۱۰ تا از بهترین انیمه هایی که شخصیت اصلی آن ها حیوان است
در حالی که بسیاری از انیمه ها بر محور زندگی انسانها و سفرهای شخصی شخصیتهای انسانیشان بنا شدهاند، برخی از آنها مسیر متفاوتی را برمیگزینند و داستان خود را از دریچهی چشم موجوداتی روایت میکنند که گرچه حیواناند، اما ویژگیهای انسانی بارزی دارند. این نوع انیمهها در جهانی جریان دارند که در آن، انسانها با حیواناتی جایگزین شدهاند که رفتار، زبان و روابطی مشابه انسانها دارند. این جهانهای نمادین، اغلب بهعنوان آینهای برای بازتاب دغدغههای اجتماعی و روانشناختی بشر عمل میکنند. گروهی متنوع از شخصیتهای جانوری، با خصوصیات رفتاری گوناگون و پیچیده باعث میشوند، مخاطب به آسانی با داستان همراه شود و مفاهیم انسانی عمیقی را در قالبی تازه و خلاقانه تجربه کند.
در دنیای رنگارنگ انیمه، داستانهایی وجود دارند که با فاصله گرفتن از روایتهای رایج، مخاطب را به دنیایی عجیب اما جذاب میبرند؛ از داستان دختری که در قالب یک عنکبوت به سرزمینی جادویی تناسخ مییابد تا روایتی دربارهی یک گراز دریایی که بهعنوان رانندهی تاکسی درگیر معماهای عجیب زندگی روزمره است. این آثار، نهتنها با شخصیتهای نامتعارف خود جلب توجه میکنند، بلکه با ارائهی تمثیلهایی از روابط انسانی، مفاهیمی عمیق و گاه فلسفی را در دل ماجراهایی فانتزی به تصویر میکشند. در ادامه، ده انیمهی شاخص که در آنها شخصیت اصلی یک حیوان است، معرفی میشوند، آثاری که تماشای آنها تجربهای متفاوت، مفرح و در عین حال تأملبرانگیز خواهد بود.
انیمه او و گربهاش: دیدگاههایشان (She and Her Cat: Their Standing Points)
ماکوتو شینکای که با آثاری چون نام تو و باغ کلمات به عنوان یکی از تأثیرگذارترین فیلمسازان انیمه شناخته میشود، در سال ۱۹۹۹ فیلم کوتاهی ساخت که گرچه تنها پنج دقیقه طول می کشد، اما در دل خود احساسی عمیق و مضمونی انسانی نهفته دارد. این فیلم با عنوان او و گربهاش: دیدگاههایشان، داستانی را از نگاه یک گربه روایت میکند؛ گربهای که بهظاهر موجودی ساکت و ساده است، اما در درون خود دنیایی از احساس و تفسیر را نسبت به صاحبش و محیط اطراف در دل دارد. روایتی دلنشین و شاعرانه از نگاهی که بهندرت دیده میشود، یعنی دنیای ذهنی حیوانی که با انسان زندگی میکند و با او پیوندی عاطفی برقرار کرده است.
فیلم کوتاه او و گربهاش بیش از آنکه دربارهی گربه باشد، دربارهی پیوند نادیدنی اما عمیق میان انسان و حیوان خانگیاش است. این اثر، با زبان درونی گربه، احساساتی چون علاقه، وابستگی و حتی درک نوعی تنهایی را بازتاب میدهد؛ احساسی که بسیاری از صاحبان حیوانات خانگی میتوانند با آن همذاتپنداری کنند. شینکای با بهرهگیری از نگاهی ملایم اما ژرف، تجربهی زندگی مشترک انسان و حیوان را چنان ظریف به تصویر میکشد که در همان دقایق اندک فیلم، بیننده را تحتتأثیر قرار میدهد. این فیلم نهفقط تجسمی خلاقانه از تخیل یک گربه است، بلکه بازتابی از لحظات ساکت و احساسی است که در زندگی روزمرهی ما اغلب نادیده گرفته میشوند.
انیمه یک قدم تا پچپچ (A Whisker Away)
گرچه انیمهی یک قدم تا پچپچ در ظاهر روایتی عاشقانه را دنبال میکند، اما درخشش اصلی آن در پرداخت ظریف شخصیتها و کشمکشهای درونی قهرمان داستان نهفته است. روایت این انیمه حول محور میو ساساکی، دختری نوجوان، شکل میگیرد که همزمان با تنشهای خانوادگی، در فضای مدرسه نیز با دشواریهایی مواجه است. او شیفتهی همکلاسیاش، هینوده، شده است؛ اما ابراز علاقهی مکرر او با بیتفاوتی و سردی هینوده روبهرو میشود.
