. این انیمهها از تکرار مکرر صحنههای فلشبک رنج میبرند و گاهی بیش از حد کلیشهای به نظر میرسند که البته این موضوع در دیمن اسلیر محسوستر است.
با این حال، شیطانکش در مقابل نقاط قوت بسیاری دارد. این اثر توسط استودیوی یوفوتیبل (Ufotable) ساخته شده است. لازم به ذکر است که یوفوتیبل، همان استودیویی است که مجموعههای مختلف Fate را ساخته و حتی انیمه گنشین ایمپکت (Genshin Impact) را در دست تولید دارد. اگر یک چیز را از آثار این استودیو فهمیده باشیم آن است که هنرمندان این مجموعه، یکی از چشمنوازترین انیمیشنهای تاریخ صنعت انیمه را رقم زدهاند. شیطانکش از نظر بصری بهقدری خیرهکننده است که تماشاگر حتی در انتظار لحظهی فرود آمدن شمشیر تانجیرو بر گردن سرسختترین دیوها هم به صندلی خود میخکوب میشود. اما این تنها دلیل برتری شیطانکش به نسبت ناروتو نیست. البته که این مجموعه در صنعت بازیهای ویدیویی هم حضور جذابی داشته که در ادامه میتوانید بخشی از گیمپلی این بازی را تماشا کنید:
انیمه شیطانکش با وجود انتشار تنها ۲۳ جلد مانگا، تنها حدود ۳۰ میلیون نسخه کمتر از ناروتو فروش داشته و این در حالی است که ناروتو ۴۹ جلد بیشتر داستان گفته است. علاوه بر این موارد، دیمن اسلیر رمز موفقیت در گیشه را هم کشف کرده است. تنها دو انیمه سینمایی در تاریخ گیشه حضور داشتهاند که بیش از نیم میلیارد دلار فروش کسب کردهاند و هر دو اثر، در دنیای شیطانکش اتفاق افتادهاند. این دستاورد مهمترین فاکتوری است که احتمالا ناروتو هرگز به آن نخواهد رسید.
انیمه My Hero Academia
منسجمترین ساخته استودیو Bones
استودیوی بونز (Bones) با ساخت مجموعه مای هیرو آکادمیا My Hero Academia به موفقیتی بزرگ دست یافت. در واقع این اثر یکی از نخستین اقتباسهای فصلی از آثار شونن بود که مدل پخش دورهای را جایگزین پخش هفتگی کرد. در مقایسه با ناروتو، کیفیت تولید مای هیرو آکادمیا خود گویای همهچیز است. این انیمه با تمهای ابرقهرمانی جذاب و نبردهایی دیدنی خود، یکی از منظمترین و کمنقصترین تولیدات شونن را ارائه میکند.
ساخته استودیو بونز با وجود انتشار ۴۳۱ فصل مانگا و پخش فصل هشتم انیمه، تنها چهار قسمت پرکننده یا اصطلاحا فیلر دارد و این در حالی است که فیلرها در ناروتو نزدیک به ۴۱ درصد کل قسمتها را تشکیل میدهند. نکته اینجا است که وقتی قصد دارید یک انیمهی شونن طولانی را دنبال کنید، حتی قسمتهای اصلی هم با کمی اشتباه میتوانند خستهکننده ظاهر شوند و حال تصور کنید که این تعداد ماجرای فرعی در طول یک انیمه طولانی تا چه حد میتواند خستهکننده به نظر برسد. مای هیرو آکادمیا، با وجود نبردهایی در سطح ناروتو و حتی ارائه انسجام بیشتر میان اپیزودها، جایگزینی ارزشمند به شمار میرود.
انیمه Kingdom
اثر ضعیفی که به یک شاهکار تبدیل شد
انیمه کینگدام (Kingdom) یکی دیگر از تولیدات استودیوی Pierrot محسوب میشود. این مجموعه انیمه است که تماشای آن از ابتدا تا انتها، سفری از ضعف حداکثری تا شکوه مطلق محسوب میشود. درست است که دو فصل نخست این انیمه با استفاده بیش از حد از CGI، صحنههای شلوغ و نهچندان خوشایندی را به تصویر میکشید. این موضوع بهویژه برای اثری که دربارهی جنگهای گسترده در چین باستان است آزاردهنده بود چرا که تماشاگر به هیچ عنوان نمیتوانست لحظات مختلف این انیمه را بدون آن که در تصویر گم شود دنبال کند.
