این بدترین داستان بتمن تمام دوران است و صفحه اول دلیلش را فاش میکند
در طول این هشت دهه، شوالیه شنلپوش به یکی از نمادهای اصلی دیسی (DC) و یکی از محبوبترین شخصیتهای داستانی در سراسر جهان تبدیل شده است. او در این مدت ستاره هزاران داستان مختلف بوده است؛ داستانهایی که برخی از آنها اوج هنر روایت در دنیای کمیک هستند و برخی دیگر حتی ارزش کاغذی را که روی آن چاپ شدهاند هم ندارند. یکی از مشهورترین کمیکهای این شخصیت، خط داستانی هاش (Hush) است که در اوایل دهه ۲۰۰۰ میلادی، شخصیت بتمن را بازتعریف کرد.
پیرنگ داستان، سبک هنری و ارتباطاتی که بروس (Bruce) در هاش شکل داد، یکی از ماندگارترین نسخههای بتمن در تمام ادوار را خلق کرد. اما متأسفانه، حالا هاش صاحب یک دنباله شده است. داستان اچتواساچ (H2SH) از همان لحظه شروع، یک آشوب تمامعیار بوده است. تیم خلاق پشت نسخه اصلی هاش، یعنی جف لوب (Jeph Loeb) و جیم لی (Jim Lee)، پس از گذشت بیش از بیست سال دوباره دور هم جمع شدهاند تا دنبالهای برای اثر محبوبشان بنویسند، اما نتیجه کار اصلاً به مذاق مخاطبان خوش نیامده است.
حتی اگر از تأخیرهای چندماهه که باعث شده انتشار H2SH با جلد بعدی بتمن تداخل پیدا کند بگذریم، پیرنگ داستان کاملاً بیسروسامان است و دو دهه اخیر از تاریخچه و افسانههای بتمن را نادیده میگیرد تا ساز خودش را بزند. شماره ۱۶۲ بتمن (۲۰۱۶) پنجمین قسمت از این مجموعه اسفبار است و تنها صفحه اول آن کافی است تا تمام ایرادات این کمیک را در یک قاب هنری نفرتانگیز خلاصه کند.
بدترین صفحه اول در تاریخ کمیک
داستان H2SH شخصیت شرور ماجرا را نشان میدهد که بازی مرگباری در گاتهام به راه انداخته و بتمن را مجبور به نجات جوکر (Joker) و قرار دادن رد هود (Red Hood) در برابر خانواده خفاشی (Bat-Family) کرده است. در شماره قبل، بتگرل (Batgirl) پدرش را قربانی نقشه هاش میدید و بتمن را مقصر میدانست. درگیری آنها با ورود نایتوینگ (Nightwing)، رابین دیمین وین (Robin Damian Wayne) و سایر متحدان برای جدا کردنشان به پایان رسید.
اما این شماره دقیقاً از همانجا شروع میشود؛ بتمن روایت میکند که در این نبرد کاملاً تنهاست. او خانوادهاش را «موانع» میخواند و آرزو میکند کاش هرگز یاری جمع نکرده بود. بروس اعتراف میکند که هاش در حال بازی دادن آنهاست تا به جان هم بیفتند، اما بلافاصله خودش با بیهوش کردن بتگرل، در زمین دشمن بازی میکند. او ادعا میکند تنها کسی است که عقلانی رفتار میکند، اما در عمل رفتاری کاملاً بچگانه از خود نشان میدهد.
نابودی شخصیت بتمن مدرن
بروس به جای توضیح شرایط، تمام توانش را میگذارد تا با سوءاستفاده از زخمهای روحی خانوادهاش، آنها را شکست دهد. این رفتار چنان از شخصیت بتمن دور است که گویی بخشی از کمیک بدنام آل-استار بتمن و رابین (All-Star Batman and Robin) را میخوانیم. بروس بیدلیل پرخاشگر است و اصرارش بر «تنها کار کردن» باعث میشود همه، از جمله خودش را فلج کند. او با وجود آگاهی از نقشه دشمن، باز هم با خانوادهاش میجنگد؛ کلیشهای که حالا دیگر توهینآمیز شده است. آثاری مثل این و جنگ گاتهام (Gotham War) به جای خلق درام واقعی، بهانههایی ساختگی میتراشند تا بروس فرزندانش را کتک بزند.
تکگوییهای درونی بتمن مبنی بر اینکه «نمیخواهم این کار را بکنم»، با سرعتِ تصمیمگیری او برای انجام آن در تضاد است. بتمن از سال ۱۹۳۷ و معرفی رابین، تقریباً هرگز تنها نبوده و همیشه دستیار یا همکاری داشته است. داستانهایی مثل H2SH سعی دارند تنهایی بتمن را رمانتیک جلوه دهند، اما فقط ثابت میکنند که چرا او نباید تنها باشد.
نادیده گرفتن تاریخچه و تداوم داستانی
نحوه نمایش خانواده خفاشی نیز پر از ایراد است. با وجود گستردگی گروه، تنها پنج نفر حاضرند و انتخابهایی مثل هانترس (Huntress) به جای اعضای نزدیکتر، عجیب به نظر میرسد. بدتر از آن، دیمین طوری رفتار میکند که انگار ده سال رشد شخصیتیاش هرگز رخ نداده است. داستان طوری پیش میرود که گویی هاش همین پارسال منتشر شده و هیچکدام از شخصیتها در این بیست سال تغییری نکردهاند. رد هود دوباره به تنظیمات کارخانه برگشته و تبدیل به یک قاتل عصبانی شده است.
همه شخصیتها کاریکاتوری از خودشان هستند. در همین صفحه اول، بتمن با خانوادهاش میجنگد، مثل کودکی رفتار میکند که فکر میکند منجی یگانه جهان است و یارانش را اشتباهاتی میداند که هرگز نمیخواسته. این خط داستانی پتانسیل آن را دارد که به عنوان مجموعهای از بدترین ایدههای تاریخ بتمن شناخته شود و دردناکتر اینکه هنوز به نیمه راه داستان هم نرسیدهایم. بتمن شماره ۱۶۲ هماکنون در دسترس علاقهمندان است. نظر شما چیست؟ دیدگاه خود را در پایین همین صفحه بنویسید و به بحث بپیوندید.
منبع: comicbook
بررسی بازی Anno 117؛ بهترین بازی ده سال اخیر یوبیسافت
نظرات