سینما

۱۰ فیلم علمی تخیلی و ترسناک که دست کم گرفته شده‌اند

دو ژانر علمی – تخیلی و ترسناک در فیلم‌های سینمایی، جزو معدود ژانرهایی هستند که وقتی با یکدیگر ادغام می‌شوند، طیف وسیعی از فرصت‌های متنوع برای به تصویر کشیدن ترس‌های‌مان در اختیار فیلمسازها می‌گذارند. از وحشت‌های کیهانی و ترس‌هایی که ریشه در وسعت بی‌کران فضا دارند گرفته، تا داستان‌های ترسناکی که در آینده‌های دور اتفاق می‌افتند و روایت‌های ترسناک بسیار متفاوتی را برایمان به نمایش در می‌آورند. برای مثال بیگانگان فضایی، یکی از محبوب‌ترین ساب-ژانرهایی است که ادغام دو سبک علمی – تخیلی و ترسناک برای علاقمندان به این ژانرها به ارمغان آورده است.

فیلم‌هایی مثل Alien و The Thing از جمله نخستین فیلم‌هایی هستند که از تکنولوژی‌های پیشرفته‌ی تصویرگری در سینمای مدرن بهره بردند تا یکی از بهترین ادغام‌های دو سبکی را در تاریخ سینما رقم بزنند. این فیلم‌ها به ما ثابت کردند که در این ژانر ادغام شده‌ی جدید، هیچ حد و مرزی برای به تصویر کشیدن فرم‌های متفاوت از ترس و تجربه‌های وحشتناکی که یک انسان می‌تواند تجربه کند، وجود ندارد. آثاری که نام بردیم، جزو شناخته شده‌ترین فرنچایزهای سینمایی در تاریخ سینما به شمار می‌روند و به احتمال زیاد حتی خود شما هم از طرفداران پروپاقرص آن‌ها هستید. اما همیشه باید توجه داشت که در ازای هر یک فیلم سینمایی بلاک باستر و چندصد میلیون دلاری، تعدادی فیلم نسبتا ناشناخته وجود دارند که حسابی دست کم گرفته شده‌اند و استعدادهای درخشان‌شان از دید اکثر فیلمبازها پنهان باقی مانده‌اند.

فیلم The Thing
تصویری از فیلم تاریخ‌ساز The Thing که به عنوان هویت‌بخش اصلی ژانر ادغام شده‌ی علمی – تخیلی و ترسناک شناخته می‌شود.

از تکنولوژی‌های پیشرفته در آینده‌های خیلی دور گرفته تا گونه‌های مختلف بیگانگان فرازمینی که وحشتناکترین کابوس‌های دوران کودکی یک انسان را به واقعیت تبدیل می‌کنند. خلاقیتی که ژانر علمی – تخیلی در اختیار ژانر وحشت قرار داده است، هیچ حد و مرزی ندارد و همین مورد باعث شده فیلمسازهای زیادی، چه فیلمسازهای معروف و باتجربه و چه فیلمسازهای تازه‌کار و بی‌نام و نشان، به سراغ این ژانر بروند و فانتزی‌های ترسناک خودشان را به تصویر بکشند. در ادامه مطلب با همراه شوید تا شما را با ۱۰ فیلم علمی – تخیلی و ترسناک که دست کم گرفته شده‌اند آشنا کنیم. فیلم‌هایی که احتمالا تا به حال حتی نام آن‌ها را هم نشنیده‌اید اما اگر به ژانرها علاقمند هستید، مطمئن باشید که قرار است ۱۰تا از بهترین فیلم‌های عمرتان را تماشا کنید.

فیلم Splice
وقتی که DNA انسان و حیوان را ترکیب می‌کنند و نتیجه‌ی کار یک شیطان تمام عیار از آب در می‌آید؟

۱۰. Splice (2009)

فیلم Splice به کارگردانی وینسنزو ناتالی (Vincenzo Natali) ساخته شده و در سال ۲۰۰۹ به اکران رسیده است. این فیلم داستان دو دانشمند کنجکاو به نام‌های اِالسا (Elsa) و کلایو (Clive) را دنبال می‌کند که سعی دارند قوانین پزشکی را زیر پا بگذارند و همچنین پیامدهای اخلاقی اقدامات خودشان را نیز نادیده بگیرند و یک آزمایش بسیار خطرناک و بی‌سابقه را به انجام برسانند.

