وقتی یک موزیکال راهش را از صحنه تئاتر به پرده نقرهای سینما باز میکند، با مجموعهای از چالشها روبهروست. تخیلی که تماشاگر در اجرای زنده به کار میگیرد، حالا باید با جلوههای ویژه کامپیوتری یا تصاویر تازه جایگزین شود تا خلأ صحنه پر شود. اجراهای موسیقایی که روی صحنه زنده و نفسگیر به نظر میرسند، باید بدون اتکای مستقیم به حضور زنده بازیگران همان حس شگفتی را منتقل کنند. از سوی دیگر، بهدلیل زمان طولانی معمول یک موزیکال برادوی، داستان یا باید به دو بخش تقسیم شود یا فشردهتر روایت شود. جان ام. چو مأموریتی نهچندان آسان داشت: انتقال موزیکال محبوب Wicked به سینما. اما بعد از موفقیت چشمگیر فیلم اول، حالا Wicked: For Good سرانجام آماده اکران در سالنهای سینماست.
Wicked: For Good با دو ترانه تازه، صحنهآراییهای خیرهکننده و قدرت صدای دو ستارهاش یعنی آریانا گرانده و سینتیا اریوو، پایانی قدرتمند برای موزیکال تحسینشده استیون شوارتز رقم میزند. اگر با داستان چندان آشنا نیستید، تماشای دوباره فیلم اول Wicked قطعاً کمککننده خواهد بود؛ چرا که فیلم جدید تقریباً بدون مقدمهچینی، مستقیماً وارد دل ماجرا میشود. داستان از جایی ادامه پیدا میکند که الفابا حالا رسماً با عنوان «جادوگر شرور غرب» در سرزمین اُز شناخته میشود و از نیروهای جادوگر اعظم (با بازی جف گلدبلوم) در حال فرار است. در حالی که الفابا زیر بار روایت تازهای که او را شرور جلوه میدهد دستوپنجه نرم میکند، گالیندا عمداً در جایگاه نقطه مقابل او قرار میگیرد. هرچند Wicked: For Good فیلمی بینقص نیست، اما استاندارد تازهای برای اقتباسهای سینمایی تعریف میکند؛ معیاری بلند که عبور از آن برای فیلمسازان آینده کار سادهای نخواهد بود.
وفاداری «Wicked: For Good» به منبع اصلی، به قیمت ضربه خوردن به فیلم

Wicked: For Good با تمرکز بر رابطه عمیق و چندلایه الفابا و گالیندا، قلب احساسی موزیکال را به شکلی پررنگتر از همیشه به تصویر میکشد
واکنش شما به Wicked: For Good کاملاً به میزان آشنایی و علاقهتان به نسخه صحنهای بستگی دارد. اگر از طرفداران پر و پا قرص اجرای برادوی باشید، حذف حتی یکی از ترانهها میتواند چیزی نزدیک به کفر هنری به نظر برسد. اما اگر تازه وارد دنیای این داستان شدهاید، فیلم ممکن است کمی طولانی حس شود؛ آن هم با وجود زمان ۱۳۷ دقیقهایاش که در استاندارد بلاکباسترهای امروزی چندان هم طولانی محسوب نمیشود. بخشهایی از For Good که ریتم فیلم در آنها افت میکند، معمولاً همان قطعات کوتاهتری هستند که بیشتر نقش پیشبرد داستان را دارند تا اجرای موسیقایی کامل. این ترانهها روی صحنه تئاتر کارکرد مشخص و مؤثری دارند، اما در نسخه سینمایی گاهی اضافی یا ناهماهنگ به نظر میرسند.
البته این ایراد، مانعی جدی برای لذت بردن از فیلم نیست. با این حال، مشکل وقتی پررنگتر میشود که بدانیم صداگذاری فیلم هم بینقص نیست. آریانا گرانده و سینتیا اریوو هر دو صداهایی درخشان دارند، اما در لحظاتی که بهویژه در اوج میخوانند، تشخیص دقیق کلمات ترانهها دشوار میشود. برای مخاطبانی که با زبان انگلیسی یا مشکلات شنوایی روبهرو هستند، این یعنی بخش قابلتوجهی از فیلم باید با تکیه بر حدس و قرینه یا تماشای دوباره با زیرنویس دنبال شود.
