هری پاتر ؛ چرا ارباب تاریکی دنیای رولینگ یعنی لرد ولدمورت دماغ ندارد؟
جهان هری پاتر همیشه دنیایی بوده است که در آن اعمال مختلف پیامدهای مستقیم یا غیرمستقیم دارند. به عنوان مثال، به دلیل انتخابهایی که مدیر مدرسه هاگوارتز، آلبوس دامبلدور، در حالی که تلاش میکرد راهی برای دیدن خواهر متوفی خود حتی یک بار دیگر پیدا کند، انجام داد، او در نهایت خود نفرین دچار کرد. با این حال در آخرین اقدامات خود یعنی فداکاری دامبلدور، هری پاتر را برای شکست دادن لرد ولدمورت آماده میکند. حتی میتوان همین را در مورد ولدمورت هم گفت، حتی اگر عواقب آن به قیمت انسانیت او چه از نظر روحی و چه از نظر جسمی تمام شود.
بر کسی پوشیده نبود که تنها راهی که ولدمورت میتوانست روح خود را به هورکراکسها تقسیم کند و در نتیجه مرگ را فریب دهد، گرفتن یک زندگی به عنوان پول بود. با این حال، تراژدی واقعی تام ریدل این بود که چگونه هر زندگی او برای قدرت گرفتن هورکراکسها بیشتر و بیشتر از خودش را میگرفت. این در نهایت باعث شد که او کمتر شبیه فردی شود که قبلا بود و در نهایت او را به معنای واقعی کلمه غیرانسانتر کرد. اما حتی اگر جادوی تاریک به وضوح یک عامل تعیین کننده در نحوه تبدیل تام به ولدمورت بوده باشد، هرگز به طور کامل پاسخ داده نشد که چگونه یک جادوگر شیطانی قادر به حفظ بینی خود در طول این فرآیند نیست.
حال سوالی که در ذهن ایجاد میشود، این است که چرا ولدمورت بینی ندارد؟ بنا به دلایلی همین یکی از ماندگارترین سوالات طرفداران هری پاتر است. اگرچه برای درگیریهای گستردهتر دنیای جادوگران و خود هری اهمیت چندانی ندارد، اما رمز و راز پشت بینی گم شده ولدمورت برای سال ها طرفداران را آزار میداد. در ادامه با مجله بازار همراه باشید تا بدانید ماجرا از چه قرار است و ولدمورت چرا بینی ندارد.
ولدمورت در کتابهای هری پاتر چگونه ظاهری داشت؟
در فیلمهای هری پاتر، قیافه ولدمورت همیشه مار مانند بود، بینیاش از بین رفته بود و لبها و دندانهایش تا نقطهای کشیده شده بودند. بهعلاوه، اندامهای بلند غیرطبیعی و گوشهایش که به سرش نزدیکتر بودند، نگاهی غیرانسانی به او میداد که نشان میداد او چقدر از انسانیت دور شده است. در حالی که شکی وجود نداشت که این ظاهر کابوس آور بود، حداقل در مقایسه با ظاهر ولدمورت در کتابها چیزی نبود. پس میتوان استدلال کرد که توصیف اصلی او در کتابها قطعاً بسیار وحشتناکتر بود. در واقع به جرات میتوان گفت که آنچه از تام در کتابها باقی مانده بود، به دلیل تغییرات غیرانسانی که او متحمل شد، تقریباً وجود نداشت.
رمانهای هری پاتر در مورد نحوه ظاهر ولدمورت برای اطرافیانش بسیار توصیفی بودند. جدا از رنگ پریده معمولیاش، او همچنین چشمهای قرمز با شکافهای نازک و گربهمانند برای مردمکهایش داشت که با شکافهای مار مانند بینیاش مطابقت داشت. او همچنین بسیار لاغر بود و سرش بیش از هر چیز انسان نمایی شبیه جمجمه بود. با این اوصاف، چیزی که ظاهر او را کاملا به هم ربط میداد، اندام بلندش بود که جای خود را به انگشتان بلندتر و باریک میداد. همه چیز در مورد او تسخیر شده و مرده بود، با سر و صورتش ترکیبی نامقدس از یک شخص و یک مار به وجود میآمد. در مجموع فرم نهایی ولدمورت به خوبی نشان میدهد که جادوگری خوشتیپ مانند تام تا چه حد از نظر خلوص برای رسیدن به هدفی غیرقابل توصیف یعنی جاودانگی و قدرت نامحدود دچار سقوط شده بود.
در آشکارترین مورد، تبدیل نهایی تام به ولدمورت نشان داد که چگونه قدرت مطلق (یا حداقل شهوت آن) به طور مطلق میتواند فاسد کننده باشد. با استفاده از هنرهای ممنوعه و تاریک ترین جادوها، تام خود را از یک جادوگر معمولی به یک هیولای شیطانی جاودانه تبدیل کرد که دیگر به طور مبهم شبیه انسان بود. ظاهر هیولاهای ولدمورت در مورد شخصیت و جهان بینی او نیز صدق میکرد. حتی اگر تام افکار تاریک تعصب و برتری جادویی را در سر میپروراند، باز هم میتوانست از این نفرت برگردد و دوباره به انسانیت خود برگرددد. به هر حال، رستگاری حتی برای بدترینهای دنیای جادوگران، مانند سوروس اسنیپ (یک مرگ خوار یا دمتور سابق) و دراکو مالفوی (قلدری که به صفوف مرگ خواران پیوسته بود) دست نیافتنی نبود. اما با تبدیل شدن به ولدمورت، تام نپذیرفتن انسانیت را کامل کرد و شر را کاملاً پذیرفت.
برخلاف تام که میتوانست با استدلال کند، هیچ امیدی برای رسیدن ولدمورت به سوی سعادت دیگر وجود نداشت. در پایان، تنها راه برای متوقف کردن ولدمورت این بود که او را مانند هر هیولای وحشی دیگری که هری و دوستانش قبلاً با آنها مبارزه کرده بودند، بکشند. در حالی که برخی ممکن است دگرگونی مار مانند ولدمورت را بیش از حد نامحسوس انعکاسی از شرارت او بدانند، مضامین جهانی داستان هری پاتر از تاریکترین جوایز قدرت را در بر میگیرد. اما دلیل نداشتن بینی ولدمورت هرگز به طور کامل توضیح داده نمیشود.
تئوریهای موجود در مورد بینی گمشده ولدمورت
اگرچه ممکن است آنقدرها معمایی به نظر نرسد که نیاز به حل کردن داشته باشد، اما حقیقت پشت ولدمورت و از دست دادن بینیاش می تواند چیزهای زیادی را در مورد میزان فاسد بودن او قبل از بازیابی فرم بدنی خود در هری پاتر و جام آتش نشان دهد. نظریه غالب این بوده است که ولدمورت به دلیل استفاده انحصاری از جادوی تاریک، بینی و انسانیت خود را در طول زندگی خود به تدریج از دست داد. هر چه بیشتر به انجام جادوی تاریکی دست می زد، هم از نظر مجازی و هم به معنای واقعی کلمه ذات انسانیاش کم میشد. این قضیه تنها زمانی تقویت شد که او روح خود را برای ایجاد هورکراکسها شکافت و تقسیم کرد. حتی کتابها تحول تدریجی او را در سالهای پس از مرگ تقریباً در هنگام تلاش برای کشتن هری کودک و زنده شدن او بعداً در طول مسابقات Triwizard را توصیف میکنند.
به طور مشابه، نظریه دیگری بیان می کند که ولدمورت وقتی دوباره زنده شد، بینی خود را از دست داد، زیرا از سم مار خود، ناگینی، استفاده کرد تا پس از تلاش های ناموفقش برای ترور هری در کودکی و سپس به عنوان یک سال اولی هاگوارتز، قدرت خود را بازیابد و خود را تحت حمایت زندگی نگه دارد. البته این در فیلمها ذکر نشده است، اما در کتاب ها توضیح داده شده است. مصرف مداوم زهر مار و خون تکشاخ توسط ولدمورت میتوانست به شدت بعد زیستی و بعداً شکل احیا شدهاش را تغییر دهد. شکل جدید غیرانسانی و مار مانند ولدمورت با اولین بازسازی او در هری پاتر و سنگ جادو به شدت متفاوت بود. در اینجا ولدمورت به چهرهای تبدیل شد که پشت سر پروفسور کویرینوس کویرل پنهان شده بود.
شایان ذکر است که ولدمورت هنوز بینی خود را در این برهه از زمان داشت. حتی اگر اجزای صورت او کمی تیزتر از یک فرد معمولی بود و حتی اگر دندانهایش بسیار شبیه دندانهای نیش بود، ولدمورت همچنان انسان به نظر میرسید. اما از آنجایی که کویرل، میزبان او به خاکستر تبدیل شد، ولدمورت با پایان سنگ جادو به یک موجود بیجسم تبدیل شد، سپس به جنینی غیرانسانی تبدیل شد که در زمان جام آتش به زهر مار برای امرار معاش نیاز داشت. این واقعیت را اضافه کنید که آنچه از تام باقی مانده بود (یعنی بعد انسانی قبلی ولدمورت) در هری پاتر و تالار اسرار پس از این که هری دفتر خاطرات خود را (که در واقع یک هورکراکس بود) نابود کرد و لرد تاریکی را کشت و ولدمورت اساساً یک لوح خالی بود که شکل فیزیکی آن اکنون در رحمت جادوی تاریک بود که قدرتهای تاریکتر به او شکل غیرانسانی جدیدی را هدیه داد.
در همین حال، طرفداران هری پاتر به شوخی به این سوال که چرا ولدمورت بینی ندارد؟ پاسخ دادند. با ادعای این که این همان چیزی بود که او در ازای جاودانگی و قدرت برای نیروهای تاریک قربانی کرد. ولدمورت مجبور شد به جای فداکاریهای معمول مانند یک کودک تازه متولد شده، یک باکره بی گناه یا کسی که دوستش داشت، بینی و حس بویایی خود را قربانی کند. این که چرا قدرتهای تاریکتر بهطور خاص در ازای زندگی و قدرت ابدی، بینی میخواهند، میتواند جوابهای مختلفی داشته باشد، اما این امر را تأیید میکرد که جادو چقدر فراتر از درک انسان است. با این حال و در حالی که هیچ دلیل قطعی واقعی برای این که ولدمورت چگونه یا چرا بینی خود را از دست داد وجود ندارد، همه آنها به غالبترین دلیل زندگی و مرگ ارباب تاریکی مرتبط هستند که آن جادوی تاریک است.
بیشتر بخوانید: هری پاتر ؛ آیا در دنیای جی کی رولینگ خون آشامی وجود دارد؟
از آنجایی که همه این اعمال به شیوههای غیرقابل توصیف در هری پاتر گره خورده بودند، میتوان حدس زد که صرف نظر از جهت ماجرا، جادوی تاریک در نزول ولدمورت به سمت شر، مسخ و جدایی نهایی او از بینیاش نقش داشته است. با توجه به این که هیچ جادوگر دیگری به اندازه او به هنرهای تاریک عمر خود را اختصاص نداده بود، تحول ولدمورت به عنوان یک داستان هشداردهنده دوچندان شد که نشان میداد چه اتفاقی میافتد وقتی کسی هست و نیست خود را برای بدست آوردن چیزی قربانی میکند. نظر شما در این باره چیست؟ لطفا نظرات خود را با ما درباره این موضوع به اشتراک بگذارید.
بهترین مرحلههای بازی جی تی ای سن آندریاس
نظرات