این دو دانشمند، در یک آزمایش عجیب و غریب، DNA انسان و حیوان را باهم ترکیب می‌کنند با هدف اینکه یک فرم جدید از حیات را به همراه عضوهای متفاوت در بدنش خلق کنند. در نتیجه‌ی این آزمایش موجودی متولد می‌شود که Dren نام دارد و دوران کودکی‌اش را به عنوان یک نوزاد دِفُرمه پشت سر می‌گذارد تا اینکه در بزرگسالی تبدیل به یک نیمه‌انسان-نیمه‌حیوان بالدار می‌شود که در عین زیبایی و ظاهرفریبی، بسیار خطرناک است. این موجود به مرور زمان رابطه‌ی عمیق‌تری با خالقین خود برقرار می‌کند اما هرچه به پایان فیلم نزدیکتر می‌شویم، این رابطه‌ی غیرعادی ابعاد خطرناکتر و ترسناکتر خود را به نمایش می‌گذارد.

شاید فیلم Splice در ظاهر زیاد شبیه تصویر ذهنی‌مان از اکثر فیلم‌های علمی – تخیلی پر از تکنولوژی‌های پیشرفته و ابرشهرهای آخرالزمانی نباشد، اما در دل داستان خود یک المان علمی – تخیلی را جای داده و به مرور زمان نیز سعی می‌کند تا وحشت در لفافه‌ی خود را به صورت زیرپوستی به بیننده تزریق کند. جلوه‌های ویژه در این فیلم سطح کیفی بسیار خوبی دارند و بعد از گذشت اینهمه سال، هنوز هم چشمنواز و جذاب به نظر می‌رسند. تنها مورد حاشیه‌ساز در رابطه با فیلم Splice پایان نامتعارفش است که اختلاف نظرهای زیادی بین بینندگان ایجاد کرد.

فیلم Pontypool
تجربه ثابت کرده اکثر فیلم‌های زامبی‌محوری که به جای سکانس‌های اکشن روی چالش‌های روحی و روانی در روزهای اول شیوع مانور می‌دهند، فیلم‌های بسیار خوبی از آب درآمده‌اند.

۹. Pontypool (2008)

فیلم Pontypool به کارگردانی بروس مک‌دونالد (Bruce McDonald) داستان یک خوره‌ی دوآتیشه‌ی موزیک به نام Grant Mazzy را روایت می‌کند که یک روز مثل همه‌ی روزهای دیگر در ایستگاه رادیویی زیرزمینی‌اش مشغول تنظیم پلی‌لیست‌های خودش است که به یکباره موجی از گزارش‌های ناگهانی راجع به شیوع یک ویروس زامبی را دریافت می‌کند. Mazzy تصمیم می‌گیرد خودش را در استودیوی زیرزمینی‌اش محبوس کند و تمام سعیش را می‌کند تا یک راهی برای هشدار دادن به شنوندگان کانال رادیویی‌اش پیدا کند و همچنین با سوال پرسیدن از بقیه دریابد که منشا این ویروس کجاست و در این موقعیت باید چه کار کرد؟ در همین حال، ویروس همواره به استودیوی Mazzy نزدیک و نزدیکتر می‌شود و یک به یک همکارانش در استودیوهای مجاور را به زامبی تبدیل می‌کند.

فیلم Pontypool یک فیلم زامبی‌محور متفاوت است که شیوه‌ی برداشت کردنش از داستان پخش ویروس زامبی، خیلی منحصر به فرد است و با دیگر آثار این سبکی متفاوت است. فیلم Pontypool قبل از اینکه شاهد شکوفا شدن فیلم‌های زامبی‌محور در دهه‌ی ۲۰۱۰ میلادی باشیم، یک تجربه‌ی ارجینال را ارائه می‌دهد که صرف نظر از سال‌های زیادی که از تاریخ اکرانش می‌گذرد، اگر آن را ندیده‌اید، قطعا برایتان حسابی لذت‌بخش خواهد بود. فیلم Pontytool به جای اینکه روی وحشت فیزیکی زامبی‌ها مانور دهد، روی درگیری‌های ذهنی و چالش‌های درونی افراد حین مواجه شدن با یک پدیده آخرالزمانی تمرکز می‌کند. اگر از تماشای اینهمه فیلم‌ زامبی‌محور تکراری در سال‌های اخیر خسته شده‌اید، سری به فیلم Pontypool بزنید که با اینکه در سال ۲۰۰۸ اکران شده، گویی از آینده آمده است و حسابی شما را غافلگیر خواهد کرد.

