اخبار بازی خبر

چرا میراث رد دد ردمپشن نیازی به قسمت سوم ندارد؟

در صنعتی که عطش سیری‌ناپذیرش برای دنباله‌سازی، موفق‌ترین نام‌ها را به مجموعه‌هایی بی‌پایان تبدیل می‌کند، گاهی یک سکوت، قدرتمندترین بیانیه است. استودیوی راک‌استار گیمز با دوگانهٔ بی‌نقص رد دد ردمپشن، حماسه‌ای تراژیک و کامل را روایت کرده است؛ داستانی چنان بسته و منسجم که هرگونه تلاش برای افزودن فصلی جدید به آن، نه تنها غیرضروری، بلکه بالقوه ویرانگر به نظر می‌رسد. برخلاف رویه معمول، استدلال‌های محکمی وجود دارد که نشان می‌دهد بزرگ‌ترین خدمت راک‌استار به این مجموعه، ساختن قسمت سوم آن نیست، بلکه رها کردن آن در اوج شکوه است.

گاهی اوقات، بزرگ‌ترین احترام به یک اثر هنری، دست‌نخورده باقی گذاشتن آن است

گاهی اوقات، بزرگ‌ترین احترام به یک اثر هنری، دست‌نخورده باقی گذاشتن آن است

حماسه‌ای که به نقطه پایان رسیده است

قلب تپندهٔ مجموعهٔ رد دد ردمپشن، روایت زوال یک دوران و جستجوی رستگاری در جهانی است که دیگر جایی برای قانون‌شکنان ندارد. Red Dead Redemption 2 با به تصویر کشیدن فروپاشی درونی گروه «ون در لیند» و قوس شخصیتی بی‌نظیر آرتور مورگان، مقدمه‌ای بی‌نقص برای داستان جان مارستون در قسمت اول فراهم کرد. این دو بازی در کنار یکدیگر یک دایره روایی کامل را تشکیل می‌دهند؛ ما شاهد اوج، سقوط و بازماندگان یک ایدئولوژی محکوم به فنا هستیم.

داستان با رستگاری خونین آرتور و تلاش جان برای ساختن یک زندگی جدید به سرانجام می‌رسد و در نهایت با انتقام پسرش، جک، مُهر پایانی تلخ بر کل این حماسه می‌زند. دیگر چه چیزی برای گفتن باقی مانده است؟ هر ماجرای جدیدی در این دنیا، خطر تضعیف این پایان‌بندی قدرتمند را به همراه دارد. این داستان دربارهٔ پایان غرب وحشی بود و آن دوران، همان‌طور که در بازی دیدیم، به پایان رسیده است.

بازآفرینی کامل شهر ولنتاین رد دد ردمپشن ۲ در ماینکرفت

هیچ قهرمان مناسبی در کار نیست

اگر راک‌استار تصمیم به ساخت بازی سوم بگیرد، با چالش اصلی انتخاب شخصیت اصلی روبه‌رو خواهد شد؛ چالشی که تقریباً هیچ راه حل رضایت‌بخشی ندارد:

  • پیش‌درآمدی با محوریت داچ (Dutch): داستان داچ، تراژدی یک رهبر آرمان‌گراست که به یک هیولای خودخواه تبدیل می‌شود. مسیر او دقیقاً معکوس مفهوم رستگاری است. روایت روزهای اولیه گروه، تنها بذرهای سقوطی را به ما نشان می‌دهد که از آن آگاهیم و فاقد کشش دراماتیک یک سفر به سوی رستگاری است.
  • دنباله‌ای با جک مارستون (Jack Marston): جک در آغاز قرن بیستم، دورانی که غرب وحشی تقریباً به تاریخ پیوسته، زندگی می‌کند. داستان او یا به تکرار ملال‌آور چرخه خشونت پدرش تبدیل می‌شود یا آن‌قدر از حال و هوای وسترن فاصله می‌گیرد که دیگر نمی‌توان آن را یک Red Dead واقعی دانست.
  • شخصیت‌های فرعی محبوب: افرادی مانند سیدی ادلر (Sadie Adler) یا چارلز اسمیت (Charles Smith) مسیر خود را پیدا کردند و داستانشان به شکلی محترمانه به پایان رسید. بازگرداندن آن‌ها برای یک ماجراجویی دیگر، ریسک خراب کردن پایان‌بندی زیبایشان را دارد.
  • یک قهرمان کاملاً جدید: راک‌استار با معرفی آرتور مورگان، یک بار این کار را استادانه انجام داد. اما تکرار این فرمول برای بار دوم، نشانه کمبود ایده خواهد بود و به سختی می‌تواند تأثیرگذاری خلق شخصیت آرتور را تکرار کند. به نظر می‌رسد تمام شخصیت‌های کلیدی این جهان، داستانشان را برای ما تعریف کرده‌اند.
قلب تپندهٔ مجموعهٔ رد دد ردمپشن، روایت زوال یک دوران و جستجوی رستگاری در جهانی است که دیگر جایی برای قانون‌شکنان ندارد

قلب تپندهٔ مجموعهٔ رد دد ردمپشن، روایت زوال یک دوران و جستجوی رستگاری در جهانی است که دیگر جایی برای قانون‌شکنان ندارد

وقتی نیازی به پول نیست

شاید مهم‌ترین تفاوت راک‌استار با دیگر غول‌های صنعت بازی، استقلال مالی بی‌نظیر آن باشد. موتور پول‌سازی بی‌پایانی به نام Grand Theft Auto به این استودیو اجازه می‌دهد تا پروژه‌های خود را نه بر اساس ضرورت مالی، بلکه بر پایه شور هنری و خلاقیت انتخاب کند. آن‌ها مجبور نیستند برای تأمین هزینه‌ها، یک مجموعه محبوب را «بدوشند». این آزادی عمل، یک مسئولیت هنری نیز به همراه دارد: مسئولیت تشخیص اینکه کدام داستان به پایان رسیده است. ساخت RDR3 از روی اجبار نخواهد بود و همین امر، اگر بدون یک ایدهٔ انقلابی انجام شود، آن را به یک حرکت صرفاً تجاری و توخالی تبدیل می‌کند.

بهترین مراحل بازی رد دد ردمپشن ۲ | وقتی نقشه داچ به خون کشیده می‌شود

میراث یک شاهکار؛ به کمال دست نزنید

Red Dead Redemption 2 فراتر از یک بازی ویدیویی، یک رویداد فرهنگی و از نظر بسیاری، قلهٔ داستان‌گویی تعاملی است. از نویسندگی بی‌نقص و شخصیت‌پردازی عمیق گرفته تا جهان پویا و جزئیات وسواس‌گونه، این بازی یک دستاورد هنری کم‌نظیر است. راک‌استار با ساخت این پیش‌درآمد، یک ریسک بزرگ را پذیرفت و نتیجه‌ای فراتر از تصور خلق کرد. تلاش برای تکرار این موفقیت، مانند تلاش برای گرفتن صاعقه در بطری برای بار دوم است؛ کاری بسیار دشوار و اغلب ناامیدکننده.

گاهی اوقات، بزرگ‌ترین احترام به یک اثر هنری، دست‌نخورده باقی گذاشتن آن است. داستان آرتور و جان به زیباترین و دردناک‌ترین شکل ممکن روایت شده است. شاید بهترین کاری که طرفداران و سازندگان می‌توانند انجام دهند، این است که به این دو قهرمان اجازه دهند در آرامش باقی بمانند و میراثشان را با یک دنباله یا پیش‌درآمد غیرضروری به خطر نیندازند. پایان راه رستگاری، همین‌جا و به همین شکل، کامل و بی‌نقص است.

منبع: comicbook


دوست داشتنی‌ترین یوتیوبر گیمر ایران کیه؟ میزگیم با علیرکسا

Loading

تگ ها

نظرات

اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها