پاسخ کارگردان داستان اسباببازی ۵ به نگرانیها: سهگانه اندی سر جایش است
در پایان داستان اسباببازی ۳ (Toy Story 3)، شاهد یکی از احساسیترین لحظات تاریخ انیمیشن بودیم؛ جایی که اندی پیش از رفتن به دانشگاه، با چشمانی اشکبار از اسباببازیهای محبوبش خداحافظی کرد و آنها را به بانی (Bonnie) سپرد. این سکانس، پایانی بینقص برای یک سهگانه سینمایی شاهکار محسوب میشد. وودی، باز لایتیر و سایر اعضای گروه، آخرین تجربه بازی با اندی را پشت سر گذاشتند و فصلی تازه را با کودکی جدید آغاز کردند که قرار بود آنها را صمیمانه دوست داشته باشد.
برای نسل هزاره که با سری داستان اسباببازی بزرگ شده بودند، هیچ راهی بهتر از این برای وداع با این فرنچایز نمادین وجود نداشت. البته با توجه به اینکه قسمت سوم بیش از ۱ میلیارد دلار در سراسر جهان فروش داشت، پیکسار (Pixar) پس از خلق آن پایانبندی تکاندهنده برای قصه اندی، نه یکبار بلکه دو بار دیگر به سراغ این دنیای محبوب بازگشته است. برخی از طرفداران سرسخت معتقدند که پیکسار در حال تخریب چیزی است که این سهگانه را تا این حد خاص کرده بود؛ اما اندرو استنتون (Andrew Stanton)، کارگردان داستان اسباببازی ۵، چنین دیدگاهی ندارد و نظرش کاملاً متفاوت است.
دیدگاه کارگردان درباره بزرگترین نگرانی طرفداران
استنتون در گفتگویی اختصاصی با مجله امپایر (Empire) که بخشی از پیشنمایش سال ۱۴۰۵ (۲۰۲۶) این رسانه است، افکار خود را درباره مهمترین انتقادی که همواره گریبانگیر فرنچایز داستان اسباببازی بوده، بیان کرد.
او در این باره گفت: «خب، شماره ۳ پایانِ… سالهای اندی بود. هیچکس سهگانهاش را از دست نداده و چیزی از آنها دزدیده نشده است. طرفداران میتوانند همان سهگانه را داشته باشند و اگر نخواهند، هرگز فیلم دیگری تماشا نکنند. اما من همیشه عاشق این بودم که چطور این دنیا به ما اجازه میدهد زمان و تغییر را در آغوش بگیریم. هیچ قولی وجود ندارد که همهچیز مثل حشرهای حبس شده در کهربا، تا ابد ثابت و بدون تغییر باقی بماند.»
داستان اسباببازی همگام با زمانه تغییر میکند
نکته طعنهآمیز ماجرا اینجاست که طرفداران داستان اسباببازی در حالی نسبت به قسمت پنجم ابراز نگرانی میکنند که بحثهای مشابهی پیش از اکران داستان اسباببازی ۴ در سال ۱۳۹۸ (۲۰۱۹) و حتی برای مدتی پیرامون قسمت سوم نیز وجود داشت. این ترس که پیکسار با افزودن فصلی دیگر به داستان وودی، آن پایانبندی رویایی را خراب کند کاملاً قابل درک بود؛ اما در عمل دیدیم که قسمت چهارم درست به اندازه نسخه قبلی خود موفق و تأثیرگذار ظاهر شد.
آن فیلم نه تنها در گیشه ۱ میلیارد دلار فروخت و جایزه اسکار بهترین انیمیشن بلند را از آن خود کرد، بلکه روایتی پخته و احساسی درباره دشواریهای سازگاری با تغییر ارائه داد و به اثری ارزشمند در این مجموعه تبدیل شد. از یک زاویه دیگر، اگر وودی بدون هیچ چالشی به زندگی در اتاق بانی عادت میکرد، کمی عجیب و غیرواقعی به نظر میرسید. در عوض، او راهی سفری شد تا مسیر منحصربهفرد خود را در زندگی پیدا کند؛ دقیقاً شبیه به دانشجویانی که وقتی برای تحصیل از خانه دور میشوند، شناخت عمیقتری از خود پیدا میکنند.
