اژدهای بزرگ اسماگ یکی از خطرناک‌ترین موجودات در تاریخ سرزمین میانه بود. در وقایع هابیت، گروه دورف‌ها به رهبری تورین اوکن‌شیلد و به کمک بیلبو، اسماگ را از خواب چند صد ساله‌اش در زیر تنها کوه بیدار کردند و بارد کمان‌ دار (Bard the Bowman) او را با یک تیر سیاه کشت. با این حال نتیجه پیش آمده دور از ذهن بود و کسی باور نمی‌کرد. اگر هدف بارد درست نبود، یا اگر دورف‌ها از ابتدا برای بازپس گیری پادشاهی اربور (Erebor) تلاش نمی‌کردند، اسماگ از وقایع هابیت جان سالم به در می‌برد و در ادامه وقایع ارباب حلقه‌ها به‌طور بسیار متفاوتی پیش می‌رفت.

در پیوست A ارباب حلقه‌ها، تالکین به گفتگوی گندالف و فرودو را درباره چنین احتمالی اشاره کرده است. گندالف گفت که جنگ حلقه ممکن بود به مراتب غیر از این و بدتر پیش می‌رفت، اگر دیدار شانسی من با تورین در بری قبل از اتفاقات رخ نداده بود. او تصویری تلخ از سلسله اتفاقات در ادامه را ترسیم کرد که در آن شکست سائورون برای نجات سرزمین میانه کافی نبود و باید با دشمن دیگری هم درگیری صورت می‌گرفت. اگر اسماگ در زمان اتفاقات ارباب حلقه‌ها زنده بود، امکان داشت که او به نیروهای سائرون ملحق شود یا این دو عنصر منفی داستان علیه یکدیگر قرار بگیرند. برای درک بهتر ماجرا در سفری به دنیای آردا با مجله بازار همراه باشید.

اسماگ و سائورون متحدان قدرتمندی می‌شدند

اسماگ ذاتاً موجود غیراجتماعی و منزوی بود، بنابراین معمولاً با هیچ موجود زنده دیگری همکاری نمی‌کرد. همانطور که گندالف در فیلم هابیت: یک سفر غیرمنتظره به کارگردانی پیتر جکسون گفت: اسماگ به هیچ کس وفاداری ندارد. با این حال، روش معمول سائرون برای بدست آوردن متحدان به ویژه برای اسماگ فریبنده بود. سائرون هدایای فاخری به کسانی داد که می‌خواست آن‌ها را کنترل کند. در حالی که در دوران دوم به عنوان یک الف به نام آناتار به معنای ارباب هدایا به درون الف‌ها نفوذ کرده بود.

پس سائرون می‌توانست اسماگ را با یکی از سه حلقه قدرتی که از دست اربابان دورف بدست آورده بود، وسوسه کند یا می‌توانست به اسماگ ثروت غیرجادویی مانند میتریل را تقدیم کند. اسماگ نمی‌توانست در برابر چنین گنجینه‌هایی مقاومت کند، زیرا بخل او هیچ حد و مرزی نمی‌شناخت. در فصل یک مهمانی غیرمنتظره (An Unexpected Party) از داستان هابیت، تالکین از اسماگ به عنوان به ویژه حریص (most specially greedy) یاد کرد.

بیشتر بخوانید: ارباب حلقه‌ها ؛ ظاهر واقعی سائرون به چه شکلی است؟

سائرون تمام انگیزه‌ها را داشت تا اسماگ را به سمت خود بیاورد، زیرا اژدهاها متحدان قدرتمندی بودند. مورگوث استاد سائورون اولین اژدهایان سرزمین میانه را خلق کرد و آن‌ها از قدرتمندترین سربازان او بودند. اسماگ می‌توانست معاون سائرون باشد، همانطور که گلارونگ (Glaurung) مال مورگوث بود. اسماگ به تنهایی دیل را نابود کرد، بنابراین با داشتن ارتشی از اورک ها پشت سر او، می‌توانست با این افراد شهری مانند میناس تیریث را ویران کند. او به‌عنوان یک اژدهای آتش خوار، به‌ویژه در برابر انتس‌های درخت‌مانند (Ent) و الف‌های جنگلی که نیروهای سائورون برای شکست دادن آن‌ها در ارباب حلقه‌ها تلاش کردند، مؤثر بود. علاوه بر این اگر اسماگ به زندگی در کوه‌ ادامه می‌داد، دورف‌ها هرگز نمی‌توانستند پادشاهی خود را دوباره بدست بیاورند. در نتیجه گیملی به یاران خود ملحق نمی‌شد و دورف‌های اربور نمی‌توانستند در پایان جنگ حلقه به کمک دیل بیایند.

آیا اسماگ می‌توانست سائرون را شکست دهد؟

سائرون می‌توانست به همین راحتی اسماگ را تهدیدی ببیند که باید از بین می‌رفت. ارباب تاریکی با ترس در دوران ارباب حلقه‌ها حکومت می‌کرد و می‌خواست که عواملش در برابر او کاملاً مطیع و ناتوان باشند. حتی نازگول‌های قدرتمند هم در برابر او چیزی نبودند؛ چون حلقه‌های قدرت آن‌ها را مجبور می‌کرد تا از هر فرمانی که سائرون می‌داد، پیروی کنند. به طور مشابه، اسماگ امکان داشت که خواهان اتحاد نباشد، چون حرص و طمع او تنها با غرور او مطابقت داشت.

همانطور که اژدها در فصل اطلاعات درونی (Inside Information) از داستان هابیت به خود می‌بالید و می‌گفت « من هر جا که دلم می‌خواهد می‌کشم و هیچ کس جرات مقاومت ندارد. جنگجویان قدیم را به خاک و خون کشیدم و امثال آن‌ها امروز در دنیا نیست. آن زمان من جوان و مهربان بودم. حالا من پیر و نیرومند، قوی، قوی هستم…». پس باید گفت که حتی با وعده گنج هم نمی‌شد وفاداری اسماگ را خرید.

اگر اسماگ و سائرون به نبرد با یکدیگر می‌رفتند، برای اژدها خوب نمی‌شد. گندالف در ارباب حلقه‌ها اشاره کرده که آتش اژدها قادر است بیشتر حلقه‌های قدرت را ذوب کند، اما حلقه یگانه را خیر. پس اسماگ ممکن بود که بتواند حلقه‌های نازگول‌ها را از بین ببرد و به این ترتیب وفادارترین بندگان سائرون را از چنگش برباید؛ اما بدون از بین بردن حلقه یگانه، سائرون همچنان به کار خود ادامه می‌داد. حتی اگر اسماگ ارتش سائرون را نابود کرده بود، باز هم باید تاکید کرد که سائرون یک مایای جاودانه بود، بنابراین او می‌توانست عقب نشینی کرده و مانند قبل پس از شکست خود در عصر دوم، دوباره تجدید قوا کند.

علاوه بر این، ضعف اسماگ بسیار بیشتر از سائرون قابل تشخیص است. تالکین اطلاعات کمی در مورد ساخت تیر سیاه ارائه کرده، اما باید گفت که سائرون و سارومان هر دو استادکارانی با دانش و منابع فراوان بودند، بنابراین مطمئناً می‌توانستند آن را تولید کنند. از آنجا که فقط مسئله زمان بود، این سوال پیش می‌آید که آیا یک کماندار اورک آنقدری مهارت یا خوش شانس بود که بتواند تیر را به سمت نقطه ضعف اسماگ پرتاب کند؟

اسماگ با یک حلقه غیرقابل توقف بود

تاکنون به این حدس و گمان فکر کرده‌اید که بیلبو حلقه یگانه را پیدا کرده، آن را به شایر بازگردانده و در نهایت آن را در وقایع ارباب حلقه‌ها به فرودو داده است. اما در این بین اگر اسماگ زنده می‌ماند، احتمالاً انتقامش را از سارقی می‌گرفت که به لانه‌اش نفوذ کرده بود. بدون بیلبو، گروه یاران حلقه هرگز شکل نمی‌گرفت و بدون امکان نابودی حلقه یگانه، پادشاهی‌های سرزمین میانه راه روشنی برای شکست دادن سائرون نداشتند. اما حتی وحشتناک‌تر از آن، این بود که به اسماگ فرصتی می‌داد تا حلقه یگانه را برای خودش ادعا کند.

البته این باعث نمی‌شد که او کاملاً شکست ناپذیر باشد، چون حتی سائرون در حالی که حلقه یگانه را به دست داشت در نبرد آخرین اتحاد شکست خورد. در کل در صورت دسترسی اسماگ به حلقه، ارباب تاریکی یا مردم آزاد سرزمین میانه هم نمی‌توانستند کاری کنند تا جلوی اژدهایی را بگیرند که حلقه‌ی قدرت را در اختیار داشت.

بیشتر بخوانید: یکی از ستارگان سریال خاندان اژدها از زمان انتشار فصل دوم می‌گوید

تالکین هرگز بیان نکرده که آیا موجودات غیر انسان مانند اژدها هم می‌توانند از حلقه‌های قدرت استفاده کنند یا خیر؟ با این حال گندالف در فصل سایه گذشته (The Shadow of the Past) از یاران حلقه تایید کرد که حلقه یگانه می‌تواند اندازه‌اش را تغییر دهد: «به نظر نمی‌رسید همیشه اندازه یا وزن یکسانی داشته باشد؛ به طرز عجیبی کوچک یا بزرگ می‌شد». بنابراین این گفته تالکین می‌تواند تایید کند که حلقه به راحتی روی انگشت فرودوی هابیت‌ و یا مایاهای سر به فلک کشیده مانند سائرون یا احتمالاً اژدهایی مانند اسماگ، جای بگیرد.

حلقه یگانه، استفاده کننده‌های خود را با فریب دادن به بزرگترین خواسته‌ها و جاه‌ طلبی‌هایشان که در مورد اسماگ ثروت اندوزی بود، می‌توانست فاسد کند. در نتیجه اسماگی که حلقه قدرت را در اختیار داشت، می‌توانست سرزمین میانه را ویران کند و تمام اشیای ارزشمندی را که می‌توانست پیدا کند را جستجو می‌کرد و از چنگ صاحبش درمی‌آورد. حلقه قدرت به اسماگ اجازه می‌داد ذهن موجودات دیگر را کنترل کرده و بر اراده‌اش مسلط شود و همچنین عمرش را طولانی‌ می‌کرد. پس در کل باید گفت که تمام اهالی سرزمین میانه بسیار خوش شانس بودند که گندالف در آن روز سرنوشت ساز در بری با تورین ملاقات داشت. نظر شما در این باره چیست؟ به نظر شما در صورت دسترسی اسماگ به حلقه چه اتفاقی می‌افتاد؟ نظر خود را در این باره با ما به اشتراک بگذارید.

ترسناک‌ترین لحظات رزیدنت اویل که حتما باید تجربه کنید