با این حال، این مسائل بههیچوجه به معنای ضعف در اجراها نیست. برعکس، اریوو و گرانده با همان انرژی و شور اجرای زنده، پرده سینما را تسخیر میکنند. بخش زیادی از فیلم آنها را جدا از هم نشان میدهد و همین باعث میشود هر کدام فرصت بیشتری برای اجرای تکنفره داشته باشند. برای بازیگرانی با توان کمتر، این میتوانست پاشنه آشیل فیلم باشد، اما در Wicked: For Good دقیقاً به نقطه قوت آن تبدیل میشود. هر وقت اریوو یا گرانده روی پرده ظاهر میشوند، حضوری مغناطیسی دارند. حتی در کنار بازیگرانی مثل میشل یئو و جف گلدبلوم، این دو بدون تردید سرگرمکنندهترین چهرههای فیلم هستند.
هر دو بازیگر در این فیلم یک ترانه کاملاً جدید دارند که مخصوص نسخه سینمایی نوشته شده است. اگرچه قطعه «The Girl in the Bubble» با اجرای گالیندا چندان ماندگار نیست، اما صدای دقیق و کنترلشده گرانده آن را به اجرایی شیرین و دلنشین تبدیل میکند. در مقابل، ترانه «No Place Like Home» با اجرای الفابا، اضافهای ارزشمند و تأثیرگذار است که با حالوهوای امروز همخوانی عجیبی دارد. این قطعه با وجود برجسته بودن، از فضای کلی فیلم بیرون نمیزند و فرصتی طلایی به سینتیا اریوو میدهد تا بدرخشد؛ آن هم در فیلمی که تمرکز بیشتری روی گرانده دارد. و راستش را بخواهیم، چه کسی از شنیدن ترانههای بیشتر با صدای سینتیا اریوو ناراضی میشود؟
مشکل ذاتی پرده دوم Wicked، چه روی صحنه برادوی و چه در سینما، همیشه این بوده که «Defying Gravity» بیتردید بهترین قطعه موزیکال آن است. همین باعث میشود فیلم اول با قدرتمندترین نقطه داستان به پایان برسد. در تئاتر، تنها حدود ۱۵ دقیقه تا شروع بخش دوم فاصله دارید؛ اما در نسخه سینمایی، مخاطب مجبور شده یک سال منتظر بماند. به همین دلیل، میتوان در انتخاب نام Wicked: For Good تردید کرد؛ چرا که این فیلم بیش از بسیاری از آثار دو قسمتی، توان ایستادن مستقل روی پای خود را ندارد. بخشی از شتاب و هیجان داستان ناگزیر از دست میرود و شاید به همین دلیل است که بعضی سالنها تصمیم گرفتهاند فیلم اول و For Good را پشت سر هم نمایش دهند. با یک وقفه کوتاه میان دو بخش، ریتم کلی داستان بسیار منسجمتر و روانتر به نظر میرسید.
سینتیا اریوو و آریانا گرانده؛ قلب تپنده «Wicked: For Good»

اجراهای درخشان سینتیا اریوو و آریانا گرانده ستون اصلی اثر هستند و ضعفهای روایی، ریتمی و فنی را تا حد زیادی پوشش میدهند
در همین چارچوب، بیش از هر زمان دیگری روشن میشود که داستان عاشقانه واقعی Wicked نه میان الفابا و فییِرو، بلکه میان الفابا و گالیندا شکل میگیرد. هر بار که سینتیا اریوو و آریانا گرانده کنار هم روی پرده ظاهر میشوند، انرژی صحنه بهطرز محسوسی بالا میرود. شیمی میان آنها بینقص عمل میکند؛ حتی حالا که هر دو شخصیت از دوران دختران مدرسهای عبور کردهاند و به بلوغ فکری و احساسی رسیدهاند. با اینکه رابطه عاشقانه الفابا و فییرو (با بازی جاناتان بیلی) همچنان در بخش قابلتوجهی از فیلم مطرح میشود، اما در مقایسه با پیوند عمیق این دو شخصیت اصلی، رنگ میبازد. تنها کاراکتری که تا حدی میتواند با آنها در کانون توجه رقابت کند، جادوگر با بازی جف گلدبلوم است. اجرای ترانه «Wonderful» فرصتی عالی به گلدبلوم میدهد تا تواناییهای موزیکالش را به رخ بکشد و او بهخوبی از پس همقدمی با اریوو و گرانده برمیآید؛ کاری که اصلاً ساده نیست.