در پی رخدادی تحقیرآمیز در جمع همکلاسیها که واکنشی سرد و طردکننده از سوی هینوده را به دنبال دارد، میو تصمیمی غیرمنتظره میگیرد: او ترجیح میدهد بهجای ادامهی زندگی انسانی، در قالب گربهای بامزه به زندگی ادامه دهد؛ چراکه گمان میکند این شکل از وجود، توجه و محبت بیشتری برایش به همراه خواهد داشت. اما تجربهی زندگی به عنوان یک گربه، او را با بُعدی تازه از خود آشنا میکند. او به تدریج درمییابد که چگونه احساساتش را بروز میداده و کجا اشتباه میکرده است. این فیلم بهزیبایی مفاهیمی چون پذیرش خود، ارزش درونی و مواجهه با احساس ناامنی را بررسی میکند، آنهم در قالب بصریای که با ظرافت یادآور زیبایی آثار استودیو جیبلی است.
انیمه کافه شیروکوما (Shirokuma Café)
انیمهی کافه شیروکوما یا همان کافه خرس قطبی، تجربهای گرم، صمیمی و لبریز از لطافت است. این مجموعه جهانی خیالی را ترسیم میکند که در آن حیوانات انساننما و انسانها در کنار هم، با هماهنگی و آرامش زندگی میکنند. با وجود آنکه تنها یک فصل دارد، اما در طول پنجاه قسمت، روایت روزمرهی گروهی از شخصیتهای متنوع و دوستداشتنی را دنبال میکنیم که به صورت منظم در کافهای خاص گرد هم میآیند. فضای این انیمه آکنده از حس شوخطبعی ملایم و آرامشی است که به راحتی مخاطب را مجذوب خود میکند.
ماجرا با پاندا، حیوانی تنبل و خوابآلود، آغاز میشود که به اصرار مادرش به دنبال یافتن شغلی نیمهوقت میگردد. پس از ناکامیهای پیاپی، سرانجام به کافهای میرسد که توسط یک خرس قطبی باهوش و صمیمی اداره میشود. اگرچه خرس قطبی به دنبال کارمند نیمهوقت است، پاندا در مصاحبه شکست میخورد. با این حال، شغلی دیگر در باغوحش، به عنوان پاندای نیمهوقت، نصیبش میشود؛ نقشی که عجیب و طنزآمیز است. با وجود این، پاندا همچنان به کافه بازمیگردد و آنجا به پاتوقی دوستانه برای او، پنگوئن و دیگر حیوانات تبدیل میشود؛ مکانی که در آن دوستی، شوخی و لحظات سادهی زندگی روزمره با زیبایی خاصی به تصویر کشیده میشود.
انیمه هام تارو (Hamtaro)
هام تارو یکی از آن آثار کلاسیک و نوستالژیکی است که برای بسیاری از متولدین دهههای هشتاد و نود میلادی یادآور خاطراتی شیرین از دوران کودکی است. این انیمه بر اساس مجموعهکتابهایی با همین نام ساخته شده و داستان آن بر زندگی یک همستر بانمک به نام هام تارو متمرکز است. او با گروهی از همسترهای دیگر در محله، ماجراجوییهای روزانهای از فرار از چنگ یک گربهی مهاجم گرفته تا تلاش برای کمک به صاحبش، دختری به نام لورا هارونا، در حل مسائل و دغدغههای زندگی روزمره را تجربه میکند.
هام تارو در طول سالهای پخش خود، با نسخههای فرعی و اسپینآفهایی همچون هام تارو گم میشود یا هام تارو حسود توسعه یافته است. این نسخهها هر یک ماجراهای تازهای را با صاحبان و ویژگیهای شخصیتی متفاوت از همسترها به تصویر میکشند و به تنوع و جذابیت دنیای این انیمه افزودهاند. از زمان آغاز پخش آن در سال ۲۰۰۰، بیش از ۲۹۶ قسمت از این مجموعه تولید شده که آن را به یکی از طولانیترین انیمههای کودکمحور تبدیل میکند. با توجه به محبوبیت، کیفیت داستانگویی و فضای نوستالژیک آن، هام تارو بهدرستی شایسته حضور در فهرست بهترین انیمههایی است که شخصیت اصلی حیوان دارند.
انیمه باران گرگ (Wolf’s Rain)
باران گرگ یک انیمهی فانتزی-تاریک است که فضای خود را از جهانی پسافاجعهای و رو به زوال الهام گرفته است. این اثر که در اوایل دههی ۲۰۰۰ پخش شد، بهدلیل رویکرد منحصربهفرد خود در داستانگویی، سبک بصری خاص و شخصیتپردازی عمیق، بهعنوان یکی از انیمههای کمتر دیدهشده اما تاثیرگذار شناخته میشود. آنچه این اثر را متمایز میکند، ترکیب جهانبینی فلسفی با حال و هوای تلخ و رازآلودی است که به روایت آن جان میبخشد. از همان آغاز، مخاطب درگیر فضایی میشود که در آن امید و تباهی همزمان حضور دارند.
در دنیای Wolf’s Rain، گرگها تصور میشوند که نسلشان منقرض شده است، اما افسانهای وجود دارد مبنی بر اینکه آنها به راهی برای رسیدن به سرزمینی به نام بهشت دست یافتهاند. این داستان در شهری سرد و یخزده، برگرفته از فضایی شبیه به روسیه، آغاز میشود و گروهی از گرگها را دنبال میکند که برای زنده ماندن و رسیدن به آرمانشهر موردنظر، در قالب انسانها ظاهر شدهاند. آنها در مسیر خود نهتنها با دشمنان فیزیکی، بلکه با بحرانهای درونی و معنایی نیز مواجه میشوند. این انیمه ۲۶ قسمتی، در کنار صحنههای هیجانی و اکشن، لایههایی از فلسفه و جستجوی معنای زندگی را نیز در بطن روایت خود جای داده است.
انیمه تاکسی عجیب (Odd Taxi)
انیمهی تاکسی عجیب با داشتن طرحی نوآورانه و پرداختی متفاوت، یکی از آن آثار برجستهای است که برخلاف شایستگیاش، چندان در مرکز توجه قرار نگرفته است. در قلب این داستان، شخصیتی غیرمعمول به نام اودوکاوا قرار دارد؛ گراز دریایی که در شهر توکیو بهعنوان راننده تاکسی مشغول به کار است. او مردی ساکت، کنارهگیر و با نگاهی منتقدانه به دنیای اطرافش است و در ابتدا بهنظر میرسد زندگیاش هیچ جنبهی خارقالعادهای ندارد.
با این حال، روایت انیمه بهتدریج گسترش مییابد و در قالب داستانی نئو-نوآر، معمایی عمیق را مطرح میکند: احتمال درگیر بودن اودوکاوا در ناپدید شدن مرموز یک دختر جوان. مسیر حل این معما، از دل گفتگوها و خاطرات مسافران مختلف تاکسی او عبور میکند؛ هر مکالمه بخشی از پازل را تکمیل میکند و داستان را به سمت حقیقتی پیچیده هدایت مینماید. تاکسی عجیب در ۱۳ قسمت، با بهرهگیری از ساختار روایی منسجم و شخصیتپردازی دقیق، به بررسی مسائلی مانند انزوای اجتماعی، احساس طردشدگی، اعتیاد و فشارهای روانی دنیای مدرن میپردازد. این انیمه نهتنها سرگرمکننده، بلکه تفکربرانگیز و تأثیرگذار است.
انیمه بازگشت گربه (The Cat Returns)
بازگشت گربه، یکی از آثار کمتر شناختهشده اما درخشان استودیو جیبلی، بهعنوان دنبالهای غیرمستقیم از فیلم محبوب زمزمه قلب محصول ۱۹۹۵ شناخته میشود. برخلاف فیلم اصلی، این بار تمرکز داستان بر یکی از شخصیتهای فرعی اما بهیادماندنی یعنی بارون، گربهای شیکپوش، نجیبزاده و خردمند است که در این روایت بهعنوان راهنمایی برای سفری درونی بهسوی خودشناسی ظاهر میشود.
در این فیلم، هارو، یک دختر نوجوان با توانایی عجیب در صحبت کردن با گربهها، پس از نجات گربهای به نام لون که بعدها معلوم میشود شاهزادهی سرزمین گربههاست، ناخواسته به دنیای این موجودات منتقل میشود. در آنجا، او بهتدریج دچار تغییرات ظاهری به سمت گربهشدن میگردد و درگیر ماجرایی غیرمنتظره با پیشنهاد ازدواجی از جانب لون میشود. با کمک بارون و دوستانش، هارو باید مسیر بازگشت به دنیای انسانی و کشف خود واقعیاش را پیدا کند. بازگشت گربه با بهرهگیری از موسیقی دلنشین، فضایی خیالانگیز و داستانی لطیف، تجربهای شیرین و فراموشنشدنی را برای مخاطبان رقم میزند.
