اخیرا، چاد استاهلسکی بدلکار آمریکایی و کارگردان فرانچایز محبوب جان ویک (John Wick) درباره تجربیاتش از ساخت فیلمهای اکشن جان ویک، موفقیت و برنامههایش برای آینده این سری هیجان انگیز با هالیوود ریپورتر صحبت کرده است. جان ویک به خودی خودی تاریخچه کامل و دقیقی دارد، اما بزرگترین چیزی که طرفداران مشتاقانه خواهان اطلاعات بیشتر و جزییات بودند، خبر ساخت یک انیمه پیش درآمد بود.
همانطور که میدانید جان ویک داستان یک جهان زیرزمینی مخوف و مرگبار از جنایتکاران را کاوش میکند – یک فقدان شخصی عمیق که شخصیت اصلی آن را به زندگیای که مدتها پیش ترک کرده بود، باز میگرداند. از زمان اکران اولین فیلم در سال ۲۰۱۴، روایت «وظیفه غیرممکن» (impossible task) او برای ترک زندگی خشونت آمیز خود که همیشه به آن اشاره میشد، تلاش کرد، اما به نظر میرسد تا به امروز آن طور که باید مورد بررسی قرار نگرفته است.
مشکلی که درباره ساخت یک پیشدرآمد جان ویک وجود دارد
صرف نظر از عنوان جذاب و امیدبخش آن ـ ایده ساخت پیشدرآمد مشکلات خاص خودش را نیز دارد. جان ویک ویژگیهای بسیار فوقالعادهای دارد، از کارگردانی آن گرفته تا فیلمبرداری بینظیر و مخصوصا اکشن که یکی از ضروریترین اجزای رازآلود بودن است. شخصیت ویک بهعنوان قهرمان اصلی داستان از طریق اشارات ظریف و نه چندان ظریف از خطرناک بودن خودش مطلع میشود، اما همان رمز و راز به هر نقطه از جهان که در آن ساکن است دامن میزند.
کاراکترها معرفی میشوند و بدون توضیحات خاص یا نشان دادن صحنهای، مخاطبان میتوانند متوجه شوند که آنها مهم و حیاتی هستند. ارتباط آنها با جان یا همکاران او از طریق احوالپرسیهای معمولی یا تبادلهای کوچک که سرشار از معنا و تاریخچه است، منتقل و درک میشود. همه این حرفها برای آن است که بگوییم گاهی اوقات، کمتر توضیح دادن، میتواند بیشترین معنا را ادا کند و جان ویک در نگفتن چیزهایی که به دانستن مخاطب نیاز نیست، استاد است.
برداشتن یک صفحه از کتاب کابوی بیپاپ
جان ویک شباهت زیادی به شاهکار کلاسیک شینیچیرو واتانابه، یعنی «Cowboy Bebop» دارد و نه فقط به این دلیل که کیانو ریوز سالها برای بازی در نقش اسپایک اشپیگل در این لایو اکشن درحال مذاکره بود. هر دو داستان سرنخهای مرموز و جذابی را دنبال میکنند که از زندگیهای جنایتکارانه گرفته شده است.
آنچه مخاطب از این گذشتهها میبیند، محدود است. درخششهای کوتاه اما قوی از خاطرات دلپذیری که قهرمانهای اصلی داستان مشتاق به خاطر سپردن آنها هستند، اما به صورت اجتنابناپذیر درگیر تراژدیهایی شدهاند که آرزو داشتند بتوانند آن را فراموش کنند.
بیپاپ نیازی به توضیح پیشینه داستانی خود نداشت، زیرا به دقت و زیبایی از طریق نمایشهای هوشمندانه، ارائه دقیق و گفت و گوهای عمدی بیان شده بود. کاراکترهایی مانند جولیا و ویشس خیلی کم در طرح عظیم داستان حضور داشتند، با این حال تاثیر آنها در زمانی که حضور داشتند، بسیار زیاد و تامل برانگیز است. حتی تلاش برای گسترش دادن به گذشتهای که این شخصیتها به اشتراک میگذارند، از اهمیت روایت میکاهد.
دقیقا همین اتفاق نیز افتاد. لایو اکشن اقتباسی Cowboy Bebop که توسط Tomorrow Studios ساخته شد، اشتباهات زیادی داشت، اما یکی از بزرگترین آنها تلاش برای کشف گذشته شخصیتهایی مانند اسپایک، ویشس و جولیا بود. تمام حس رمز و راز آن از بین رفت و آنچه باقی ماند روایتی بود که از قبل بهترین کار را برای اعطای جذابیت به بازیگران مکمل خود انجام نداده بود.
جان ویک چگونه میتواند از این مشکل جلوگیری کند
در حال حاضر جزییات زیادی از این پروژه در دست نیست، اما شکل انیمیشنگونه آن میتواند کمک زیادی به شکلگیری یک پیشدرآمد خوب بکند. در نظر بگیرید که این سری در دهه گذشته چقدر پیشرفت داشته و با هر قسمت سطح آن و انتظارات مخاطبان چقدر بالاتر رفته است. کارگردان جان ویک در این باره میگوید:
فراتر رفتن از آنچه ما انجام دادیم غیرممکن است. این پایان کار بود. ماجرا به پایان رسیدم. این بالاترین سطح کاری من بود. ما آن را تمام کردیم… در نتیجه نمیخواهیم برای اضافه کردن چیزی به آن تلاش کنیم. فیلم بعدی باید یک خط داستانی کاملا متفاوت داشته باشد.
مطمئنا در جریان پروژههای دیگری که در حال آماده سازی هستند، قرار دارید. یک اسپینآف با بازی دانی ین، یک سریال تلویزیونی با تمرکز بر سیاست «High Table» و البته فیلم مستقل «Ballerina» با بازی آنا د آرماس. با این حال، اینها موجودیتهای جداگانهای هستند و به ادامه داستان جان ویک نمیپردازند. علاوه بر آن، آخرین تلاش برای پیش درآمدی در دنیای John Wick، یعنی مینی سریال «The Continental» با استقبال متفاوت و ضد و نقیضی مواجه شد که اکنون برنامههای جدید برای دستیابی به جهانی فراتر از آنچه فیلمها ارائه کردند را مورد تهدید قرار میدهد.
چرا ممکن است یک پیش درآمد لایو اکشن موفق نشود؟
تصور کنید که فیلم لایو اکشن که موضوع «impossible task» جان را بازگو میکند، ممکن است چگونه باشد. برای به تصویر کشیدن نهتنها دشواری آن ماموریت، بلکه اراده پولادینی که جان را با موفقیت از بند زندگی رها کرد، باید چه اتفاقاتی بیفتد. شایان ذکر است که برای نزدیک شدن که این وظیفه آنقدر سخت بود که چهار فیلم طول کشید تا به چیزی نزدیک به آن آرامش برسد و بهای زیادی برای او داشت.
اگر بگوییم که رسیدن به آن، مستلزم یک عنوان بسیار بزرگتر از چیزهایی است که تاکنون دیدهایم، بیراه نیست. مسئله دیگر، حضور بازیگر اصلی جان ویک، یعنی کیانو ریوز است که سنش مانند هر انسان عادی در حال بالا رفتن است و با این که یکی از متعهدترین بازیگران هالیوود است، اما نمیتوان از این حقیقت چشمپوشی کرد.
حضور یک بازیگر جوانتر، میتواند یکی از گزینهها باشد، اما بدون کاریزمای ریوز، آن شخصیت هرگز شبیه به جان ویک نخواهد بود، مگر آن که تیم بازیگران آن به طور ویژه مشخص شوند.
ساخت یک انیمه چه چیزهایی برای طرفداران به ارمغان میآورد؟
بیایید رو راست باشیم، احتمالا هیچ راهی برای اجرای موفقیت آمیز «وظیفه غیرممکن» جان در یک فیلم لایو اکشن بدون رمزگشایی عظیم وجود ندارد. اما از طریق انیمیشن، فرصتی وجود دارد که نهتنها بتوان انتظارات این فرانچایز را برآورده کرد، بلکه از آن فراتر نیز رفت. همانطور که این فرانچایز به طور کلی به سوی آن گرایش دارد، یک انیمه میتواند با طولانی کردن تعلیق ناباوری بیننده کنار بیاید.
تا آن حد، رویکرد انیمیشن به همان اندازه که یک سبک هوشمندانه به حساب میآید، یک لطف نیز هست. چه راه بهتری برای احترام به رمز و رازهای داستان و ارائه آن شبیه به یک افسانه وجود دارد؟ اکشن آن میتواند خونینتر و دیوانهکنندهتر باشد و میتواند نقشهای قهرمان عامیانه مدرن را که از ابتدا جذابیت سریال را در برگرفتهاند، در بر بگیرد.
سازندگان باید آن را به دقیقترین شکل ممکن انجام دهند
نکته مهم این است که این انیمه نمیتواند فقط خوب باشد، بلکه باید عالی باشد و این به معنای واگذاری درجهای از کنترل خلاقانه به افرادی است که رسانه انیمیشن و نحوه استفاده از بهترین نتیجه را برای این نوع داستان میدانند. شرکت تولید استالسکی، ۸۷Eleven، متخصص در طراحی اکشن و بدلکاری است، اما آنها انیماتور نیستند و مطمئناً طراحی اکشن برای پروژه های متحرک انجام داده اند، اما همیشه خوب از آب درنمیآید.
۸۷Eleven روی سری جدید Shinichiro Watanabe برای Adult Swim، Lazarus کار میکند، که هیجانانگیز به نظر میرسد، اما آنها روی Ninja Kamui از Adult Swim نیز کار کردهاند، و نتیجه آن آنقدر عالی نبوده. در حالی که این فقط یک پیشنهاد – و شاید یک پیشنهاد اساسی است – Studio Trigger انتخاب عالی خواهد بود.
با توجه به شهرتشان، آنها ممکن است برای نشان دادن بیرحمانهترین نسخه جان ویک و تبدیل آن به انیمیشن مناسبتر باشند. کار اخیر آنها در Cyberpunk: Edgerunners به تنهایی نشاندهنده ظرافت لازم برای مهار خشونت است. در نهایت، انیمه جان ویک یک حرکت هوشمندانه است، اما به شرطی که در مورد نحوه انجام آن باهوش باشند.
نظرات