هفت سوال بی پاسخ از انیمه اتک آن تایتان که هنوز طرفداران بر سر آن بحث دارند
انیمه Attack on Titan با پایان خود واقعاً موفق شد مخاطبان خود را شگفت زده کند. اما هنوز مواردی هستند که ما نسبت به آن در ابهام قرار داریم. یک سری سوال بی پاسخ از انیمه اتک آن تایتان که حتی بعد از اتمام انتشار مانگا و پخش کامل انیمه، طرفداران هنوز برای پیدا کردن پاسخ این سوالات، انیمه را دوباره دیده، صحنه به صحنه آن را واکاوی کرده و گفتمان و دیالوگ بین هر شخصیت را زیر ذره بین میبرند و ساعتها به صورت آنلاین با یکدیگر بحث میکنند تا در یک مورد به تفاهم برسند. از سرنوشت شخصیتها گرفته تا فلسفه و ریشه قدرتهای تایتانها و نفرینشان، Attack on Titan مجموعهای از انواع اسرار و رمز و رموز داستانی است که با وجود رفع بسیاری از آنها تا انتهای داستان، هنوز تعدادی از سوالات به وجود آمده از آن بی جواب ماندهاند.
اگر شما تا حد خوبی میان حلقه طرفداران مجموعه Attack on Titan حضور داشته باشید باید تا به حال تعداد زیادی از تاپیکهای سایت Reddit را پیرامون این انیمه دیده باشید که به منظور کشف اسرار سری قصد در خلق تئوریهای مختلف دارند. با وجود این که Attack on Titan شامل لحظات مختلفی است که به لحاظ پاسخ دهی به سوالات داستانی همه طرفداران را به یک اتفاق نظر رسانده، موارد مختلفی نیز بودهاند که پاسخ آنها تا حد زیادی مبهم بوده و طرفداران را کامل دو دسته کرده است و این اختلاف نظر حتی تا یک دهه نیز به قوت خود باقی مانده. با مجله بازار همراه باشید تا نگاهی بر هفت سوال بی پاسخ از انیمه اتک آن تایتان داشته باشیم. لازم به ذکر نیست ولی متن زیر به صورت کامل با علم بر این که داستان Attack on Titan را میدانید نوشته شده و از خطر اسپویل از تمامی بخشهای این مجموعه وجود دارد.
۷. درنهایت چه کسی همدم میکاسا میشود؟
زندگی عاشقانه میکاسا هنوز نیز یکی از بحثهای بزرگ بین طرفداران Attack on Titan به حساب میآید و برای خیلی از ما، این که درنهایت چه کسی همدم او میشود یکی از هفت سوال بی پاسخ از انیمه اتک آن تایتان به شمار میرود. در قسمت نهایی ما او را در حالی میبینیم که به قبر ارن سر میزند و بر گردن خود همان شال قرمزی را انداخته که زمان بچگی با خود داشت. شالی که به نوعی نماد پیوند عاطفی بین این دو فرد به حساب میرود. در مونتاژ تیتراژ انتهایی اما ما میبینیم میکاسا برای چندین ماه، فصل و سال کاملاً غیبش زده و به نظر میآید او تصمیم گرفته تا فارغ از تمامی دردها و رنجهایی که طی این سالها تحمل کرده زندگی جدیدی برای خود دست و پا کند. او در نهایت با یک مرد و فرزندش به صورت کوتاه ظاهر شده، مرد و فرزندی که هویتشان به صورت عامدانه مبهم مانده و در نتیجه آن یکی از مورد بحث ترین رمز و رازهای سری شکل میگیرد.
