سریال شوگون ؛ معرفی کاراکتر جان بلک تورن انگلیسی!
کانال FX بالاخره یکی از موردانتظارترین سریالهای تلویزیونی سال ۲۰۲۴ را به نمایش گذاشت. این سریال چیزی نیست جز شوگون که براساس داستانی برگرفته از رمانی به همین نام اثر جیمز کلاول در سال ۱۹۷۵ ساخته شده است. این سریال شامل ۱۰ قسمت است که دو قسمت اول آن قبلاً پخش شده است تا زمینه را برای یک داستان بسیار قوی در دهه ۱۶۰۰ در ژاپن فراهم کند. سریال شوگون روی هیرویوکی سانادا در نقش لرد یوشی توراناگا، ارباب ادو که درگیر یک رسوایی سیاسی میشود، تمرکز دارد.
او به همراه چهار نفر دیگر در شورای نایب السلطنهها پس از مرگ امپراطور تایکو، وظیفه حفظ صلح در ژاپن را بر عهده دارد. وظیفه شورای نایب السلطنه نظارت بر امور کشور است و همچنین اطمینان حاصل کند که هیچ جنگ داخلی رخ نداده و وقتی وارث به سن ۱۶ سالگی برسد، میتواند بر ژاپن حکومت کند. جالب اینجا است که به همان اندازه که توراناگا بهعنوان یک شخصیت محوری در سریال معرفی میشود، اما باید گفت که در واقع محور اصلی سریال شوگون فردی است که بر اساس یک ملوان واقعی یعنی ویلیام آدامز و در سریال با نام جان بلک تورن شخصیتش ساخته و پرداخته شده است. در ادامه با مجله بازار همراه باشید تا این شخصیت را به خوبی بشناسید.
ویلیام آدامز کیست؟
ویلیام آدامز انگلیسی متولد ۱۵۶۴ بود. در سال ۱۶۰۰، اولین ملوان انگلیسی بود که به ژاپن رسید. او به دنبال سرزمینهای جدید بود، البته نه برای تسخیر حکومتش، بلکه برای تجارت با آن پیگیر این قضیه بود. رهبر او جیکوب کوئاکرنک (Jacob Quaeckernaeck) بود و قصد داشت مسیرهای تجاری را به دور از دشمنان سلطنتی یعنی پرتغال و اسپانیا ایجاد کند. علاوه بر آن، یک رقابت مذهبی هم در این بین وجود داشت، یعنی منظور از این رقابت مذهبی معترضان انگلیسی و کاتولیکهای پرتغال و اسپانیا هستند که همیشه با یکدیگر در تضاد بودند.
کشتی آدامز تنها کشتی بود که هلند را ترک کرد و توانست با آب و هوای بد و بعضا خطرناک مقابله کرده و به مقصد مورد نظر خود برسد. با این حال ژاپنیها مشکوک بودند و در حالی که این افراد را به داخل سرزمین خود بردند، توانستند کاملاً گزینش بکنند که چه کسی را برای ادامه ایجاد روابط دیپلماتیک بازگردانند. آدامز و همسر دومش مجبور شدند در ژاپن بمانند، اما با گذشت زمان آنها بخشی از فرهنگ ژاپن شدند. آنها به اولین ساموراییهای غربی سرزمین ژاپن تبدیل شدند.
آدامز در ژاپن با عنوان میورا آنجین شناخته شد که معنی سکاندار کشتی میورا را میداد. آدامز تحت برکت و اقتدار توکوگاوا به ساخت کشتیهای غربی و تکامل ژاپن کمک کرد و باعث شد تا کشور ژاپن به قدرت ناوگان دریایی خود بسیار بیافزاید. در ادامه ژاپنیها متوجه شدند که نمیتوانند به کشورهایی مانند پرتغال و اسپانیا که در گذشته وانمود میکردند متحد و دوست هستند، اعتماد کنند. آدامز این حرکت را در ادامه به گونهای هدایت کرد که منجر به اجازه بازگشت او به انگلستان شد. جالب اینجا است که او در ژاپن ماند.
