معرفی بهترین بازیهای ترسناک داستان محور
ترسهای ناگهانی، هیولاهای وحشتناک، محیطهای ترسناک، همه اینها عناصر اصلی بازیهای ترسناک به حساب میآیند. با این حال، یکی از چیزهایی که ممکن است گیمرها انتظارش را نداشته باشند، یک داستان خوب است. در بیشتر بازیهای ترسناک، تاکید اصلی سازندگان در ترساندن بازیکنان است، نه روایت یک داستان جذاب و شنیدنی.
با این حال، برخی از بهترین بازیهای ترسناک تاریخ، رویکردی داستان محور داشتهاند. این بازیها نه تنها با جامپ اسکیر و هیولاهای کابوسوار، طرفداران را به وحشت میاندازند، بلکه داستانهایی را روایت میکنند که ممکن است استخوانهای شما را به لرزه دربیاورند. بازیهای این لیست برخی از بهترین بازیهای ترسناک داستان محور هستند که بر اساس کیفیت داستانهایشان، تجربه گیمپلی و البته ترسناک بودنشان، رتبهبندی میشوند. تعداد بیشماری از بازیهای ترسناک مستقل، رویکردی مبتنی بر روایت دارند، اما بازیهای این لیست، عناوین شناختهشدهتری هستند.
Observer
یک ترس سایبرپانکی تمام عیار
- پلتفرمها: پلی استیشن ۴، پلی استیشن ۵، ایکس باکس وان، ایکس باکس سری ایکس و اس و PC
- تاریخ انتشار: ۱۰ نوامبر ۲۰۲۰
- سازنده: Bloober Team
Observer یک بازی ویدیویی در ژانر وحشت روانشناختی است که توسط استودیو Bloober Team ساخته و منتشر شده است. در این بازی، بازیکنان نقش دنیل لازارسکی، کارآگاهی که با نام Observer شناخته میشود را بر عهده میگیرند. او قادر است ذهن و خاطرات افراد را برای یافتن سرنخها هک کند. داستان بازی در یک آینده دیستوپیایی در شهر کراکوو جریان دارد، جایی که فناوری بهطور گستردهای با زندگی روزمره ترکیب شده است. بازی به کاوش در دنیای تاریک و سرد این شهر و برخورد با ترسهای ذهنی افراد میپردازد. ترسناک بودن یا نبودن بازیها و حتی کیفیت داستان این عناوین، یک چیز کاملا نسبی است که رتبهبندی آنها را دشوار میکند. بازی Observer در آیندهای دیستوپیایی با چاشنی سایبرپانک و در سال ۲۰۸۴ اتفاق میافتد. دنیل که برای تحقیقات خود به یک مجتمع آپارتمانی فرسوده فرستاده میشود، به یک توطئه وحشتناک و کابوس فراموشنشدنی کشیده میشود.
Observer در ساخت و ارائه ترس روانشناختی، یکی از بهترین بازیهای این سبک است. محیطهای ساختمانی آپارتمانها به شکل عجیبی ترسناک است، به خصوص زمانی که خاطرات قربانیان را هک میکنیم تا وارد سکانسهای به قتل رسیدن این افراد شویم. هیچ سیستم مبارزه به خصوصی در بازی وجود ندارد و Observer به آرامی ترس را از طریق داستانسرایی محیطی، موسیقی، تصاویر وحشتناک و جلوههای صوتی بینظیر، به مخاطب منتقل میکند. با این حال، کیفیت کلی بازی دور از ایده آل است. رویکرد آهسته و پیوسته آن برای القای حس ترس، برای همه مناسب نیست و برخی از بخشهای مخفیکاری بازی، تنش را به جای تقویت، از بین میبرند. میتوان Observer را به راحتی به عنوان یکی از بهترین بازیهای ترسناک سایبرپانکی معرفی کرد؛ اما سرعت پایین، مخفیکاری ضعیف و پیسینگ ناامیدکننده، باعت میشود که نتوانیم آن را در رتبههای بالاتری قرار دهیم.