بسیاری از طرفداران معتقداند که مردی که در انتها کنار میکاسا ظاهر میشود کسی جز ژان (Jean) نیست. بیشتر منطق این افراد برآمده از شباهت سیلوئت موی این مرد ناشناس با ژان است و این که ژان همیشه احساسات عاطفی عمیقی در مورد میکاسا حتی از زمان کمپ تمرینات نظامی داشت. البته عدهای نیز معتقداند میکاسا هیچ وقت نتوانسته و نخواسته ارن را از دل خود بیرون کند و انیمه حتی برای این که بیشتر اسرار این قضیه را پررنگتر کند، در لحظه تدفین میکاسا، او را به حلقهای به دست نشان میدهند که خیلی کمکی به حل این قضیه نکرده و فقط آن را پیچیدهتر میکند. با این که نامشخص است آیا میکاسا واقعاً در ادامه زندگی خود عشق دیگری پیدا کرده یا خیر، حداقل این مورد را میتوان با اطمینان گفت که محبت، علاقه و احساسات او نسبت به ارن حتی تا آخرین لحظه نیز از قلب او پاک نشد.
۶. سروم تایتان دقیقاً چگونه عمل میکند؟
سروم تایتان یکی دیگر از هفت سوال بی پاسخ از انیمه اتک آن تایتان برای بسیاری از طرفداران آن از قبیل خود من، به حساب میآید. داستان این گونه مطرح میکند که سروم تایتان حاوی مایعات نخاعی هر تایتان است که در صورت تزریق باعث تبدیل شدن مطیعان یمیر به تایتان های خالص میشود. با این وجود هیچ گاه جنبه علمی و تکنولوژیهای استفاده شده در این سروم مورد توجه نویسنده داستان نبوده و توضیحی در این بابت ارائه نشده. به طور مثال، اگر دقت کنیم میبینیم که برخی از سرومها شامل ذرات متفاوتی هستند که در نتیجه آن تایتان به وجود آمده در اثر تزریق، قابلیتهای متفاوتتری نسبت به دیگران از خود نشان میدهند. با این حال نه انیمه و نه مانگا، هیچ گاه به درستی، فرق بین این سرومها و این که چطور مارلی موفق به کنترل روند تزریق آنها شده را به مخاطب خود توضیخ نمیدهد که در نتیجه آن طرفداران کلی موضوع برای بحث کردن دارند.
یکی دیگر از جزئیات جالب پیرامون این موضوع آن است که ما میدانیم بلعیدن مواد داخل این سروم نیز در حقیقت جواب داده و اثر خود را میگذارد. مثال روشنی که برای آن میتوان زد، زمانی است که ارن با گاز زدن و بلعیدن سروم «زره» موفق میشود تا قابلیت استحکام اعضای خود را به دست بیاورد. در عوض نیز هنگامی که راد ریس (Rod Reiss) تلاش میکند تا با بلعیدن سرومی که متعلق به قویترین تایتان تاریخ است خود را تقویت کند، نتیجه کار مطابق میل او پیش نرفته و تبدیل او کاملاً از کنترل خارج شده و او به هیولایی کریه غیر انسانی تبدیل میشود. اما بعد از این سوال پیش میآید که چرا ارن در اثر بلعیدن مستقیم مایع نخاعی تایتانها به این مشکل برنخورد و تقویت و تبدیلش بدون مشکل رخ داد؟ آیا این موضوع که او هنگام بلعیدن مایع نخاعی، خود در حالت تایتان بود به او این اجازه را داد تا اثرسوء بلعیدن این مایع رفع شود؟ اینها و دیگر سوالات دیگر پیرامون این سرم اسرارآمیز گویا قرار نیست هیچ گاه جواب قطعی دریافت کنند.
