۱۰ انیمههای شونن برتر در ۵ سال اخیر
انیمههای شونن آثاری بوده که برای دهههای متمادی در حال سرگرم کردن مخاطبان خود در سرتاسر دنیا هستند. از آثار کلاسیکی مثل Dragon Ball Z و Fist of the North Star گرفته تا سه بزرگ مطرح این ژانر، One Piece ،Bleach و Naruto؛ تمامی این آثار با وجود گذر زمان بسیار و مورد آزمون گرفتن در مقابل نسلهای متفاوتی از مخاطبان هنوز نیز محبوب بوده و طرفداران خود را دارند. با تمامی این اوصاف طرفداران ژانر شونن نمیتوانند تنها به آثار کلاسیک تکیه کنند و نیازمند آثار جدید نیز هستند. هرسال نیز به دنبال این تقاضا، مجموعه فوقالعاده دلانگیزی از انیمهها و مانگاهای شونن در دسترس مخاطبان این ژانر قرار میگیرد. به همین دلیل تعداد زیادی از طرفداران این ژانر هستند که همواره به دنبال ترندهای حال حاضر صنعت بوده و میخواهند هر چه سریعتر بخشی از یک اثر و حرکتی نوین در این ژانر باشند.
در نتیجه، در این مقاله قصد داریم با معرفی طرفداران انیمه به برترین آثاری که ژانر شونن به مخاطبان خود طی ۵ سال اخیر هدیه کرده، ببینیم آثار امروزه نسبت به آثار قدیم چه تفاوتهایی داشته و چه آثاری هماکنون پرطرفدار هستند؛ آثاری که برخی از آنها هنوز به ۵ سال نیز نرسیده جزو آثار کلاسیک این ژانر به حساب میآیند. از ابتدای سال ۲۰۱۹ تا کنون دامنه گستردهای از انیمههای شونن روی آنتن تلویزیون ژاپن پخش شده که موفق به حمل مشعل از دستان آثار قدیمیتری مثل Attack on Titan و Naruto شدهاند. برخی از این آثار هنوز نیز در حال پخش بوده و فصلهای جدیدشان طی امسال یا سالهای آینده به دست مخاطبان خود خواهند رسید و روند داستانی طوفانیشان قطعاً باعث آغاز بحث و گفتگوهای زیادی بین طرفداران خود خواهد شد.
البته که جای خیلی شک و تعجبی نیست که از میان تمامی آثار شوننی که در این ۵ سال گذشته به محبوبیت فوقالعادهای رسیدند، بیشتر آنها ژانر اکشن را پوشش میدهند. آثاری که از درگیری بین هیولاهای باستانی و نفرین شده گرفته تا رازهای عجیب علم و خانوادههای عجیب و غریب، همه موضوعاتی متنوع ولی اکشنی نفس گیر دارند. با مجله بازار همراه باشید تا نگاهی به ۱۰ عنوان از بهترین انیمههای شونن ۵ سال اخیر بیندازیم و ببینیم نسل جدید انیمههای این ژانر چگونه توانسته روی پای خود بایستد.
Zom 100: Bucket List of the Dead
قبل از این که Zom 100 خلق شود، نویسنده این اثر، هارو آسو، مشغول نوشتن اثر به شدت تیره و غمانگیز Alice in Borderland بود که بعد از اتمام آن تصمیم به تغییر رویه گرفت و با نوشتن عنوان لطیفتر ولی کماکان پر از خون و خونریزی Zom 100: Bucket List of the Dead به میادین بازگشت. با وجود این که Alice in Borderlands اثری در ژانر «بازی مرگ» (مشابه Squid Game) بود، هارو در اثر جدید خود یعنی Zom 100 تصمیم به نمایش انیمههای شونن در رنگارنگترین حالت ممکن کرده و روایت مردی را تعریف کند که در میان موجی از زامبیهای گوشتخوار که دنیای مدرن را نابود کردهاند، خوشحالتر از همیشه دارد تکتک اهداف زندگی خود را محقق میسازد.
