۸ انیمه که بدترین کیفیت انیمیشن را دارند
انیمهها از جمله رسانههایی هستند که جلوههای بصری خیرهکننده و رنگهای چشمنواز در آنها حرف اول را میزند. مهم نیست که ایده داستانی آنها تا چه حد ناب باشد. پالتهای رنگی درست در قالب کیفیت انیمیشن بالا میتواند از این آثار شاهکارهایی بهیادماندنی بسازند. نمونه بارز این حقیقت در انیمههایی مانند شیطان کش (Demon Slayer) و وایولت اورگاردن (Violet Evergarden) نیز کاملا مشهود است. در مقابل نیز کیفیت انیمیشن پایین میتواند حتی جذابترین ایدهها و خطوط داستانی را نابود کند.
حال تصور کنید که پای یک داستان پرطرفدار یا اقتباسی مهم درمیان باشد. آن وقت است که کیفیت پایین بیشتر از هر زمان دیگر ذوق بینندگان را برای تماشای اثر کور میکند. تنها کافیست یکی از موارد تصاویر بیکیفیت، حرکت خشک شخصیتها و انتخابهای هنری بحثبرانگیز در میان باشد تا تجربه طرفداران از آثار انیمهای به یک فاجعه تبدیل شود. چنین ضعفهایی در انیمیشن باعث میشود برخی از داستانهای ارزشمند، تباه و به عنوان بدترین انیمه ها شناخته شوند.
۸. Kingdom
زمانی که خبر ساخت نسخه انیمهای از مانگای محبوب و پرطرفدار امپراطوری (Kingdom) در دنیای سرگرمی پخش شد، طرفداران آن سر از پا نمیشناختند. جای تعجبی هم نداشت. این مانگا داستانی حماسی و درام درباره جنگهای باستانی چین بود که پیرامون شخصیتهای جذابی روایت میشد. با این حال در سال ۲۰۱۲، زمانی که قسمت اول انیمه پخش شد، تمام هیجانها رنگ باخت. متاسفانه در تولید انیمه امپراطوری از CGI ابتدایی استفاده شده بود. همین انتخاب دست و پاگیر باعث شد این انیمه نیز به سرنوشت تلخ سایر آثار دوران خود دچار شود.
مدلهای سهبعدی شخصیتها حرکاتی خشک و ناموزون داشتند، نبردها بیروح جلوه میکردند و لحظات احساسی هیچیک از وزن و شکوه مانگا را منتقل نمیکردند. هرچند کیفیت انیمیشن این انیمه در فصلهای بعدی بهبود یافت، اما فصل نخست کار خودش را کرده بود. بسیاری از طرفداران این انیمه را نیمه رها کردند و سراغ فصلهای دیگر آن نرفتند. هرچند داستان مانگای Kingdom همتراز با جوجوتسو کایسن و شمشیرزن دورهگرد (Rurouni Kenshin) بود، اما همین موارد باعث شد ماندگار نشود و خیلی زود از چشم بیفتد.
۷. Uzumaki
کمتر مانگایی را میتوان پیدا کرد که به اندازه اوزاماکی (Uzumaki) در ژانر وحشت درخشان ظاهر شده باشد. داستان این مانگا آنچنان جذاب است که با همان تصاویر تختش هم وحشت را به جان خواننده میاندازد. به همین دلیل نیز زمانی که Adult Swim خبر ساخت اقتباس انیمهای از این داستان را اعلام کرد، طرفداران در پوست خود نمیگنجیدند. آنها انتظار داشتند که نسخه انیمهای مو را به تنشان سیخ کند و تصویری نفسگیر از ترسهای مارپیچ و منحصربهفرد ایتو ارائه دهد. با این حال خبرها حاکی از آن بود که انیمیشن اثر کیفیت بالایی ندارد. از طرف دیگر تاخیرهای زیادی که در روند تولید رخ داد، اعتمادها را خدشهدار کرد.
متاسفانه تریلرهای انیمه نیز هم حرفی برای گفتن نداشتند. انیمیشن خشک و بیروح بهکار رفته قادر نبود سبک ناآرام و دلهرهزای ایتو را بازآفرینی کند. درحقیقت بیننده بهجای درگیری با ترسهای مارپیچی و نفسگیر، با تصاویر تختی مواجه شد که حتی در حد و اندازه مانگای اصلی هم جلوه نمیکردند. هرچند اوزاماکی پتانسیل تبدیل شدن به یکی از ترسناکترین انیمههای تاریخ را داشت، اما اجرای ضعیف باعث سقوطش شد و بسیاری از طرفداران را نیز ناامید ساخت.
