از این انیمه ها شروع نکنید! ۱۰ انیمه که برای تازه‌واردان بیش از حد سنگین هستند

ورود به دنیای انیمه می‌تواند برای تازه‌واردها کمی گیج‌کننده باشد. از آنجایی که انیمه رسانه‌ای ژاپنی است، سبک روایت، طراحی بصری و قواعد زیبایی‌شناختی آن نیازمند کمی زمان برای عادت کردن هستند. برخی ژانرها یا کارگردان‌ها به کلیشه‌هایی مانند پایان‌های خوش وفادار نیستند و ممکن است تجربه‌ای متفاوت از آنچه مخاطب انتظار دارد ارائه دهند. با وجود تنوع فراوان در این صنعت که برای هر نوع سلیقه‌ای گزینه‌ای مناسب دارد، همه انیمه‌ها انتخاب خوبی برای نخستین تجربه تماشا نیستند.

این فهرست با هدف انتقاد از کیفیت یا نقاط ضعف انیمه‌ها تهیه نشده، بلکه تلاشی است برای توضیح اینکه چرا برخی از آن‌ها ممکن است گزینه‌ای مناسب برای معرفی به افراد تازه‌کار نباشند. سلیقه مخاطبان متفاوت است و حضور یک عنوان در این لیست به این معنی نبوده که تماشای آن ارزشمند نیست، بلکه تنها به این معناست که ممکن است شروع مناسبی برای ورود به دنیای انیمه نباشد.

موشوکو تنسی (Mushoku Tensei)

نامحبوب‌ترین شخصیت اصلی در تاریخ انیمه

انیمه Mushoku Tensei: Jobless Reincarnation در اصل لایت ناولی نوشته‌ی ریفوجین نا ماگونوته بود که سرانجام در سال ۲۰۲۱ به انیمه‌ای پربحث تبدیل شد. داستان درباره مردی منزوی، بیکار و چاق است که پس از مرگش، در دنیایی فانتزی مملو از جادو، هیولا و رازهای اسرارآمیز تناسخ پیدا می‌کند. اگرچه روایت فرصت دوباره‌ای برای زندگی جذاب به‌نظر می‌رسد، اما ویژگی‌های شخصیت اصلی باعث شده‌اند تماشای آن برای برخی دشوار باشد.

شخصیت اصلی، رودئوس گریرات، رفتاری دارد که گاهی باعث می‌شود غیرقابل تحمل به نظر برسد. از رفتارهای ناشایست و ناپسندش در دوران نوزادی گرفته تا وابستگی‌های نادرست احساسی و خیانت‌هایش در زندگی جدید، او مکررا تصمیماتی می‌گیرد که مخاطب را ناامید می‌کند. اگرچه انیمه از لحاظ بصری بسیار چشم‌نواز است، اما سبک نگارش و شیوه کند رشد شخصیتی شخصیت‌ها به‌ویژه رودئوس ممکن است برای بینندگانی که تازه با انیمه آشنا می‌شوند، آزاردهنده باشد.

گینتاما (Gintama)

طنز نامتعارف که شاید به مذاق همه خوش نیاید

Gintama یک انیمه کلاسیک و فوق‌العاده خاص است که همچنان محبوبیت خود را حفظ کرده. داستان، زندگی گینتوکی ساکاتا را روایت می‌کند، یک سامورایی آزاد که تقریبا هر کاری را برای پول انجام می‌دهد. این انیمه با مهارتی خاص، روایت‌های علمی تخیلی را با داستان‌های تاریخی در قالب موقعیت‌های عجیب و بامزه ترکیب می‌کند که اغلب حس «این دیگه چه داستانیه؟» را برای مخاطب به همراه دارد.

اگر علاقه‌مند به طنز بی‌قاعده و صحنه‌هایی پر از شوخی‌های غیرمنتظره هستید، گینتاما می‌تواند تجربه‌ای جذاب باشد. اما این سبک برای همه قابل‌ درک نیست. کسانی که از یک داستان انتظار پیشرفت منسجم دارند، ممکن است در اوایل انیمه احساس سردرگمی یا بی‌هدفی کنند. با اینکه گینتاما گاهی به داستانی جدی و تأثیرگذار می‌پردازد، اما نویسندگان همیشه به راحتی به فضای شوخ‌طبعی و هرج‌ومرج بازمی‌گردند که این می‌تواند برای تازه‌واردها کمی گیج‌کننده باشد.