داستان روایتگر مرد جوانی به نام آکیرا تندو است. آکیرا روزگار به شدت تیره و تاری را در زندگی کاری خود میگذراند و اوضاعش در محل کار خود به حدی خراب است که زندگی شبانهروزیاش مشابه نحوه زندگی یک مرده متحرک است. اما وقتی دنیای آخرالزمان با شیوع زامبیها آغاز میشود و با تبدیل شدن اکثر مردم به مردههای متحرک، نظم دنیای مدرن به طور کامل از هم میپاشد. در این میان آکیرا نیز از زندگی خفهکنندهاش رها شده و آزادی جدیدی را به دست میآورد. او تصمیم میگیرد در دنیایی که لحظه لحظه آن مرگ در گوشهای منتظر قربانیان خود نشسته، لیستی از ۱۰۰ کاری که میخواهد قبل از مرگش انجام دهد تهیه کند و دانهدانه آنها را انجام دهد. در میانه راه نیز او با افراد جالبی مثل دوست دوران مدرسهاش، کنچو و دختر سرسخت همیشه آماده مبارزه، شیزوکا همسفر شده و سعی میکنند در این دنیای جدید تا حدی که میتوانند به بهترین نحو ممکن زندگی کنند.
Fire Force
Fire Force جدیدترین اثر خالق مانگای Soul Eater است. اثری در میان انیمههای شونن که مبنای داستان آن بر پایه دنیایی بنا شده که تمام تمدن آن برخواسته از خاکستر قیامتی پرسوز و آتش است. بعد از سوختن ژاپن در جهنمی بیانتها، حال از باقیماندههای آن سرزمین، امپراتوری توکیو به وجود آمده. کشوری که چندان میانه خوبی با جریان صلحآمیز فعلی ندارد. انسانها در این سرزمین در موقعیتهای مختلف ممکن است بدنشان شعلهور شده و همزمان با سوختن تبدیل به هیولاهای آتشین وحشتناکی به نام Infernal شوند که آرامش دیگر مردم را صلب میکنند. اینجاست که قهرمانان داستان و سربازان آتشجویی مثل شخصیت اصلی، شینرا کوساکابه، وارد شده تا دنیا را از چنگال این هیولاهای آتیشن نجات دهند.
هر چند تهدیدات وارده و راه مقابله با آنها در ابتدا بسیار روشن و ساده است؛ اما طول نمیکشد که شینرا متوجه میشود موارد حیاتیتری نسبت به نجات مردم از دست Infernal ها وجود داشته و شخصی وجود دارد که بدون فهم این که چه انگیزهای دارد، در حال ساختن این Infernalها و رها کردنشان در دنیا است. به مرور شینرا حقیقت تلخ در مورد فرقه ردا سفید و شوالیههای شعله خاکستری آن را کشف کرده و با پی بردن به نقشههایی که آنها برای انجمن ستونها و تمام دنیای اطراف خود دارند به این تصمیم میرسد که اگر هر چه سریعتر از خود حرکتی نشان ندهد ممکن است کل دنیا به آتش این افراد سوخته و دوباره جهنمی دیگر جهان را فرا بگیرد.
Dr.Stone
برای عدهای مشکل است که Dr.Stone را جزو انیمههای شونن به حساب بیاورند یا انیمههای ایسکای. با وجود این که قهرمانان داستان به صورت فنی، به یک دنیای موازی احضار نشدهاند ولی سردرآوردن از کره زمینی مخروبه که ۳۷۰۰ سال همه افراد آن سنگ شدهاند و عملاً زمان در آن به عصر حجر برگشته دست کمی از سفر به یک دنیای موازی ندارد. با این وجود اشتباه نکنید. Dr.Stone تمام قدمهایی که یک انیمه شونن عالی باید برای جذب مخاطب خود بردارد را برداشته و در نتیجه به یکی از بهترین آثار این ژانر در ۵ سال اخیر تبدیل شده.
سنکو ایشیگامی، دانش آموز نابغه جوانی که بعد از سنگ شدن به مدت ۳۷۰۰ سال در این دنیای جدید موفق به بازگشت به زندگی شده، تصمیم میگیرد با پیشبرد اختراعات خود و آزاد کردن افراد نفرین شده از چنگال بدن سنگ شده خود، باری دیگر تمدن مدرن را در کمترین مدت ممکن بازسازی کند. برای این امر او به کمک حلقه عجیب ولی بزرگی از شخصیتهای مختلف، از مبارزان رزمی گرفته تا دریانوردان و ریاضیدانان ماهر، قدم به قدم حکومتی بر پایه علم بنا می کند. حرکتی که باعث میشود در دنیایی که برای صدها سال امید از آن رخت بسته، بارقه جدیدی شروع به تابیدن کند. در همین حین سنکو و یاران خود باید همزمان با پیشروی در ساخت این قلمرو به راز و رمز این که چطور بشریت به طور همزمان به سنگ تبدیل شده پرداخته و پرده از اسرار امواج سبز رنگی که این نفرین را کنترل میکنند بردارند.
