Top Banner Top Banner
انتخاب سردبیر برترین‌ها سینما

بهترین فیلم‌های وایکینگ تمام دوران؛ رتبه‌بندی ۱۰ اثر ماندگار

داستان‌های وایکینگی قرن‌هاست که مخاطبان را شیفته خود کرده‌اند؛ حماسه‌هایی پر از نبردهای خونین، جنگجویانی که به عهد و پیمان‌هایشان وفادارند و پادشاهانی که در مرزهای ناشناخته دنیا فرمانروایی می‌کنند. در این قصه‌ها دریا نه‌تنها راهی برای سفر، بلکه به‌اندازه‌ی هر شمشیری دشمنی سرسخت است که هر لحظه می‌تواند قهرمانان را به چالش بکشد. با این حال، این ژانر پرهیجان در سال‌های اخیر کمتر از گذشته مورد توجه قرار گرفته و همین موضوع جای افسوس دارد، زیرا وقتی درست روایت شود، ترکیبی از هیجان، تاریخ و افسانه خلق می‌کند که هر کسی را مجذوب خود می‌سازد.

سینما بارها این افسانه‌ها را بازآفرینی کرده است؛ گاهی با دقتی تاریخی و واقع‌گرایانه و گاهی در قالبی اسطوره‌ای و فانتزی. از آبدره‌های یخ‌زده تا تالارهایی که صدای سپرها در آن‌ها طنین‌انداز است، این فیلم‌ها مخاطب را به دنیای شجاعت، خطر و ماجراجویی می‌برند. در ادامه، سراغ ۱۰ فیلم برتر تاریخ درباره وایکینگ‌ها می‌رویم؛ از حماسه‌های کلاسیکی مثل The Vikings 1958 و The Long Ships 1964 گرفته تا آثار مدرنی مانند The Northman 2022 و حتی انیمیشن دوست‌داشتنی How to Train Your Dragon 2010. اگر اهل ماجراجویی، تاریخ و اسطوره‌های پرهیجان هستید، این فهرست برایتان یک سفر واقعی در دل زمان و افسانه‌ها خواهد بود.

۱۰. Outlander 2008

کی‌نان در کنار قبایل وایکینگ برای نبرد با هیولای مورون متحد می‌شود.

کی‌نان در کنار قبایل وایکینگ برای نبرد با هیولای مورون متحد می‌شود.

«اگر باور داری نویسنده داستان زندگی‌ات هستی، پس پایانش هم به انتخاب توست.»
Outlander جسورانه تاریخ وایکینگ‌ها را با فانتزی و علمی‌تخیلی در هم می‌آمیزد. جیم کاویزیل در نقش کینان ظاهر می‌شود؛ جنگجویی فضایی که سفینه‌اش در نروژ عصر آهن سقوط می‌کند. اما او تنها نیست؛ همراهش هیولایی بیگانه به نام Moorwen هم به زمین آمده است. حالا که کینان دیگر به فناوری پیشرفته‌اش دسترسی ندارد، مجبور می‌شود با قبیله‌های محتاط وایکینگ متحد شود تا این موجود مرگبار را شکار کنند.

نتیجه، فیلمی است پرهیجان و متفاوت؛ ترکیبی از نبرد با هیولا، ماجراجویی‌های حماسی و مبارزه با شمشیر و سپر، در دل چشم‌اندازهایی تاریک و مه‌آلود. حضور بازیگرانی مثل جان هرت و ران پرلمن به داستان عمق و جدیت بیشتری می‌بخشد، در حالی که خود Moorwen مثل هیولایی از دل افسانه‌ها به نظر می‌رسد که این‌بار در قالب علمی‌تخیلی زنده شده است. Outlander شاید بی‌نقص نباشد، اما جسورانه و سرگرم‌کننده است؛ فیلمی که وایکینگ‌هایش را به‌عنوان جنگجویانی نشان می‌دهد که بدون لحظه‌ای تردید می‌توانند حتی با خدایان یا موجودات فضایی روبه‌رو شوند.

