ما به بازیهای بیشتری مثل Kingdom Come: Deliverance 2 احتیاج داریم
بازی Kingdom Come: Deliverance 2 موفقیت بزرگی را از زمان عرضه تجربه کرده و این اثر نقشآفرینی و قرون وسطایی از استودیو وارهورس (Warhorse) طی مدت زمان کمی بیش از ۲ میلیون نسخه فروش داشته است. صدالبته این موضوع آنقدرها هم دور از انتظار نبود، چراکه قسمت اول آن طرفداران بسیاری بهدست آورده بود و صرفا به کمی تلاش و کیفیت بالاتر احتیاج داشت. خوشبختانه دنباله آن دقیقا همین کار را انجام داده و شاید حتی بتوان گفت پایش را از آنچه که باید و شاید فراتر گذاشته است.
زمانی که برخی از رسانهها سال گذشته پیشنمایش آن را تجربه کردند، یک نکته بیش از هر چیزی توجهشان را جلب نمود؛ اینکه علیرغم بزرگتر بودن مقیاس دنباله، جاهطلبانهتر بودن روایت و اجازه دادن به بازیکنان برای اکتشاف تمام نقشه و انجام هرکاری که دلشان میخواهد، سری کینگدام کام هنوز جنبههای طنز و عجیب خود را حفظ کرده است. اگرچه اینها به معنای بینقص بودن بازی نیست و بعضا شاهد باگها و مشکلاتی در بخش فنی هستیم، اما وقتی وارهورس چنین پکیج فوقالعاده و شگفتانگیزی را در اختیارمان قرار داده، بدون شک میتوانیم از اشتباهات کوچک آن عبور کنیم.
وارهوس به شما اجازه میدهد همه جا بروید و همه کار بکنید
من به Kingdom Come: Deliverance 2 از جهاتی مثل The Witcher 3: Wild Hunt نگاه میکنم. این بازی همان فلسفه دیزاین جاهطلبانه سیدی پراجکت رد دارد؛ جایی که اعضای استودیو لهستانی میخواستند آخرین ماجراجویی گرالت ریویایی را به یک بلاکباستر فانتزی و بیرقیب تبدیل کنند. در مقایسه با ویچر ۲، نمیتوان انکار کرد که Wild Hunt از هر لحاظی به صورت ریشهای بهبود داده و در همین حین جذابیت شخصیتها، ماموریتها و شکار هیولاها را به خوبی حفظ کرده بود. هم کینگدام کام ۲ و هم ویچر ۳ به بهترین شکل ممکن این حس را در مخاطب ایجاد میکنند که به معنای واقعی کلمه در جهان بازی آزاد هستند و در نقش شخصیتی مهم قرار میگیرند که راهی جز دوست داشتن، انتقاد کردن و اهمیت دادن به او ندارند.
اینکه بازی تا این حد آزادی عمل در اختیارتان میگذارد و همزمان شما را نقش شخصیتی دارای صداپیشه و با انگیزههای مشخص قرار میدهد، واقعا تحسینبرانگیز و دشوار است. بدون شک هر اثر هنری نمیتواند این تعادل منحصربهفرد را برای مخاطب ایجاد کند.
اما آنچه در Kingdom Come: Deliverance 2 بیشتر از همه مخاطب را به تحسین وامیدارد، تعادل میان مکانیزمهای هاردکور و دقت تاریخی است که در لحظه لحظه گیمپلی خود را نمایان میکند. درست مثل بهترین عناوین سبک Immersive Sim، این قابلیت وجود دارد که هر شرایط و اتفاق را طبق سلیقه خودتان مدیریت کنید. ما میتوانیم با استفاده از تمام ابزارها و مهارتهای هنری بدون کوچکترین سر و صدایی وارد یک قلعه شویم و یا اینکه با فریاد بلند و شمشیر و سپر در دست راست و چپ، تکتک نگهبانان را سلاخی کنیم، تا اینکه کوهی از جنازه روی هم تلنبار شود. قطعا در پیش گرفتن روش دوم عواقب دردناکی خواهد داشت و جان سالم بهدر بردن از چنین شرایطی میتواند چیزی «نزدیک به غیرممکن» باشد، اما همچنان «غیرممکن» نیست؛ و این به خودی خود خارقالعاده و جذاب است.
شما همچنین میتوانید در قالب شخصیتی قرار بگیرید که هویت مستقل خود را دارد، اما همزمان تحت تاثیر تصمیمات و حرفهایی که در طول این ماجراجویی صد ساعته به زبان میآورید، شکل میگیرد. اینکه تمام مکانیزمها و انتخابها بدون کوچکترین ناهماهنگی در کنار یکدیگر قرار گرفتهاند و بازی این آزادی را در اختیارتان میگذارد بدون آنکه ساختار آن فروبپاشد، حقیقتا شگفتانگیز است. ما طی چند سال گذشته یک سری بازی جهانباز و نقشآفرینی دیدهایم که ابزار و امکانات آزمایش و آزمون و خطای بیشتری در اختیار بازیکنان قرار میدهند و به شکلی یاغیگرانه از ساختارهای خطی و از پیش تعیین شده فاصله میگیرند.
Kingdom Come: Deliverance 2 و Baldur’s Gate 3؛ نعماتی بزرگ برای گیمرها
من هرگاه با چیز خارقالعادهای در Kingdom Come: Deliverance 2 مواجه میشوم که سرشار از ذوق و نبوغ توسعهدهندگان است، بلافاصله یاد بازی Baldur’s Gate 3 میافتم. اینها میتواند شامل موارد ظاهرا سادهای باشد؛ از یافتن راهی عجیب و غیرمنتظره به سمت یک لوکیشن گرفته تا تلاش موفقیتآمیز برای اتمام یک ماموریت یا کشتن دشمنان با روشهای غیر رایج. بازی در واقع یک سری قانون کلی وضع کرده و در کنار آن کلی مکانیزم پیچیده و چندلایه ارائه داده تا بازیکن بتواند طبق خواستهاش آنها را دستخوش تغییر کند و حس رضایت مطلق را به دست آورد.
Kingdom Come: Deliverance 2 همچنین داستان فوقالعاده خود را با شخصیتهایی روایت میکند که مخاطب به آنها اهمیت دهد و در همین حال سیستمهای گیمپلی را ستاره اصلی نمایش معرفی میکند. بارها و بارها اثبات شده که بازیکنان اکثرا دنبال چنین آثاری هستند و زمانی که توسعهدهندگان به مخاطبان اعتماد میکنند تا سیستمهای بازی را خودشان یاد بگیرند و با راههای منحصربهفرد و خلاقانهای از آنها بهره ببرند، همه چیز چند برابر شگفتانگیز و حیرتآور میشود.
نظرات