۵. چرا راینر و برتولد به سراغ زیرزمین خانه ارن نرفتند؟
با وجود این که راینر و برتولد از وجود اطلاعات مهمی که در زیرزمین خانه ارن دفن شده بود مطلع بودند، هیچ گاه تلاشی برای بررسی این موضوع در تمام سالهایی که سرباز نفوذی بودند نکردند و این عدم تلاش آنها یکی دیگر از چندین سوال بی پاسخ از انیمه اتک آن تایتان است. بسیاری از طرفداران معتقد هستند علت این امر این بوده که تمرکز برتولد و راینر کاملاً روی پیدا کردن مشخصات تایتان بنیانگذار و دستگیری وی بوده است و به همین دلیل اولویت اطلاعات موجود در زیرزمین برای آنها آن چنان بالا نبوده. عده دیگری نیز باور دارند که مارلی هیچ ایدهای در مورد زیرزمین و اطلاعات مخفی شده در آن نداشته و تنها دستور فوری از فرماندهی به راینر و برتولد مبتنی برای یافتن و دستگیری تایتان بنیانگذار بوده.
البته احتمال دیگری نیز مطرح است و آن هم ریسک بسیار بالا و خطرات فراوان بازگشت به شیگانشینا بعد از سقوط دیوار ماریا بوده. این منطقه بعد از واقعه سقوط دیوار ماریا، تماماً تحت مراقبت نیروهای دسته دیدبانی بوده و از آن جا که برتولد و راینر تحت عنوان نیروهای نفوذی نمیتوانستند شک و توجه به سمت خود جلب کنند، عبور و مرور از این منطقه بدون ایجاد بدبینی برای هردوی آنها تقریباً غیرممکن بوده و برای همین از پیگیری اطلاعات زیرزمین صرف نظر کردهاند. اما در نهایت تمام مواردی که گفتیم چیزی به غیر از نظریههای مختلف نیست و داستان هیچ گاه این تصمیم آنها و دلیل پشت سرشان را مطرح نمیکند. موضوعی که باعث شده بار دیگر طرفداران به دنبال جواب برای این موضوع با یکدیگر بحث کرده و حتی سناریوهای احتمالی را مطرح کنند که اگر این دو اسرار گریشا را زودتر از ارن کشف میکردند، روند داستان چگونه پیش میرفت.
۴. چرا ارن هیچگاه قدرتهای تایتان خود را هنگام تمرینات نظامی بیدار نکرد؟
در تمامی مدت زمانی که ارن در مرکز آموزش نظامی در حال گذراندن دوره خود بود، هیچ گاه به صورت اتفاقی قدرتهای تایتان درون او بیدار نشدند. این در حالی بوده که براساس اطلاعاتی که از داستان موجود است، قدرتهای تایتانی ارن در تمامی این مدت درون او وجود داشتهاند و هر لحظه امکان بیدار شدن آنها وجود داشته. این که چرا این اتفاق واقعاً رخ نداده مورد بعدی از هفت سوال بی پاسخ از انیمه اتک آن تایتان است. با توجه به سرنخهایی که انیمه به ما داده، میدانیم که برای تبدیل شدن به یک تایتان شما نیاز به یک زخم روی بدن و یک هدف روشن در ذهن دارید. شاید از آن جا که ارن در آن برهه هیچ ایدهای از قدرتهای خود نداشته، هدف روشنی نیز برای تبدیل شدن به تایتانها درون ذهن او جریان پیدا نکرده و به نوعی هیچ وقت این دو شرط مهم برای او جهت تبدیل شدن به یک تایتان فراهم نگردیده است.