نکته منفی ماجرا اینجاست که در نتیجه همین درخشش، صحنههای مشترک گرانده و اریوو با دیگر شخصیتها مثل مادام موریبل با بازی میشل یئو یا فییرو با بازی بیلی، چندان به چشم نمیآیند. بار اصلی احساسات و وزن دراماتیک فیلم، بر دوش عشق، اختلافنظر و پیوند عاطفی میان گالیندا و الفاباست. حتی زمانی که این دو با هم در تضاد قرار میگیرند، رابطهشان قدرتمندتر به نظر میرسد، چون میدانیم هر مشاجرهای بر پایه دوستی عمیقی بنا شده که بهسادگی فرو نمیریزد.
در واقع، هرچند هیچ قطعهای نمیتواند به «Defying Gravity» برسد، اما یکی از آخرین ترانهها، یعنی «For Good»، لحظهای عاطفی و تأثیرگذار میان این دو دوست است که تمام دینامیک رابطهشان و احساساتی را که فیلم از ابتدا در حال ساختن آن بوده، به اوج میرساند. این ترانه آنقدر لطیف و قدرتمند است که تقریباً حسرتبرانگیز میشود بدانیم این پایان مسیر Wicked است. هماهنگی صدای اریوو و گرانده آنقدر خالص و تأثیرگذار است که اشک را به چشم میآورد؛ و افسوس که حاصل این همراهی، تنها همین دو فیلم است.
«Wicked: For Good»؛ پایانی خیرهکننده، حتی با وجود چند نقص در طراحی

فیلم از نظر بصری جاهطلبانهتر از قسمت اول است و با طراحی صحنههای چشمنواز و رنگبندی جسورانه، دنیای اُز را زندهتر میکند
اگرچه فیلم اول Wicked با انتقادهایی جدی درباره رنگبندی و کالرگریدینگ مواجه شده بود، اما Wicked: For Good از نظر بصری قدمی رو به جلو برمیدارد و تصاویری بسیار زندهتر و درخشانتر ارائه میدهد؛ رنگهایی جسورانه و اشباعشده که حالوهوای فانتزی داستان را پررنگتر میکنند. طراحی صحنه نیز که اینبار ما را فراتر از فضای شیز میبرد، چشمگیر و پرجزئیات است. تصویر جاده آجری زرد و مخفیگاه کوچک الفابا، طعم و جذابیتی تازه به فیلم میبخشند؛ عناصری که نسخه قبلی تا حدی از آنها بیبهره بود. در این میان، طراحی قلعه کیامو کو بهطور ویژه تحسینبرانگیز است؛ لوکیشنی باشکوه که به بهترین شکل ممکن میزبان اجرای ترانه «No Good Deed» میشود؛ قطعهای که بدون تردید اوج هنرنمایی سینتیا اریوو در این فیلم است. شنیدن صدای قدرتمند اریوو در حالی که میان آسمان و قلعهای سرکش از معماری و جاذبه اوج میگیرد، تجربهای است که بهسختی میتوان با چیزی مقایسهاش کرد.
فراتر از اینها، بهنظر میرسد جان ام. چو شایسته دریافت جایزهای ویژه برای خلق باشکوهترین صحنههای عروسی در سینما باشد. یکی از سکانسهای مربوط به گالیندا یادآور ورود عروسی نمادین او در فیلم Crazy Rich Asians است. اگر روزی فیلمسازی جواب نداد، جان، بیشک آیندهای درخشان در برنامهریزی عروسیهای مجلل در انتظارت است! اما شوخی کنار، برخی از ضعیفترین بخشهای فیلم نه به طراحی لوکیشنها یا رنگبندی، بلکه به جلوههای ویژه کامپیوتری بعضی شخصیتها برمیگردد. در یکی از صحنهها، چهره یک بازیگر جوانسازیشده با CGI تقریباً ناتمام به نظر میرسد. هرچند حضورش کوتاه است، اما همان چند لحظه برای دیده شدن ترکهای این توهم کافی است. به همین شکل، طراحی شخصیت مترسک با نوع پرداخت پوستش، مرزهای ترسناک بودن را لمس میکند. در مقایسه، مرد حلبی که لباسش بیشتر بر جلوههای عملی متکی است، حضوری باورپذیرتر و اثرگذارتر دارد.
با وجود این ایرادها (و البته یک گلایه کوچک درباره لباسهای گرانده که انگار هرگز کاملاً با اندام ظریفش جور درنمیآیند)، Wicked: For Good نهتنها اقتباسی وفادار به منبع اصلی است، بلکه بر نقاط قوت فیلم اول بنا میکند و بیش از پیش بر اجراهای بازیگران اصلیاش تکیه دارد. شخصیتها پختهتر و چندلایهتر شدهاند و همین موضوع آن را به دنبالهای شایسته تبدیل میکند. شاید این فیلم نتواند از Wicked پیشی بگیرد، اما در قالب یک تجربه دوگانه، حق یکی از بهترین موزیکالهای تاریخ را ادا میکند؛ کاری که اصلاً ساده نیست.
جمعبندی؛ پایانی باشکوه برای جادویی ماندگار

با وجود برخی ایرادها در جلوههای ویژه و صداگذاری، فیلم پایانی احساسی و شایسته برای یکی از محبوبترین موزیکالهای معاصر ارائه میدهد
Wicked: For Good در نهایت تصویری کاملتر و عمیقتر از دنیایی ارائه میدهد که سالهاست مخاطبان تئاتر و حالا سینما را مسحور خود کرده است. این فیلم، با وجود کاستیهایی در طراحی برخی جلوههای ویژه، صداگذاری و ریتم روایی، موفق میشود آنقدر بر نقاط قوتش تکیه کند که ضعفها در حاشیه قرار بگیرند. وفاداری به موزیکال اصلی، هرچند گاهی به قیمت کشدار شدن روایت تمام میشود، اما برای طرفداران قدیمی امتیازی بزرگ است و هویت اثر را حفظ میکند.
در مرکز این جمعبندی باشکوه، رابطه الفابا و گالیندا قرار دارد؛ پیوندی که قلب احساسی داستان را میسازد و با اجراهای خیرهکننده سینتیا اریوو و آریانا گرانده جان میگیرد. شیمی میان این دو، چه در لحظات اختلاف و چه در اوج همدلی، ستون اصلی فیلم است و باعث میشود حتی بخشهایی که فیلم از نظر ساختاری لغزش دارد، همچنان تأثیرگذار باقی بماند. ترانههای جدید، بهویژه قطعه پایانی «For Good»، به این مسیر احساسی معنا میبخشند و فیلم را به نقطهای آرامتر اما عمیقتر میرسانند.
از نظر بصری، Wicked: For Good گامی رو به جلو نسبت به قسمت اول است. طراحی صحنههای گستردهتر، رنگبندی جسورانه و لوکیشنهایی که حالا نفس میکشند، تجربه سینمایی غنیتری خلق کردهاند؛ هرچند تضاد میان جلوههای عملی و CGI در برخی شخصیتها یادآور این واقعیت است که حتی پرخرجترین فانتزیها هم از خطا مصون نیستند.
در مجموع، شاید این فیلم بهتنهایی نتواند همان ضربه نهایی و فراموشنشدنی قسمت اول را تکرار کند، اما در کنار آن، یک تجربه دوگانه کامل میسازد که حق یکی از مهمترین موزیکالهای چند دهه اخیر را ادا میکند. Wicked: For Good پایانی است آمیخته به شکوه، احساس و اندکی حسرت؛ پایانی که بیش از هر چیز، ارزش این سفر موسیقایی و جادویی را یادآوری میکند.
منبع: مجله بازار
رازهای یوتوب فارسی؛ میزگیم با سکشات – قسمت اول
نظرات