۶. Junji Ito Collection
اشتباه نکنید. اوزاماکی تنها قربانی کیفیت انیمیشن پایین در ژانر وحشت نیست. انیمه مجموعه جونجی ایتو (Junji Ito Collection) نشان داد اقتباسهای این ژانر تا چه اندازه میتوانند شکننده باشند. داستانهای کوتاه جونجی ایتو بر پایهی تصاویری چندشآور، ضرباهنگ حسابشده و فضایی دلهرهآور جان میگیرند. با این حال بودجه مالی محدود و انیمیشن بیکیفیت، تمام تاثیرات داستان را بیجان کرد. حتی شخصیتها نیز به شکل نامناسبی طراحی شدند و لحظات دلهرهآور و جدی نیز بهطور ناخواسته حالتی خندهدار به خود گرفتند.
حتی جامپ اسکرها در این انیمه بیموقع ظاهر میشوند و آنقدر بیروح هستند که حتی نفس را در سینه بیننده حبس نمیکنند. نماها در انیمه بیش از حد ثابت هستند و ریتم داستان را تحت تاثیر قرار میدهند. سبک هنری به کاررفته در انیمه نیز جزییات موشکافانه پنلهای ایتو را از هراس تهی کردهاند. همین دلایل باعث شد به جای تماشای نبوغ ایتو، شاهد سطحی از میانمایگی در ژانر وحشت باشیم. درحقیقت تنها چیزی که مخاطب را درمورد این انیمه میترساند، کیفیت فاجعهبار انیمیشن است.
۵. Voices of a Distant Star
اگر از طرفداران پروپاقرص دنیای انیمه باشید، نام ماکوتو شینکای را حداقل یکبار شنیدهاید. او خالق آثار ماندگاری همچون نام تو (Your Name) و فرزند آب و هوا (Weathering With You) است و به استفاده از جلوههای بصری خاص شهرت دارد. با این حال، او هم در کارنامه خود آثاری دارد که شاید حتی یکبار هم نتوان آن را تماشا کرد. انیمه صداهایی از یک ستاره دور (Voices of a Distant Star) از جمله آثار اولیه شینکای بود که نتوانست در آن میان جاهطلبی روایی و اجرای فنی توازن برقرار کند. هرچند او بخش زیادی از این پروژه را به تنهایی انجام داد، اما همین امر به کیفیت انیمیشن آسیب زد.
احساسات عاشقانه در داستان انیمه صداهایی از یک ستاره دور، شایسته ارائهای چشمنوازتر بود. درعوض، انیمیشن شخصیتها خشک جلوه میکرد. حتی جلوههای CGI نیز در زمان انتشار بسیار کهنه به نظر میرسید. البته هیچ یک از این موارد روی بار عاطفی داستان تاثیری نگذاشت، اما کمبود احساس و روح در روایت باعث شد این انیمه نتواند تمام ظرفیتهای خود را به عنوان یک کلاسیک در ژانر درام و علمی-تخیلی به نمایش بگذارد. با این حال، طرفدارانی که از پتانسیل Voices of a Distant Star یا دیگر آثار شینکای لذت بردهاند، بدون شک شیفتهی اثر نتفلیکسی گمشده در نور ستارگان (Lost in Starlight) خواهند شد.
۴. Berserk (نسخه ۲۰۱۶)
هیچ انیمهای را نمیتوان پیدا کرد که به اندازه نسخه ۲۰۱۶ بزرک (Berserk) در حد فاجعه ظاهر شده باشد. سالهای سال بود که طرفداران در انتظار ساخت ادامهای شایسته برای حماسههای تاریک و افسانهای کنتارو میورا بودند. با این وجود آنچه در نهایت نصیبشان شد، ترکیبی آشفته از CGI ضعیف و نرخ فریم ناموزون بود که نبردها را عملاً غیرقابل تماشا میکرد. برخلاف داستان اصلی که پر از جزییات خشن است، انیمیشن بزرک در نسخه ۲۰۱۶ به شکل تاسفباری بیروح و نچسب جلوه میکند.
در حقیقت به صحنههای خشن و با عمق احساسی داستان آنچنان ناشیانه پرداخته شده است که حتی بیننده را به خنده وامیدارد. با وجود موسیقی متن قدرتمند و صداپیشگی قابل تحسین، ضعف در انیمیشن باعث شد سرنوشت Berserk 2016 به بدنامی گره بخورد. اکنون این انیمه درسی پر از عبرت برای سازندگان است و این نکته را خاطر نشان میکند که جلوههای بصری تا چه حد میتواند در روایت تاثیرگذار باشد.