۹. The Long Ships 1964

نبردی پرشکوه برای یافتن زنگ طلایی افسانه‌ای.

نبردی پرشکوه برای یافتن زنگ طلایی افسانه‌ای.

«فردا به دریا می‌زنیم، باشد که الله برایمان باد موافق و دریایی آرام بفرستد.» «و امیدوارم ثور هم همین کار را بکند، ارباب من.»
فیلم The Long Ships در دوران طلایی اپیک‌های تاریخی روی پرده رفت و داستانش درباره رقابتی پرهیجان است: یک ماجراجوی جسور وایکینگ با بازی ریچارد ویدمارک در برابر فرمانروای مغرور و باشکوه مورها با بازی سیدنی پوآتیه قرار می‌گیرد. هدف هر دو، یافتن «مادر صداها»ست؛ زنگی افسانه‌ای از جنس طلا، با ارزشی باورنکردنی. فیلم پر از بی‌توجهی به تاریخ، جغرافیا و حتی منطق است، اما با تکیه بر جذابیت بازیگران و شور نمایشی خود، تماشاگر را با خود همراه می‌کند.

معرفی بهترین انیمیشن‌های تاریخ: چگونه اژدهای خود را تربیت کنیم ۲ + تماشای رایگان

چه بخواهید چه نه، The Long Ships یادآور آخرین شکوه فیلم‌های وایکینگی کلاسیک است؛ پیش از آنکه این ژانر به سمت واقع‌گرایی و تلخی برود. دکورها باشکوه‌اند، نبردهای دریایی هیجان‌انگیز و لباس‌ها ترکیبی عجیب از خزهای اسکاندیناوی و زرق‌وبرق هالیوودی. نتیجه، چیزی شبیه یک رؤیای رنگارنگ تکنیکالر است؛ ماجراجویی‌ای پرشور در دریاهای آزاد که برای برخی ممکن است اغراق‌آمیز و آزاردهنده باشد، اما برای دیگران نمایشی باشکوه و تماشایی است.

۸. The Vikings 1958

کرک داگلاس در نقش شاهزاده‌ای بی‌پروا و جنگجو.

کرک داگلاس در نقش شاهزاده‌ای بی‌پروا و جنگجو.

«بیایید جسم خود را سرزنش نکنیم، اگر می‌خواهد همچنان زنده باقی بماند.»
فیلم The Vikings یک کلاسیک واقعی است؛ پر از سوگندهای خونین، آدم‌ربایی و انتقام. کرک داگلاس در نقش اینار، شاهزاده‌ای مغرور و زخم‌خورده، حضور دارد و رقیبش کسی نیست جز تونی کرتیس که وارث مخفی تاج‌وتخت انگلستان است. ارنست بورگناین و جنت لی نیز به جمع بازیگران افزوده‌اند. آنچه این فیلم را متمایز می‌کند، فیلم‌برداری در لوکیشن‌های واقعی آبدره‌های نروژ و بدلکاری‌های پرخطر آن است؛ از جمله سکانس افسانه‌ای حمله وایکینگ‌ها به قلعه که با بالا رفتن از پل متحرک با تبر انجام می‌شود.

فیلم فضایی پرشور، رمانتیک و اغراق‌آمیز دارد؛ نیمی شبیه ملودرام شکسپیری و نیمی دیگر شبیه داستانی ماجراجویانه و پر زد‌وخورد. موسیقی پرانرژی ماریو ناسیمبنه ضرباهنگی حماسی به فیلم می‌دهد و ترکیب خشونت و زیبایی، روح وایکینگی را به‌خوبی زنده می‌کند؛ حتی اگر تاریخ آن بیشتر ساخته‌وپرداخته هالیوود باشد تا واقعیت. به‌طور خلاصه، این فیلم نقطه اوج اپیک‌های وایکینگی در میانه قرن بیستم بود.