فیلم Spring
وقتی که سه ژانر علمی – تخیلی و ترسناک و عاشقانه با یکدیگر ادغام می‌شوند و یک تجربه‌ی استثنایی و منحصر به فرد را به ارمغان می‌آورد.

۸. Spring (2014)

فیلم Spring به کارگردانی آرون مورهِد (Aaron Moorhead) و جاستین بنسون (Justin Benson) روایتگر داستان مرد جوانی به نام ایوان (Evan) است که از یک درگیری روحی – روانی پیچیده رنج می‌برد که انگار هرروز مثل یک سیاهچاله‌ی بی‌انتها، این مرد جوان افسرده را در اعماق تاریک خودش فرو می‌برد. از همین رو ایوان تصمیم می‌گیرد که چند روزی زندگی خسته کننده و بی‌روحش را در ایالات متحده ترک کند و برای یک سفر ناگهانی، عازم ایتالیا شود. در کمال ناباوری، بهترین اتفاق ممکن برای ایوان رخ می‌دهد و این مرد جوان در حین سفر، دختر رویاهایش را ملاقات می‌کند و این دختر نیز به طر عجیبی سعی می‌کند به او نزدیک شود. دختری که ایوان هیچ شناختی از او ندارد اما به قدری رابطه‌ی عاشقانه‌اش با او رویایی به نظر می‌رسد که ارزش ریسک کردن و نزدیک شدن به یک غریبه را داشته باشد.

مدتی ایوان به رابطه‌ی عاشقانه‌ی خودش با این دختر ادامه می‌دهد تا اینکه کم کم از طبیعت غیرعادی و وحشتناک این دختر باخبر می‌شود اما حالا خیلی دیر شده و به یکباره خودش را در میان یک موقعیت پر از آشوب و به شدت استرس‎زا پیدا می‌کند. اگر فیلم‌های حاضر در این لیست را ادغام‌کنندگان دو ژانر سینمایی علمی – تخیلی و ترسناک بدانیم، فیلم Spring اثری است که ژانر سینمایی عاشقانه را نیز به این ترکیب اضافه می‌کند و تجربه‌ای را برایتان رقم می‌زند که احساسات متفاوتی به همراه دارد و مشابهش را تا به حال در فیلم دیگری تجربه نکرده‌اید.

فیلم Spring کارش را همانند یک درام عاشقانه آغاز می‌کند اما به یکباره تبدیل به یک کابوس تمم عیار می‌شود. این فیلم در نخستین لایه‌های داستان پیچیده‌ی خودش تلاش می‌کند عواقب یک عشق بی‌قید و شرط و کورکورانه را به نمایش بگذارد. مورهد و بنسون، دو کارگردان با استعداد فیلم Spring فیلم‌های خوب زیادی دارند که احتمالا از آن‌ها نیز به خوبی استقبال خواهید کرد.

فیلم Circle
با اینکه تعداد فیلم‌های تولید شده در ساب‌ژانر اتاق وحشت و بازیمرگ بسیار ترسناک و در عین حال اروتیک ب

۷. Circle (2015)

فیلم Circle (دایره) به کارگردانی آرون هان (Aaron Hann) و ماریو میسیون (Mario Miscione) یکی از فیلم‌های ساب‌ژانر تک – اتاقی است که سازوکار بسیار ساده‌ای را طی می‌کند اما به شدت آزاردهنده ظاهر می‌شود و به خوبی از پس میخکوب کردن بیننده‌اش پای نمایشگر برمی‌آید. داستان فیلم Circle با بیدار شدن ۵۰ غریبه در یک اتاق دایره‌شکل آغاز می‌شود و خیلی زود مشخص می‌شود که این افراد اجازه حرکت کردن ندارند و باید ثابت سر جای خود بایستند. این ۵۰ غریبه هیچ خاطره‌ای از اینکه چگونه سر از این اتاق درآورده‌اند به یاد ندارند و انگار نوعی فراموشی ناگهانی را تجربه می‌کنند. آن‌ها شروع می‌کنند به بررسی زندگی و ویژگی‌های شخصی خودشان تا از طریق شناخت پیدا کردن درباره‌ی خودشان، راه بیرون رفتن از این اتاق دایره‌ای را نیز کشف کنند.