The Evil Within
یک وجب تا رستگاری
- پلتفرمها: پلی استیشن ۳، پلی استیشن ۴، ایکس باکس ۳۶۰، ایکس باکس وان و PC
- تاریخ انتشار: ۱۴ اکتبر ۲۰۱۴
- سازنده: Tango Gameworks
The Evil Within یک بازی ویدیویی در ژانر وحشت بقا است که توسط استودیو Tango Gameworks ساخته و توسط Bethesda Softworks منتشر شده است. بازیکنان در نقش کارآگاه پلیسی به نام سباستین کاستیانوس، بازی میکنند که به تحقیق در مورد یک قتل عام مرموز پرداخته و ناگهان خود را در دنیایی پر از موجودات هولناک و ترسناک مییابد. بازی دارای گیمپلی چالشبرانگیز، المانهای ترس روانشناختی و محیطهای ترسناک است که به تجربهای پر از تنش و استرس میافزاید. The Evil Within به کارگردانی شینجی میکامی، خالق Resident Evil، به عنوان یک بازی به شدت مورد انتظار عرضه شد. با اینکه The Evil Within یکی از بهترین بازیهای ترسناک تاریخ در سبک بقا است، در بسیاری از صحنهها ناامیدکننده ظاهر میشود.
برخلاف بازیهای Resident Evil که به خاطر نقشههای تو در تو و هوشمندانه خود شناخته میشوند، The Evil Within جهانسازی و طراحی محیطی جالب و البته شلختهای داشت. گیمپلی The Evil Within بهعنوان یک بازی وحشت بقا، ترکیبی از اکشن، مخفیکاری و مدیریت منابع را به نمایش میگذارد. بازیکنان باید با موجودات خطرناک و دشمنان گوناگون مبارزه کنند و در عین حال، با محدودیتهای شدید گلوله و داروهای درمانی مواجه هستند. بازی دارای محیطهای پیچیده و مخوفی است که نیاز به کاوش و حل معماهای مختلف دارد. سیستمهای تلهگذاری و استفاده از محیط برای مقابله با دشمنان نیز نقش مهمی در استراتژیهای بازیکنان ایفا میکنند. به طور کلی، گیمپلی بازی تجربهای پر از تنش و تلاش را در برابر تهدیدهای مختلف ارائه میدهد. بازی شباهتهای زیادی با ساخته دیگر شینجی میکامی، یعنی Resident Evil 4 دارد.
کاستیانوس باید با روویک مرموز، آنتاگونیست اصلی بازی که واقعیت را دستکاری میکند و ذهن کسانی که به دام انداخته است را عذاب میدهد، مبارزه کند. بازی دارای اتمسفر عالی و طراحی هیولاهای باورنکردنی است و اکشن Resident Evil را به خوبی با ترس روانی Silent Hill ترکیب میکند. خود داستان بازی، پر از پیچ و خم است و در بسیاری از مواقع، عمیق و جذاب میشود. متاسفانه، چند مشکل کوچک جلوی موفقیت کامل این بازی را میگیرد. بازی مشکلات فنی نسبتا زیادی در زمان انتشار داشت و بسیاری از بازیکنان، سیستمهای کنترل بازی را دست و پا گیر میدانستند. داستان بازی اگرچه جاهطلبانه بود، اما به خاطر ارائه سورئال خود، بیش از حد گیجکننده و از همگسیخته بود. بدتر از همه اینها، تجربه ترسناک، در کل جریان بازی ثابت نبود و هرچه به پایان نزدیک میشدید، کمرنگتر میشد.