داستان اسباببازی ۵ نیز این پتانسیل را دارد که یک قسمت سرگرمکننده و متفکرانه دیگر باشد که در آن پیکسار به سبک خاص خود، تفسیری هوشمندانه از دنیای در حال تحول ارائه میدهد. همانطور که در اولین تیزر این فیلم مشاهده شد، ایده اصلی داستان، تقابل اسباببازیهای سنتی بانی با تکنولوژی است. تبلتی به نام لیلیپد (Lilypad) رهبری دسته جدیدی از اسباببازیها را بر عهده دارد که بازتابی از علاقه کودکان امروز به صفحات نمایش و فضای دیجیتال است.
البته طبق سنت همیشگی پیکسار، باید منتظر ظرافتهای بسیاری در نحوه به تصویر کشیدن تکنولوژی در قسمت پنجم باشیم. استنتون اشاره کرد که تیم سازنده نمیخواست تکنولوژی را صرفاً به عنوان یک «شخصیت شرور تکبعدی» نشان دهد. تکنولوژی تأثیر بهسزایی بر زندگی همه ما داشته است و هیجانانگیز است که ببینیم پیکسار از چه زاویه جذابی به این موضوع میپردازد.
کیفیت قربانی کمیت نمیشود
در عصری که کمپانیها فرنچایزهای محبوب را تا آخرین قطره میدوشند (کافی است به هجوم سریالهای مارول و جنگ ستارگان در دیزنی پلاس نگاه کنید)، نباید نگرانی طرفداران را نادیده گرفت. ترسهایی که مردم درباره داستان اسباببازی ۵ و تأثیر احتمالی آن بر کل مجموعه دارند، ریشه در تجربههای ناخوشایند قبلی در سینما دارد. با این حال، ارزشش را دارد که به خاطر بسپاریم پیکسار هرگز در ساخت فیلمهای داستان اسباببازی عجله نکرده است.
میان قسمت سوم و چهارم، نُه سال فاصله بود و حالا قسمت پنجم قرار است هفت سال پس از سلف خود از راه برسد. این سطح از شکیبایی نشان میدهد که پیکسار زمان کافی صرف میکند و تنها زمانی چراغ سبز تولید را میدهد که احساس کند داستان به اندازه کافی قدرتمند است. دو فیلم قبلی هر کدام ۱ میلیارد دلار فروش داشتند؛ بسیار آسان بود که برای کسب درآمد سریع، دنباله دیگری را با عجله روانه بازار کنند، اما استنتون و همکارانش علاقهای به پروژههای صرفاً تجاری و بیکیفیت ندارند.
گرچه فرنچایز داستان اسباببازی به رشد خود در مسیرهای تازه ادامه میدهد، اما استدلال استنتون درباره سهگانه اصلی همچنان پابرجاست. آن سه فیلم در کنار هم، داستانی عالی با آغاز، میانه و پایان مشخص را روایت میکنند؛ بنابراین اگر طرفداران بخواهند، میتوانند انتخاب کنند که دنبال کردن این سری را در همان نقطه متوقف کنند و همچنان از یک قوس داستانی کامل لذت ببرند.
با این حال، بر اساس واکنشهای مثبت به قسمت چهارم و اشتیاق موجود برای قسمت پنجم، مردم همچنان بسیار علاقهمند به تماشای ماجراجوییهای بیشتر با وودی و باز هستند. درست همانطور که پیکسار قصد دارد به ساخت دنبالههای پشت و رو (Inside Out) ادامه دهد تا مراحل مختلف رشد انسان را کاوش کند، ممکن است دنبالههای بیشتری از داستان اسباببازی نیز ساخته شود تا نوری بر چگونگی تغییر دنیا و تأثیر آن بر زندگی ما بتاباند.
نظر شما چیست؟ دیدگاه خود را در بخش نظرات بنویسید و به بحث بپیوندید.
منبع: comicbook
بررسی بازی Anno 117؛ بهترین بازی ده سال اخیر یوبیسافت
نظرات