۷. Erik the Viking 1989

وایکینگی خسته از غارت به دنبال پایان راگناروک.

وایکینگی خسته از غارت به دنبال پایان راگناروک.

«عصر راگناروک را به پایان برسانید و جلوی این همه جنگ و خونریزی را بگیرید.»
فقط کسی مثل تری جونز از گروه Monty Python می‌توانست فیلمی درباره وایکینگ‌ها بسازد که این‌قدر عجیب و غریب باشد و در عین حال همچنان مثل یک افسانه اسطوره‌ای جواب بدهد. تیم رابینز در نقش اریک، یک وایکینگ جوان بازی می‌کند که از غارت و کشتار بی‌پایان خسته شده است. او با الهام از آخرین حرف‌های یک زن، گروهی ماجراجو و متفاوت را جمع می‌کند تا به آسگارد بروند و عصر راگناروک را پایان دهند. در این مسیر، با جزایر نفرین‌شده، آب‌های خطرناک و خدایانی روبه‌رو می‌شوند که ایرادها و ضعف‌هایشان کاملاً انسانی است.

شوخی‌ها کاملاً آگاهانه و بامزه‌اند. شخصیت‌ها درباره اینکه «چطور باید یک روستا را درست غارت کرد» یا اینکه «آیا جهان واقعاً گرد است یا نه» بحث می‌کنند! با این حال، فیلم در دل همین طنز عجیب، علاقه واقعی به حماسه‌های وایکینگی را هم نشان می‌دهد. همین ترکیب باعث شد Erik the Viking به مرور به یک فیلم کالت تبدیل شود. در نهایت، قضاوت با بیننده است که آن را اثری سرگرم‌کننده بداند یا فقط یک کمدی اغراق‌آمیز.

۶. Thor 2011

تقابل اسطوره‌های شمالی با دنیای ابرقهرمانی مارول.

تقابل اسطوره‌های شمالی با دنیای ابرقهرمانی مارول.

«تو پسری مغرور، حریص و بی‌رحم هستی.»
شاید Thor محصول مارول بیشتر شبیه یک فیلم ابرقهرمانی به نظر برسد، اما ستون اصلی داستانش از دل اسطوره‌های شمال اروپا بیرون آمده است. کریس همسورث نقش خدای رعد و برق را بازی می‌کند؛ شخصیتی مغرور و در عین حال کاریزماتیک که بعد از سرپیچی از فرمان پدرش، اودین با بازی آنتونی هاپکینز، از آسگارد تبعید می‌شود. وقتی قدرت‌هایش از او گرفته می‌شود، در شهری کوچک در نیومکزیکو باید فروتنی را بیاموزد، در حالی که برادر حسودش، لوکی با بازی تام هیدلستون، برای به دست گرفتن تاج‌وتخت نقشه می‌کشد.

سازندگان ونزدی از داستان پیدایش ثینگ می‌گویند

کارگردانی کنت برانا حال‌وهوای نمایشی و باشکوهی به فیلم داده است. صحنه‌های آسگارد با تالارهای باشکوهی پر از پل‌های رنگین‌کمانی، غول‌های یخی و پیشگویی‌های اسطوره‌ای به تصویر کشیده شده‌اند. درست است که بسیاری از این ارجاعات به‌طور عمیق بررسی نمی‌شوند، اما نشان از آشنایی قابل قبول با ریشه‌های اسطوره دارند. برای برخی، این فیلم یک داستان ابرقهرمانی است و برای برخی دیگر تحریفی آزاد از افسانه‌های شمال اروپا؛ بااین‌حال Thor توانست کیهان‌شناسی وایکینگی را وارد فرهنگ عامه و نسل تازه‌ای از تماشاگران کند. به همین دلیل، جایگاهش در این فهرست کاملاً شایسته است.

۵. Beowulf 2007

انیمیشنی میان رویا و واقعیت با پایانی حماسی.

انیمیشنی میان رویا و واقعیت با پایانی حماسی.

«من بیوولف هستم و آمده‌ام هیولای تو را بکشم.»
انیمیشن Beowulf ساخته رابرت زمه‌کیس، یکی از عجیب‌ترین و جاه‌طلبانه‌ترین برداشت‌ها از حماسه آنگلوساکسون است (هرچند کمی از ظرفیت واقعی‌اش پایین‌تر می‌ایستد). این حماسه درباره‌ی نبردهای پهلوانی به نام بیوولف با جانور خونخواری به نام گرندل است. ری وینستون صداپیشگی قهرمان داستان را بر عهده دارد؛ جنگجویی افسانه‌ای که پس از شکست دادن گرندل هیولا، با صداپیشگی کریسپین گلاور، به اسطوره بدل می‌شود. اما پیروزی‌اش بهایی سنگین دارد، زیرا مادر گرندل با صداپیشگی آنجلینا جولی، در قالبی دیجیتالی و هراس‌انگیز او را به معامله‌ای وسوسه می‌کند که سال‌ها بر سلطنتش سایه می‌اندازد.

سبک انیمیشن فیلم، جایی میان واقع‌گرایی و فضای رویایی قرار دارد و حالتی اسطوره‌ای و غیرواقعی به آن می‌دهد؛ به‌ویژه در نبرد نهایی با اژدها که مثل یک تابلوی نقاشی زنده به نظر می‌رسد. البته برخی تماشاگران این سبک را پس زننده دانستند و آن را نمونه‌ای از فرضیه «دره وهمی» توصیف کردند. گرچه Beowulf از نظر تاریخی یک داستان وایکینگی نیست، اما تالارهای میگساری، سفرهای دریایی و حال‌وهوای تقدیرگرایانه‌اش آن را به خویشاوندی روحی با افسانه‌های شمال بدل می‌کند؛ روایتی باشکوه که همچون یک حماسه شفاهی بازگو می‌شود.

۴. The Last Kingdom: Seven Kings Must Die 2023

دوستی‌ها، خیانت‌ها و جنگ‌هایی که سرنوشت یک ملت را رقم زدند.

دوستی‌ها، خیانت‌ها و جنگ‌هایی که سرنوشت یک ملت را رقم زدند.

«صد سال سرزمین‌های ما در آشوب بود.»
فیلم Seven Kings Must Die درواقع نقطه پایانی بر سریال The Last Kingdom است و وظیفه دشواری داشت: جمع‌بندی چندین سال روایت و در عین حال ارائه نبردی باشکوه برای پایان ماجرا. الکساندر درایمن در نقش اوترد ببانبورگ با اتحادهای متغیر، خیانت‌های سلطنتی و فروپاشی تدریجی عصر وایکینگ‌ها در انگلستان روبه‌رو می‌شود. با وجود صحنه‌های عظیم و پرهیجان، تمرکز اصلی فیلم همچنان روی روابطی است که در دل جنگ‌ها شکل گرفته‌اند؛ رفاقت‌هایی که بارها در آزمون انتخاب‌های سخت و فقدان‌های شخصی قرار گرفته‌اند.

فیلم «آخرین پادشاهی: هفت پادشاه باید بمیرند» را اینجا تماشا کنید.

نتیجه اثری است خشن اما واقع‌گرایانه از جنگاوری وایکینگ‌ها؛ با نبردهایی وسیع که تا حد ممکن واقعی و پرتنش به تصویر کشیده شده‌اند. فیلم تنها ۱۱۱ دقیقه زمان دارد اما سرشار از داستان و حادثه است. در عین حال، Seven Kings Must Die حال‌وهوایی حزن‌انگیز و وداع‌گونه دارد، چرا که پایان دوران دیوارهای سپر و پادشاهان دریا را به رسمیت می‌شناسد. چه به عنوان یک درام تاریخی و چه به عنوان خداحافظی‌ای شخصیت‌محور، این فیلم توانست پایانی درخور و شایسته برای این حماسه به‌جای بگذارد.