خیلی زود اولین و مهم‌ترین سورپرایز داستانی فیلم Circle وارد عمل می‌شود و در می‌یابیم که هر ۲ دقیقه یکی از این ۵۰ نفر توسط دستگاه عجیب و غریبی که در مرکز اتاق مستقر شده، کشته خواهد شد و از همه مهم‎تر این است که خود این افراد باید از طریق رای دادن، شخصی را که قرار است در ۲ دقیقه‎ی بعدی کشته شود را انتخاب کنند. فیلم Circle به طور کامل در این اتاق جریان پیدا می‌کند و همین موضوع کمک کرده تا تولید فیلم با بودجه‌ی بسیار کمی به انجام برسد. این فیلم مستقیما بر روی ماهیت مرگ و همچنین ارتباطات میان انسان‌ها تمرکز می‌کند و نشان می‌دهد که انسان‌ها تا چه اندازه می‎توانند در روابطشان فریبنده ظاهر شوند و شخصیت واقعی خودشان را پنهان کنند.

البته که فیلم Circle فاصلۀ زیادی تا تبدیل شدن به یک شاهکار بی‌نقص سینمایی دارد، اما به اندازه کافی خوش‌ساخت و سرگرم‌کننده است که با مفاهیم عمیق خودش، ذهن بیننده را به طرح سوالات مهمی در رابطه با مرگ و زات فریبنده‌ی انسان‎ها وادار می‌کند. نویسندگان فیلم حسابی تلاش کرده‌اند تا اکثر شخصیت‌های درون فیلم را بدون اسم در داستان جای بدهد تا بیننده راحت‌تر از همیشه بتواند خودش را در موقعیت آن‌ها تصور کند و به نوبه‌ی خودش به جای آن‌ها تصمیم بگیرد.

فیلم Slither
شاید برایتان جالب باشد که بدانید سریال The Walking Dead نخستین اثری نبود که مایکل روکر را درگیر یک روایت زامبی‌محور می‌کند. روکر نخستین بار در فیلم Slither بود که مواجه شدن با زامبی‌ها و همچنین بازی در نقش یکی از این زامبی‌ها را تجربه می‌کند.

۶. Slither (2006)

جیمز گان (James Gunn) کارگردان معروف سری فیلم‌های Guardians of the Galaxy در دنیای سینمایی مارول و همچنین فیلم The Suicide Squad در دنیای سینمایی DC، پیش از اینکه با این فیلم‌های پرطرفدار اسم و رسمی برای خودش به دست آورد، اولین تجربه‌ی کارگردانی خودش را با یک فیلم علمی – تخیلی و ترسناک به نام Slither رقم زد. فیلم Slither یک تجربه‌ی افسارگسیخته‌ی سراسر آشوب است که پر شده از المان‌های مشمئزکننده، آزاردهنده و البته ترسناک در ساب‌ژانر وحشت اندامی (Body Horror) به همراه کمی چاشنی کمدی که آن را بیش از قبل به یک اثر سرگرم‌کننده‌ی هیجان‌انگیز و فان تبدیل می‌کند. این فیلم در کمال تعجب، ایده‌ی حمله‌‌ی بیگانگان فضایی به زمین را با زامبی‌ها ترکیب می‌کند و در آن نوعی ویروس فضایی را مشاهده می‌کنیم که همزمان با حمله‌ی بیگانگان فضایی بین انسان‌ها شیوع پیدا کرده و با به کنترل درآوردن مغز افراد آلوده، آن‌ها را به یک مشت زامبی احمق و بدون مغز تبدیل می‌کند.

اگر فکر می‌کنید داستان فیلم Slither تا اینجای کار خیلی عجیب و متفاوت بوده، صبر کنید تا با باقی ماجرا آشنا شوید و ببینید که چگونه جیمز گان در اولین تجربه‌ی کارگردانی خودش ثابت کرده است که استعداد بسیار درخشانی در خلق روایت‌های فانتزی با تم فرازمینی و فضایی دارد. در ادامه‌ی فیلم Slither، یک بیگانه‌ی فضایی مهاجم را مشاهده می‌کنیم که در کنار هدف اصلی‌اش که آلوده کردن همه‌ی ساکنین سیاره زمین است، به دنبال یک هدف جدید قدم برمی‌دارد و در کمال ناباوری، عاشق یک زن زمینی می‌شود که در واقع همسر نخستین قربانی این ویروس فضایی محسوب می‎‌شود.

