سه معمای فیلم Spider-Man: No Way Home که هنوز حل نشدهاند
فیلم Spider-Man No Way Home یکی از موفقترین فیلمهای مارول در دوران پس از Endgame است. این اثر از جذابیت بسیاری برخوردار بود و مرد عنکبوتی نسخه تام هالند، توبی مگوایر و اندرو گارفیلد را در کنار هم قرار میداد. با وجود تمامی پیچشهای داستانی جذاب، هنوز سه معمای حل نشده در مورد «راهی به خانه نیست» وجود دارد که نمیتوانیم برای آنها پاسخ منطقی پیدا کنیم.
دو شرکت سونی و مارول برای ساخت فیلم مرد عنکبوتی: راهی به خانه نیست به سیم آخر زدند و هر آنچه که داشتند را رو کردند. در نهایت این اثر فوقالعاده موفق شد و توانست از هر منظری انتظارات سازندگان را برطرف کند. ما هم هنگامی که این فیلم منتشر شد و در دسترس قرار گرفت، با نهایت هیجان به تماشای آن نشستیم و زیاد متوجه جزئیات آن نبودیم. اما حالا که چندین سال از تماشای آن میگذرد و چندین دفعه به تماشای آن پرداختیم، یک سری باگهای داستانی به چشم میخورند. این باگهای داستانی و معماهای حل شده که در ادامه به آنها میپردازیم، به نحوی هستند که حتی پیگیرترین طرفداران مارول هم نمیتوانند پاسخ قانع کنندهای برای آنها مطرح کنند.
اطلاعات توضیح ناپذیر الکترو از پیتر پارکر
الکترو هیچ ایدهای از هویت فرد پشت نقاب اسپایدرمن نداشت، پس چگونه وارد داستان شد؟
یکی از نکات هیجانانگیز فیلم Spider-Man: No Way Home، بازگشت جیمی فاکس در نقش الکترو (مکس دیلن) بود. اما این بازگشت هیجانانگیز، یک سری اتفاقات غیرقابل درک را هم به همراه داشت. براساس داستان فیلم، طلسم دکتر استرنج به درستی کار نکرد و این موضوع، باعث شد افرادی که از هویت پیتر پارکر به عنوان مرد عنکبوتی آگاهی دارند، به دنیای فیلم کشیده شوند. این نکته پایه و اساس داستان را شکل داده و توضیح میدهد چرا ویلنهایی نظیر گرین گابلین و دکتر اختاپوس به دنیای اسپایدی تام هالند میآیند. اما همین نکته باعث به وجود آمدن یک رخداد غیرمنطقی میشود. الکترو یا همان مکس دیلن، پیش از نابود شدنش هیچ وقت به هویت پیتر پارکر به عنوان اسپایدی پی نبرد. به عبارتی دیگر، او هیچ وقت نفهمید چه کسی پشت این نقاب نمادین قرار دارد. او فقط از شخصیت اسپایدرمن متنفر شده بود و فکر میکرد که این ابرقهرمان، به اعتقادات وی خیانت کرده است.
اما در فیلم Spider-Man: No Way Home هیچ وقت دلیل این اتفاق توضیح داده نمیشود. برخی از طرفداران اعتقاد دارند که الکترو، زمانی به هویت پیتر پارکر پی برده که در مقابل دوربین نبوده است. برخی دیگر هم اعتقاد دارند دلیل این تناقض، تفاوتهایی است که بین جهانهای موازی مختلف وجود دارد. در ادامه داستان خود الکترو هم هنگامی که پیتر پارکر را میبیند، اعتراف میکند انتظار نداشت مرد عنکبوتی یک جوان کم سن و سال باشد. بدین ترتیب او پیش از ورود به داستان No Way Home به هویت پیتر پارکر پی نبرده بود. پس اگر او هویت اصلی اسپایدرمن را ندارد، چگونه به داخل داستان فیلم کشیده شد؟ آن هم در حالی که قانون اصلی داستان را زیر پا میگذارد. احتمالا هیچ وقت به پاسخ این سوال نخواهیم رسید.
بازگشت ابرشرورها درمان شده به دنیای خودشان
پس از درمان شدن ویلنها و بازگشتشان به دنیای خود، چه بلایی سر آنها خواهد آمد؟
در پایان فیلم مرد عنکبوتی: راهی به خانه نیست، ما میبینیم که دکتر استرنج و پیتر ویلنها را به حالت عادی بازگردانده و آنها را به دنیای خودشان میفرستند. منتها موضوع این است هنگامی که آنها وارد دنیای تام هالند شدند، درگیر مبارزه با مرد عنکبوتی دنیای خود بودند. حال هنگامی که آنها درمان شدند و از ذات شرور خود فاصله گرفتند، اگر به همان نقطهای که از آن آمدهاند بازگردند، چه اتفاقی رخ میدهد؟ این موضوع تناقض بزرگی به وجود میآورد و قوانین سفر در زمان که در فیلم Avengers: Endgame و سریال Loki مشاهده کردیم را زیر پا میگذارند.
برای مثال بیایید در مورد دکتر اختاپوس صحبت کنیم. او زمانی که به دنیای تام هالند میآید، چند دقیقه قبل مشغول نبرد با مرد عنکبوتی نسخه توبی مگوایر بود. در پایان داستان او دقیقا به همان نقطه زمانی و مکانی باز میگردد؛ تنها با این تفاوت که دیگر شرور نیست و درمان شده. این موضوع یک حلقه زمانی ناپایدار را تولید میکند که نتیجه آن، پیامدهای بدی به همراه دارد. اگر بخواهیم منطقی نگاه کنیم، احتمالا سازمان TVA به آنجا میرود و به خاطر ایجاد تغییرات نادرست در خط زمانی، همه را دستگیر میکند. پس شرکت مارول و فیلم Spider-Man: No Way Home در مورد بازگشت ویلنها به دنیای خودشان علامت سوال ایجاد کردند، اما هیچ وقت به آن پاسخ ندادند.
مهارت جادویی غیرمنتظره شخصیت ند (Ned)
ند چگونه بدون تمرین و یادگیری موفق به انجام کاری شد که حتی دکتر استرنج در یادگیری آن مشکل داشت؟
ند که او را بهترین دوست پیتر پارکر نسخه تام هالند میدانیم، در فیلم مورد بحث و با استفاده از حلقه دکتر استرنج، یک پورتال جادویی ایجاد میکند. این در حالی است که او نه برای این کار تمرین خاصی داشت، نه پیشزمینهای در دنیای جادو دارد و نه حتی از قوانین پایهای جادو سر در میآورد. در چنین شرایطی ند در بین کلی درگیری و خونریزی، ناگهان قدرت جادویی پیدا میکند و بین دنیاهای مختلف پورل به وجود میآورد. این در حالی است که خود دکتر استرنج، جادوگر اعظم سابق، در اوایل و با وجود کلی کمک و آموزش، نمیتوانست یک پورتال ساده درست کند.
صحنهای که شاهد قدرتهای جادویی ند بودیم فوقالعاده هیجانانگیز بود و باعث شد شخصیتهای مهمی پا به داستان بگذارند. اما به تنهایی تمام قوانین و فلسفه قدرتهای جادویی در دنیای سینمایی مارول را زیر پا گذاشت. طبق گفته دکتر استرنج تسلط روی قدرتهای جادویی نیاز به استمرار، نظم، تمرین، مطالعه فراوان و استعداد درونی دارد. بله، مادربزرگ ند اشاره کوچکی به سابقه وجود جادو در خانوادهشان میکند، اما این دلیل ساده قادر به توجیه یک حفره داستانی بزرگ نیست. به طور ساده میتوان گفت که سازندگان فیلم Spider-Man No Way Home به خاطر جذاب کردن داستان، قوانین خود ساخته MCU را هم زیر پا گذاشتند.
نظر شما در این باره چیست؟ دیدگاههای خود را با تیم بازار و سایر کاربران به اشتراک بگذارید.
منبع: ComicBook
داستان زندگی بزرگترین یوتوبر ماینکرافت | میزگیم با عرفان تاکسیک
در مورد الکترو اشتباه گفتی . تو نبرد الکترو و مردعنکبوتی تو فیلم شگفت انگیز دو گوئن مردعنکبوتی رو جلوی الکترو پیتر صدا میکنه . پس الکترو میدونه مردعنکبوتی اسمش پیتره و میتونست دنبال هویتش در آینده بره .