Undead Unluck
اکثر انیمههای شونن ساختار خاصی دارند که یک شخصیت به عنوان قهرمان داستان معرفی شده و عموماً دو تا سه شخصیت همراه همیشه در بخشهای مختلف داستان به صورت مقطعی او را دنبال میکنند. سریهایی مثل Naruto یا Hunter x Hunter نمونه بارز این قضیه است و خدمه دزدان دریایی کلاه حصیری، ورژن تکامل یافته این فرمول با ۸ شخصیت همراه است. ولی پدیدهای که مخصوصاً در پنج سال اخیر بسیار محبوبیت بیشتری پیدا کرده، انیمههای شونن و اکشنی هستند که دو شخصیت را به طور همزمان به عنوان قهرمانان خود معرفی میکنند. شخصیتهایی که عملاً از هم جدایی ناپذیرند و حتی اگر در گروهی از شخصیتهای فرعی نیز قرار بگیرند، به عنوان یک زوج معرفی میشوند. Undead Unluck یکی از نمونههای بسیار موفق و خاص در این شاخه فرعی از انیمههای شونن است.
داستان از این قرار است که ایزومو فوکو قدرت به شدت خطرناکی دارد که وی را به سمت خودکشی سوق داده. هر لمس و تماس فیزیکی که فوکو با کسی برقرار کند، طرف مقابل دچار بدشانسی شده و بدون این که راهی برای جلوگیری از آن وجود داشته باشد، بلایی غیرمترقبه بر سر آنها میآید. این قابلیت او که بدون خواستهاش تا کنون به افراد بسیاری صدمه زده، وی را به فرد گوشهگیری تبدیل کرده که حال قصد گرفتن جان خود را دارد. اما بعد از برخورد وی با اندی، مردی که نامیرا است و دنبال راهی برای مرگ خود میگردد؛ فرصتی دوباره برای یک زندگی به شدت خطرناکتر ولی هدفمندتر به او داده میشود. سفری که در آن فوکو باید با درک قدرتهای خود چنان بدشانسی بزرگی را برای اندی رقم بزند که حتی قدرت نامیرایی اندی نیز نتواند آن را نفی کند. سفری برای رسیدن به بهترین مرگ ممکن.
Demon Slayer
تا بدین لحظه، اغراق نیست اگر بگوییم Demon Slayer خود را به عنوان یکی از واجبترین انیمههای شونن برای تماشا تبدیل کرده. اثری که در میان آثار جدید این ژانر شاید بهترین آنها نباشد ولی بدون شک جزو آثار کلاسیکی بوده که بعید است یاد آن به این زودی از خاطره جمعی پاک شود. Demon Slayer شاید در دید کلی به روایت داستانی، بسیار فرمولاتیک و کلیشهای باشد؛ ولی کماکان آن ماهیت احساساتی و موضوعاتی نظیر ترحم، رهایی، قدرت دوستی و گذر از غم و اندوه به صورت کامل در آن موج میزند. به غیر از این موارد، طرفداران این انیمه به شدت عاشق انیمیشن و کارگردانی استثنایی استدیوی سازنده، Ufotable نیز هستند.
داستان اصلی Demon Slayer از جایی شروع میشود که کیبوتسوجی موزان، پادشاه شیاطین و هیولای شکست ناپذیر، با حمله به خانواده کامادو تمامی آنها را به طرز وحشیانهای به قتل میرساند. از این حادثه تنها پسر بزرگ خانواده، تانجیرو، و خواهر کوچکترش، نزوکو، جان سالم به در میبرند. طولی نمیکشد که تانجیرو متوجه میشود خواهر کوچکترش نیز در اثر حمله موزان تبدیل به یک شیطان شده و در حال از دست دادن انسانیت خود است. تانجیرو که خواهر خود را در این وضعیت میبیند، تسلیم نشده و تصمیم میگیرد عازم سفری طاقت فرسا برای نجات خواهرش و برگرداندن او به انسانیت شود. نجات خواهر خود برای تانجیرو به انگیزهای تبدیل میشود که او را به سمت یک شیطان کش شدن هل میدهد. مبارزان فداکاری که با تمام وجود خود در مقابل شیاطینی که در سایههای این دنیا کمین کردهاند مبارزه می کنند. نبرد تانجیرو با شیاطین نه فقط برای خواهرش بلکه برای نجات کل بشریت از تهدید آنها است. این داستان ساده و احساساتبرانگیز در کنار فضای نسبتاً خاص انیمه و انیمیشن فوقالعاده آن، باعث شده Demon Slayer از زمان پخش خود در سال ۲۰۱۹ یکی از بهترین انیمههای شونن به شمار برود.