با این وجود عده دیگری معتقد هستند که گریشا یگر توانسته با قدرت دستکاری حافظه تایتان مهاجم، به صورت محدود و موقتی، قابلیتهای ارن را محدود کرده و از تبدیل او تا زمان مناسبتر جلوگیری کند؛ زمان مناسب مثل سکانس به یاد ماندنی بلعیده شدن ارن توسط یکی از تایتان ها. عدهای دیگر نیز باور دارند هر چقدر که تمرینات ارن در این دوره طاقت فرسا بوده باشد، امکان ندارد زخمهای او به اندازهای وخیم بوده که او را به تبدیل شدن وادارد و قابلیتهای ترمیم سریع او قبل از هر چیز از وخیمتر شدن اوضاع جلوگیری کرده است. در هر صورت این خواب ماندن قدرتهای ارن تا این مدت طولانی باعث شد Attack on Titan در همان فصل اول خود با رونمایی کردن از قدرت تبدیل به تایتان ارن یکی از دراماتیک و هیجان انگیزترین لحظات خود را رقم بزند. لحظهای که هنوز برای عدهای مورد بحث است که آیا تمام آن زیر سر گریشا و نقشه او بوده؟ یا این قضیه اتفاقی رخ داده؟ یا حتی بدتر، ورژن آینده ارن همه چیز را تا این حد برنامه ریزی کرده است؟
۳. اگر میکاسا یک آکرمن است، پس چگونه ارن موفق به دستکاری خاطرات او شد؟
یکی از آن موارد به شدت متناقض کننده انیمه صحنهای است که ارن با میکاسا یک خاطره یا رویا را به اشتراک میگذارد در حالی که طبق گفته خود داستان، آکرمنها همواره در برابر قابلیت دستکاری حافظه تایتان بنیانگذار مقاوم بودهاند. این سوال بی پاسخ از انیمه اتک آن تایتان باعث شده نظرات متعدد و مختلفی در مورد چرایی این موضوع شکل بگیرد. عدهای معتقد هستند که دورگه بودن میکاسا عامل این بوده که او یک استثناء در میان آکرمنها باشد؛ چرا که میدانیم او تنها از یک طرف از خانواده والدین خود به آکرمنها متصل است و از سمت دیگر وجه تشابهاتی با خاندان هیزورو دارد.
دیگر بخش طرفداران نیز بر این باور هستند که سردردهای مداومی که میکاسا در فصل آخر از خود بروز میداد نشانه مقاومت او در برابر این دستکاری حافظه است و او تمام آن مدت در حال مبارزه با این قضیه بوده. یک نظریه دیگر نیز وجود دارد و آن هم این است که ارن در حقیقت هیچ گاه حافظه میکاسا را دستخوش تغییر نکرده. در حقیقت ارن با کشاندن میکاسا به داخل مسیر (The Path) در لحظه آخر باعث شده تا هر دوی آنها خاطرات مشترکی را تجربه کنند که بلافاصله بعد از آن، میکاسا به دنیای واقعی بازگردد و بتواند ارن را بکشد. از آن جا که تناقض عجیبی بین اتفاقات رخ داده و اطلاعات ارائه شده وجود دارد، برای سردآوردن از این سوال بی پاسخ از انیمه اتک آن تایتان، طرفداران نظریههای فوق العاده عجیبی از خود ارائه دادهاند.
۲. هزارپایی که به یمیر قدرتهای افسانهای داد دقیقاً چه موجودی است؟
ریشه و اصل تمامی قدرتهای تایتان ها، موجودی که عدهای از آن به عنوان «منبع تمام زندگانی» یاد میکنند، این موجود درخشنده و هزارپا مانندی است که وقتی یمیر فریتز به درون درخت میافتد، به او چسبیده و قابلیتهای تبدیل شدن به تایتان را به او عطا میکند. اتفاقی که باعث خلق چرخه تایتانها شده و تاریخ بشریت را کامل متحول میکند. بعد از این که میکاسا موفق به کشتن ارن شد و همگی مطیعان یمیر، انسانیت خود را پس گرفتند، ما به صورت کوتاهی مشاهده میکنیم که این هزارپای تاریخ ساز نابود شده و اثری از آن باقی نمیماند. با این وجود یکی سوال بی پاسخ از انیمه اتک آن تایتان در این نقطه باقی میماند؛ ماهیت این موجود واقعاً چیست؟
در یک سکانس مکالمه با آرمین، زیک بیان میکند که این احتمال وجود دارد یمیر به منظور محافظت ار خود با این هزارپا ترکیب شده تا بتواند از مرگ و زجر رهایی پیدا کند. آرزویی که در نتیجه آن، وی به بدنی غولآسا، قدرتمند و نامیرا دست پیدا کرد. اما حتی با وجود مطرح شدن این موضوع در داستان، در نهایت طبق آن چه که ما میدانیم این نیز نهایتاً یک نظریه در مورد ماهیت این موجود و چرایی پیوند بین آن و یمیر بوده. حتی هنوز این که این موجود واقعاً نابود شده یا صرفاً به یک حالت غیرفعال فرو رفته نیز در هالهای از ابهام است. نه انیمه و نه مانگا هیچ گاه توضیح نمیدهد که آیا این موجود اصلاً هوشیاری یا هدفی از خود دارد یا صرفاً موجودی مرموز است که با دادن قدرت به میزبان خود از هدف آنها تبعیت میکند. موضوعی که باعث شده ریشه اصلی تمامی این داستان به یکی از مرموزترین بخشهای آن تبدیل شود.