با این حال، کینگدام روایت پرشوری از زندگی ژین، کودک یتیم و بردهای خردسال با آرزوهای بزرگ را به تصویر میکشید. همین داستان جذاب و استقبال طرفداران باعث شد که این انیمه در ادامه مشکلات خود را برطرف کرده و به مسیر درستی قدم بر دارد. هدف شین بهتدریج با رشد او و تغییر جریان جنگ، رنگی پختهتر و انسانیتر به خود گرفت و روایت انیمه به شکل شاهکاری ارتقا پیدا کرد. کینگدام هماکنون با انیمیشنی قدرتمند و طراحی شخصیتهای درخشان خود شناخته میشود و تنها یک سوال برای طرفداران این اثر باقی مانده است. تا کجا قرار است شاهد پیشرفتهای روزافزون این انیمه باشیم؟
انیمه Vinland Saga
بیشتر انیمههای سِینن (Seinen) معمولا با ناروتو قابل مقایسه نیستند، اما اثر بعدی ما، نه تنها وارد رقابت با ناروتو میشود، بلکه به راحتی آن را شکست میدهد. انیمه وینلند ساگا (Vinland Saga)، اثری ممتاز است که فصل نخست آن توسط ویت استودیو (Wit Studio) و فصل دومش توسط ماپا (MAPPA) ساخته شده است. در طول این انیمه، بیننده شاهد رشد شخصیت «تُرفین» (Thorfinn) خواهد بود. او پسری معمولی است که خیلی زود راهی کسب شرافت و افتخار در نبردها میشود.
کیفیت انیمیشن، موسیقی، توسعهی شخصیتها و توانایی در غافلگیری مخاطب، همگی بخشی از ویژگیهای جذاب این اثر هستند. در حالی که ناروتو صلح را به شکل مستقیم موعظه میکند، وینلند ساگا دوگانگی و تاریکی مسیر رسیدن به دوستی و هزینهی انسانی سنگینی آن را به تصویر میکشد. وینلند ساگا اثری استثنایی، متفکرانه و جمعوجور است که مدام شما را به تفکر درباره مفاهیم جنگ تشویق میکند.
انیمه One Piece
تعجببرانگیز نیست که انیمه وان پیس(One Piece) در این لیست حضور داشته باشد. اگرچه مقایسهی مانگای این دو اثر دو منصفانهتر است و حتی بازیهای ویدیویی ناروتو عملکرد بهتری دارند، اما انیمهی وان پیس اکنون به مرحلهای رسیده که دیگر نمیتوان آن را دست کم گرفت. پخش بیش از ۱۰۰۰ قسمت انیمه تا به امروز و احساس تازگی در آن، اتفاقی است که در تاریخ صنعت نظیر نداشته است. حق با شما است! ناروتو لحظات استثنایی بسیاری دارد و برای مثال میتوان به شمارهی ۸۲ از شیپودن و آرک باشکوه حملهی پین (Pain’s Assault Arc) اشاره کرد.
اما لحظات اوج وان پیس، بهویژه در آرک «وانو» (Wano)، به سطحی از کیفیت انیمیشن رسیدهاند که ناروتو تنها میتواند آرزویش را داشته باشد. پذیرفتن این حقیقت برای طرفداران ناروتو دشوار است، اما انیمهی وان پیس در بسیاری از موارد بهتر عمل میکند. به ازای هر بار که ناروتو با فلشبکهای احساسی دربارهی والدینش دل مخاطب را میشکند، وان پیس با ارائه داستانهایی جدید از ظلم و ستم غیرانسانی، تأثیری عمیقتر روی مخاطب میگذارد.
نبردهای ناروتو اغلب با دراگون بال زد (Dragon Ball Z) مقایسه میشوند، اما نبردهای وان پیس در حال حاضر و بهویژه پس از معرفی Gear 5، آنقدر تکامل یافتهاند که خود با سبک منحصربهفردشان از هر قیاسی فراتر رفته و به یک الگو تبدیل شدهاند. البته که نمیتوان کتمان کرد که برتری این آثار، به دلیل عدم ارزش تماشای ناروتو نیست و میتوان از هر دو عنوان به شکلی منحصر به فرد لذت برد.
نظر شما در مورد انیمههای معرفی شده چیست؟ آیا موافق هستید که آنها بهتر از ناروتو هستند؟ نظرات خود را با ما در میان بگذارید.
منبع: Screenrant
فینال بازار لجندز لیگ ۵ با بیگزموگ، سام صابری و خفنهای یوتوب + جایزه گوشی گیمینگ برای بینندهها
نظرات