انیمه پس من یک عنکبوتم، خب که چی؟ (So I’m A Spider, So What)
پس من یک عنکبوتم، خب که چی؟ انیمهای در ژانر ایسکای است که بهخوبی طنز و فانتزی سطح بالا را در قالبی متفاوت به هم میآمیزد. شخصیت اصلی داستان، دختری به نام واکابا است که پس از حادثهای مرموز در کلاس درس، به شکلی غافلگیرکننده در قالب یک عنکبوت تازه متولد میشود. آغاز ماجرا با انفجاری عجیب همراه است و سپس واکابا را در محیطی پرخطر و هزارتویی، پر از هیولاهای ترسناک، میبینیم؛ جایی که باید برای زنده ماندن بجنگد.
در ادامهی روایت، مشخص میشود که همکلاسیها و معلم واکابا نیز همزمان با او تناسخ یافتهاند، اما برخلاف او، زندگیهای باشکوهتری را تجربه میکنند؛ بهعنوان اشرافزادگان، جادوگران یا نجیبزادگان الفی. واکابا اما، از بختی متفاوت بهرهمند شده و ضعیفترین موجود در این دنیای بیرحم بهحساب میآید. با وجود این شرایط دشوار، او با تلاش بیوقفه و ذهنی زیرکانه، راه خود را بهسوی قدرت و بقا باز میکند. این انیمه، با تلفیق ویژگیهای بازیهای نقشآفرینی از جمله ارتقاء مهارت، سطحبندی و قدرتها و با خلق صحنههایی طنزآمیز از رفتارهای عنکبوتی واکابا، تجربهای جذاب و غیرمنتظره را برای مخاطب رقم میزند.
انیمه آگرتسوکو (Aggretsuko)
آگرتسوکو یا همان رتسوکو خشمگین، یکی از صمیمیترین و ملموسترین انیمههای ژانر برشی از زندگی بوده که بهطور ویژه برای بزرگسالان شاغل قابل درک و همذاتپنداری است. این مجموعه حول محور زندگی یک پاندا قرمز آرام و خوشبرخورد به نام رتسوکو میچرخد که در یک شرکت بهعنوان حسابدار مشغول کار است. اما پشت ظاهر بیآزارش، دنیایی پر از فشار، خشم سرکوبشده و نارضایتی پنهان است.
رتسوکو برای تخلیه خشم درونی خود به روش خاصی روی آورده است: فریاد کشیدن در سبک دث متال در کارائوکه، بهخصوص پس از روزهای سخت کاری یا زمانی که از همکاران یا رئیسش خسته میشود. این لحظات، هم خندهدار و هم بسیار آشنا هستند. انیمه نهتنها رتسوکو، بلکه زندگی و روابط همکارانش از جمله واشیمی، عقاب منشی قدرتمند و بااعتمادبهنفس، را نیز بررسی میکند. آگرتسوکو که تاکنون در قالب پنج فصل منتشر شده، ترکیبی از کمدی، زندگی شهری و نقدی اجتماعی است که هم سرگرمکننده و هم تلخ و شیرین است.
انیمه بیستارز (Beastars)
بیستارز یکی از درخشانترین نمونههای انیمههایی است که ژانر معمایی و درام را بهطرزی خاص و تأثیرگذار بازآفرینی کردهاند. این مجموعه در دنیایی روایت میشود که ساکنان آن حیوانات انساننما هستند؛ جهانی که در آن، مرز میان گوشتخواران و گیاهخواران بسیار پررنگ و آشکار است. برخلاف انتظار، گوشتخواران نهتنها امتیازی ویژه ندارند، بلکه مجبورند غرایز طبیعیشان را سرکوب کرده و رژیم گیاهخواری سختگیرانهای را رعایت کنند.
داستان با قتل خشونتآمیز تم، یک آلپاکا و دانشجوی مدرسه چریتون، آغاز میشود؛ جنایتی که توسط یکی از همکلاسیهای گوشتخوارش رخ داده است. شخصیت اصلی، لگوشی، گرگی خجالتی و درونگرا که با تم دوست بوده، درگیر کشف حقیقت پشت این مرگ میشود. همزمان با این تلاش، رابطهای پیچیده میان او و هارو، خرگوشی مهربان و مستقل، شکل میگیرد. بیستارز با پرداختی استادانه به تبعیض، سرکوب اجتماعی و تقابل میان هویت و طبیعت، نهتنها معمای قتل را دنبال میکند، بلکه نگاهی نقادانه به جامعهای آشنا از پس چهرهی حیوانات دارد.
به عنوان یک مخاطب آیا انیمه هایی را ترجیح می دهید که شخصیت اصلی آن ها انسان هستند یا اینکه برای شما تفاوتی ندارد چه کاراکترهایی در انیمه ایفای نقش می کنند و تنها مفهوم داستان برای شما اهمیت دارد؟ نظرات خود را برای ما کامنت کنید!
منبع: The Gamer
عجیبترین یوتیوبرهای ایرانی! میزگیم با لیل شایان و ویبهد @WeebHead
نظرات