آدامز بعداً روی تجارت آسیایی کار کرد و به عنوان کاپیتان اعزامی به آسیای جنوب شرقی خدمت کرد. شهرت او پیش از او بود، به علاوه او آن هالهای را داشت که مردم احساس میکردند میتوانند به او اعتماد کنند. آدامز سرانجام در سن ۵۵ سالگی در ژاپن درگذشت و امروزه با توجه به بناهایی که به او اختصاص داده شده است، مانند مجسمه شیزوئوکا به عنوان یکی از تاثیرگذارترین خارجیها در تاریخ این کشور شناخته میشود.
جان بلک تورن در سریال شوگون کیست؟
جان بلک تورن قهرمان سریال شوگون و نقش اول این رمان است. نقش او را آقای کاسمو جارویس (Cosmo Jarvis) بازی میکند. شخصیت او کم و بیش به آنچه کتاب مستلزم آن بود و به آنچه آدامز بود مطابقت دارد؛ یعنی جسور و مشتاق برای ایجاد شراکت تجاری است. در قسمت اول، کشتی بلک تورن در آب و هوای بد گرفتار میشود. بدتر از آن، وجود سایر بیماریها بودند که به کشتی نفوذ کرده و بیشتر خدمه کشتی را کشته بود. بلک تورن همانقدر که غلط انداز است، قاطعانه معتقد است که ژاپن یک رویا نیست.
کشتی بلکثورن یعنی اراسموس در ایزو ژاپن پهلو میگیرد. سپس آنها توسط لرد یابوشیگه اسیر میشوند، غافل از این که قرار است به مهرههای سیاسی مهمی تبدیل شوند. جاسوس توراناگا به او اطلاع میدهد که این کشتی دارای تفنگ، توپ، طلا و نقره است. با این حال یابوشیگه یک خائن است که مخفیانه با لرد ایشیدو کار میکند و می خواهد توراناگا را بکشد و از سایر اعضای شورا برای بدست گرفتن قدرت استفاده کند که با این اوصاف میشود گفت داستانی عالی برای طرفداران سریال گیم آف ترونز میتواند باشد.
بلک تورن مدام از مردم التماس میکند تا به ژاپنیها اطلاع دهند که پرتغالیهایی که در این کشور تجارت خود را راهاندازی کردهاند، قابل اعتماد نیستند. او میداند که کلیساها به نفه امیال حکومتشان در ژاپن فعالیت میکنند و نه برای رضای خدا! اما بلک تورن برای ادعای خود هیچ مدرکی ندارد. علاوه بر این حرفهای او با ترجمه نادرست توسط روحانی پرتغالی به ژاپنیها انتقال داده شده که باعث کدورت بیشتر بین او و ژاپنیها میشود. همه اینها به این دلیل است که جان بلک تورن تهدیدی برای دین پرتغالیها است. خوشبختانه یابوشیگه با به کار گیری عقل خود، شایستگی لازم را در شخصیت بلک تورن و حفظ آن را تشخیص میدهد. بلک تورن به خدمه یابوشیگه کمک کرد تا در یک ماموریت نجات خوب پیش بروند و همین او را به عنوان یک مرد شرافتمند به دیگران ثابت کرد.
در ادامه یابوشیگه بلک تورن را به عنوان یک پله برای بالا بردن جایگاه خود میبیند. او هشدار میدهد که اگر ایشیدو توسط نایبهای مسیحی (اوهنو و کیاما) خیانت شود، آخرین نایب السلطنه تایکو که در شورا باقی مانده، یعنی سوگیاما، با هر کسی که قدرت بیشتری داشته باشد، طرف خواهد شد. تا آن زمان، ایشیدو باید توراناگا را میکشت. بنابراین یابوشیگه اذعان میکند که بهتر است پروتستانها را در اطراف خود نگه بدارد تا در صورت وقوع درگیریهای داخلی، کشتیها، تفنگها و توپهای بیشتری را برای نبرد در اختیار داشته باشد. بلک تورن نمیداند که او بخش بسیار ارزشمندتری از یک بازی بزرگتر است. تنها کاری که او میخواهد انجام دهد، این است که به نام پرچم انگلیس به سایر رقبای اروپایی آسیب برساند.
چرا ماریکو برای جان بلک تورن اهمیت دارد؟
بلک تورن در اپیزود ۲، اطلاعات مهمی را از یک زندانی دیگر دریافت میکند. او متوجه میشود که بندر چینی ماکائو که آنها همیشه از آن دوری میکردند، در حال انبار کردن اسلحه، مهمات توسط رونین (خائنان ژاپنی) است. یعنی پرتغالیها آنها را میآورند تا از طریق کشتی سیاه به ژاپن و حتی دشمنانش بفروشند، چیزی که توراناگا به عنوان رئیس روابط خارجی به میل خود اجازه داده بود. متأسفانه اجناس و پرسنل این کار سالها است که ژاپن را بیثبات کرده و باعث قیام علیه تایکو شدهاند. در ادامه بلک تورن طی یک حرکت هماهنگ شده توسط یابوشیگه ربوده شده و به توراناگا تحویل داده میشود که میتوان گفت این کار بی شباهت به کارهای لیتل فینگر در سریال گیم آف ترونز نیست.
همانطور که یابوشیگه هر دو طرف را بازی میدهد، توراناگا از ماریکو (Mariko) در نقش مهمی به عنوان مترجم استفاده میکند. توراناگا به کشیش مارتین اعتماد ندارد و برای همین از او برای این کار استفاده کرده است. بلک تورن حقیقت را افشا میکند و تأیید میکند که کاتولیکها ژاپن را در یک طرح مالی بین خود تقسیم کردهاند. این حرف ماریکو را به لرزه درآورد، چون او سالها پس از از دست دادن پدرش به مذهب کاتولیک گروید. ماریکو صادق است و به توراناگا اجازه میدهد همه چیز را بداند، از جمله تمایل بلک تورن برای تشکیل اتحاد و شکست مخالفان مشترکی که دارند.
به این ترتیب ژاپن میتواند خود را از عروسک خیمه شب بازی شدن در جهان شرق نجات دهد. این تصمیم الهام بخش توراناگا برای توقف حرکت کشتی سیاه، زمینگیر کردن آن و درخواست شفافیت و پاسخگویی است. ممکن است در ظاهر این سریال روایتگر یک داستان فئودالی باشد، اما درواقع مسائل حکومتی، فساد، اسلحه سازی ملتها و جنایت یقه سفیدها را تشریح میکند.
بیشتر بخوانید: سریال جدید شوگون برای طرفداران گیم آف ترونز عالی خواهد بود
در نهایت، توراناگا در اوزاکا محبوس است تا این که شورا درباره سرنوشت او تصمیم گیری کند و او میخواهد حقیقت را به تنهایی رمزگشایی کند. او محل اقامت خود را به گونهای تعیین میکند که قاتل اجیر شده از طرف کلیسا بتواند وارد محل اقامت او شود. پس از این که توراناگا قاتل را میکشد، میفهمد که زن قاتل برای گرفتن جان بلک تورن آمده است و نه او. در نهایت این قضیه باعث میشود تا توراناگا بفهمد که او باید بلک تورن را نزدیک خود نگه دارد و حتی ماریکو را نزدیکتر پیش خود داشته باشد. چون این دو مهمترین چیزها برای آزادسازی کشور از دست استعمار پرتغال و اسپانیا هستند. نظر شما در این باره چیست؟ لطفا نظرات خود را با ما درباره این موضوع به اشتراک بگذارید.
بازیهایی که باید منتظر آنها در سال جدید باشید!
نظرات