Dandadan
همان طور که اشاره کردیم انیمههای شونن با یک زوج به عنوان شخصیت اصلی از آن ترندهای داغ ژانر در حال حاضر به شمار میرود و بین انیمههای پنج سال اخیر نیز نمیتوان اثری پیدا کنید که بهتر از Dandadan به نقاط قوت همچین سناریویی تسلط داشته باشد. ترکیب خارق العادهای که Dandadan از ژانر علمی تخیلی و عناصر آثار جن گیری و ارواح در خود دارد در کنار اکشن و حس ترس فوقالعادهای که انیمه در لحظات درخشان از خود ساطع میکنند همگی میتوانند این کار را به عنوان یکی از بهترین انیمههای شونن چند سال اخیر در ذهن مخاطب ثبت کنند. ولی این رومنس و رابطه عاشقانه و دوست داشتنی دو شخصیت اصلی است که Dandadan را از یک کار عادی در مورد جن و آدم فضاییها به یک روایت دنبال کننده از دو نوجوان بامزه و دوستان خل و چلشان تبدیل کرده که نمیتوانید چشم از آنها بردارید.
آیاسه دختر شر و شوری است که چون مادربزرگش در حیطه جن گیری مشغول است به ارواح اعتقاد دارد. از طرف دیگر اوکارون نیز پسری گوشه گیر و تنها است که از قدیم الایام به موجودات فضایی اعتقاد داشته و فکر میکند آنها واقعی هستند. پس از یک درگیری لفظی سر این که اعتقادات یکدیگر چقدر احمقانه و غیر واقعی است، آیاسه و اوکارون تصمیم به یک قمار سنگین میگیرند تا به یکدیگر ثابت کنند موجودات فرابشری که به آن اعتقاد دارند وجود خارجی نداشته. طی نیمه شب، آیاسه به یک بیمارستان متروکه که معروف به حضور بیگانهها هست رفته و اوکارون نیز خودخواسته وارد تونل دورافتادهای میشود که معروف به خانه ارواح بودن است. از شانس بد، هر دو شرط را باخته و با تخیلیترین تهدیدات عمرشان روبرو میشوند و برای رهایی از این وضعیت مجبور هستند با قدرتهایی جدیدی که از این رویارویی به دست آوردهاند از شر تهدیدات پیش رو بربیایند.
Chainsaw Man
شاید Zom 100 را بتوان یک اثر سرگرم کننده حساب کرد که سعی در ساختارشکنی این ژانر داشته باشد؛ ولی اثر برجسته تاتسوکی فوجیموتو، Chainsaw Man کاری است که بدون شوخی واقعاً تمام ساختارهای مورد اقبال بین انیمههای شونن را در هم شکسته و محصولی تحویل میدهد که شاید در ریشههای آن مبانی اصلی ژانر شونن را پیدا کرد؛ مواردی مثل شخصیت اصلی نوجوانی که ناگهان به قدرتی فرابشری دست پیدا می کند تا با هیولاهای مهیب بجنگد و همراه او گروه اصلی شخصیتهای فرعی سه نفره نیز هستند و امثالهم. ولی وقتی از هسته کار جدا شده و نحوه گوشت و پوست گرفتن کار را میبینیم، آن جاست که کمدی، خشونت و روایت غیر قابل پیش بینی Chainsaw Man این اثر را از هر انیمه دیگری در ژانر شونن متمایز میسازد.
دنجی پسر تنها، فقیر و گرسنهای است که برای زنده ماندن حاضر است هر کاری کند و حتی اعضا و جوارحی که ارزش اش را نداشته به دیگران فروخته. زندگی رقت انگیز این پسر تنها یک عصر غیر مترقبه طول میکشد تا دچار بزرگترین تغییر ممکن شود و بعد از اتفاقات به وجود آمده او به یک نیمه شیطان به نام مرد اره برقی تبدیل میشود. این جهش البته باعث شده تا او مطیع اوامر رییس به شدت شرور، مرموز و مشکوکش ماکیما شده و وارد گروهی از مامورین شیطان کش شود. طولی نمیانجامد تا دنجی متوجه این حقیقت تلخ شود که گروه مقابله با شیاطینی که او عضو آن است با چنان تهدیداتی مقابله میکند که مهم نیست اعضای آن چقدر ماهر باشند؛ مرگ در هر نقطه از یک مأموریت انتظار آنها را میکشد و حتی اگر آنها با یکدیگر پیمان ببندند که روز دیگر زنده بمانند تا همدیگر را ببینند، بعید نیست این فردا هیچ گاه پدیدار نشود. زندگی که دنجی با تبدیل شدن به مرد اره برقی وارد آن شده دنیایی است که در ظاهر دیگر در آن مجبور نیست اعضای بدن خود را برای زنده ماندن بفروشد ولی در باطن واقعیتی بسیار تلختر و افسرده کنندهتر نهفته است.
Spy x Family
به طور خیلی ساده، Spy x Family یک ترکیب برنده از کمدی مضحک و دوست داشتنی، درون مایههای دلگرم کننده مبتنی بر یک خانواده نوظهور، ژانر زندگی مدرسهای، کمی ادویه عاشقانه و صدالبته یک داستان جاسوس محور است که حسابی آن را بین انیمههای شونن عزیز می کند. حکومتهای وستالیس و اوستانیا سالهاست که به دنبال پیدا کردن نقطه ضعف یکدیگر درگیر جنگ سردی تمام عیار هستند و اگر کسی دست به کار نشود قطعاً کار به جنگ گرم خواهد کشید. این جاست که شخصیت اصلی ما، مامور مخفی «تویلایت» باید به پایتخت اوستانیا، برلینت نفوذ کرده و در هویت جدیدی تحت عنوان «لوید فورجر» به دنبال سرنخهای لازم برای متوقف کردن روند جنگ بگردد.
لوید اما، برای نزدیک شدن به هدفش، دونوان دزموند، باید بدون ایجاد شک و شبهه نسبت به خودش یک خانواده جدید از افراد عادی این کشور دور خود گرد آورد تا بتواند از طریق فرزندخوانده جدیدش به دامیان، پسر کوچک دونووان، نزدیک شود. این گونه است که عملیات استریک آغاز میشود غافل از این که لوید خبر ندارد دختر کوچکی که به عنوان فرزندخوانده خود قبول کرده، یک دختر غیر عادی با قابلیتهای تلپاتیک است که میتواند تمام افکار افراد دور و بر خود را بخواند و کامل از نیت پدر جدیدش و ماموریت واقعیاش خبر دارد. آنیا به عنوان دختر جدید خانواده فورجر به شدت خوشحال است که پدرش نه تنها مردی مهربان بلکه جاسوسی فوقالعاده ماهر است. اما ماموریت حرف اول را میزند و لوید او را مجبور میکند تا با مطالعه فراوان در آکادمی خود را به دامیان نزدیک کند. هدفی که باعث کشمکشهای فراوان بین این پدر و دختر عجیب و غریب میشود. مکمل این خانواده، یور فورجر در نقش مادر بوده که در بیاطلاعی لوید، یک قاتل حرفهای است.
Solo Leveling
Solo Leveling از آن زمره انیمههای شونن است که منبع اقتباس آن یک مانگای ژاپنی نبوده و در اصل از رمان کرهای به همین نام اقتباس شده. در دنیای این انیمه دروازههای عظیمی به سیاهچال های مخوفی در سرتاسر زمین باز شده که میزبان هیولاهای مهیبی هستند و حالا این هیولاها تبدیل به درجه اولترین تهدید حاضر برای کشورهای مختلف تبدیل شده است. البته که بشریت دست خالی نیست و شکارچیهای حرفهای با قابلیتهای فوق قدرتمند و به شدت تخیلی خود به مقابله با این تهدیدات برمیخیزند. میان این شکارچیان، شخصیت اول داستان سونگ جینوو نیز حضور دارد. پسری که Solo Leveling روایت ماجراجوییهای عجیب او را به تصویر میکشد.