۳. The Beginning After the End
کمتر داستانی را میتوان پیدا کرد که به اندازه وب ناول و وب تون آغاز پس از پایان (The Beginning After the End)، تمام عناصر برای موفقیت آثار اقتباسیاش را در خود جا داده باشد. داستان اصلی در سبک ایسکای است که بیننده را با مقهوم تناسخ آشنا میکند. با این حال زمانی که اقتباس انیمهای این اثر پخش شد، کیفیت انیمیشن به قدری شوکهکننده بود که طرفداران را یک ضرب ناامید کرد.
در این انیمه، نبردهای روان و طراحیهایی پرانرژی، جایشان را به تصاویری کسلکننده و مدلسازی ضعیف شخصیتها دادهاند. سازندگان این اثر حتی به خودشان زحمت ندادند تا صحنههای اکشن استانداردی به تصویر بکشند. همین موارد باعث شد طرفداران خیلی زود به ضعیف بودن نسخه انیمهای پی ببرند و دلشان را به تماشای آن خوش نکنند. در حقیقت، داستانی که میتوانست به یک شاهکار انیمهای تبدیل شود، قربانی دیگری از تولیدات شتابزده و بیکیفیت شد.
۲. Record of Ragnarok
با وعده نبردهایی حماسی میان بشریت و خدایان، رکورد رگناروک (Record of Ragnarok) میتوانست به یکی از بهترین آثار تاریخ تبدیل شود. هرچند مانگای آن با طراحیهای پرجزئیات و حرکات رزمی نفسگیر این وعده را عملی کرد، با این حال اقتباس انیمهای نتوانست آن سطح از شکوه و هیجان را بازآفرینی کند. در انیمه خبری از صحنههای اکشن پرتحرک و ضربانگیر نبود و بهجای آن طرفداران با صحنههایی طولانی از تصاویر ثابت، حرکات آهستهی ناشیانه و انیمیشنی بیرمق روبهرو شدند.
نبردهای پویا در داستان رکورد رگناروک نقش اصلی را ایفا میکردند. با این حال تصاویر در انیمه ایستا و بیتحرک بودند. در حقیقت اینطور به نظر میرسید که سازندگان تنها چند اسلاید از تصاویر را پشت سر هم ردیف کرده بودند و هیچ اهمیتی به تجربه مخاطب از تماشای اثر ندادند. به همین ترتیب رکورد رگناروک با وجود منبعی قدرتمند و شخصیتپردازی جذاب، به دلیل کیفیت انیمیشن بدنام شد و پتانسیل شکوفایی خود را از دست داد.
۱. Blue Lock
مانگای بلو لاک (Blue Lock) از آن دست آثاری بود که یک میدان فوتبال معمولی را به صحنه نبرد ذهنی شخصیتهایش تبدیل کرد. با این حال اقتباس انیمهای آن صدای برخی از طرفدارانش را درآورد. هرچند عدهای از تصاویر جسورانه و دیدنی اثر استقبال کردند، اما بسیاری نیز انیمیشن ناپیوسته و CGI ناموزون را که با شدت بازیها همخوانی نداشت، زیر سوال بردند.
هستهی اصلی داستان بلو لاک بر اکشن پرتنش و شدت عاطفی تکیه دارد. متأسفانه، حرکات خشک بازیکنان و جلوههای دیجیتال نامتعارف، لحظات کلیدی را ضعیف و اوجهای داستانی را توخالی جلوه داده است. این انیمه فرصت داشت تا به نسل جدیدی از داستان جذاب و ورزشی Haikyuu تبدیل شود، اما کیفیت انیمیشن آن در فصل دوم باعث شد از این رقابت جا بماند.
نظر شما درباره این انیمهها چیست؟ چه انیمه دیگری را میشناسید که کیفیت انیمیشن آن باعث شده داستان اصلی آنطور که باید و شاید دیده نشود؟ منتظر نظرات ارزشمند شما هستیم.
منبع: Screenrant
امسال بازی خوب چی داریم؟ میزگیم با نیما نوترون
برزرک و بلو لاک شوخیه دیگه مگه نه؟
والا بلو لاک بنظرم زیاده روی کردن بدترینش انیمیشن رو نصیبش کردن ولی برزرک نسبت به مانگا شاهکارش افتضاح مطلق بود کاش نمیساختن انیمشو با مانگاش راضی بودیم به اون زیبایی
داداش منظورت از شوخیو نمیفهمم
یعنی اینا کیفیتشون خوب؟
مطمعنا برزرک۲۰۱۶ کیفیتی قابل قبولی داشت ولی نه برای مانگای برزرک که اون کیفیت بی نظیر ارائه داده بود
بلو لاک هم که یه سر به مانگا بزن و بعد فصل دورو ببین
فقط تصاویر رنگی شدن
برزرک من با اون کیفیت مشکلی نداشتم با اینکه مانگا نخوندم احساس میکنم خشونتش خیلی کم بود بلو لاک ندیدم هنوز نظر نمیدم
اوزوماکی خیلیییی افتضاح تر از بلو لاک بود
حالا شروع بعد از پایان بنظرم باید دوم میشد چون وقعا خیلی افتضاح بود انیمیتش
وقتی از بازار توقع مقاله و نظر داری
البته با این که برزرک یه نسخه ضعیف داد
ولی بازم یه انیمه ای داده ولی مانگاهای شاهکار دیگه ای مثل پن پن وگاباند و غیره هنوز انیمه ندارن
برای همین یه سریال باز خوششون اومده ولی یه سریا میگن اگه نبود بهتر بود
به هر حال من نسخه دهه۸۰رو بهتون توصیه میکنم که البته اون هم تا یه جاهایی دستکاری کرده مانگا رو
برای همین اگه انیمه رو دیدین و خواستین مانگا رو ادامه بدین برین از چپتر یا قسمت اول بخونید چون انیمه با مانگا به شدت متفاوت
چه مغاله ی مزخرفی
بعضی از این آثار به نظرم توضیحشون یه جورایی اشتباه بود. بعضیا هم نباید توی این فهرست قرار میگرفتن. این که مقاله ترجمهست واقعا انتظار چنین اشتباهاتی رو نداشتم.
نکته اول:اوزوماکی در اول خیلی قوی ظاهر شد اتفاقا. یه انیمه چهارقسمته بود که دو قسمت اولش خیلی خوب بود ولی به خاطر یکسری مشکلاتی توی تیم تولید مجبور شدن دو قسمت بعدی رو آببندی بکنن. این که میگین حتی تریلرهاش هم ضعیف بود خیلی توضیح درستی نبود.
نکته دوم: اون اثر شینکای، آواهایی از یک ستارهی دوردست یه اثر مستقل بود که حتی دوتا صداپیشه بیشتر نداشت که خود شینکای و زنش بودن. اصولا از چنین اثری نمیشه انتظار زیادی داشت و اون موقع نه شینکای معروف بوده نه برای این اثر تبلیغی شده بود که بخواد «طرفداراش» رو ناامید کنه. اگه قراره چنین اثری توی این فهرست قرار بگیره، هزاران اثر مستقل که توی پلتفرمهای مختلف مثل یوتیوب منتشر شدن و زیاد هم مطرح نبودن همه باید توی این فهرست قرار بگیرن.
نکته سوم: بلو لاک توی فصل یک خیلی خوب بود. توی فصل دو بازم به خاطر مهلت کم کمپانی و آببندی کارکنا گندش دراومد. ولی خب مشکلش CGI نبود، فریم ریت خیلی پایین بود. انیماتورها به خاطر کمبود وقت و بودجه کلی از فریمهای واسطه رو حذف کردن و نتیجهش شد حرکات خیلی کند و بعضیا بهش میگفتن شبیه اسلایدهای پاورپوینت شده. ولی مشکلش مثل برزرک ۲۰۱۶ CGI نبود.
به نطرم بلو لاک حداقل باید دوم میشد ۱ زیاده رویه
برزرکم همه میدونیم فاجعه بود و اکثرا مانگا میخوندن به جا دیدن انیمه ها با اینکه بازم ساختن همچنان اشعال بود انیمه
البته برای مانگایی به اون شاهکاری اشعال ودی برای یه مانگا معمولی بد نبود
ولی با این وجود کینگدام خیلی عالیه و کیفیتش از فصل ۴ به بعد بهتر شد
داداش چی میگی بلولاک فصل اولش رسما شاهکار بود فقط فصل دومش گند زدن به همه چیز
فصل سوم قراره جبران کنن
بلولاک نباید تو این لیست باشه
اااا شماره ۸ رو تلویزیون یه زمانی نشون می داد
هرکس نظری داره اما قشنگترین انیمه ای که دیدم بعد وان پیس انیمه کینگدامه
آنقدر داستانش عالی بود که به ضعف انیمه غلبه کرد تا آخرش با لذت دنبال کردم کاش ادامش بیاد
خب میدونی در واقع اون استودیویی که نسخه اول ساخته قصد ادامه دادن نداره از این سمت که تا استودیوهای دیگه میان یه نسخه ریمیک میدن تا چیزی باشه واسه پیش زمینه ساخت ادامش با نظراتی مثل همین بد بودن کیفیت و … روبهرو میشن پس در نتیجه این استودیوهای نو پا هم از ساخت ادامش دست میکشن پس منتظر ادامه نباش یا اگه منتظری انتظار کیفیت آنچنانی نداشته باش چون تا یکم نظر بد به اثر بدیم واسه اونی که داره میسازه تاثیر زیادی داره یعنی دیگه میگن ارزش ساخت نداره چون استقبال نشده ازش و
دخل و خرجشون نمیخونه دیگه