همذاتپنداری سربازان با فروپاشی احساسی باب اسفنجی در آهنگ «من یه گوفی گوبرم»
حدود ۸۰ دقیقه پس از شروع انیمیشن سینمایی «باب اسفنجی شلوارمکعبی» (The SpongeBob SquarePants Movie)، شخصیت باب اسفنجی که از گرفتن ترفیع محروم شده و در برابر همکارانش تحقیر شده است، وارد قایق مهمانی بستنی فروشی «گوفی گوبر» میشود و به تدریج دچار فروپاشی عاطفی میگردد. او پس از مصرف بیش از حد بستنیهای ساندی و حس شرم، روی صحنه ظاهر شده و با اجرای نسخهای راک و پرشور از آهنگ «من یه گوفی گوبرم» (I’m a Goofy Goober) به شکلی تمامعیار احساساتش را رها میکند. در این صحنه، اکلیل، کف و رهایی کامل عاطفی دیده میشود. لازم به ذکر است که این آهنگ در فارسی با عنوان من یه گوگول مگولم ترجمه شده است.
این لحظه به خصوص، در میان نیروهای نظامی به یک نماد غیرمنتظره تبدیل شده است؛ کسانی که بار سنگین دردها و احساسات سرکوبشده را با خود حمل میکنند. این صحنه به شکلی نمادین، رهایی فریادهای درونی را نشان میدهد که معمولاً در رژهها و گردهماییهای نظامی دیده نمیشود و کمتر در فیلمهای جنگی بازتاب پیدا میکند. بسیاری از نیروهای نظامی که نیاز به گریه کردن داشتند اما فرصت و اجازه نداشتند، یا کسانی که در زندگی غیرنظامی احساس بیگانگی میکنند و سعی دارند دردشان را با شوخی پنهان کنند، این لحظه را بازتابی از احساسات خود میدانند.
تضاد فرهنگ نظامی و نمایش رهایی عاطفی در یک انیمیشن کودکانه
فرهنگ نظامی معمولاً استقامت و خویشتنداری را ترویج میدهد و افراد را به عدم ابراز ضعف یا تردید ترغیب میکند. پس از پایان مأموریت و کنار گذاشتن یونیفورم، این زره روانی به راحتی کنار نمیرود و همراه با فرد به خانه، روابط و محیط کار منتقل میشود. در مقابل، شخصیت باب اسفنجی به شکلی بیپرده و شفاف احساسات خود را بروز میدهد و این تضاد باعث میشود که صحنه فروپاشی او واقعی و صمیمی به نظر برسد.
آهنگ من یه گوفی گوبرم، چیزی بیشتر از یک ترانه کودکانه است؛ این آهنگ نوعی اعتراض به برچسبها و ساختارهای اجتماعی بهحساب میآید. این صحنه نشاندهنده رد کردن محدودیتها و هویتهای تحمیلیست، به خصوص برای کسانی که از جایگاه فرماندهی در عملیاتهای نظامی به زندگی روزمره غیرنظامی بازمیگردند و با چالشهایی چون نادیده گرفته شدن، تغییر نقشها و فشارهای روانی مواجه میشوند.
این صحنه بهطور گسترده در میان کهنهسربازان و جوامع آنلاین مرتبط با نظامیان محبوب شده است و به عنوان یک زبان مشترک برای بیان دردها و مشکلات روانی سربازان به کار میرود. شوخیها و میمهای مبتنی بر این صحنه، دردها را قابل تحملتر میکنند و اجازه ابراز احساسات را به افراد میدهند.
فرهنگ نظامی پر از تضاد، از حرفهای بودن در شرایط بحرانی گرفته تا شوخیهای ساده و کودکانه در بین نیروهاست. شخصیت باب اسفنجی به عنوان نمادی از این تضادها شناخته میشود؛ کسی که در یک لحظه شوخی میکند و در لحظهای دیگر، احساسات عمیق خود را با صدای بلند بیان میکند.
زمان انتشار این انیمیشن سینمایی در سال ۲۰۰۴ هم اهمیت دارد؛ بسیاری از کهنهسربازان امروز آمریکایی در آن زمان در حال اعزام به جنگ بودند و این انیمیشن بخشی از فرهنگ مشترک آنها شده است. در آن دوره، سلامت روان کمتر مورد توجه بود و بیان مشکلات روانی میتوانست باعث طرد شدن و ضعیف شناخته شدن شود. بنابراین، این صحنه فرصتی را برای بیان احساسات به شیوهای ایمن و پذیرفتنی ایجاد کرد. گرچه این صحنه نمونهای از نمایش حرفهای و جدی تراژدی نیست، اما یادآوری میکند که رهایی عاطفی میتواند به شکلهای غیرمنتظره، حتی مضحک و کودکانه، ظاهر شود.
در حالی که بسیاری از فیلمهای جنگی جدی مانند «دوست مرده من زویی» (My Dead Friend Zoe)، «تشکر به خاطر خدمتتان» (Thank You for Your Service) و «تکتیرانداز آمریکایی» (American Sniper) به موضوع اختلال استرس پس از سانحه از منظر دراماتیک میپردازند، این صحنه فروپاشی ساده و بیپردهای را به تصویر میکشد که با آنچه نظامیان آموزش میبینند، در تضاد است. نظامیان آموزش میبینند که چگونه به جنگ بروند، اما آموزش روش بازگشت به زندگی عادی کمتر دیده میشود. صحنه باب اسفنجی، این بازگشت را با فریاد زدن، فروپاشی و بازیابی غیرمنتظره نمایش میدهد.
نظر شما درمورد این مطلب چیست؟ دیدگاه خود را از طریق کامنت با تیم بازار و دیگران به اشتراک بگذارید.
منبع: Military Times
بزرگترین یوتیوبر کالاف دیوتی ایران کیه؟ میزگیم با ملیکا دیوتی
اگر چیزی که ما داریم از بقیه می مینیم اشتباه باشه چی خیلی از مردم فشار های زیادی روشون است که هیچ وقت نمایان نمی کنند مثل باب اسفنجی، باب اسفنجی یک احمق نیست او نابغه است که سعی میکنه به شوخی هایی که انجام میده نشون نده ناراحته. باب اسفنجی بهترین است.