۱۰ جادوگر دورگه قدرتمند در هری پاتر
معمولترین کاربرهای جادو در جهان داستانی هری پاتر، دورگهها هستند. دورگه به آنهایی گفته میشود که پدر و مادرشان جادوگر نباشند یا فقط یکی از آنها جادوگر باشند. مهم نیست اگر بعدتر پدر یا مادرش جادوگر شوند، در نهایت مهم دیانای آنهاست. در ابتدا جمعیت جادوگرهای خالص زیاد بود، چون دورگهها را به جمع خودشان راه نمیدادند. اما موضوع کمکم تغییر کرد. بین قدرتهای جادوگرهای خالص و دورگهها تفاوت خاصی وجود ندارد. با این حال قابل حدس است که جادوگرهای خالص خودشان را سطح بالاتر از بقیه ببینند. اما امروز نوبت دورگههاست. با ما در مجله بازار باشید تا ۱۰ جادوگر قدرتمند دورگه در جهان هری پاتر را بشناسید.
سیموس فینیگان
غیر از بعضی لحظات کمدی و چند درگیری مختصر با هری پاتر، سیموس فینیگان چندان شخصیت خاصی در هری پاتر نبود. با این حال، سیموس همیشه حاضر بود و آماده پشتیبانی از هری و دوستانش. او دورگهای ایرلندی است. وقتی پدرش با مادرش ازدواج کرد از توانایی جادویی او باخبر نبود.
اما بیاید نگاهی به وضعیت جادوگری او بیندازیم. در قسمتهای اول مجموعه فیلمهای هری پاتر، معمولا طلسمهای سیموس نتیجه عکس میدادند. این نشاندهنده بیتجربگی او بود. چون یا اشتباهی طلسم را غلط میخواند یا دستش را زیادی تکان میداد. او در آخر وقتی میفهمد ولدمورت بعد از کشتار بزرگ از زندان آزکابان فرار کرده است به ارتش دامبلدور میپیوندد. او در جنگ هاگوارتز حضور داشت اما زیاد دیده نشد. البته در همین جنگ که تعداد زیادی از جادوگرهای جوان مردند، سیموس توانست از درگیری مرگباری جان سالم به در ببرد. این نشان میداد که او چقدر پیشرفت کرده بود و دیگر آن جادوگر جوان و دستوپاچلفتی نبود.
دولورس آمبریج
حرکات دولورس آمبریج در هری پاتر شبیه جادوگرهای خالص است، اما او هم یکی از دورگههاست. او درمورد جادوگرهایی که خون خالص ندارند تعصب زیادی از خودش نشان میدهد. شاید رفتارهای او ضدونقیض به نظر برسند. اما دلیلش بیشتر این است که میخواهد از پیشینه دورگه خانوادهاش دوری کند و بیشتر خودش را از میراث خانواده خالص پدری نشان میدهد.
قدرت اصلی دولورس از تاثیر سیاسی او میآید و از تمایلش برای رسیدن به جایگاه قدرت. او هیچوقتی یکی از قویترین جادوگرهای داستان نبود. اما در مقایسه با دورگههایی که قبل از آن به تصویر کشیده شده بودند، قوی است و جایی در بین ۱۰ جادوگر قدرتمند دورگه هری پاتر پیدا میکند. در هاگوارتز دانشآموزان به خاطر تمایلایتش به جبهه سیاهی از او ترس داشتند. چون دولورس دانشآموزها را شکنجه و مجبورشان میکرد در زمان تعلیق از قلم نفرینشده استفاده کنند. در واقع، بیاخلاقی دولورس است که به او کمک میکند در برابر مخالفانش دست بالا را داشته باشد. البته او از جایگاه سیاسیش هم برای رسیدن به چیزیکه میخواهد استفاده میکند و این هم در موفقیتهایش بیتاثیر نیست.
نیمفادورا تانکس
نیمفادورا با قدیمیترین خانواده جادو در هری پاتر نسبت دارد؛ خانواده بلک (the Blacks). مادر او جادوگر خالصی بود که به خاطر ازدواج با جادوگری دورگه طرد شد. در فیلم آنقدرها به رابطه او با خاندان بلک اشاره نمیشود. اما میدانیم که در خونش است که جادوگری قدرتمند باشد.
او به محفل ققنوس میپیوندد و در مبارزات موثر ظاهر میشود. او در کنار همسرش ریموس لوپین میجنگید. بزرگترین قدرت طبیعی نیفادورا تغییر چهره بود. او میتوانست هروقت که میخواهد ظاهرش را تغییر دهد. به علاوه او یکی از قویترین جادوگرهای جهان هری پاتر بود. او در جنگ هاگوارتز جنگید و کشته شد. در این جنگ جادوگرهای زیادی کشته شدند. پس فداکاری او در اینجا دلیلی بر ضعفش نیست.
ریموس لوپین
ریموس هم دورگهای بود که از مادری ماگل (Muggle) و پدری جادوگر به دنیا آمده بود. او تواناییهای جادوییش را با آغوش باز پذیرفت و به عنوان یکی از ۱۰ جادوگر قدرتمند دورگه در جهان هری پاتر متخصص مبارزه با کاربرهای جادوی سیاه شد و در بعضی از بزرگترین نبردهای این سری داستان حضور داشت. او به عنوان یکی از اعضای غارتگران (Marauders) و محفل ققنوس، تصمیم گرفت تا از قدرتش در مسیر خیر استفاده کند.
ریموس در بچگی توسط فنریر پشت خاکستری (Fenrir Greyback) گاز گرفته شده. به همین دلیل توانایی خاصی به دست آورده بود. او میتوانست به گرگینه تبدیل شود. او به عنوان گرگینه، حسهای قویتری نسبت به بقیه انسانها داشت و همین هم به او کمک میکرد که از رقیبهایش بهتر عمل کند. گرگینه بودن هیچوقت مانعی برای او نشد که نتواند به چیزهایی که میخواهد برسد. او در جنگ اول و دوم جادوگران جنگید، پروفسور هاگوارتز شد و دفاع در برابر جادوی سیاه را آموزش داد. ریموس هم یکی از الگوهای هری بود، درست مثل سیریوس بلک که الهامبخش هری بود تا جادوگر بهتری بشود.
گریک الیوندر
او به خاطر چوبدستیهای جادویی فوقالعادهاش شناخته میشود. گریک از نسل یکی از بلندآوازهترین خانوادههایی میآید که چوب جادو میساختند و برای چندین نسل بازار چوب جادوی بریتانیا را در دست داشتند. در جهان هری پاتر احتمالا مهمترین شغل همین ساخت چوب جادو باشد. چون به کاربرهای جادو کمک میکند تا از قدرتهایشان به بهترین شکل استفاده کنند. درمورد زندگی الیوندر چیز زیادی نمیدانیم، چون فیلم آنقدر به جزئیات این شخصیت نمیپردازد. البته حدسهایی وجود دارد که او هم دورگه است.
هیچوقت الیوندر را ندیدم که از قدرتهای جادوییش در مبارزه استفاده کند. اما به نظر میرسد تخصص و شناختش از چوبهای جادو چیزی است که به او برتری میدهد. اما جادوگرها لازم نیست مبارزهای حرفهای باشند تا قدرتمند به حساب بیایند و الیوندر نمونه کاملی از این جمله است: دانش قدرت است.
سوروس اسنیپ
سوروس اسنیپ به عنوان استاد معجونها به هاگوارتز برگشت و در مدت تدریسش، استاد شخصیتهایی مثل هری پاتر، هرماینی گرنجر و رون ویزلی بود. به خاطر کینهای که نسبت به جیمز پاتر داشت، نسبت به هری سختگیر بود. اما به خاطر اتحادش با لیلی ، مادر هری، همیشه چشمش به این جادوگر در حال شکوفایی بود. درست مثل هری پاتر، اسنیپ هم دورگه بود و به جادوی سیاه علاقهمند شد.
اسنیپ به مرگخواران پیوست و شروع به تمرین جادوی سیاه کرد. رفتار اسنیپ بیشتر در نیمه سیاه جادوگری قرار میگیرد. چون مثلا او کسی بود که طلسم سکتومسمپرا را ساخت، طلسمی که قربانی را به شدت زخمی میکرد. رفتارهای اسنیپ که تقریبا خاکستری بود و برخوردهای سختگیرانهاش او را به شخصیتی جنجالی در بین هواداران تبدیل کرد. دلیلش هم واضح است، چون نمیتوان به راحتی قصد و نیت شخصیتی مثل اسنیپ را متوجه شد. البته در خاطرات اسنیپ میبینیم که او جاسوس دوجانبه دامبلدور بوده و همین باعث میشود طرفداران رفتارهای او را از زاویه دیگری هم ببینند.
مینروا مکگونگال
مینروا از پدری ماگل و مادری جادوگر به دنیا آمده بود. او یکی از پروفسورهای دورگه هاگوارتز بود و نقش موثری در شکلدهی چشمانداز آینده جادوگری در جهان هری پاتر داشت. به عنوان جادوگر او شایسته توجه بیشتری است. مکگونگال یکی از پروفسورهای خوشقلب مدرسه بود که دانشآموزهای زیادی پرورش داد و هیچوقت از اینکه وارد عمل شود نترسید.
او پروفسور تبدیل صورت (Transfiguration) بود. او با تخصص ویژهاش میتوانست افراد یا چیزها را تغییر بدهد یا کلا آنها را ناپدید کند. به طور مشخص، او میتوانست به شکل گربه دربیاید و هروقت که خواست تغییر حالت بدهد. قدرت ویژه او برای وزارت جادو بسیار ارزشمند بود و او طی جنگ اول جادوگران به عنوان جاسوس فعالیت میکرد. در قسمت دوم هری پاتر و یادگاران مرگ ( The Deathly Hallows)، او برای حمایت از دانشآموزها جلوی پروفسور اسنیپ ایستاد. به علاوه، او کمک کرد تا میدان نیرویی اطراف هاگوارتز بسازند تا نفوذ ارتش ولدمورت را به تاخیر بیندازد. همه این مثالها نشان میدهد که او یکی از قویترین جادوگران دورگه در هری پاتر بوده است.
ولدمورت
تام ریدل (Tom Riddle) ملقب به ولدمورت بیشک یکی از ماهرترین جادوگرهای جهان جادو بوده است. او ارباب تاریکی است و بازگشتش به دنیای هری پاتر پس از ظاهر شدن در جام آتش دیدنی و تاریک بود. او خیلی سریع شروع به پس گرفتن دوباره قدرتش کرد. تام وقتی که در هاگواتزر بود جادو را از بهترین استادها یاد گرفت و دامبلدور به قدرت فوقالعاده درونی او پی برد. لرد ولدمورت بارها تلاش کرد هری را بکشد و حتی جایی به نظر رسید که موفق شده است. اما در نهایت متوجه میشویم که نه، در واقع او شکست خورده است. تام در ادامه سراغ جادوی سیاه میرود و در آن استاد میشود و در واقع تبدیل میشود به ولدمورت. با قدرتهایش در جادوی سیاه در هری پاتر از او با عنوان اسمش را نبر نام میبرند.
آلبوس دامبلدور
دامبلدور تنها جادوگری بود که ولدمورت از آن میترسید، چون توانایی او در مبارزه بیرقیب بود. دامبلدور با اینکه به عنوان جادوگری فوقالعاده شناخته میشد، اما بسیار فروتن بود و هیچوقت سعی نمیکرد خودی نشان بدهد و فقط وقتی که حضورش واقعا لازم بود حاضر میشد. او وظایفش را در نقش مدیر مدرسه هاگوارتز بسیار جدی میگرفت و به خاطر کمک به جادوگرهای جوان در مسیر رشد و ترقی احساس غرور میکرد.
او از چوب جادوی الدرواند استفاده میکرد که قویترین چوب جادو در جهان هری پاتر بود و با در دست داشتن این چوب تواناییهای دامبلدور فوقالعاده زیاد میشد. اما مشخصا این چوب جادو نبود که دامبلدور را به جادوگری بینظیر تبدیل میکرد، بلکه شوق، استعدادهای ذاتی و مهارت در تکنیک بود که او را منحصربهفرد میکرد.
هری پاتر
هری پاتر کاراکتر اصلی مجموعه فیلم و کتاب است که اسمش هم روی مجموعه گذاشته شده و معروفترین دورگه داستان است. درست است که هم پدر و هم مادرش تواناییهای جادویی داشتند. اما لیلی پاتر ماگل به دنیا آمده بود و بعدا تواناییهای جادویی را آموخته بود. همین هم باعث میشد که هری پاتر دورگه محسوب شود و به ضدیت بیشتر ولدمورت با او دامن میزد.
تواناییهای هری در مبارزه نه از نیروهای خشن سرچشمه میگرند و نه از چوب دستی فوقالعاده. سرچشمه قدرت او اراده و شجاعت است و اینها باعث میشوند که بتواند دست بالا را داشته باشد. این دقیقا چیزی است که در آخرین مبارزه هری با ولدمورت، ارباب تاریکی میبینیم. به علاوه، جان سالم به در بردن از طلسم مرگ هم چیزی است که میتوان گفت در آن هیچکس به پای هری نمیرسد. حتی دامبلدور هم نتوانست از ضربه آخر که او را از برج هاگواتر پرتاب کرد نجات پیدا کند.
جمعبندی
هری پاتر یکی از محبوبترین مجموعه فیلمها و داستانهاست. با اینکه فرنچایزهای داستان اصلی تمام شدهاند اما هنوز هم طرفدارهای زیادی این داستان را دنبال میکنند. در این جهان جادویی شخصیتهای قدرتمند زیادی وجود دارند. دربین این شخصیتها نگاهی به ۱۰ جادوگر دورگه قدرتمند انداختیم که تاثیر زیادی در داستان فیلم داشتند. در واقع مهمترین شخصیتهای داستان را بین جادوگرهای دورگه پیدا میکنید.
سوالات متداول:
- قدرتمندترین جادوگرهای دورگه هری پاتر چه کسانی هستند؟ از سیموس فینیگان گرفته تا نیمفادورا تانکس و پروفسور اسنیپ، همه بین ۱۰ جادوگر دورگه قدرتمند در داستان هری پاتر قرار میگیرند.
- چند جادوگر از ارباب تاریک قویترند؟ ارباب تاریکی یا لرد ولدمورت یکی از قویترین جادوگرهای جهان هری پاتر است، اما از همه قویتر نیست. دستکم دامبلدور و خود هری از او قویترند.
منبع: CBR
خاطرات گیمرهای دهه هفتاد و هشتاد
سلام،کلا کتابهایش خیلی کامل تر است، مواردی را گفته است که در فیلم ها حتی به آن اشاره نشده است.