ارباب حلقهها ؛ آیا پیپین مقصر اصلی روبرو شدن گندالف با بالروگ بود؟
صحنههای غمانگیز زیادی در سهگانه ارباب حلقهها به کارگردانی پیتر جکسون وجود دارد، اما تعداد کمی از آنها به گرد پای صحنه سقوط گندالف در پل خزاددوم غار موریا پس از این که شلاق بالروگ مچ پای او را گرفت، میرسد. در حالی که در آن لحظه مقصر دانستن کسی کار بیهودهای است، اما با این حال، یک تاپیک در ردیت با بحث در مورد این که آیا همه چیز تقصیر کاراکتر پیپین بوده است؟ شروع به محکوم کردن یکی از اعضای یاران حلقه کرده است. انجام این کار کرده است.
موارد متعددی در این سه گانه وجود دارد که در آن پیپین همه افراد اطراف خود را درگیر مشکلات غیرضروری میکند و اتفاقی که در حین سفر یاران از طریق موریا رخ داد، یک مثال عالی است. به طور دقیقتر باید گفت که او در اتاق مزاربول در نزدیکی مقبره بالین سر و صدا ایجاد کرد، به این معنی که او میتوانست در وهله اول بالروگ را بیدار کند.
در فیلم پیتر جکسون، یاران حلقه مقبره بالین را پیدا میکنند و گندالف کتاب مزاربول را میخواند. اما در همان حین پیپین اسکلتی را لمس میکند و آن را در چاهی میاندازد، بعد صدای طبلها بلند شده و تا انتهای موریا را دربر میگیرد. گندالف با جمله نمادین خود پیپین را احمق خطاب میکند، چون پیپین با این کارش اورکها، گابلینها و یک ترول را به سمت یاران حلقه روانه میکند، هر چند ناخواسته باشد. اما در کتاب یاران حلقه همه چیز کمی متفاوت است. در حالی که گندالف در حال خواندن کتاب مزاربول است، پیپین سنگی را برمیدارد و آن را در چاه میاندازد. سپس صداهای شبیه به صدای طبل به صدا در میآید. این میتواند نوعی سیگنال باشد، اما مشخص نیست که صدا چیست.
البته در فیلم هم کاملاً معلوم میشود که کار احمقانه پیپین باعث خبردار شدن اورکها شد و بعد از آن بالروگ هم به میدان آمد. در هر صورت، پیپین مسئول مرگ و رستاخیز گندالف است. با این حال، به نظر میرسد که کتاب از راه خود خارج میشود تا پیپین را از معرکه خارج کند. گندالف در کتاب اشاره میکند که صدای ایجاد شده ممکن است ربطی به سنگ پیپین نداشته باشد. اما احتمالا چیزی دستکاری شده که بهتر بود دست نخورده باقی میماند. بخش اول نقل قول گندالف نشان میدهد که اقدامات پیپین احمقانه بود، اما مضر نبود.
یکی از پاسخهای موجود در تاپیک ردیت، منطق گندالف را توضیح میدهد. موریا به معنای واقعی کلمه در حال از هم پاشیدن بود، بنابراین یک سنگ در حال سقوط به طور خودکار نمیتواند باعث جذب اورکها شده باشد. بنابراین، در حالی که پیپین با کارش به وضوح اورکها را در اثر سینمایی خبردار کرد، اما در کتاب نقش پیپین در این قضیه مبهم است.
بیشتر بخوانید: ارباب حلقهها ؛ گفتههای گندالف در مبارزه با بالروگ چه معنایی داشت؟
قسمت دوم نقل قول گندالف هم جالب است. او می گوید که چیزی دستکاری شده که البته باید گفت این بالروگ بود. این بخش یک واقعیت است، اما اگر احتمالاً پیپین اورکها را با کارش خبردار نکرده باشد، پس چیز دیگری باید بالروگ را از حضور یاران حلقه آگاه کند و پاسخ این سوال میتواند به حلقه یگانه ربط داشته باشد. به عنوان خدمتکار مورگوث، بالروگ به هر چیز زشت، شرور یا فاسد جذب میشد. این بدان معنا است که امکان دارد حماقت پیپین علت این اتفاق نبوده و بالروگ به محض ورود به دروازه غربی روبروی آنها ظاهر شده باشد. نظر شما درباره این تئوری چیست؟ لطفا نظرات خود را در این باره حتما با ما به اشتراک بگذارید.
تاریخچه و داستان سری اساسینز کرید
خب گالم هم تو غار بود شاید اون باعث شده بود
توک باعث بیدار شدن بالزوگ شد با ور رفتن اون اسکلت کنار چاه و انداختنش به پایین.
حتی اگر پیپین باعث شد بالروگ بیدار بشه در نهایت نتیجه خوبی داشت. گاندولف خاکستری با سقوط خودش زندگی دوباره ای به شکل گاندولف سفید پیدا کرد که بسیار قدرتمند تر بود. در کل تمام فضولی های پیپین بازیگوش در نهایت به نفع یاران حلقه میشد.