Dead Space
هیچکس در فضا صدای فریادهای شما را نخواهد شنید
- پلتفرمها: پلی استیشن ۳، پلی استیشن ۵، ایکس باکس ۳۶۰، ایکس باکس سری ایکس و اس و PC
- تاریخ انتشار: ۲۷ ژانویه ۲۰۲۳
- سازنده: EA Motive
Dead Space اساسا همان Alien است، اگر Xenomorph را با Necromorphs (که تقریبا زامبیهای فضایی جهش یافته هستند) جایگزین کنیم. با اینکه تمرکز بازی عمدتا روی گیمپلی ترسناک در سبک بقا بود، اما توانست داستان به شدت خوبی را روایت کند، چیزی که در نسخه بازسازی شده نیز به بهترین شکل ممکن، تکرار شد. Dead Space با ارائه گیمپلی سوم شخص در ژانر وحشت بقا، بازیکنان را در نقش آیزاک کلارک، یک مهندس فضاپیما قرار میدهد که باید در محیطهای تاریک و بسته کشتی فضایی USG Ishimura، با نکرومورفها و موجودات بیگانه وحشی، مبارزه کند. گیمپلی بازی شامل استفاده از سلاحهایی مثل پلاسمای کاتر برای قطع اعضای بدن دشمنان به منظور نابودی آنها است. بازیکنان باید با مدیریت منابع محدود مانند مهمات و بستههای سلامتی، تلاش کنند تا زنده بمانند. بازی همچنین از سیستمهای منحصربهفرد برای ارائه پازلهای محیطی و تجربیات جدید بهره میبرد و حس ترس و انزوا را با استفاده از طراحی صوتی و محیطی دقیق تقویت میکند.
بیشتر داستان بازی از طریق محیط آن و از طریق گزارشهای صوتی روایت میشود و حول محور یک سوال است: مارکر چیست و از کجا آمده است؟ کانسپت کلی بازی به اندازه کافی جالب بود که دو دنباله دیگر نیز از این بازی ساخته شود. نقطه ضعف اصلی و ناامیدی نسخه اول، خود آیزاک کلارک بود، کسی که در عین مرموز و جالب بودن، درک بازیکنان از محیط و داستان را محدود میکرد. دلیل اصلی این اتفاق، ساکت بودن آیزاک کلارک در کل جریان بازی بود که البته در نسخه بازسازی شده تغییر کرد. جدا از همه این موارد، بازی میتواند به شدت ترسناک باشد. توسعهدهندگان کار بسیار خوبی برای ساخت یک فضای کلاستروفوبیک انجام دادند و طراحی موجودات و مکان قرارگیری آنها، به معنای واقعی کلمه درست بود. جامپ اسکیرها بازی فقط چند بار اول ترسناک بودند و در ادامه، کمی تکراری شدند. در نهایت، مکانیکهای تکه تکه شدن دشمنان، معلق شدن و عدم استفاده از UI، بسیار جذاب و سرگرمکننده بود. بازی Dead Space در هنگام مقابله با دشمنان و تکه تکه کردن آنها، به شما احساس قدرت میدهد. به طور کلی، Dead Space یکی از بهترین بازیهای ترسناک سوم شخص است که میتوانید تجربه کنید. شخصیتپردازی ضعیف آیزاک کلارک و استفاده بیش از حد از جامپ اسکیرهای بیهوده، از جمله دلایلی است که نتوانستیم این عنوان را در رتبههای بهتر قرار دهیم.
Alan Wake
همه چشمها به فانوس دریایی دوخته شده است
- پلتفرمها: پلی استیشن ۴، پلی استیشن ۵، ایکس باکس ۳۶۰، ایکس باکس وان، ایکس باکس سری ایکس و اس و PC
- تاریخ انتشار: ۱۶ فوریه ۲۰۱۲
- سازنده: Remedy
نسخه اول Alan Wake را به Alan Wake 2 ترجیح دادیم، صرفا به این دلیل که نسخه اول، تاکید بیشتری بر حس ترس داشت. به علاوه، داستان هر دو بازی شباهتهای زیادی با هم دارند. هر دو بازی داستان شخصی به نام آلن ویک را روایت میکنند، نویسندهای محبوب و معروف که با همسرش به برایت فالز سفر میکند تا بتواند با ذهن باز، نوشته قبلی خود را تکمیل کند. به محض ورود به این منطقه، همسرش آلیس ناپدید میشود و آلن خود را در یک واقعیت کابوس وار مییابد که بر اساس نوشتههای او در رمان ترسناکش، پدید آمده است. همانطور که او در برایتفالز با عوامل تاریکی مبارزه میکند، باید سعی کند تا سلامت عقل و روانش را از دست ندهد. Alan Wake یکی از بهترین ساختههای استودیو توانمند Remedy Entertainment است. داستان آن، فوقالعاده و منحصربهفرد است و ساختار آن، احساس جدیدی را به گیمر منتقل میکند.
با اینکه بازی در خیلی از صحنههای خود به یک بازی اکشن تبدیل میشود، ترس روانی بازی به خوبی مدیریت میشود و برخی از بخشهای آن به خوبی گیمر را روی صندلی خود میخکوب میکند. متاسفانه، گیمپلی بازی به خوبی عمر نکرده است، به خصوص بعد از گذشت این همه سال از عرضه بازی. برای صدمه زدن به دشمنان، آلن باید ابتدا سپر تاریکی آنها را با استفاده از چراغ قوه خود از بین ببرد. با اینکه مکانیک ذکر شده، در ابتدا جذاب و نوآورانه به نظر میرسد، اما خیلی زود تکراری میشود. در نهایت، داستان بازی به شکل ناقصی تمام میشود و سازندگان جواب سوالات بازیکنان را در DLCهای پولی، پاسخ میدهند.
SOMA
تنگی نفس در اعماق زمین
- پلتفرمها: پلی استیشن ۴، ایکس باکس وان و PC
- تاریخ انتشار: ۱۵ سپتامبر ۲۰۱۵
- سازنده: Frictional Games
SOMA یک بازی ویدیویی در ژانر وحشت روانشناختی و علمیتخیلی است که توسط استودیو Frictional Games ساخته شده است. داستان بازی در یک پایگاه تحقیقاتی زیرآبی به نام PATHOS-II جریان دارد. بازی به جای تمرکز بر مبارزه، بیشتر روی کاوش و حل معماها تمرکز دارد و به بررسی موضوعات فلسفی و اخلاقی مانند هویت، آگاهی و مرزهای انسانیت میپردازد. گیمپلی بازی با اجتناب از دشمنان، تعامل با محیط و کشف سرنخها پیش میرود و به بازیکنان حس ترس و اضطراب ناشی از ناشناختهها را منتقل میکند. بازی SOMA داستان سایمون جارت را روایت میکند که با یک تصادف سهمگین، باعث مرگ دوست دخترش و آسیب مغزی خودش میشود. او پس از اسکن مغز، ۱۰۰ سال بعد با یک بدن روباتیک از خواب بیدار شد و خود را در یک مرکز تحقیقاتی زیر آب پیدا کرد.
گیمپلی بازی عمدتا روی حل معما و فرار از دست دشمنان تمرکز دارد، اما اصلیترین نقطه قوت آن، داستان است. در ابتدا، بازیکن فقط میخواهد بفهمد که سایمون چگونه به این مکان آمده است، اما بازی از محیط خود برای طرح سوالاتی در مورد معنا و مفهوم زنده بودن و آگاهی واقعی، استفاده میکند. این بازی بسیار فلسفیتر از بازیهای ترسناک معمولی است و بیشتر حس ترس آن، از محیط کلاستروفوبیک و موجوداتی است که در سالنهای مختلف، شما را تعقیب میکنند. این داستان عالی به قیمت فدا شدن گیمپلی بازی تمام میشود که میتواند به مرور زمان تکراری و محدود به نظر برسد. سرعت آهسته بازی نیز باعث میشود طرفداران بازیهای ترسناک اکشن نتوانند به خوبی با آن ارتباط برقرار کنند.
Until Dawn
ادای دین به اسلشرهای کلاسیک
- پلتفرمها: پلی استیشن ۴، پلی استیشن ۵ و PC
- تاریخ انتشار: ۲۰۲۴
- سازنده: Ballistic Moon
Until Dawn یک بازی ویدیویی در ژانر وحشت تعاملی و سینماتیک است که توسط Supermassive Games ساخته و توسط Sony Computer Entertainment منتشر شده است. بازی Until Dawn برای کسانی ساخته شده است که در حین تماشای یک فیلم کلاسیک اسلشر، فریاد میزنند: “آنجا نرو” یا “از هم جدا نشوید”. داستان بازی در یک کلبه کوهستانی دورافتاده آغاز میشود و گروهی متشکل از هشت دوست را نشان میدهد که توسط یک قاتل مرموز، تحت تعقیب قرار میگیرند. بازیکن وظیفه دارد تنها در چند ثانیه، تصمیم بگیرد که چه کسی زنده بماند و چه کسی بمیرد. این تصمیمات همچنین بر سیستم اثر پروانهای بازی تاثیر میگذارند. انتخابها و اقدامات شما میتوانند به طور قابل توجهی بر روایت کلی بازی تاثیر بگذارند و به پایانهای متعدد منجر شوند.
این روایت منشعب میتواند با دهها انتخاب و تصمیمات تقریبا بیپایان، پایانهای متعددی را به شما ارائه کند. این بازی به طرز درخشانی ترفندهای ترساندن کلاسیک را با تعامل بازیکن در هم میآمیزد و هیچ چیز عجیبی در آستین خود ندارد. روایت سریع و حذف برخی از سکانسهای بیهوده، میتوانست کمککننده باشد، اما Until Dawn یکی از آن بازیهای ترسناک داستان محور است که میتواند تا آخرین ثانیه نیز شما را درگیر نگه دارد.
Until Dawn در زمان عرضه با استقبال مثبت منتقدان و بازیکنان مواجه شد، بهویژه به خاطر داستان چند شاخه، جو ترسناک و سیستم انتخاب و پیامد خود، مورد تحسین قرار گرفت. این بازی بهخاطر بازآفرینی موفقیتآمیز حس فیلمهای ترسناک دهه ۸۰ و ۹۰ و همچنین استفاده از بازیگران مشهور از جمله رامی مالک و هایدن پنیتیر، به سرعت محبوب شد. از نظر فروش نیز عملکرد موفقی داشت و در هفته اول عرضهاش در بریتانیا، در رتبه دوم جدول فروش قرار گرفت و به فروش چند میلیون نسخهای دست یافت که نشاندهنده استقبال گرم بازیکنان و طرفداران ژانر وحشت از آن بود.
Resident Evil 7
جولان در ریشههای وحشت
- پلتفرمها: پلی استیشن ۴، پلی استیشن ۵، ایکس باکس وان، ایکس باکس سری ایکس و اس، گوگل استیدیا، نینتندو سوییچ و PC
- تاریخ انتشار: ۲۴ ژانویه ۲۰۱۷
- سازنده: Capcom
بر کسی پوشیده نیست که فرنچایز Resident Evil پس از تغییر رویه Resident Evil 4، راه خود را گم کرد. Resident Evil 7 بازگشتی عالی به فرم کلاسیک این فرنچایز بود، نسخهای که هم بر ترساندن بازیکنان تمرکز داشت و هم داستانی را روایت میکرد که جذاب و شنیدنی بود. ایتن وینترز پس از گذشت چندین سال، پیامی از همسر به ظاهر مرده خود دریافت میکند که از او درخواست کمک دارد. به محض رسیدن به مکان مدنظر، او توسط یک خانواده جهش یافته مورد حمله قرار میگیرد. زاویه دوربین اول شخص و گرافیک واقعگرایانه بازی، تجربهای عمیق و غوطهور را ایجاد میکند که با برخی از بهترین جامپ اسکرهای فرنچایز، پر شده است. داستان بازی از کلیشههای معروف سری رنج میبرد، اما خانواده بیکر تاثیر زیادی بر ذهن مخاطب میگذارد که ممکن است تا مدتها آن را از یاد نبرد.
