
سفر به دنیای هری پاتر: مدرسه ایلورمورنی، نسخه آمریکایی هاگوارتز
هاگوارتز اسم مدرسه جادویی بریتانیا است و مردم اهل آن منطقه، برای یاد گرفتن جادو به هاگوارتز میروند. اما در آمریکا نیز مکان مشابهی به اسم مدرسه جادوگری و افسونگری ایلورمورنی (Ilvermorny School of Witchcraft and Wizardry) وجود دارد که جادوگران اهل آمریکای شمالی، برای یاد گرفتن جادو باید راه آن را در پیش بگیرند.
«مدرسه جادوگری و افسونگری ایلورمورنی در قرن هفدهم میلادی تاسیس شد. این مدرسه در بالاترین نقطه کوه گریلاک واقع شده، جایی که با استفاده از چندین جادوی قدرتمند از نگاه غیر جادوگرها پنهان گردیده که برخی مواقع به شکل چندین ابر مهآلود در میآید.» متنی که خواندید توصیف رسمی مدرسه Ilvermorny در دنیای جادوگری جی. کی. رولینگ است. این مدرسه جادوگری در کوه گریلاک واقع در ایالت ماساچوست قرار گرفته و حکم هاگوارتز آمریکایی را دارد. افرادی که استعداد و پتانسیل استفاده از جادو را داشته باشند، میتوانند از نقطه نقطه آمریکای شمالی به این مدرسه مراجعه کنند.
مدرسه جادوگری ایلورمورنی در سال ۱۶۲۷ میلادی تاسیس شد. این در حالی است که مدرسه هاگوارتز ۶۳۷ زودتر و در سال ۹۹۰ میلادی تاسیس گردید. البته این مدرسه از ابتدا شکوه و جلال زمان حال را نداشت. در آن سالهای ابتدایی، Ilvermorny صرفا یک ساختمان کوچک بود که تنها دو معلم و دو دانش آموز در آن حضور داشتند. این ساختمان توسط یک مهاجر ایرلندی به اسم ایزولت سایر و همسر ماگلش با اسم جیمز استوارد ساخته شد.
اما چه اتفاقی افتاده که این ساختمان کوچک به یک مدرسه جادوگری بزرگ تغییر شکل داد؟ گفته میشود دو فرزند زوج مذکور با اسمهای چادویک و وبستر دوست داشتند یک روز به بریتانیا بروند و با حضور در هاگوارتز، به یادگیری جادو بپردازند. ایزولت سایر هم که دوست نداشت به بریتانیا و اسکاتلند بازگردد، تصمیم گرفت در کوه گریلاک مدرسه جادوگری خود را داشته باشد و در خانهاش، جادو را به فرزندانش بیاموزد. بدین ترتیب این خانواده چهار نفره به اولین اعضای مدرسه ایلورمورنی تبدیل شدند و به تدریج آن را گسترش دادند.
نکته جالب این است که هر یک از اشخاص مذکور، گروه خاص خود را به وجود آوردند که در واقع معادل گروههای چهارگانه هاگوارتز است. چادویک اسم گروهش را تاندربرد گذاشت، وبستر گروه وامپوس را به وجود آورد، ایزولت هورند سرپنت را تاسیس کرد و جیمز هم اسم گروهش را پوکوواجی گذاشت. با مرور زمان افراد جدیدی به این ساختمان سنگی آمدند تا با هدف یاد گرفتن جادو، در آنجا تحصیل کنند. ایزولت و جیمز هم نه تنها توانستند برای فرزندان خود چوبدستی جادویی تهیه کنند، بلکه این کار را برای دانشآموزهای جدید الورود هم انجام دادند.
جالب است بدانید که اولین دانشآموزهای جدیدی که به ایلورمورنی پا گذاشتند، سرخ پوستهای بومی آمریکا بودند. این افراد در ازای یاد گرفتن جادو با استفاده از چوبدستیهای جادویی، جادوهای سنتی خود را با صاحبهای مدرسه به اشتراک گذاشتند. همین موضوع باعث شد که جادوهای ساکنین بومی آمریکا به عضوی جدانشدنی از درسهای مدرسه جادویی Ilvermorny تبدیل شود. با گذر چندین وقت و در سال ۱۶۳۴، تعداد دانشآموزهای این مدرسه آنقدری زیاد شد که به گروههای مختلف تقسیم شوند و مثل گروههای چهارگانه هاگوارتز، با هم به رقابت بپردازند.
ایلورمورنی در ابتدا یک خانه سنگی کوچک بود، اما به تدریج به یک قلعه بزرگ گرانیتی تبدیل شد
برای مدتی، مدرسه فقط به عنوان یک مدرسهی روزانه فعالیت میکرد و تنها کسانی که در آن زندگی میکردند، جیمز، ایزلت و خانوادهشان بودند. خبر تأسیس این مدرسهی جدید به اروپا رسید و در نهایت، عمهی شرور ایزُلت به نام گورملِیث گانت (Gormlaith Gaunt) محل زندگی برادرزادهاش را پیدا کرد. او به سمت مدرسه رفت و از راه دور نفرینی روی جیمز و ایزُلت انداخت تا آنها را به خواب عمیقی فرو ببرد، با این امید که بتواند آنها را بکشد و دوقلوهای تازه متولدشدهشان را برباید (این دو به تازگی صاحب بچه شده بودند). اما چیزی که او نمیدانست، این بود که چادویک و وبستر، دو پسر خواندهی ایزُلت، هم در آنجا بودند. وقتی گورملیث با استفاده از زبان مارها (پارسلتانگ)، چوبدستی ایزُلت را غیرفعال کرد، چوبدستیهای چادویک و وبستر (که مغزشان از شاخ مار شاخدار ساخته شده بود)، خطر را احساس کردند و به آنها هشدار دادند.
در این شرایط چادویک رفت تا جلوی پیرزن را بگیرد و وبستر هم به سمت والدینش رفت تا آنها را هوشیار کند. پس از مدتی وبستر وارد دوئل شد و در همین حین، جیغِ نوزادهای دوقلو باعث شد جیمز و ایزُلت از خواب جادویی بیدار شوند. جیمز به سمت نوزادها رفت تا از آنها محافظت کند و ایزُلت تلاش کرد وارد نبرد شود، اما چوبدستیاش قبلاً از کار افتاده بود و هیچ کاری نمیتوانست انجام دهد. در جریان نبرد، کل خانواده تا داخل اتاقخواب عقبنشینی کردند. ایزُلت در آن لحظهی ناامیدی، پدر فوتشدهاش ویلیام را صدا زد و درخواست کمک کرد. اما به جای پدرش، دوست قدیمیاش ویلیام، که یک پوکووجی بود، به ندای او پاسخ داد. ویلیام با یک تیر زهرآلود، گورملیث را کشت و از آن روز به بعد، ویلیام و خانوادهاش مسئول نگهبانی و نگهداری از مدرسهی ایلورمورنی شدند.
پس از این اتفاقات مدرسه ایلورمورنی به تدریج بزرگ و بزرگتر شد و از یک خانه سنگی کوچک، شکل یک قلعه بزرگ گرانیتی را پیدا کرد. نظر شما در این باره چیست؟ دیدگاههای خود را با تیم بازار و سایر کاربران به اشتراک بگذارید.
منبع: Harrypotter.fandom
عجیبترین یوتیوبرهای ایرانی! میزگیم با لیل شایان و ویبهد @WeebHead
سلام و ممنون
ما که به هر حال نه میتونیم بریم هاگوارتز نه ایلورمورنی
لذت بردم
این فیلم سینماییه؟من نفهمیدم
نه عزیز این فیلم سینمایی نیست
نوشته های بعدی رولینگ هست که اگر اشتباه نکنم این نوشته مال سایت پاترمور هست که برای گسترش دنیایی جادویی هری پاتر داشت و قبل از جانواران شگفت انگیز و … نوشته شده
البته رولینگ کتابش یا همون هری پاتر کاملا با برنامه فراماسون ها نوشته شد و هاگوارتز نماد انگلستان و فراماسونری هسا این مدرسه هم که اسمش را ایلومورنی گذاشته نماد ایلومناتی آمریکایی هست
در مورد این فیلم راستش اصلا به هری پات ربط داشت ؟
هاگوارتز رو به ایلور مورنی ترجیه میدم