۱. آیا چرخه تایتانها میتواند دوباره آغاز شود؟
بعد از این که ارن حدود ۸۰ درصد جمعیت بشریت را از بین میبرد، مرگ او به قدرت بیبدیل تایتانها پایان داده و صلحی به شدت خواستنی را برای این دنیا به ارمغان میآورد. با این وجود، آخرین بخش روایی داستان به هیچ وجه تایید نمیکند که این تغییر و صلح، ماندگار است یا خیر. سه سال بعد از پایان جنگ عظیم بین نیروهای مقاومت و ارن، گروهی از حامیان صلح که متشکل از آرمین، راینر، ژان، کنی، پیک و آنی است سعی دارند بین پارادیس و مابقی دنیا قراردادهای صلح منعقد کنند. بنابراین به نظر میرسد واقعاً آینده امیدوارکنندهای پیش روی ساکنین پارادیس و مابقی افراد قرار دارد. اما پایان انیمه قطعاً سوالات زیادی را به وجود میآورد و جا برای بازگشت منبع تمام زندگانی را به این دنیا باز نگه میدارد.
این باعث میشود همه چیز دوباره به یکی از پیامها و درون مایه های اصلی سری گره بخورد که آیا واقعا بشریت توانایی این را دارد که خود را از چرخه خشونت و نفرت رها کند. سکانس نهایی نمایانگر پسری است که همراه با سگ خود به درختی نزدیک میشود که شباهت رعب برانگیزی به درختی که یمیر در داستان خود به آن برخورده بود دارد. این صحنه نشانهای ریز و زیرکانه به این موضوع دارد که چرخه و نفرین تایتانها برای همیشه از بین نرفته است. با این پایان نه چندان بسته، این سوال بی پاسخ از انیمه اتک آن تایتان برای ما باقی میماند که آیا واقعا این قصه به اتمام رسیده یا تاریخ دوباره به دنبال تکرار خویش است.
نظر شما چیست؟ آیا این سوالات مطرح شده در میان ابهامات شما پیرامون انیمه اتک آن تایتان قرار داشت یا خیر؟ سوالات دیگری نیز در رابطه با این سری وجود دارد که داستان به خوبی به آن جواب نداده است؟ نظرات، انتقادات و پیشنهادات خود را با ما مطرح کنید.
منبع: Comicbook
سختترین بازیهای دنیای با چشمهای بسته؛ میزگیم با @hamid_scorpion

تایتان ها
میکاسا با کسی ازدواج ازدواج نکرد اگر میگید پس اون شخص ک با فرزندش اومده کیه برید قسمت آخر رو دوباره ببیند تا منظور ژان از علاقش ب دختری ک تاریخ رو تدریس میکنه کیه حتی لیوای هم بهش اشاره داشته تو همون قسمت آخر و خود اون شخص هم میگه ک با این که ارن رو زیاد نمیشناخته ولی دوست داشته بیشتر باهاش آشنا بشه