سریال ونزدی باید بیشتر به عشق میان مورتیشیا و گومز آدامز بپردازد
یکی از لذتبخشترین جنبههای سریال ونزدی (Wednesday)، نگاهی به پشت پرده به روابط خانوادگی آدامز است. هرچند تمرکز اصلی داستان روی دختر بزرگ و عجیب خانواده است، اما این پدر و مادر دوستداشتنیاند که هر بار روی پرده ظاهر میشوند و توجه را به خود جلب میکنند. به نوبه خود، مورتیشا (با بازی کاترین زیتا جونز) و گومز (با بازی لوئیس گازمن) والدینی قوی و سرسخت هستند که از خانواده و فرزندانشان بیشتر از هر چیز دیگری محافظت میکنند.
اما زمانی که در کنار هم دیده میشوند، رابطه زیبای میان آنها غیرقابل انکار است. در نسخههای مختلف خانواده آدامز، این دو همیشه بهعنوان یکی از بهترین زوجهای این مجموعه شناخته شدهاند؛ بااینحال، به نظر میرسد سریال ونزدی این حقیقت را فراموش کرده و بیش از حد روی روابط عاشقانه دیگر تمرکز کرده است. ممکن است در ادامه بخشهایی از داستان فصل دو اسپویل شود!
با تمرکز اصلی داستان روی آکادمی نورمور، مورتیشا و گومز از هم جدا شدهاند تا به ترتیب نقش راهنما برای ونزدی (با بازی جنا اورتگا) و پاگزلی (آیزاک اوردونز) را ایفا کنند. هرچند این پیوند خانوادگی نقشی حیاتی دارد و برخی از لحظات غافلگیرکننده و عاطفی سریال را رقم میزند، اما یک نکته جزئی کوچک نشان میدهد که ونزدی به روابط عاشقانه بیشتری نیاز دارد. در جریان ماجراجوییهایش، ونزدی متوجه میشود مادرش رمانهای عاشقانه ماورایی و پرشوری مینویسد که احتمالا الهامگرفته از رابطه آتشین خودش است. سریال ونزدی تاکنون از نمایش درست این بُعد از رابطهی مورتیشا و گومز غافل مانده، اما حالا وقت آن رسیده که به آن پرداخته شود.
مورتیشیا و گومز یکی از بهترین زوجهای خیالی تاریخ هستند
مورتیشا و گومز آدامز یکی از نمادینترین زوجهای تاریخ سینما به شمار میروند. حتی کسانی که هرگز خانواده آدامز را ندیدهاند هم میتوانند بوسههای پرشور گومز بر بازوی مورتیشا یا رقص تانگوی زیبای این زوج را تصور کنند. چیزی که رابطه آنها را دلنشین میسازد، این است که چقدر دیوانهوار عاشق یکدیگرند؛ از نمایشهای عاشقانه مداومشان در جمع گرفته تا ابراز بیوقفه عشقشان به هم، که اغلب باعث خجالت فرزندانشان میشود.
هرچند نورمور بهعنوان مدرسهای برای طردشدگان معرفی شده، اما سبک زندگی خانواده آدامز همچنان عجیب و متفاوت جلوه داده میشود؛ موضوعی که بهخوبی در صحنه شام خانوادگی و حضور انید (اما مایرز) در قالب ونزدی نمایان است. رابطه منحصربهفرد مورتیشا و گومز تنها نشانهای دیگر از یک چیز کمیاب حتی در میان طردشدگان است.
مورتیشا و گومز رابطهای سرشار از احترام متقابل دارند؛ هیچگاه کوچکترین تردیدی در شراکتشان دیده نمیشود. دیدن چنین رابطه شکوفا و پایداری که بر پایه شور و اشتیاق مشترک بنا شده، پدیدهای واقعا زیباست و ونزدی باید بیش از پیش روی آن تمرکز کند. سریال تا حدی به رابطه سالم آنها پرداخته و اهمیت ارتباط و درک متقابلشان از نیاز به فضای شخصی را نشان داده است. بااینحال، ونزدی بهشدت از نمایش شیطنتها و روشهای عجیب و بامزه آنها برای ابراز علاقه که بخشی نمادین از هویت این فرنچایز محسوب میشود، عقب مانده است.
سریال ونزدی باید کمتر به روابط عاشقانه تینینجری بپردازد
ونزدی رویکرد جالبی به مقوله عشق دارد. این سریال در ذات خود نیازی به عشق رمانتیک برای پیشبرد خط داستانی ندارد و این موضوع بیشتر بهعنوان نشانهای از نوجوانی و بزرگ شدن مطرح میشود. فصل دوم زمان زیادی را صرف نمایش رابطهی برونو (نوا بی. تیلور) و انید کرد؛ رابطهای که اغلب با بروز عشق یا حتی هوس به شکل نمایشی همراه بود.
چندین صحنه از لحظات عاشقانه این زوج دیده میشود، حتی در مواقعی که در خطر مرگ هستند. با این حال، این رابطه هیچ زمینهسازی دراماتیکی برای چنین اشتیاقی نداشت؛ ما هرگز روند عاشق شدنشان را نمیبینیم و همین باعث میشود تماشاگر دلیلی برای طرفداری از آنها نداشته باشد. چنین شوری بیشتر برازنده زوجی تثبیتشده مثل مورتیشا و گومز است. در عوض اینکه زمان زیادی صرف روابط «آیا به نتیجه خواهد رسید یا نه» میان ونزدی و تایلر (هانتر دوهان) یا بیانکا (جوی ساندی) و آژاکس (جورجی فارمر) شود، سریال باید بر چیزی تمرکز کند که بارها امتحان خود را پس داده است: عشق دیوانهوار و افسانهای میان مورتیشا و گومز.
جزییات دیگری مثل اینکه مورتیشا رمان عاشقانه مینویسد، نکتهای ظریف اما بسیار معنادار است. از رمانهای ونزدی میدانیم که او بر اساس تجربههای شخصی خودش مینویسد؛ همانطور که داستان کارآگاهیاش شامل شخصیتهایی الهامگرفته از اطرافیانش است، از جمله مادری سلطهگر که بازتابی از خود اوست. رمانهای پرشور و احساسی مورتیشا میتوانند نشانهای از فراز و نشیبهای پرهیجان گذشته او با گومز باشند. همین نگاه کوچک به گذشتهاش نشان میدهد که سریال به اندازه کافی روی این زوج افسانهای و عاشقانه تمرکز نکرده؛ موضوعی که میتوانست پیوند اثر را با منبع اصلیاش مستحکمتر کند.
ونزدی باید عشق میان مورتیشیا و گومز را بیشتر به تصویر بکشد
از زمانی که مورتیشا و گومز به کلبه روتوود نقل مکان کردهاند، سریال تمرکز بیشتری روی نقشها به عنوان والدین داشته است. با این حال، به نظر میرسد تنها راهی که سریال برای این کار میشناسد، بسیار سنتی و مبتنی بر نقشهای جنسیتی است. توجه ویژهای به رابطهی آسیبدیده مادر ـ دختری مورتیشا و ونزدی شده است، که یکی از پیچیدهترین و مهمترین جنبههای روایت به شمار میرود.
در این میان، گومز وظیفه مراقبت از پاگزلی را بر عهده دارد و آنها با هم برای شکار اسلِرپ بیرون میروند. هرچند دیدن این که خانواده آدامز چقدر زمان صرف مراقبت از فرزندانشان میکند اهمیت دارد (خصوصا در مقایسه با والدگری ضعیف برخی دیگر از والدین دانشآموزان نورمور)، اما این باعث میشود که آنها صحنههای مشترک کمی داشته باشند. صحنههای فعالیتهای مشترک یا وعدههای عاشقانه آنها جزو سرگرمکنندهترین و جذابترین لحظات فیلمها هستند، اما سریال باید بیشتر روی عجیب و غریب بودن شور و اشتیاق آنها تمرکز کند.
ما شاهد بازگشتهایی به روزهای ابتدایی رابطه عاشقانه آنها بهعنوان دانشآموزان نورمور بودهایم و دیدن آن جذابیت اولیه، رابطهشان را حتی جذابتر میکند. اما اغلب این بخشها صرفا جنبه توضیحی دارند و فقط نشان میدهند که آنها در حال پنهان کردن جسدی یا آشنایی مخفی هستند. علاوه بر این، سریال شروع کرده این لحظات را از طریق دیدگاههای ونزدی نشان دهد، بنابراین تماشاگر حتی فرصت ندارد از خاطرات مورتیشا یا گومز درباره عشق در حال رشدشان لذت ببرد.
به نظر میرسد هیچ منفعت داستانی از نمایش رابطه اغراقآمیز و پرشور آنها حاصل نمیشود، اما این تصمیم فراموش میکند که رابطه مورتیشا و گومز پایه و اساس خانواده آدامز است. شراکت آنها یکی از سالمترین و دوستداشتنیترین نمایشهای عاشقانه در رسانههاست و دیدن دو نفر که با وجود عجایب و تفاوتهایشان، بیپروا عاشق یکدیگرند، چیزی است که سریالی مثل ونزدی باید به آن بپردازد.
منبع: Collider
امسال بازی خوب چی داریم؟ میزگیم با نیما نوترون

وای اصلا