جواب سوال اول:به احتمال زیاد قبل اینکه مردعنکبوتی تو شگفت انگیز ۲ برای اخرین بار با الکترو بجنگه هری هویت مردعنکبوتی رو به الکترو گفته بود ولی الکترو فقط نمیدونست چه شکلی هست.برای سوال ۲ ب احتمال زیاد همونطور که گفتین tva دخالت میکنه.ولی احتمال داره canon هم باشه.برا سوال سه اگه یادتون باشه دکتر وقتی روی قله ی اورست(فک کنم اونجا بود) داشت از سرما می مرد مجبور بود اون پورتالو بسازه. برای ند هم همونطوره. شرایطش خیلی اظطراری بود. برا همین از روی غریظه تونست پورتالو باز کنه
هری بعد اینکه الکترو نابود شد فهمید پیتر مردعنکبوتیه
جواب اینکه چطور الکترو فهمید پیتر مردعنکبوتیه رو پایین گذاشتم
بزرگترین باگ قصه قسمت سوم میدونی چی بود؟ واقعا برام سوال بود چرا استرنج آخرش کاری کرد ک هرکی میدونه پیتر پارکر مردعنکبوتی هست یادش بره بکل.. اینجوری فقط باعث شد دوستای پیتر و درکل همه اطرافیان پیتر دیگه پیتر رو بکل فراموش کنن! بجا این چرا کاری نکرد دنیا فقط مرد عنکبوتی رو بکل یادش بره.. وقتی کسی ندونه مردعنکبوتی وجود داره خب خود بخود سر قضیه افشای مرگ میستریو نمیدونه پیتر پارکر مردعنکبوتیه… اینجوری اطرافیان پیتر دیگه حداقل خود پیتر رو از یاد نمیبردن ک تکو تنها بشه اخر فیلم!!!
۰
۰
😂😂
دنیا یادش بره نردعنکبوتی کیه اونوقت واسه مردم دنیا سوال نمیشه اونی که کنار انتقام جویان توو جنگ با تانوس جنگید کیه؟ منظورم طبق دیدن فیلما و اخبار زمان جنگ و اینکه اگه در اون اخبار نام مردعنبوتی گفته شه واسه کل دنیا سوال پیش میاد و این خودش تبدیل به یه معمای بزرگ میشه
همون جوری که دکتر استرنج در ابتدا برای باز کردن پورتال نیاز داشت توی کوه اورست گیر کنه
باز کردن پورتال توسط ند هم میتونه چنین توجیهی داشته باشه
یعنی شرایط حساس و خطرناک و نجات دوستانش باعث شدن تا اون خمیرمایه جادوگریش در اون لحظه بتونه باعث باز کردن پورتال بشه
در رابطه با برگشت ویلن ها به زمان خودشون
اون ها برمیگردن به لحظه ای که قرار بوده بمیرن
این دوتا احتمال ایجاد میکنه
یا در همون لحظه از اون زد و خورد دقیقه آخری چشم پوشی میکنن و شرایط رو از همون لحظه به صورت متفاوت ادامه میدن یا کلا با درمان شدنشون یک شاخه جدید زمانی ایجاد میشه که TVA با رویکرد جدیدش اون شاخه رو حذف نمیکنه
کمااینکه حتی شاید ایجاد اون شاخه ی جدید لازم و ضروری باشه برای اتفاقات آینده MCU
دقیقا چون الان دیگه تی وی ای شاخه هارو خذف نمیکنه پس احتمالا شرور ها تو یه شاخه زمانی جدا از دنیای توبی و اندرو زندگی میکنند و روی خط زمانی اندرو و توبی تاثیری نداره
الکترو به این دلیل ها از هویت مردعنکبوتی باخبر بود