حتی اگر کسی به خط داستانی فرعی سری Resident Evil اهمیتی ندهد، وقایع و اتفاقات عمارت بیکر حتما آنها را درگیر خود میکند. Resident Evil 7: Biohazard با بازگشت به ریشههای وحشت و بقای سری، ترکیبی از اکتشاف محیطهای مرموز، مدیریت منابع محدود مانند مهمات و دارو و حل معماهای پیچیده را به نمایش میگذارد. درگیری با دشمنان، بهویژه اعضای خانواده بیکر که از قابلیتها و تاکتیکهای مختلفی برخوردارند، لحظات پرتنش و ترسناکی را ایجاد میکند. بازی همچنین با ارائه محیطهای متنوع و استفاده از تکنولوژی واقعیت مجازی (VR) برای تجربهای عمیقتر، حس ترس و اضطراب را در بازیکنان به اوج میرساند.
Silent Hill 2
گناه، توبه، مجازات
- پلتفرمها: پلی استیشن ۲، پلی استیشن ۳، ایکس باکس، ایکس باکس ۳۶۰ و PC
- تاریخ انتشار: ۲۴ سپتامبر ۲۰۰۱
- سازنده: Konami
در سال ۲۰۰۱، بازیهای ترسناک داستان محور حتی کمیابتر از امروز بودند. با اینکه بسیاری از جنبههای گیمپلی Silent Hill 2 قدیمی شدهاند، اما این بازی همچنان از نظر بسیاری از بازیکنان، به عنوان بهترین بازی ترسناک تاریخ شناخته میشود. این ادعا تا حد زیادی به داستانسرایی چشمگیر آن برمیگردد. داستان بازی وقایع زندگی جیمز ساندرلند را دنبال میکند که پس از دریافت نامهای از همسر مرده خود، به شهر سایلنت هیل میرود. این بازی که سرشار از نمادگرایی است، از صحنههای ترسناک خود برای بررسی موضوعات غم و اندوه، گناه و رستگاری (اگر بازیکن خوش شانس باشد) استفاده میکند. با وجود محدودیتهای فنی و سختافزاری در آن زمان، Silent Hill یک محیط ترسناک را به مخاطب ارائه میکند، چیزی که با موسیقی متن ترسناک آکیرا یامائوکا و طراحیهای موجودات وحشتناک، تقویت میشود.
گیلاس روی کیک، پایانهای متعدد Silent Hill 2 است و با اعمال و وضعیت روانی بازیکن مشخص میشود که از تاریک و ناراحتکننده تا عجیب و غریب، متغیر است. Silent Hill 2 همه چیز دارد؛ گیمپلی خوب، ترس روانی و داستانی عالی که کاملا به انتظارات طرفداران پاسخ میدهد. بازی Silent Hill 2 با استفاده از عناصر روانشناختی و جوی مهآلود و دلگیر، به کاوش در اعماق ذهن آشفته جیمز و بررسی احساسات گناه، ترس و پشیمانی میپردازد. حضور موجودات و هیولاهای تجسمیافته از دردها و مشکلات روانی جیمز و همچنین برخورد با شخصیتهای مبهم و غیرقابل اعتماد، بازیکنان را در یک تجربه تاریک غرق میکند. این عوامل باعث میشود تا بازی احساس ترس و اضطراب عمیقی را به بازیکن منتقل کند.