فیلم Slither هم مثل دیگر ساخته‌های موفق جیمز گان، یک چشم‌انداز زیبا به همراه استایلی منحصر به فرد و جذاب ارائه می‌دهد که تنها وجه تمایزش نسبت به دیگر فیلم‌های این کارگردان، خشونت بی‌حد و مرز و سکانس‌های پر از خون این فیلم است. مثل همیشه امضای اصلی کارگردانی جیمز گان در این فیلم نیز خودنمایی می‌کند و آن هم چیزی نیست جز کمی چاشنی کمدی که درست به موقع در مناسبترین موقعیت‌ها یخ بیننده‌ها را می‌شکند و از یکنواختی و حوصله‌سربر شدن فیلم جلوگیری می‌کند. یکی دیگر از برگ برنده‌های کلیدی فیلم Slither تیم پرستاره‌ی بازیگرانش است که در میان آن‌ها چهره‌های بسیار آشنایی از جمله مایکل روکر (Michael Rooker) الیزابت بنکس (Elizabeth Banks) و نیتن فیلیون (Nathan Fillion) به چشم می‌خورند.

فیلم Oxygen
اگر ترس از محیط‌های تنگ یا به عبارتی دیگر، کلاستروفوبیا دارید، نسبت به تماشای فیلم Oxygen محتاطانه عمل کنید تا شاهد وقوع یک موقعیت اورژانسی پزشکی نباشید.

۵. Oxygen (2021)

فیلم Oxygen به کارگردانی الکساندر آیا (Alexandre Aja) تولید و در سال ۲۰۲۱ آماده‌ی اکران در سینماها شده است. این فیلم داستان زنی را تعریف می‌کند که بدون هیچ خاطره‌ای در حافظه‌اش از خواب بیدار می‌شود و خودش را درون محفظه‌ی استوانه‌ای‌شکل کرایوتراپی (Cryotherapy) مشاهده می‌کند و ظاهرا امکان بیرون آمدن از این محفظه نیز وجود ندارد. با گذر زمان، اکسیژن درون محفظه کمتر و کمتر می‌شود و شخصیت اصلی فیلم همزمان باید با دو چالش کاملا حیاتی و بسیار مهم دست و پنجه نرم کند؛ اولین چالش این است که هرچه سریع‌تر حافظه‌اش را بازیابی و یادآوری کند که کیست و چگونه سر از این محفظه درآورده است؟

چالش بعدی که باید همزمان با مشکل قبلی به آن نیز توجه شود این است که هم کمبود اکسیژن را مدیریت کند و هم کنترل خودش را در این مکان کلاستروفوبیک (Claustrophobic – ترس از محیط‌های تنگ و فشرده) وحشتناک حفظ کند. در طول تمام مدت زمان ۱۰۰ دقیقه‌ای فیلم Oxygen همه‌ی سکانس‌ها در یک مکان کوچک فیلمبرداری شده‌اند و از این نظر فیلم Oxygen را می‌توان یک ورژن مدرن و امروزی‌تر از فیلم Buried در نظر گرفت. این مورد باعث شده تا بیشتر از هر زمان دیگری، نقش‌آفرینی بازیگر نقش اصلی مورد توجه قرار گیرد. چرا که بار بسیار سنگینی بر روی این بازیگر قرار گرفته و اگر موفق ظاهر نشود، تمام پروژه با شکست مواجه خواهد شد؛ همانطور که اگر موفق ظاهر شود، کل پروژه به یک موفقیت بزرگ و دستاوردی ارزشمند برای بازیگر نقش اصلی تبدیل خواهد شد.

ملانی لاورنت (Melanie Laurent) هنرپیشه‌ی نقش اصلی فیلم Oxygen همواره تحت تاثیر تجربیات احساسی عمیق از جمله سوگواری، ناامیدی و عصبانیت قرار می‌گیرد و با استادی هرچه تمام، این احساسات را در یک محفظه‌ی تنگ و فشرده، با محدودیت‌های بسیار زیاد، به نمایش می‌گذارد و یک اجرای بی‌نقص ارائه می‌دهد. همچنین لازم به ذکر است که فیلم Oxygen به هیچ عنوان قابل پیش‌بینی نیست و چندین بار در طول تماشای فیلم، بیننده‌ی خود را به شدت غافلگیر می‌کند.

فیلم The Cell
تا به امروز هر موزیک ویدئو و فیلمی که با هنرنمایی جنیفر لوپز دیده‌اید فراموش کنید و هرچه سریع‌تر فیلم The Cell را که متفاوت‌ترین نقش‌آفرینی جنیفر لوپز است تماشا کنید.

۴. The Cell (2000)

فیلم The Cell به کارگردانی تارسِم سین (Tarsem Singh) در سال ۲۰۰۰ به اکران رسیده و داستان یک خانم پزشک روانشناس به نام کاترین (Catherine) با نقش‌آفرینی جنیفر لوپز (Jennifer Lopez) را روایت می‌کند که از یک شیوه‌ی درمانی منحصر به فرد برای درمان بیماران روحی – روانی استفاده می‌کند. این پزشک با استفاده از یک تکنولوژی اختصاصی و بسیار پیشرفته، این توانایی را به دست می‌آورد که وارد رویاهای افراد در زمانی که خوابیده‌اند شود و با آنالیز کردن رویاهایشان، ریشه‌ی اصلی مشکلات روحی – روانی مراجعه‌کنندگانش را پیدا کند.

خیلی زود، کاترین برای یک پرونده‌ی ویژه فراخوانده می‌شود تا از شیوه‌ی درمان اختصاصی خودش برای پیدا کردن محل آخرین قربانی یک قاتل سریالی استفاده کند. در همین حین، قاتل سریالی مذکور، در پی یک حادثه به کما رفته و کاترین نیز قصد دارد با نفوذ کردن به داخل ذهن این قاتل سریالی و بررسی کردن رویاهایش، محل به قتل رسیدن تازه‌ترین – و تا اینجای کار آخرین – قربانی این قاتل سریالی را پیدا کند. با این وجود اما خطری که کاترین را تهدید می‌کند، نه خود قاتل سریالی، بلکه فضای درون ذهنش است که خطرات بسیار زیادی را در پستوهای تاریک خود پنهان کرده است.

خطراتی که کم کم خودشان را به کاترین نشان می‌دهند و کاترین را به جایی می‌رسانند که دیگر به جای تمرکز روی کشف رازهای این قاتل سریالی، پیش از اینکه سلامت روحی و روانی خودش را از دست بدهد، هرچه سریع‌تر خودش را از فضای ذهنی خطرناک این قاتل سریالی بیرون بکشد. در طول فیلم The Cell همچنین شاهد یک سری تصاویر زودگذر نیز خواهید بود که همانند یک سری تصویر فلَش‌زن، درست مثل جامپ‌اسکرهای همیشگی فیلم‌های ترسناک، در کسری از ثانیه یک شوک ناگهانی به شما وارد خواهند کرد. یک مورد بسیار مهم دیگر در رابطه با فیلم The Cell نقش‌آفرینی بسیار متفاوت جنیفر لوپز است. این ستاره‌ی آمریکایی را اغلب با ترانه‌ها و اجراهای معروفش می‌شناسند، اما هر چند وقت یکبار شاهد هنرنمایی او در سینما نیز هستیم.

با این وجود اما در اکثر فیلم‌هایی که جنیفر لوپز را به همراه دارند، شاهد یک نقش‌آفرینی نزدیک به شخصیت حقیقی جنیفر لوپز هستیم. اما اینبار شاهد یکی از متفاوت‌ترین نقش‌آفرینی‌های این هنرمند معروف در یک اثر ژانر علمی – تخیلی و ترسناک هستیم. یک نکته‌ی جالب در رابطه با فیلم The Cell این است که بعد از گذشت نزدیک به ۲۴ سال از اکران آن، شباهت‌های زیادی بین استایل این فیلم و فیلم‌های مدرن و امروزی‌تر شاهد هستیم. طوری که انگار سازندگان فیلم چندین سال از زمان خود جلوتر بوده‌اند و اثری را خلق کرده‌اند که به این زودی‌ها قرار نیست شاهد منقضی شدن تاریخ مصرف آن باشیم.

فیلم Beyond the Black Rainbow
اگر نسبت به نمایش سریع و پشت هم تعداد زیاد تصاویر به صورت Flashing حساسیت دارید، بهتر است نسبت به تماشای این فیلم فعلاصرف نظر کنید.

۳. Beyond the Black Rainbow (2010)

فیلم Beyond the Black Rainbow محصول سال ۲۰۱۰ به کارگردانی پانوس کاسماتوس (Panos Cosmatos) یک فیلم علمی – تخیلی و ترسناک است که المان‌های زیادی از ساب‌ژانر روانگردان (Psychedelic) به ارث برده است. فیلم Beyond the Black Rainbow روایتگر داستان یک دختر جوان به نام اِلنا (Elena) است که در یک مرکز تحقیقاتی بزرگ مستقر شده تا فقط و فقط روی انجام یک کار تمرکز کند و آن یک کار هم چیزی نیست جز آزمایش و تحقیق بیشتر در رابطه با قدرت‌های فرازمینی‌اش. اِلنا تنها از طریق تله‌پاتی می‌تواند با دیگران ارتباط برقرار کند و همین قابلیت تله‌پاتی‌اش نیز با دیگر قدرت‌های ذهنی‌اش ترکیب شده تا اِلنا در دنیای خودش به مالک یکی از قدرتمندترین ذهن‌های جهان تبدیل شود.

دانشمندان زیادی در این مرکز تحقیقاتی درحال مطالعه‌ی قدرت‌های اِلنا هستند تا به کمک او بتوانند رابطه‌ی بین علم و الهیات را پیدا کنند. با این که این هدف تحقیقاتی به نوبه‌ی خودش بسیار جاه‌طلبانه و کنجکاوی‌برانگیز به نظر می‌رسد، اما اِلنا هیچ میلی به ادامه دادن در این شرایط ندارد و می‌خواهد هرچه سریع‌تر از این پژوهشکده فرار کند تا شاید پس از سال‌ها زندگی درون دیوارهای یک مرکز تحقیقاتی، بتواند یک زندگی معمولی با روزمرگی‌های عادی را تجربه کند و از تمام آن آزمایش‌های تکراری و خسته‌کننده که صرفا برای رضایت دانشمندان در پروژه تحقیقاتی‌شان صورت می‌گرفتند، برای همیشه فاصله بگیرد.

فیلم Beyond the Black Rainbow یک اثر روان‌گردان‌محور است که تا حد زیادی به خاطر یک سری المان‌های بصری و استایل‌های ویژه‌ی فیلمبرداری و تصویرسازی، در زیرمجموعه‌ی این ساب‌ژانر قرار گرفته. فیلم Beyond the Black Rainbow از آن دسته فیلم‌هایی است که اگر دوباره و دوباره تماشایش کنید، همچنان موارد جدیدی برای کشف کردن به چشم می‌خورند. یکی از دلایلی که ارزش تماشای مجدد این فیلم را دوچندان می‌کند این است که سازندگان فیلم حسابی از نمادگرایی و سمبل‌های مختلف در گوشه و کنار صحنه‌سازی‌ها و کارگردانی سکانس‌ها استفاده کرده‌اند و از قضا انجام اینکار صرفا بخاطر تزئین صحنه‌های درون فیلم نیست، بلکه هر یک از این نمادها، یک مفهوم پنهان در بطن خود جای داده‌اند و منتظر بیننده‌اند تا سر از راز آن‌ها درآورد.

فیلم Cube
فیلم Cube پیام‌های اخلاقی زیادی را در خود جای داده که مهمترین آن‌ها در اولویت قرار دادن تمامی اعضای تیم، قبل از خودمان است.

۲. Cube (1997)

فیلم Cube به کارگردانی وینسنزو ناتالی (Vincenzo Natali) در سال ۱۹۹۷ اکران شده و از این بابت قدیمی‌ترین فیلم لیستمان به شمار می‌رود. اگر با سری فیلم‌های Saw که اتفاقا در بین ایرانی‌ها حسابی شناخته شده است، آشنایی دارید، به خوبی می‌دانید که منظورمان از ساب‌ژانر بازی مرگ چیست؟ این سبک از فیلم‌ها که اغلب در زیرشاخه‌ی ژانرهای جدی مثل ترسناک و جنایی قرار می‌گیرند، با بیدار شدن شخصیت‌های اصلی فیلم در یک محیط ناآشنا آغاز می‌شوند و معمولا هم هیچ خاطره‌ای از اینکه اینجا کجاست و چگونه به اینجا آمده‌اند یا حتی اینکه چگونه باید از اینجا خارج شوند، به یاد ندارند.

در فیلم Cube شخصیت‌های اصلی داستان، درون یک زندان هزارتو شکل بیدار می‌شوند و با تمام مشکلات و تفاوت‌هایی که با یکدیگر دارند، موقتا باید مشاجره‌های الکی را کنار بگذارند و با هم همکاری کنند تا هرچه زودتر از این مکعب (Cube) هزارتو خارج شوند. البته که صحبت کردن راجع به پروسه‌ی فرار از این مکعب ساده به نظر می‌رسد، اما خود پروسه‌ی فرار، ریسک‌های پرخطر زیادی را به بازیکنان تحمیل می‌کند. به طوری که به مرور زمان رفته رفته گروهشان را از هم جدا می‌کند و هرکدام به سمت مقصد نهایی‌شان که یا مرگ است یا درب خروجی از این مکعب، نزدیک می‌شوند.

چند سال پس از اکران موفقیت‌آمیز فیلم Cube، ناشرین و سرمایه‌گذارها به تولید دنباله‌های جدید برای این اثر روی آوردند اما متاسفانه هیچکدام در حد و اندازه‌ی فیلم اول ظاهر نشدند و همچنان این فیلم Cube محصول سال ۱۹۹۷ است که در این فرنچایز حرف اول را می‌زند. در مجموع فیلم Cube یکی از بهترین فیلم‌های علمی – تخیلی و ترسناک تاریخ است که با شایستگی هرچه تمام، مقام دوم این لیست را به خود اختصاص داده است.

فیلم The Faculty
شما در تصویر چند چهره‌ی آشنا مشاهده می‌کنید؟ آیا می‌توانید آن‌ها را نام ببرید؟

۱. The Faculty (1998)

و اما در نهایت می‌‍رسیم به جایگاه اول بهترین فیلم‌های علمی – تخیلی و ترسناکی که به شدت دست کم گرفته شده‌اند و اگر مثل خیلی دیگر از بلاک‌باسترهای چندصد میلیون دلاری به یک کمپین تبلیغاتی وسیع در سطح جهانی دسترسی پیدا می‌کرد، الان باید به عنوان یکی از معروفترین فیلم‌های علمی – تخیلی و ترسناک تاریخ سینما به آن اشاره می‌کردیم. حوادث داستانی فیلم The Faculty به کارگردانی رابرت رودریگز (Robert Rodriguez) از جایی آغاز می‌شوند که یک انگل بیگانه بی‌سروصدا وارد یک دبیرستان می‌شود و پروسه‌ی آلوده‌سازی دانش‌آموزان و معلمین و دیگر دست‌ اندرکاران حاضر در این مدرسه را آغاز می‌کند. این انگل ابتدا کارش را با آلوده کردن معلمین و دانشکده‌های اصلی آغاز می‌کند و سپس به آهستگی خودش را به باقی دانش‌آموزان می‌رساند.

یک نقطه‌ی داستانی مهم در فیلم The Faculty جایی است که تنها گروهی که شجاعت به خرج می‌دهند و سعی می‌کنند جلوی شیوع بیشتر این انگل را در مدرسه بگیرند، یک گروه از دانش‌آموزان اخراجی است که پیش از این جزو طردشدگان این دبیرستان به شمار می‌رفتند اما حالا فرصتی پیش آمده تا خودشان را تبدیل به قهرمانان این مدرسه کنند و به معنای واقعی کلمه کل جهان را از نابودی یا حتی بشریت را از انقراض کامل نجات دهند. از سکانس‌های ترسناک بسیار خوش‌ساخت و باکیفیت گرفته تا کانسپت‌های جدید و متفاوتی که از بیگانگان فضایی به تصویر کشیده شده است؛ فیلم The Faculty با اینکه حدود ۲۶ سال پیش به اکران رسیده، همچنان تاریخ مصرفش به پایان نرسیده و هیچ یک از عناصر موجود در فیلم، حس قدیمی و از رده خارج بودن را به بیننده القا نمی‌کند.

فیلم The Faculty همانند یک ادای دین عاشقانه به فیلم‌های ترسناک مخصوص نوجوانان در دهه ۹۰ میلادی عمل می‌کند و تمامی آرک‌تایپ‌های کلاسیک و استایل‌های نمادین فیلم‌های ترسناک این دهه را یکجا جمع کرده تا اوج هنرنمایی و زیبایی‌های ژانر علمی – تخیلی و ترسناک سینمای دهه ۹۰ میلادی را برایمان به نمایش بگذارد.

Loading

نظرات

اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها