سفر به دنیای باب اسفنجی: شل سیتی، قبرستان موجودات دریایی
شل سیتی که یکی از ترسناکترین مکانهای دنیای باب اسفنجی محسوب میشود، برخلاف آنچه که به نظر میرسد یک شهر نیست. این مکان که با نام کامل Shell City: Marine Gifts and Sundries شناخته میشود، یک مغازه سوغاتی فروشی است که برای موجودات دریایی مثل یک گورستان میماند؛ چرا که هیچکس از آن زنده بر نمیگردد.
هنگامی که اسم Shell City را بشنوید، احتمالا حس میکنید میخواهیم در مورد یکی از شهرهای بزرگ دنیای باب اسفنجی شلوار مکعبی صحبت کنیم. اما اصل قضیه این شکلی نیست. شل سیتی که در واقع Shell City: Marine Gifts and Sundries نام دارد، یک مغازه هدیه و سوغاتی فروشی به شمار میرود. البته شل سیتی برای ما انسانها یک مغازه معمولی به نظر میرسد، ولی موجودات دریایی و آبزیها با چشم وحشت به آن نگاه میکنند. شایعاتی در اعماق اقیانوس وجود دارد که اظهار میکند هیچکس نمیتواند به Shell City برود و زنده برگردد.
شل سیتی اولین دفعه در فیلم سینمایی باب اسفنجی که در سال ۲۰۰۴ به اکران رسید، معرفی شد. این مغازه که به قولی یک فروشگاه هدیه است، به فروش غذاهای دریایی خشکشده و سوغاتیهایی میپردازد تا انسانها آنها را به خانه ببرند. صاحب این مغازه سایکلاپس (Cyclops) نام دارد؛ یک انسان واقعی که در تمام طول داستان یک لباس غواصی قدیمی به تن میکند و چهره مشخصی ندارد. سایکلاپس آنتاگونیست فیلم SpongeBob SquarePants به شمار میرود و به همین خاطر برای شخصیتهای قصه حسابی ترسناک و مرگبار به نظر میرسد.
اما چه شد که داستان باب اسفنجی و پاتریک را به مغازه شل سیتی فرستاد؟ پلانکتون که مانند همیشه دردسر درست میکند، تاج شاه نپتون را میدزدد و آن را در این مغازه به فروش میرساند. از آنجایی که هیچ یک از موجودات دریایی زنده از شل سیتی باز نمیگردد، پلانکتون آنجا را انتخاب کرد تا نقشه خویش را به خوبی پیش ببرد. این مغازه در شهر نامعلومی واقع شده و ما از مکان دقیق آن خبر نداریم. اما طبق اطلاعات موجود در فیلم، بین شهر بیکینی باتم و مغازه Shell City حدود پنج روز راه است.
مغازه Shell City: Marine Gifts and Sundries از بیرون یک کلبه چوبی و معمولی به نظر میرسد و ویژگی ترسناکی ندارد. اما هنگامی که داستان محیط داخلی آن را از دید باب اسفنجی به ما نشان میدهد، همه چیز متفاوت به نظر میرسد. درون شل سیتی موجودات دریایی خشک شده و مرده زیادی وجود دارد که برای فروش به انسانها در معرض فروش قرار گرفتهاند. علاوه بر این، یک میز چوبی هم درون آن به چشم میخورد که یک لامپ قوی روی آن گذاشته شده است. سایکلاپس از این لامپ برای خشک کردن و کشتن آبزیها استفاده میکند و از آن به عنوان یک گیوتین یا دار اعدام بهره میگیرد.
باب اسفنجی و پاتریک که برای پس گرفتن تاج شاه نپتون به شل سیتی رفتهاند، گیر سایکلاپس میافتند و دردسر بزرگی گریبان آنها را میگیرد. سایکلاپس این دو نفر را روی میز کشنده خود قرار میدهد و لامپ مذکور را روشن میکند؛ به گونهای که باب و پاتریک در معرض مرگ قرار میگیرند. درست در زمانی که این دو نفسهای آخر را میکشند، اشکهای سرازیر شده از چشمشان آنها را نجات میدهد تا خطر مرگ را دفع کنند. باب و پاتریک در ادامه سایر موجودات دریایی موجود در شل سیتی را هم آزاد میکنند و با کمک یکدیگر به سمت سایکلاپس یورش میبرند. در نهایت همه چیز به خوبی و خوش تمام میشود و دو دوست جدانشدنی، با پس گرفتن تاج شاه نپتون مسیر بازگشت به خانه را در پیش میگیرند.
نظر شما در این باره چیست؟ دیدگاههای خود را با تیم بازار و سایر کاربران به اشتراک بگذارید.
منبع: Spongebob.fandom
سام صابری و فیفا در دل کویر – قسمت سوم
نظرات