جین وو ضعیفترین شکارچی رده E است. پسری که به سختی از آسانترین سیاهچالهای ممکن زنده بیرون میآید. بعد از دوام آوردن از یک سیاهچال دولایه به شدت سهمگین، جین وو که با هر حسابی باید میمرد، خود را صحیح و سلامت در دنیای بیرون پیدا میکند؛ آن هم به گونهای که توانایی افزایش قدرت در سریعترین حالت ممکن را دارا است. اصولاً شکارچیها نمیتوانند رده خود را تغییر داده و افزایش بدهند ولی جین وو حال قابلیتی دارد که پیشرفت در آن حد و اندازهای نداشته و به همین سبب او تمام تلاش خود را میکند تا قویتر و قویتر شود. برای این که بتواند آن قدر از این شغل پول دربیاورد که حمایت از مادر پیر و خواهرش دیگر برای آنها دغدغه نباشد. البته که دنیای مخوف سیاهچالها و چالشهایی که پیش روی او قرار گرفته در کنار جنگ سرد کشورها به واسطه شکارچیانشان نمیگذارد جین وو ماجراجویی چندان سادهای تجربه کند.
Jujutsu Kaisen
توصیف چرایی موفقیت Jujutsu Kaisen زمان زیادی میطلبد. یکی از موفقترین انیمههای شونن چند سال اخیر، اثری است که با ترکیب المانهای درخشان آثاری همچون Bleach و Naruto و تبدیل کردنشان به انیمه اکشنی هیجان انگیز و در عین حال ساده و قابل درک برای مخاطبین، موفق شده در نهایت کاری از آب دربیاید که با وجود الهامات روشن آن از آثار دیگر هنوز امضای خودش را داشته و حس خاص بودن خود را حفظ کند. داستان Jujutsu Kaisen روایتگر پسر یاغی به نام یوجی ایتادوری است که در یک شب غیرمترقبه دارای قدرتهای فرابشری شده و حالا مجبور است به واسطه به دست آوردن این قدرتها با هیولاهای رعبانگیزی که تا کنون از وجود آنها خبر نداشت مبارزه کند. ایتادوری چگونه قدرتهای فرابشری به دست آورد؟ ساده است! با خوردن انگشت شیطان باستانی به نام ریومن سوکونا!
حال که ایتادوری یک ساحر شده، باید با نفرینهایی که گوشههای تنگ و تاریک ژاپن به اعمال شیطانی خود ادامه میدهند مبارزه کرده و آنها را پاکسازی کند. البته که یوجی بین ساحرها نیز دشمنانی دارد که چندان از حضور او به عنوان فردی که قدرت سوکونا، پادشاه نفرینها، درونش است راضی نیستند. حداقل ایتادوری هنوز دوستانی مثل نوبارا و مگومی را کنار خود دارد که همراه او این مبارزه را ادامه دهند. البته که نباید از ساتورو گوجو، استاد فوقالعاده قدرتمند ایتادوری، نیز چشمپوشی کرد. مردی که با وجود توانایی فوقالعاده و بار سنگینی که به دوش دارد همواره پشت ایتادوری ایستاده و او را حمایت میکند. ترکیب این شخصیتها و داستان جالب با مبارزاتی که به شدت نفسگیر هستند بعلاوه اندکی کمدی در میان صحنههای شلوغ، باعث شده تا Jujutsu Kaisen اثری باشد که با افتخار بین انیمههای شونن ۵ سال اخیر بهترینشان باشد.
آیا شما با این انتخابها موافق هستید؟ انیمههای شونن دیگری هستند که در این پنج سال آمده و معتقدید از این آثار بهترند؟ در بخش نظرات نام این انیمهها را با ما و دیگران به اشتراک بگذارید.
منبع: CBR
یوتوب بازار استریت: انتخاب بهترین بازی سال + تبلت گیمینگ برای بینندهها
من همشونو دیدم قیر از یکیشو که میرم همونهم ببینم😁
غیر*
واکنش انیمه وان پیس ( ‘ ‘ )
داش گفته تو ۵ سال آخیر یعنی تازه اومده باشن وان پیس برا سال ۱۹۹۸
تانجیرو 💞 ✨
ناروتو که بهتره از انیمه جاسوس خانواده این انیمه خیلی خیلی مضحک و بی معنی هستش
کی گفته خیلی هم قشنگه
Goku: What about me
من بیشترشون رو دیدم و انتخاب بینشون سخته ولی الان می تونم بگم جوجوتسو کایسن بهترینشون هست حالا چه می خواد با اختلاف نیم درصد باشه چه ۱۰۰ درصد
چرا انیمه ی نا کجا آباد موعود نیومده اوت که خیلی قشنگیه هم غمگین هم شاد هم ترسناک و هیجانی و باحال خرمی ندیده توسیه میکنم ببینه⭐🫶
بجز جوجوتسو و دیمن و چینساومن دکتر استون بقیه شون ندیدم ولی بنظرم دکتر استون از همه بهتره