یک تئوری عجیب سریال ونزدی شخصیت اوفلیا را ویلن اصلی داستان نشان میدهد
فصل دوم سریال ونزدی (Wednesday) پر از معماهایی بود که شخصیت اصلی باید حلشان میکرد، اما یک معما باقی ماند تا در فصل سوم به آن پرداخته شود. داستان مدتهاست روی معمای شخصیت اوفیلیا فرامپ و ناپدید شدنش ۲۰ سال پیش تمرکز دارد؛ مخصوصا از آنجا که مورتیشا شباهتهای زیادی میان خواهرش و دخترش میبیند.
بعضی طرفداران تصور میکردند اوفیلیا در زیرزمین بیمارستان روانی ویلو هیل بهعنوان یک سوژه آزمایشی در پروژه «مطالعه طولانیمدت ادغام طردشدگان» (LOIS) زندانی شده است. اما خانواده آدامز هنوز نمیدانند که اپیزود آاخر فصل دوم با عنوان «This Means Woe» حقیقتی شوکهکننده را فاش کرد: اوفیلیا در واقع در زیرزمین هستر فرامپ زندانی است و از همه مهمتر، به نظر میرسد اوفیلیا نقشی شوم در فصل سوم ونزدی داشته باشد.
وقتی مخاطبان در آخرین قسمت فصل دوم اوفیلیا را دیدند، او با خون روی دیوار نوشت: «ونزدی باید بمیرد.» هرچند طرفداران در ابتدا فکر میکردند او ممکن است راهنمایی برای خواهرزادهاش باشد یا حتی به روحراهنمای جدیدش تبدیل شود، این صحنه نشان داد که اوفیلیا بیشتر میتواند نقشی ضدقهرمانانه در سریال داشته باشد.
ونزدی شاید دیدگاهی را که باعث شده اوفیلیا آن جمله را بنویسد، زیر سوال ببرد، اما این نخستین بار نیست که خودش را در مرکز یک پیشگویی آخرالزمانی میبیند. در قسمت اول سریال، همکلاسی او در نورمور، روآن لازلو، سعی کرد او را بکشد چون مادرش پیشبینی کرده بود که ونزدی مدرسه را نابود خواهد کرد. حالا که اوفیلیا هم پیشگویی مشابهی دارد، یکی از کاربران ردیت باور دارد که شاید اوفیلیا همان مادر روآن باشد و در واقع از همان ابتدا ضدقهرمان اصلی سریال بوده است.
مادر روآن و اوفلیا هردو قدرتهای روانی زیادی دارند
در فصل اول ونزدی، قسمت اول با عنوان «Wednesday’s Child Is Full of Woe»، روآن توضیح داد که مادرش «یک پیشگو قدرتمند» بوده، یعنی احتمالا یک روانبین، که در دوران تحصیلش در نورمور رویایی درباره ونزدی دیده بود. او تصویری از این رویا کشیده بود که ونزدی و بنیانگذار جریکو، جوزف کرکاستون، را در حیاط مدرسه نشان میداد، در حالی که شعلههای آتش اطرافشان را فرا گرفته بود؛ صحنهای که در پایان همان فصل به واقعیت پیوست.
خانم لازلو باور داشت که ونزدی در این رویا مشغول نابودی نورمور است، به همین دلیل پیش از مرگش به پسرش گفت که باید به هر قیمتی جلوی این دختر گرفته شود. درست به محض ورود ونزدی به نورمور، روآن تلاش کرد این ماموریت را انجام دهد؛ اما زمانی که در جنگل با او روبهرو شد، تایلر گالپین به شکل یک هاید درآمد و او را کشت.
به گفته هماتاقیاش، خاویر تورپ، روآن همیشه حتی به عنوان یک طردشده کمی عجیب بوده و خاویر باور داشت تواناییهای تلهکینزی او ذهنش را آشفته کرده بود. با این حال، از دست دادن مادرش و ماموریت خطیری که به او سپرده بود، میتوانست بهخودیخود باعث ناپایداری روانیاش شده باشد.
اطلاعات زیادی درباره اوفلیا فرامپ در سریال وجود ندارد، اما درست مثل خواهرزادهاش، او هم یک روانبین و «کلاغ» است؛ یعنی رویاهایش معمولا وقایع تاریک را نشان میدهند. وقتی دانشآموز نورمور بود، اوفلیا بیش از حد تواناییهایش را به کار گرفت و شروع به گریه با اشکهای سیاه کرد. پس از یک فروپاشی روانی در حیاط مدرسه، هستر او را به بیمارستان روانی ویلو هیل فرستاد؛ تصمیمی که مورد مخالفت مورتیشا قرار گرفت، چون معتقد بود این کار وضعیت خواهرش را بدتر خواهد کرد. بعد از بستری شدن اوفلیا، مورتیشا فِستر آدامز را فرستاد تا از او خبر بگیرد، اما او ظاهرا پیش از رسیدنش فرار کرده بود. بیست سال بعد، اوفلیا دوباره ظاهر شد، این بار در حالی که در زیرزمین خانه مادرش زندانی بود و پیشگوییهای تاریکی درباره خواهرزادهاش داشت.
مثل مادر روآن، اوفلیا هم آنچه را در دیدگاههای روانیاش میدید، در دفترچهاش ثبت میکرد. با توجه به ماهیت پیشبینیهای اوفلیا، به نظر میرسد که مادر روآن هم احتمالا یک ریون (کلاغ) بوده است و با توجه به اینکه هر دو، اوفلیا و مادر روآن، پیشبینیهای شومی درباره ونزدی داشته و خواستار مرگ او شدهاند، فهمیدن اینکه چرا کاربر فکر میکند این دو ممکن است یک نفر باشند سخت نیست. با این حال، جزییات خاصی در داستان آنها وجود دارد که با هم همخوانی ندارد.
خطوط زمانی خانم لازلو و اوفلیا ممکن است با هم هماهنگی نداشته باشد
اوفلیا و خانم لازلو شباهتهای زیادی دارند، اما چیزی که طرفداران ونزدی درباره جدول زمانی آنها میدانند چندان با هم جور در نمیآید. اگرچه طرفداران نمیدانند اوفلیا در آن زمان چند ساله بود، روآن میگوید مادرش ۲۵ سال پیش دانشآموز Nevermore بوده است. در مقابل، تنها بازه زمانی که بینندگان درباره اوفلیا میدانند این است که او در سال دوم دبیرستان بود که دچار فروپاشی روانی شد و از آن زمان ۲۰ سال مفقود شده است.
اگر فرض کنیم زندانی شدن و فرار او از ویلو هیل بلافاصله پس از فروپاشی رخ داده، اوفلیا در آن زمان حدود ۱۶ سال داشته است. خانم لازلو حدود پنج یا شش سال قبل از آن دیدگاههای روانی خود را داشته و اگر او و اوفلیا یک نفر باشند، این بدان معناست که اوفلیا در آن زمان فقط ۱۰–۱۱ ساله بوده و دانشآموز نورمور بوده است. مشخص نیست که در نورمور پذیرش دانشآموزان از چه سنی آغاز میشود، اما جوانترین کسی که طرفداران از او خبر دارند اگنس دمیل با ۱۳ سال سن است. علاوه بر این، اگر فرض کنیم اوفلیا ۲۰ سال پیش مستقیم از ویلو هیل به زیرزمین مادرش رفته، به این معنی است که او در آنجا روآن را باردار شده و زایمان کرده که به نظر منطقی نمیآید.
با وجود این تناقضها که ممکن است نشان دهد اوفلیا و خانم لازلو یک نفر نیستند، فصل سوم ونزدی میتواند داستان آنها را با جزییات بیشتر درباره جدول زمانی اوفلیا که همین حالا هم کمی عجیب است، تطبیق دهد. مورتیشیا گفته اوفلیا از خودش جوانتر است، اما اگر فرض کنیم اوفلیا ۲۰ سال پیش در نورمور حضور داشته، این یعنی فاصله سنی قابل توجهی بین آنها وجود دارد.
همانطور که فصل اول نشان داد، مورتیشیا در سال ۱۹۹۰ دانشآموز نورمور بوده، یعنی حدود ۱۲ سال قبل از مفقود شدن اوفلیا. غیرممکن نیست که اوفلیا ده سال یا بیشتر از مورتیشیا کوچکتر باشد، اما این با دفترچه خاطراتش جور در نمیآید. وقتی ونزدی در پایان فصل دوم دفترچه را ورق میزند، اولین یادداشتهایی که میبیند، به نظر شرح ابتداییترین رویاهای اوفلیا هستند. او اشاره میکند که خواهرش هم شروع به دیدن رویا کرده، که نشان میدهد تواناییهای آنها تقریبا همزمان شکل گرفته است. مورتیشیا در فصل اول تایید کرد که رویاهایش در سن مشابه ونزدی، یعنی اواسط نوجوانی، آغاز شده است. حتی اگر تواناییهای اوفلیا زودتر از بستگانش رشد کرده باشد، سن فرضی او بر اساس زمان مفقود شدنش، فقط پنج یا شش سال بوده که با توجه به تواناییهای نوشتاری و ترسیمی او، منطقی به نظر نمیرسد.
به نظر میرسد مورتیشیا و اوفلیا سنهای نزدیکتری داشتهاند، و این باعث میشود کل جدول زمانی اوفلیا در ونزدی تغییر کند. هنوز مشخص نیست اوفلیا دقیقا چقدر از مورتیشیا جوانتر بوده، اما واضح است که بین فروپاشی روانی او در نورمور و فرارش از ویلوی هیل، زمان بیشتری وجود داشته تا آنچه طرفداران ابتدا حدس زده بودند. با توجه به اینکه مورتیشیا حداقل از ۱۹۹۰ تا ۱۹۹۲ در مدرسه حضور داشته، یعنی ۳۰ سال قبل از زمان حال سریال، اوفلیا اگر فقط چند سال از خواهرش کوچکتر باشد، حدود ۲۵ سال پیش در نورمور همزمان با مادر روآن تحصیل میکرده که به طور منطقی چند سال بین فروپاشی او و فرارش از ویلوی هیل ایجاد میکند.
همچنین ممکن است اوفلیا بلافاصله پس از ترک آسایشگاه به خانه مادرش نرفته باشد. در واقع، ممکن است ابتدا تلاش کرده باشد زندگی مستقلی بسازد و خانوادهای تشکیل دهد، اما سپس توسط مادرش پیدا شده و مجبور به ترک آنها شده باشد. یا این که اوفلیا داوطلبانه همراه مادرش رفته و مرگ خود را جعل کرده باشد، که توضیح میدهد چرا روآن گفته مادرش مرده است. تنها کاری که او لازم داشت این بود که ابتدا پسرش را درباره ونزدی آگاه کند و امیدوار باشد او از پس آن برآید، که این اوفلیا را از همان ابتدا به یک شرور بالقوه تبدیل میکند.
اوضاع ویلن گونه اوفلیا در ونزدی ممکن است مادر بزرگ هستر فرامپ را هم درگیر کند
شخصیت هِستر فرامپ در فصل دوم ونزدی معرفی شد و به نظر میرسد در فصل بعد نیز نقش کلیدی خواهد داشت. طرفداران پس از فهمیدن اینکه اوفلیا را در زیرزمینش زندانی کرده، در مورد انگیزههای واقعی او سوالاتی مطرح کردهاند و نظریه آن کاربر ردیت بر شدت این شکها افزوده است. هستر در چند قسمت با ونزدی صمیمی شد و فاصلهای میان او و مورتیشیا انداخت و حتی پیشنهاد کرد که ونزدی تابستان را در خانه او بگذراند. ونزدی این پیشنهاد را رد کرد و به جای آن به دنبال بهترین دوستش، انید سینکلر رفت، اما حضور اوفلیا و تمایل آشکار او برای کشتن برادرزادهاش، باعث میشود این سوال پیش بیاید که چرا هِستر میخواست نوه عزیزش در نزدیکی اوفلیا باشد.
در حالی که هِستر ادعا میکند پس از دیوانه شدن دخترش چندان از تواناییهای روانیاش استفاده نمیکند، او هنوز یک کلاغ است و میتواند بینشهایی درباره بینشهای ونزدی و اوفلیا داشته باشد. پس از اینکه ونزدی قدرتهایش را از دست داد، هِستر او را به سمت قبر روزالین روتوود هدایت کرد که بینایی موقت به او داد، اما زندگیاش را هم به خطر انداخت. با توجه به این موضوع، برخی طرفداران ونزدی معتقدند هِستر ممکن است در حال فریب دادن نوهاش برای نزدیک شدن به اوفلیا با هدفی شوم باشد.
از سوی دیگر، برخی معتقدند که هستر واقعا ونزدی را دوست دارد و ممکن است انگیزههای خیرخواهانهتری داشته باشد. شاید او تفسیر متفاوتی از بینشهای اوفلیا دارد و فکر میکند اجازه دادن به ملاقات اوفلیا با ونزدی میتواند اوضاع را روشن کند. به هر حال، ونزدی قبلا به خانه او رفته و هِستر هرگز به او نگفته که اوفلیا آنجاست و قصد آسیب رساندن به او را دارد. البته حالا که ونزدی در حال بازپسگیری قدرتهایش است، ممکن است تصمیم بگیرد برای دریافت پاسخ به سراغ خالهاش برود. در هر حال، طرفداران باید تا انتشار فصل سوم صبر کنند تا ببینند آیا این اتفاق میافتد یا خیر، اما در این بین حدس و گمانهای زیادی وجود دارد.
منبع: CBR
امسال بازی خوب چی داریم؟ میزگیم با نیما نوترون



ترو خدا زود فصل سوم ونزدی رو بزارید خیلیییی دوس دارم سریال ونزدی رو لطفا فصل سوم رو بزارید