کلام آخر
در نهایت، بازیهای ترسناک داستانمحور که در این مقاله بررسی شدند، هر یک به نوبه خود سهمی بسزا در تکمیل و ارتقاء تجربه ترس و وحشت در دنیای بازیهای ویدیویی داشتهاند. از Observer با ارائه ترس روانشناختی در دنیای سایبرپانکی، تا Silent Hill 2 که با عمق روانی و داستانی پیچیدهاش، تاثیر عمیقی بر ژانر وحشت گذاشت، این بازیها به خوبی توانستهاند مرزهای ترس و داستانسرایی را به چالش بکشند. The Evil Within و Dead Space نیز با ارائه تجربهای هیجانانگیز و پرتنش، یادآور تاثیرات نوآورانه در این ژانر هستند. SOMA با بررسی موضوعات فلسفی و Until Dawn با سیستم انتخابهای تعاملی، به شکلی منحصربهفرد بر عمق و تنوع این ژانر افزودهاند. در مجموع، این عناوین نه تنها با ترسهای بصری و روانی خود بازیکنان را به چالش میکشند، بلکه با داستانهای جذاب و پیچیده، تجربهای ماندگار و تاثیرگذار را خلق میکنند.
منبع: Gamerant
- چه تفاوتی بین بازیهای ترسناک داستانمحور و بازیهای ترسناک دیگر وجود دارد؟
بازیهای ترسناک داستانمحور تمرکز بیشتری روی روایت داستان و توسعه شخصیتها دارند، تا صرفا ترساندن بازیکنان از طریق جامپ اسکیر و محیطهای ترسناک. این بازیها به طور معمول دارای داستانهای پیچیده، شخصیتهای عمیق و تمهای روانشناختی هستند که باعث میشود تجربه ترسناک، به شکلی چندبعدی و غنیتر ارائه شود. در حالی که سایر بازیهای ترسناک ممکن است بیشتر روی عناصر مکانیکی و بصری تمرکز کنند، بازیهای داستانمحور میکوشند تا ترس را از طریق روایت و موضوعات روانشناختی به تصویر بکشند.
- چرا برخی بازیهای ترسناک داستانمحور با وجود داشتن داستان خوب، در گیمپلی و تجربه بازیکن مشکلاتی دارند؟
حتی اگر داستان یک بازی ترسناک قوی و جذاب باشد، ممکن است مشکلاتی در گیمپلی و طراحی بازی وجود داشته باشد که تجربه کلی را تحت تاثیر قرار دهد. مشکلاتی مانند سرعت پایین بازی، سیستمهای مخفیکاری ضعیف یا مکانیکهای تکراری میتوانند موجب کاهش تنش و جذابیت بازی شوند. به عنوان مثال، SOMA با وجود داشتن داستان فلسفی و عمیق، ممکن است به دلیل گیمپلی کند و تکراری، تجربه جالبی برای برخی از بازیکنان نباشد. این نشان میدهد که توازن میان داستان و گیمپلی برای موفقیت کلی بازیهای ترسناک، اهمیت زیادی دارد.
- چگونه انتخابهای بازیکن در بازیهای ترسناک داستانمحور میتواند بر تجربه بازی تاثیر بگذارد؟
در بازیهای ترسناک داستانمحور که دارای سیستم انتخاب و پیامد هستند، تصمیمات بازیکن میتواند به طور قابل توجهی بر روند داستان و پایان بازی تاثیر بگذارد. این انتخابها ممکن است منجر به پایانهای مختلف، تغییرات در روابط بین شخصیتها و حتی تغییر در پیشرفت داستان شوند. برای مثال، در بازی Until Dawn، انتخابهای سریع بازیکنان میتواند بر سرنوشت شخصیتها و نوع پایانبندی بازی تاثیر بگذارد، به همین دلیل تجربه بازی میتواند برای هر فرد متفاوت باشد. این ویژگیها به بازیهای داستانمحور عمق بیشتری میبخشند و باعث میشوند تا هر تجربه منحصربهفرد باشد.
خاطرات گیمرهای دهه هفتاد و هشتاد | میزگیم نوستالژی با گلخان و شایان
نظرات