ماجراجویی عجیب جوجو (JoJo’s Bizarre Adventure)

شخصیت‌ها،  داستان و دنیای آن به شکل اغراق آمیزی عجیب و نامتعارف‌اند

انیمه JoJo’s Bizarre Adventure به طرز عجیبی اغراق‌آمیز است و با افتخار بر این ویژگی خود تأکید دارد، در حالی که در بطن همین ظاهر مضحک، داستانی قوی با شخصیت‌هایی دوست‌داشتنی ارائه می‌دهد. این مجموعه به بخش‌های مختلفی تقسیم شده که هرکدام روایت یکی از اعضای خانواده‌ای به نام جوجو را دنبال می‌کنند. سرمایه‌گذاری روی دنیای جوجو ارزشش را دارد، مخصوصا حالا که انیمه‌ی Steel Ball Run رسما معرفی شده است.

با این حال، آغاز این مجموعه می‌تواند برای افرادی که هیچ آشنایی قبلی با انیمه یا مانگا ندارند، کمی گیج‌کننده باشد. سبک بصری خاص، ژست‌های اغراق‌شده‌ شخصیت‌ها و سیستم قدرت منحصر به‌فرد آن، به اندازه‌ای از چارچوب معمول خارج هستند که به‌سادگی برای عموم مردم قابل درک نیستند. اگرچه این ویژگی‌ها بخشی از هویت جوجو هستند، اما همین‌ها باعث می‌شوند که انتخاب مناسبی برای تماشا به عنوان اولین انیمه نباشد. این مجموعه همواره ساختارشکن، عجیب و روایت‌محور باقی می‌ماند، اما همین ویژگی‌ها می‌توانند در ابتدا مخاطب تازه‌کار را سردرگم کنند.

باکه‌مونوگاتاری (Bakemonogatari)

ترکیبی آشفته از هرج‌ومرج ماورایی و فن‌سرویس و این فقط شروعشه!

Bakemonogatari مجموعه‌ای پر از تناقض است؛ همان‌قدر که مورد ستایش قرار گرفته، به همان اندازه هم انتقاداتی را برانگیخته است. این انیمه، با محوریت شخصیت کویومی آراراگی، به بررسی طیف گسترده‌ای از مسائل روان‌شناختی در قالب مواجهه‌ او با موجودات ماوراءالطبیعه‌ای می‌پردازد که به شکل دختران مختلف وارد زندگی‌اش می‌شوند. روایت با یک پیش‌فرض قدرتمند آغاز می‌شود و با انیمیشنی خلاقانه و گاه روان ادامه می‌یابد. با این حال، اگر از هواداران مختلف درباره‌ی این انیمه بپرسید، پاسخ‌های متفاوت و گاهی متضادی خواهید شنید.

نکته‌ای که این اثر را پیچیده‌تر می‌کند، توانایی آن در پرداختن به موضوعاتی چون تروما، اختلالات روانی و آسیب‌های عاطفی است، اما این مسائل از دریچه‌ شخصیت اصلی‌ای بیان می‌شود که خود دارای شخصیتی خاکستری است. آراراگی در موقعیت‌هایی قرار می‌گیرد که بسیاری از آن‌ها نه‌تنها مشکل‌دار، بلکه می‌توانند برای مخاطب تازه‌کار ناخوشایند باشند. در کنار آن، میزان بالای فن سرویس ممکن است پیام اصلی اثر را تحت‌الشعاع قرار دهد و برداشت اشتباهی ایجاد کند. بنابراین، با وجود جایگاه مهم Bakemonogatari در تاریخ انیمه، گزینه‌ی مناسبی برای شروع نیست.

روزهای مدرسه (School Days)

ارتباط درست می‌تواند جلوی یک پایان غیرمنتظره و عجیب را بگیرد

این انیمه نمونه‌ای بارز از این موضوع است که در اولین رابطه عاشقانه دوران دبیرستان چه کارهایی را نباید انجام داد. ماکوتو ایتو (Makoto Itou) به یکی از همکلاسی‌هایش که هر روز در قطار می‌بیند دل می‌بندد و وقتی دختری به نام سکای سایونجی (Sekai Saionji) پیشنهاد کمک به او می دهد تا دل آن دختر را به دست آورد، ماکوتو بی‌درنگ می‌پذیرد. آنچه به‌سادگی آغاز می‌شود، به تدریج به یک مثلث عشقی آشفته تبدیل می‌شود که با آشکار شدن احساسات واقعی شخصیت‌ها، بیشتر و بیشتر از مسیر منطقی خارج می‌گردد.

روزهای مدرسه بدون شک نباید از پیش برای کسی که مشتاق کشف چگونگی پایان داستان است، فاش شود. با این حال، این اثر گزینه‌ مناسبی برای اولین تجربه‌ تماشای انیمه نیست. شخصیت اصلی یعنی ماکوتو، از ابتدا هم چندان دوست‌داشتنی نیست و با تحولاتی که در طول انیمه پیدا می‌کند، این موضوع تشدید می‌شود. افزون بر این، انیمه دارای رویکردی خاص و عجیب است که خیلی زود، حتی پیش از قسمت نهایی، بیننده را به سناریوهای تاریک و غیرمعمول می‌کشاند.

برزرک (Berserk)

این فانتزی تاریک کلاسیک، برای همه مناسب نیست

Berserk یکی از قدرتمندترین حماسه‌های فانتزی تاریک در دنیای انیمه است که به شکلی عمیق به تراژدی زندگی گاتس (Guts) می‌پردازد؛ جنگجویی که در پی انتقام از فردی است که با خیانت خود، همه شادی و آزادی‌های به‌دست‌آمده‌ او را نابود کرده. برای اینکه بتوانید داستان این اثر را به طور کامل درک کنید، خواندن مانگا توصیه می‌شود، اما اقتباس انیمه‌ای آن نیز به عنوان نقطه‌ی ورود، ارزشمند است و بیننده را با دنیای خشن و تیره‌اش درگیر می‌کند.

با این حال، برزرک بدون هیچ تردیدی وارد تاریک‌ترین جنبه‌های بشری می‌شود و موضوعاتی مانند سوءاستفاده‌ی روانی را بی‌پرده نمایش می‌دهد. فضای کلی داستان، بستری برای بروز زشتی‌ها و بی‌رحمی‌های بشریت است؛ چالش‌هایی که گاتس در طول مسیر خود با آن‌ها روبرو می‌شود. اگرچه این روایت برای بسیاری یک تجربه‌ بی‌نظیر است، اما برای بینندگانی که به دنبال شروعی سبک‌تر و بی‌خطرتر در دنیای انیمه هستند، انتخاب مناسبی به شمار نمی‌آید.

انیمه مهمانی مردگان (Corpse Party)

بازی، داستان را روان تر بازگو کرده بود و خطرها و چالش‌ها در آن بیشتر بود

Corpse Party: Tortured Souls یک انیمه کوتاه است که از روی بازی نقش‌آفرینی معروف Corpse Party اقتباس شده است. این بازی به واسطه‌ مرگ‌های بی‌رحمانه و روایت چندلایه‌اش از دیدگاه شخصیت‌های مختلف، توانست توجه بسیاری را جلب کند. در حالی‌که Tortured Souls برای علاقه‌مندان به ژانر ترسناک و پرخون جذاب است، اما یک نقطه‌ضعف اصلی دارد: تجربه‌ این داستان در قالب بازی تأثیرگذارتر است.

در نسخه‌ بازی، شما به‌طور مستقیم در تصمیم‌گیری‌ها و نجات جان دانش‌آموزان نقش دارید که همین مسئله خطرها را واقعی‌تر و ماجراجویی را در کشف رازهای مدرسه ابتدایی هاونلی هاست (Heavenly Host Elementary) هیجان‌انگیزتر می‌کند. ماجرا از جایی آغاز می‌شود که گروه کوچکی از دانش‌آموزان در حال خداحافظی با یکی از همکلاسی‌هایشان هستند و تصمیم می‌گیرند این لحظه را با اجرای یک مراسم ماورایی گرامی بدارند. اما این مراسم آن‌ها را به یک کابوس واقعی می‌کشاند، جایی که باید برای فرار از دست ارواح انتقام‌جوی مدرسه تلاش کنند و راه بازگشت به دنیای واقعی را پیدا کنند.

مدفن کرم‌های شب‌تاب (Grave of the Fireflies)

یک تراژدی جنگ‌زده که دل طرفداران تازه‌وارد انیمه را به درد می آورد

انیمه مشهور اما تلخ استودیو جیبلی، مدفن کرم‌های شب‌تاب، هیچ تردیدی در نمایش پیامدهای فاجعه‌بار جنگ به خود راه نمی‌دهد. داستان، سیتا و ستسوکو را دنبال می‌کند؛ خواهر و برادری که در پی ویرانی‌های بی‌رحمانه جنگ اقیانوس آرام، یتیم و بی‌پناه رها می‌شوند. فیلم بیشتر تمرکز خود را بر روند تدریجی و دردناک سقوط این دو کودک می‌گذارد، در حالی‌که آن‌ها در تلاش برای زنده ماندن، به تنهایی برای یافتن غذا و حفظ استقلال خود مبارزه می‌کنند.

اگرچه این اثر تصویری عمیق و تأثیرگذار از هزینه‌های سنگین جنگ حتی پس از پایان آن ارائه می‌دهد، اما شاید برای ورود تازه‌واردان به دنیای انیمه انتخاب مناسبی نباشد. دلیلش ساده است: تماشای انیمه‌ای دیگر پس از تجربه‌ای به این اندازه غم‌انگیز و اشک‌بار، کار آسانی نخواهد بود و ممکن است مخاطب را در همان آغاز از ادامه‌ی مسیر بازدارد.

انیمه هند شیکرز (Hand Shakers)

انیمیشنی تهوع‌آور همراه با داستانی عجیب و غریب

Hand Shakers با ایده‌ای نسبتا کلیشه‌ای آغاز می‌شود: حضور نیروهای ماوراءالطبیعه در دنیای واقعی و تلاش شخصیت اصلی برای سازگاری با قدرت‌های جدیدش به‌منظور جلوگیری از وقوع فاجعه. تازونا تاکاتسوکی که خواهرش را از دست داده، به شکلی اسرارآمیز با دختری به نام کویوری مواجه می‌شود و با نیرویی فراطبیعی وسوسه می‌شود تا دست او را بگیرد. کویوری که تا آن زمان در حالت کما بود، بیدار می‌شود و مشخص می‌شود اگر تازونا دستش را رها کند، او دوباره به خوابی عمیق فرو می‌رود و دیگر هرگز بیدار نخواهد شد. به این ترتیب، تازونا وارد رقابتی با سایر هند شیکرزها می‌شود تا حق ملاقات با خدا و دستیابی به یک آرزو را به دست آورد.

اگر داستان آن به‌تنهایی به اندازه کافی عجیب نباشد، کیفیت بصری آن نیز به اندازه‌ای زننده است که جای هیچ تردیدی باقی نمی‌گذارد. انیمه با چرخش‌های بیش‌از‌حد دوربین و رنگ‌ها و الگوهای بیش‌از‌حد اشباع‌شده همراه است؛ ترکیبی که ممکن است بیننده را دچار سرگیجه و تهوع کند. در حالی که ممکن است ظاهر پر زرق و برق آن در ابتدا برای تازه‌کارها جذاب به‌نظر برسد، این انیمه مهارت عجیبی در تبدیل یک تجربه‌ی بصری معمولی به چیزی ناآرام‌کننده و ناخوشایند دارد.

انیمه میدوری (Midori)

غم‌انگیز، تاریک و بدون هیچ نشانی از یک پایان خوش

فیلم میدوری در روند تولید خود با دشواری‌های فراوانی برای دریافت مجوز پخش روبه‌رو بود و تنها با دیدن چند دقیقه ابتدایی آن می‌توان به سادگی متوجه دلیل این موضوع شد. مانند برزرک، این فیلم هم داستان دختری را روایت می‌کند که در دنیایی بی‌رحم و خالی از محبت تنها مانده و بارها مورد سوءاستفاده قرار می‌گیرد، بدون آنکه کسی به کمک او بیاید.

برخلاف بسیاری از فیلم‌ها که به دنبال پایانی خوش هستند، میدوری با کمال میل این انتظار را ایجاد می‌کند، اما بلافاصله و بی‌رحمانه آن را از بین می‌برد. حتی زمانی که کورسویی از امید در زندگی میدوری پدیدار می‌شود، آن لحظه نیز در بهترین شرایط اتفاق نمی‌افتد. در سراسر داستان، زندگی او هیچ‌گاه به خودش تعلق ندارد. اگرچه فیلم با سبک خاص و فضای بیمارگونه‌اش به‌نوعی جذاب است، اما قطعا بدترین انتخاب برای معرفی انیمه به کسی است که برای نخستین بار به سراغ این رسانه می‌آید.

اگر شما بخواهید به دوست خود یک لیست از انیمه ها معرفی کنید، کدام انیمه قطعا در این لیست قرار نمی گیرد؟ نظرات خود را برای ما کامنت کنید!

منبع: Screenrant

دوست داشتنی‌ترین یوتیوبر گیمر ایران کیه؟ میزگیم با علیرکسا @alirexzam