اول از همه بگم الکترو تو فیلم مردعنکبوتی شگفت انگیز ۲ به احتمال خیلی زیاد نمرده بود چون الکترو بدنش از برق و انرژی خالص بود و میتونست خودشو از کوچکترین انرژی بازسازی کنه یه جورایی مثل ونوم . الکترو تو نبرد با مردعنکبوتی اندرو گارفیلد ، وقتی که بیهوش بود ، چند متر اون ور تر دقیقا همون موقعی گوئن مردعنکبوتی رو پیتر صدا کرد الکترو بهوش اومد و جوری بهوش اومد و چشماش باز شد انگار فهمید اسم مردعنکبوتی پیتر هست و از اونجایی که الکترو طرفدار بزرگ مردعنکبوتی بود میدانست پیتر پارکر عکاس مردعنکبوتی هست و حتی هری که دوست پیتر بود میتونست به الکترو بگه پیتر عکاس مردعنکبوتی هست و در طول نبرد با مردعنکبوتی ممکنه پیتر بخواد عکاسی کنه و مراقب باشه به پیتر صدمه نزنه دقیقا مشابه فیلم دوم مردعنکبوتی سم ریمی که هری به دکتر اختاپوس گفت به پیتر که عکاس مردعنکبوتی هست صدمه نزند . همچنین الکترو از قبل با گوئن مکالمه داشت و وقتی دید گوئن داره با مردعنکبوتی مکالمه میکنه میتونست در آینده به واسطه اون سراغ هویت مردعنکبوتی بره . همچنین الکترو به تمام برق و داده های شرکت آسکورپ دسترسی پیدا کرد و شاید از اون طریق فهمید مردعنکبوتی کیه و تو مردعنکبوتی راهی به خانه نیست دیدیم که یک چیز آبی رنگ مثل پایگاه داده به بدن الکترو وصله و شاید داده های شرکت آسکورپ بودن و این یعنی الکترو بعد مردعنکبوتی شگفت انگیز ۲ هنوز زنده بوده و سراغ چنین چیزی رفته هرچند تو راهی به خانه نیست گفت آخرین مبارزش با مردعنکبوتی و آخرین چیزی که به یاد میاره مربوط به آخرین مبارزه اش در مردعنکبوتی شگفت انگیز ۲ بود . همچنین دیدیم الکترو وقتی تو راهی به خانه نیست درمان شد به مردعنکبوتی اندرو گارفیلد گفت فکر میکردم که سیاهپوست مثل خودم باشی ؛ این یعنی الکترو وقتی شنید گوئن مردعنکبوتی را پیتر صدا کرد بدون در نظر گرفتن اینکه میدانست پیتر پارکر عکاس مردعنکبوتی هست ، دنبال این بود که مردعنکبوتی کیه و مثل خودش سیاه پوسته یا نه و یا اصلا او نمیدانست پیتر پارکر عکاس مردعنکبوتی که فهمید همان مردعنکبوتی هست سیاه پوست هست یا نه .
الکترو به این دلیل ها از هویت مردعنکبوتی باخبر بود
اول از همه بگم الکترو تو فیلم مردعنکبوتی شگفت انگیز ۲ به احتمال خیلی زیاد نمرده بود چون الکترو بدنش از برق و انرژی خالص بود و میتونست خودشو از کوچکترین انرژی بازسازی کنه یه جورایی مثل ونوم . الکترو تو نبرد با مردعنکبوتی اندرو گارفیلد ، وقتی که بیهوش بود ، چند متر اون ور تر دقیقا همون موقعی گوئن مردعنکبوتی رو پیتر صدا کرد الکترو بهوش اومد و جوری بهوش اومد و چشماش باز شد انگار فهمید اسم مردعنکبوتی پیتر هست و از اونجایی که الکترو طرفدار بزرگ مردعنکبوتی بود میدانست پیتر پارکر عکاس مردعنکبوتی هست و حتی هری که دوست پیتر بود میتونست به الکترو بگه پیتر عکاس مردعنکبوتی هست و در طول نبرد با مردعنکبوتی ممکنه پیتر بخواد عکاسی کنه و مراقب باشه به پیتر صدمه نزنه دقیقا مشابه فیلم دوم مردعنکبوتی سم ریمی که هری به دکتر اختاپوس گفت به پیتر که عکاس مردعنکبوتی هست صدمه نزند . همچنین الکترو از قبل با گوئن مکالمه داشت و وقتی دید گوئن داره با مردعنکبوتی مکالمه میکنه میتونست در آینده به واسطه اون سراغ هویت مردعنکبوتی بره . همچنین الکترو به تمام برق و داده های شرکت آسکورپ دسترسی پیدا کرد و شاید از اون طریق فهمید مردعنکبوتی کیه و تو مردعنکبوتی راهی به خانه نیست دیدیم که یک چیز آبی رنگ مثل پایگاه داده به بدن الکترو وصله و شاید داده های شرکت آسکورپ بودن و این یعنی الکترو بعد مردعنکبوتی شگفت انگیز ۲ هنوز زنده بوده و سراغ چنین چیزی رفته هرچند تو راهی به خانه نیست گفت آخرین مبارزش با مردعنکبوتی و آخرین چیزی که به یاد میاره مربوط به آخرین مبارزه اش در مردعنکبوتی شگفت انگیز ۲ بود . همچنین دیدیم الکترو وقتی تو راهی به خانه نیست درمان شد به مردعنکبوتی اندرو گارفیلد گفت فکر میکردم که سیاهپوست مثل خودم باشی ؛ این یعنی الکترو وقتی شنید گوئن مردعنکبوتی را پیتر صدا کرد بدون در نظر گرفتن اینکه میدانست پیتر پارکر عکاس مردعنکبوتی هست ، دنبال این بود که مردعنکبوتی کیه و مثل خودش سیاه پوسته یا نه و یا اصلا او نمیدانست پیتر پارکر عکاس مردعنکبوتی که فهمید همان مردعنکبوتی هست سیاه پوست هست یا نه
واقعا جالب بود
والدین ند در کامیک ها جادوگر بودند
جواب سوال اول زمانی که تو دنیای تام هالند هویت اسپایدرمن معلوم میشه و خبرش پخش میشه و اتفاقات دکتر استرنج بعد از اون تمام ویلن ها میفهمن که اسپایدر من همون پیتر پارکره و میا سراغ پیتر پارکر. تو صحنه تام هالند و دکتر اختاپوس هم زمانی که قیافش رو میبینه میگه تو پیتر نیستی.
جواب سوا دو تو تمام فیلم های اسپایدر من آخرش ویلن ها تغییر میکردن و خوب بعد از درمانشون زمانی که بر میگردن به اون لحظه آخرشون بر میگردن. مثل گابلین که آخرین حرفش این بود هری چیزی نفهمه.
دکتر اختاپوس هم که یهو تصمیم گرفت نابود کنه اون دستگاه رو پس خیلی واضحه این سکانس همه رک برمیگردونه به لحظه آخرشون
سوال سه هم خیلی چیز اهمیت داری نیست اینکه یه بچه آسیایی یهو قوی شه نرمال تو فیلما
در مورد اولی که باید بگم الکترو تو شرکت گوئن کار میکرد و اونو میشناخت و اینکه الکترو از تریق کابل های برق به تمام اطلاعات میتونست دست داشته باشه و قتی که دید دوست دختر مرد عنکبوتی گوئن هست و اینکه گوئن اون رو به اسم صدا زد و اینکه اون هم زمان به برق وصل بود و اطلاعات مورد نظر رو داشت پس میدونست
در مورد سومی هم باید بگیم که حلقه ها بر اساس باور و اعتقاد فرد درباره جادو کار میکرد ند به شدت به جادو اعتقاد داشت اما استرنج به هیچ عنوان این اعتقاد رو نداشت حتی اگه یادمون باشه همیشه به استرنج در آموزش ها میگفتن که باید با تمام وجود بهش باور داشته باشی !
نکته های مهمی بودن اما تنها معمای ذهن این ونوم هستش’که کی میخواد با این اسپایدرمن روبه رو بشه حالا برا من که فرقی هم نمیکنه چه دوست باشن چه دشمن… فقط اینکه تو اون صحنه که مگوایر راجبع ونوم گفت ولی واضح نگفت قضیه رو حتی اون دوتا پیتره هم براشون اصلا سوال نشد این چجور موجودیه
سوال ۳ هم بنظرم میتونه یه اشاره باشه که ند در آینده ای ممکنه به قدرت هایی دست پیدا کنه دور نزدیکشو نمی دونم ولی مطمئنا کوین فایگی شاید بخواد دوباره این شخصیتو برگردونه