۳. Valhalla Rising 2009

مدس میکلسن در نقش جنگجویی خاموش و بی‌رحم.

مدس میکلسن در نقش جنگجویی خاموش و بی‌رحم.

«ما چیزی بیشتر از گوشت و خون هستیم. بیشتر از انتقام.»
فیلم Valhalla Rising ساخته نیکلاس ویندینگ رفن، وایکینگ‌ها را در ساده‌ترین و عریان‌ترین شکلشان به تصویر می‌کشد. مدس میکلسن در نقش «یک‌چشم»، جنگجویی لال و اسیر، بازی درخشانی ارائه می‌دهد؛ کسی که پس از فرار از اسارت به گروهی از مسیحیان شمال می‌پیوندد که به امید رسیدن به سرزمین مقدس به سوی غرب سفر می‌کنند. اما آنچه پیش رویشان قرار می‌گیرد نه یک ماجراجویی، بلکه سقوطی نمادین به دل سرزمینی بیگانه و دشمن است. دیالوگ‌ها اندک‌اند و خشونت ناگهانی و تکان‌دهنده.

فیلم ریتمی خلسه‌وار دارد و قاب‌بندی‌ها حالتی نقاشی‌گونه پیدا می‌کنند. چشم‌اندازهایی از کوه‌های غرق در مه و دریاهای خاکستری بی‌انتها، فضایی خفقان‌آور و خالی خلق می‌کنند که سرگشتگی و سردرگمی شخصیت‌ها را بازتاب می‌دهد. رفن این روایت خشن و تصویرهای سخت را به تأملی عمیق درباره ایمان، سرنوشت و پوچی فتح‌طلبی بدل می‌کند. Valhalla Rising به‌جای پرداختن به شکوه و افتخار جنگ، به سکوت پس از نبرد، خدایان ناشناخته و بی‌تفاوتی سرد جهان توجه دارد.

۲. How to Train Your Dragon 2010

داستانی دلنشین از تغییر، دوستی و بازنویسی سرنوشت.

داستانی دلنشین از تغییر، دوستی و بازنویسی سرنوشت.

«یا آن‌ها را نابود می‌کنیم، یا آن‌ها ما را.»
کمتر انیمیشنی توانسته روح ماجراجویانه وایکینگ‌ها را به زیبایی How to Train Your Dragon به تصویر بکشد؛ هرچند این بار در قالبی خانوادگی و مناسب همه سنین. جی باروشل صداپیشه شخصیت «هیکاپ» است؛ پسری متفاوت در روستایی از اژدهاکش‌ها که به‌جای کشتن یک «خشم شب» زخمی، او را نجات می‌دهد و با او دوستی عمیقی می‌سازد. همین پیوند نه تنها سرنوشت خودش، بلکه فرهنگ و سرنوشت تمام مردمش را تغییر می‌دهد. سفر هیکاپ یکی از محبوب‌ترین داستان‌هایی است که تاکنون درباره‌ی وایکینگ‌ها روایت شده.

این فیلم، که به‌تازگی نسخه لایواکشن آن هم ساخته شده، ترکیبی استادانه از سکانس‌های پرواز نفس‌گیر بر فراز امواج خروشان و صخره‌های تیز و لحظات صمیمانه و پر از احساس میان شخصیت‌هاست. جرارد باتلر در نقش «استویک» پدر خشن اما مهربان هیکاپ، لایه‌ای عاطفی به داستان اضافه می‌کند. در کنار آن، موسیقی پرشور جان پاول صحنه‌های پرواز را به اوج شکوه سینمایی می‌رساند. در نهایت، این فیلم همان‌قدر درباره شجاعت وایکینگ‌هاست که هر حماسه خونین؛ با این تفاوت که شجاعت واقعی را در مواجهه با ناشناخته‌ها و تغییر جهان نشان می‌دهد.

۱. The Northman 2022

الکساندر اسکاشگارد در جستجوی انتقام خونین.

الکساندر اسکاشگارد در جستجوی انتقام خونین.

«بی هیچ ترسی، ما خون دشمنان‌مان را می‌نوشیم.»
رابرت اگرز استاد بازآفرینی قصه‌های کلاسیک برای مخاطبان مدرن است و The Northman نزدیک‌ترین تجربه سینمایی به یک کابوس وایکینگی واقعی به‌شمار می‌رود. داستان برگرفته از همان افسانه‌ای است که الهام‌بخش هملت شد و درباره آملث با بازی الکساندر اسکارسگارد است؛ شاهزاده‌ای که پس از قتل پدرش به برزرکر (جنگجویی لجام‌گسیخته) تبدیل می‌شود و در مسیر انتقام، با تشریفات تقریبا مذهبی و آیینی پیش می‌رود: حملات در حالت خلسه حیوانی، رؤیاهای واله‌کری‌ها و دوئل‌هایی در شب‌های روشن‌شده با آتش آتشفشان. در کنار او، نیکول کیدمن، آنیا تیلور-جوی و اتان هاوک ایفای نقش می‌کنند و حتی بیورک نیز در فیلم حضور دارد.

توجه دقیق اگرز به جزئیات تاریخی و اساطیری، از لباس‌ها و مراسم تدفین گرفته تا مناظر طبیعی، لحظات هذیان‌آمیز فیلم را در واقعیت تثبیت می‌کند. فیلم‌برداری جهان فیلم را همزمان خیره‌کننده و بی‌رحم نشان می‌دهد: سواحل سیاه، جنگل‌های پوشیده از خزه و دریاهایی که با خشم فولادی می‌تازند. The Northman اساساً روایت وایکینگی در خالص‌ترین شکل خود است: خونین، رازآلود و گرفتار تقدیر اجتناب‌ناپذیر.

وایکینگ‌ها روی پرده سینما

از Outlander تا The Northman، دنیای وایکینگ‌ها در سینما همواره مخاطبان را با ترکیبی از حماسه، خون و اساطیر شگفت‌زده کرده است. هر فیلم با زاویه‌ای متفاوت، شجاعت جنگجویان، پیچیدگی روابط انسانی و نبرد با طبیعت یا نیروهای ماورایی را به تصویر می‌کشد. برخی آثار مانند How to Train Your Dragon دنیای وایکینگ‌ها را به سبکی دوستانه و خانوادگی روایت می‌کنند، در حالی که فیلم‌هایی مثل Valhalla Rising یا The Northman بی‌رحمی و خشونت عصر وایکینگ‌ها را بدون تزئین به نمایش می‌گذارند. این تنوع باعث شده هر تماشاگر، چه عاشق حماسه و چه طرفدار ماجراجویی‌های اساطیری، چیزی برای لذت بردن پیدا کند.

این ۱۰ فیلم ثابت می‌کنند که وایکینگ‌ها فراتر از افسانه‌اند و داستان‌هایشان همچنان می‌تواند الهام‌بخش سینما باشد؛ قصه‌هایی پر از هیجان، حماسه و ماجراجویی که هم سرگرم‌کننده‌اند و هم مخاطب را با فرهنگ، اعتقادات و زندگی مردمانی شجاع از اعصار گذشته آشنا می‌کنند. شما کدام یک از این فیلم‌ها را بیش‌تر دوست داشتید و چه داستان یا ویژگی وایکینگی دیگری می‌خواهید در سینما ببینید؟

منبع: Collider


امسال بازی خوب چی داریم؟ میزگیم با نیما نوترون

Loading

تگ ها

نظرات

اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها