سینما

۸ اتفاق عجیبی که تصویر ذهنی شما از ثور را برای همیشه تغییر می‌دهند

از بین تمامی ابرقهرمانان موجود در دنیای کمیک های مارول، ثور پسر ادین را می توان یکی از قدرتمندترین آن ها دانست. او به عنوان یکی از خدایان نورس، توانایی استفاده از سلاحی افسانه ای به نام میولنیر را دارد که می‌تواند تنها با اشاره‌ای، آن را از آن سوی کره زمین در کسری از ثانیه به سمت خود بکشد و مهم تر از همه اینکه به جز چندی از قهرمانان افسانه‌ای دیگر، کسی قدرت، یا بهتر است بگوییم لیاقت به دست گرفتن این سلاح را ندارد.

میولنیر به دست یک دورف آهنگر افسانه‌ای با قدرت گرفتن از یک ستاره‌ی درحال نابود شدن ساخته شده است و به هر کسی که آن را به دست بگیرد و بلند کند، قدرت خدای آذرخش را اعطا می‌کند.  صرف نظر از این سلاح قدرتمند، ثور حتی بدون سلاح هم مبارز بسیار قدرتمندی است و در بسیاری از میادین تنها با اتکا به قدرت مشت هایش به پیروز میدان تبدیل شده است. طرفدارانی که با دنیای سینمایی مارول آشنایی کامل دارند، به خوبی می‌دانند که ثور چگونه در فیلم Thor: Ragnarok توانست بدون دسترسی به میولنیر، قدرت خدای آذرخش را فعال کند و قدرتی حتی بیشتر از توانایی میولنیر داشته باشد.

ثور خدای آذرخش فرزند اودین
ابرقهرمانان کمیکی، انعکاسی از اشخاص حقیقی در دنیای واقعی هستند و از احساسات مشترکی با انسان‌ها برخوردارند، پس طبیعی است که گاهی هم نیمه تاریک خود را نشان دهند.

با اینکه اکثر طرفداران کمیک ها یا فیلم های سینمایی مارول، ثور را به عنوان یک مبارز خیرخواه و حامی مردم زمین می‌شناسند، دفعات متعددی در دنیای کمیک‌ها وجود دارد که ثور را درحال انجام کارهای شرورانه دیده‌ایم؛ کارهای شرورانه‌ای که توسط ثور به انجام رسیده‌اند و در این لیست ۸تایی قرار است آن‌ها را مرور کنیم، خطاهای اخلاقی کوچکی که افراد به طور معمول در طول روز مرتکب می‌شوند و سپس از آن درس می‌گیرند نیستند؛ بلکه جنایت‌های بزرگ و بعضا کشتارهای وسیعی هستند که ثور با خونسردی تمام از همه قدرتش برای به انجام رساندنش کمک می‌گیرد.

او مبارز بسیار قدرتمندی است و منطقی است که گاهی نتواند از پس کنترل امیال و احساسات جاه طلبانه‌ی خودش بر بیاید. حتی سوپرمن هم با آن ظاهر معصومانه و استایل اتو کشیده‌اش یکی دو باری از زیر دستش در رفته و جنایت‌هایی را برعلیه بشریت به انجام رسانده. پس ثور هم به عنوان یک وایکینگ فضایی، اصلا از این قاعده مستثنا نیست.

کارهای شرورانه‌ای که تا به امروز ثور به انجام رسانده است را می‌توان در رده بدترین جنایات انجام شده در دنیای مارول رتبه بندی کرد. شاید تا به امروز تصویر ذهنی بسیار خوب و افتخارآمیزی از ثور اودین‌سان داشته باشید، اما این تصویر ذهنی غیرواقعی، در همینجا با مرور این لیست برای همیشه تغییر می‌کند و کمی رنگ و بوی واقعیت به خود می‌گیرد.

بیایید برای یک بار هم که شده ثور رنگارنگ دنیای سینمایی مارول را کنار بگذاریم و برویم سراغ یک نسخه‌ی حقیقی‌تر از ثور. ثوری که حین یک تفریح ساده کنترلش از دستش خارج می‌شود و تانوس او را درحال نابود کردن جهان متوقف می‌کند! شاید ثوری که نویسندگان کمیک سعی داشتند به ما معرفی کنند، خیلی متفاوت‌تر از این نسخه‌ی فیلتر شده و پروپاگاندایی دیزنی است.

با ما همراه باشید تا بپردازیم به ۸ اتفاق عجیبی که تصویر ذهنی شما از ثور را برای همیشه تغییر می‌دهند:

دیکتاتوری ثور
شاید با دیدن تصویر بالا به اشتباه فکر کنید که درحال مشاهده‌ی تصویری از اودین هستید، اما این سازه‌ی عظیم‌الجثه‌ی سنگی‌ای است که بر فراز سنگ‌نگاره‌های کوه راشمور قرار گرفته است. دیکتاتوری ثور!

۱. او تبدیل به یک دیکتاتور فاشیست شد

منبع: شماره ۶۸ کمیک Thor

یکی از ترسناکترین سناریوها در رابطه با قهرمانان موجود در دنیای کمیک‌های مارول این است که یکی از همین قهرمانان بسیار قدرتمند، کنترل جهان را به دست بگیرد. ابرقهرمانان خوب به خودی خود میلی به جایگاه‌های اجتماعی والامقام و مرکب‌های قدرتمند ندارند، اما سابقه‌ی داستان‌های کمیک‌بوکی ثابت کرده است که هروقت یکی از این ابرقهرمانان افسانه‌ای به جایگاهی بسیار ویژه و قدرتمند در جامعه دست پیدا می‌کند، خیلی زود طمع قدرت بیشتر و همچنین میل به کنترل و تمامیت‌خواهی در قدرت، آن‌ها را به رهبرهای شروری تبدیل می‌کند که برای متوقف کردن‌شان به کمک ابرقهرمانان قدرتمندتر احتیاج دارند.

شماره ۶۸ کمیک Thor سعی دارد دقیقا همین سناریو را برای ثور رقم بزند تا بر اساس ویژگی‌های شخصیتی این مبارز جاه‌طلب آزگاردی، ببینیم اگر شخصیتی مثل ثور کنترل یک گروه بزرگ از انسان‌ها را به دست بگیرد، نتیجه‌ی کار چگونه خواهد بود؟ در این کمیک، داستان به سال ۲۰۲۰ سفر می‌کند و برهه‌ای را روایت می‌کند که ثور پس از یک درگیری با سرزمین مادری خود آزگارد، کنترل جهان را به دست می‌گیرد.

او با همکاری برادرش لوکی موفق به انجام این کار می‌شود و در ابتدا تمامی سران گروه انتقامجویان را احضار می‌کند. سپس به تصویب قانونی جدید می‌پردازد که طبق آن تمامی نوزادان تازه متولد شده، باید زیر نظر او توسعه یابند که بی‌شباهت به تمامیت‌خواهی رهبران شروری مثل هیتلر در تاریخ نیست. ثور در این اتفاقات کاملا به یک تانوس تمام عیار تبدیل می‌شود و نه تنها به شرارت اعمال خود ایمان ندارد، بلکه هدف آن ها را تلاش برای نجات جهان از قحطی و فقر و ایجاد تعادل و توازن در میان جامعه قلمداد می‌کند. البته که هر آنتاگونیست شروری در داستان‌های کمیکی، صرفا برای بد بودن اعمالش، کارهای بد انجام نمی‌دهد و به عقیده‌ی خودش درحال انجام کارهای خوبی است که به نفع جامعه‌اش خواهد بود.

در نهایت ثور شرور این داستان متوقف می‌شود و قهرمانان داستان با دست بردن در زمان و خط زمانی وقوع حوادث داستانی این کمیک، تمامی اقدامات شرورانه‌ی ثور را خنثی می‌کنند و با ریست کردن آن خط زمانی، دنیایی را به وجود می‌آورند که انگار هیچوقت در آن ثور به قدرت نرسیده و هیچ کدام از آن اقدامات شرورانه را نیز به انجام نرسانده است.

ثور درحال مبارزه
چه اتفاقی می‌افتد وقتی که حافظین صلح و امنیت، خودشان به یک عامل کشتار جمعی تبدیل می‌شوند؟!

۲. او یک پیمان مهم بین کهکشانی را نقض کرد

منبع: شماره ۱۵۹ کمیک The Mighty Thor

در شماره ۱۵۹ کمیک The Mighty Thor شاهد کنجکاوی ثور در مسئله توافق ایجاد شده بین سرزمین های نیفلهایم و آزگارد هستیم. توافقنامه‌ای که بر اساس آن جنگ های طولانی بین مردم این دو سرزمین به اتمام رسیدند و هر دو گروه به هیچ عنوان اجازه دخالت در امور دیگری را ندارند. در دنیای کمیک‌های مارول، به کرات مشاهده می‌شود که دو سرزمین دشمن، با یکدیگر به یک صلح موقت دست پیدا می‌کنند و با تفاهم برروی چندین اصل مهم از جمله عدم ورود و تجاوز به قلمروی دیگری، با یکدیگر به توافق می‌رسند. در این داستان اما ناگهان ثور با چکش میولنیر به سرزمین نیفلهایم هجوم می‌برد و با قدرت بسیار زیادی که در اختیار دارد، یک قتل عام تمام عیار در این سرزمین به راه می‌اندازد. او بدون هیچ زحمتی از آن سرزمین بیرون انداخته شد و خوشبختانه تنش بیشتری در آن زمان بین این دو سرزمین دشمن اتفاق نیوفتاد.

اما پدرش اودین تصمیم به تنبیه او داشت و به همین دلیل تصمیم می‌گیرد علاوه بر خلع سلاح کردن ثور و بازپس گرفتن چکش میولنیر، او را به زمین (یا همان میدگارد به باور مردمان آزگارد) تبعید می‌کند. تا حد زیادی مشابه آنچه در نخستین فیلم سینمایی Thor در دنیای سینمایی مارول مشاهده کردیم. در این خط داستانی، ثور بدون میولنیر و قدرت خدای آذرخش به زمین که یک سرزمین غریب برای او به شمار می‌رود فرستاده می‌شود. پدر ثور، اودین، که به آگاه بودن از تمام حوادث درحال وقوع و حوادث پیش رو معروف است، ثور را به یک ماجراجویی چالش‌برانگیز می‌فرستد تا شاید کمی از شخصیت کله‌شق خودش فاصله بگیرد و متوجه بار سنگین مسئولیتی که با قدرت‌های بسیار زیادی که دارد برعهده‌اش قرار می‌گیرد، شود.

در ادامه این خط داستانی، ثور متوجه یک خطر بزرگ می‌شود که میدگارد یا همان زمین را تهدید می‌کند و سپس با حسن نیتی که از خود در دفاع از مردم زمین نشان می‌دهد، مجددا از سوی اودین مورد بخشش قرار می‌گیرد و میولنیر را پس می‌گیرد و مجددا تبدیل به خدای آذرخش می‌شود.

ثور به پیروانش دستور قتل می‌دهد
ثور به پیروانش دستور قتل هزاران نفر را صادر می‌کند. همین ثور خودمان!

۳. او به پیروانش دستور قتل هزاران نفر را صادر کرد

منبع: شماره ۵۲ کمیک Thor

به عنوان یک طرفدار دوآتیشه کمیک‌های مارول و بویژه ثور، چه واکنشی نشان خواهید داد اگر بدانید ابرقهرمان موردعلاقه‌تان، یک زمان دستور قتل هزاران نفر از مردمان عادی و غیرجنگجو را صادر کرده است؟ البته که این ثور، آن ثور اتو کشیده و بزک‌مال شده‌ی مارول نیست که در افسرده‌ترین روزهای عمرش به جای اینکه کنترلش را از دست بدهد و به قتل عام بپردازد، در یک گوشه دنج آبجویش را می‌نوشد و فورتنایت بازی می‌کند!

داستان های متعددی وجود دارند که وظیفه دارند این اصل را به خواننده کمیک و طرفداران این ابرقهرمان یادآوری کنند که ثور به عنوان یک خدای جوان، گاهی واقعا از کنترل خارج می‌شود و مهم‌تر از همه اینکه در مقابل کسانی که به اعتقادات او بی احترامی می‌کنند، حسابی خشمگین می‌شود و هیچ حد و مرزی را رعایت نمی‌کند و بدون هیچ خط قرمزی، خشمش را رها می‌سازد و برایش هم مهم نیست که شعله‌های جنگش دامان چه کسانی را می‌گیرد.

در شماره ۵۲ کمیک Thor، او صرفا به این خاطر که از فرمانبرداری و وفاداری دسته‌ای از وایکینگ‌های تحت فرمانش مطمئن شود، به آن‌ها دستور قتل هزاران فرد بی‌‌گناه را صادر می‌کند و این گروه وایکینگ‌ها نیز بدون هیچ تردیدی، دستور رهبرشان/خدایشان را به انجام می‌رسانند و به قتل عام هزاران نفر از مردمان عادی می‌پردازند. اما در ادامه ماجرا طور دیگری رقم می‌خورد و ثور کمی از آن شخصیت عاطفی و مهربانش را به نمایش می‌گذارد. ثور حین گشت زنی‌هایش در یکی از روستاهای غارت شده توسط وایکینگ‌ها، کودکی به نام ثیالفی را پیدا می‌کند که برخلاف دیگر مردم روستایش از حمله وایکینگ‌ها جان سالم به در برده و هنوز کشته نشده است. ثور که با دیدن این بچه حسابی تحت تاثیر قرار گرفته و از دستوراتی که صادر کرده پشیمان شده است، به سراغ پدرش اودین می‌رود و از او تقاضای کمک می‌کند.

اودین ثیالفی را به عنوان یکی از جنگجویان آزگارد به رسمیت می‌شناسد و به او اکسیر جادوانگی را هدیه می‌کند. البته فقط تا هنگامی که حمایت ثور را به عنوان یک دوست به همراه داشته باشد. اینگونه شد که ثیالفی، یکی از جنگجویان آینده‌ی آزگارد، در ازای قتل عام شدن مردمان روستای بزرگش، به اکسیر جاودانگی دسترسی پیدا می‌کند و به مقام نیمه‌خدایی نائل می‌شود. البته که این اتفاق به هیچ وجه آن قتل عام بی‌رحمانه‌ی ثور را توجیح نمی‌کند و ماجرای قتل عام آن روستا توسط وایکینگ‌های ثور، تا همیشه یک لکه ننگ تاریک در کارنامه‌ی ثور به جا خواهد ماند.

ثور و لوکی
ثور در کنار برادرش لوکی!

۴. او شروع به یک حمله دیوانه‌وار کرد و تانوس مجبور به متوقف کردن او شد

منبع: شماره ۴۶۸ تا ۴۷۱ کمیک Thor

طبق شناختی که طرفداران امروزی ثور از شخصیت این ابرقهرمان کمیک‌بوکی به دست آورده‌اند، بعید به نظر می‌رسد که کاراکتر منطقی و خونسردی مثل ثور بخواهد در مقام یک کاراکتر دیوانه‌ی غیرقابل کنترل ظاهر شود. از طرفی دیگر نیز همیشه تانوس را به عنوان یک تایتان دیوانه و غیرقابل کنترل مشاهده کرده‌ایم که به هیچ عنوان نمی‌توان از او انتظار داشت در قامت یک شخصیت میانجی‌گر و صلح‌طلب ظاهر شود. با این وجود اما هرچقدر هم احتمال وقوع این اتفاقات بعید به نظر برسد، باید توجه داشت که در دنیای مارول هیچ اتفاقی بعید نیست. پس کاملا منطقی است که همچین تیتری را مشاهده کنیم که در آن به از کنترل خارج شدن ثور و میانجی‌گری تانوس اشاره شده است.

طی ماجرای خط داستانی Blood and Thunder (یک برهه زمانی در کمیک های Thor) ثور پس از اینکه توسط پدرش اودین از قدرتش صلب می‌گردد، به طور کامل عقلش را از دست می‌دهد و به معنای واقعی کلمه مثل یک برسرکر (Berserker وایکینگ‌های مبارزی هستند که حین نبرد وقتی که خود را در موضع ضعف مشاهده می‌کنند، به یکباره به سیم آخر می‌زنند و اصطلاحا تبدیل به برسرکر می‌شوند) به همه حمله‌ می‌کند!

البته که منظور از همه، مردمان عادی کوچه و خیابان نیستند. بلکه ثور به طور ویژه اهداف خاصی را دنبال می‌کند که همگی از جمله ابرقهرمانان و جنگجویان قدرتمند و بزرگ کمیک‌های مارول هستند. او از درکس (Drax) شروع می‌کند و سپس به سراغ سیلور سرفر (Silver Surfare) و بتا ری بیل (Beta Ray Bill) و خیلی های دیگر می‌رود. همین چند نفری که نام بردیم به اندازه کافی قدرتمند هستند که با مشاهده‌ی شکست خوردن‌شان در مقابل ثور، پی به قدرت بسیار زیاد و غیرقابل کنترل ثور ببریم.

ثور در این حالت دیوانه‌وار خودش به طور کامل با تمامی ابرقهرمانان و ضدقهرمانان دنیای کمیک‌های مارول وارد مبارزه می‌شود تا اینکه اودین به همراه والکری ذهن (Mind Valkyrie) دست به کار می‌شوند و با ورود به داخل ذهن آن، متوجه می‌شوند که ثور از یک اختلال روانی شدید رنج می‌برد (در کمیک این اختلال با به زنجیر کشیده شدنش بر بدنه یک کوه تصویر شده است). در ادامه گروهی با رهبری تانوس، ثور را در یک خلیج زندانی می‌کنند تا اودین یک راهی برای آزاد کردن پسرش از بند این اختلال روانی و بازگشتش به حالت معمولی پیدا کند.

کاش فیلمسازان و نویسندگان دنیای سینمایی مارول، به جای روایت دوباره و دوباره‌ی داستان‌های شبیه به هم و تکراری و قرار دادن ثور در مقابل دشمنان شناخته شده‌اش در قالب فیلم‌های جدید سری Thor، به سراغ ایده‌های اینچنینی بروند و به جای اینکه در فیلم بعدی، یک آنتاگونیست دیگر را در مقابل ثور قرار دهند، برای یک بار هم که شده ثور را در مقابل خودش قرار بدهند و درگیری‌های ذهنی او را در موقعیت‌هایی این‌چنینی به تصویر بکشند.

اتحاد ثور با هیتلر!
یعنی ثور و هیتلر چه اهداف مشترکی با یکدیگر در سر دارند؟!

۵. او با هیتلر همکاری کرد

منبع: شماره ۳۲ کمیک Invaders

همکاری یک وایکینگ فضایی با یک آریایی فاشیست اروپایی زیاد هم دور از ذهن نیست! بدون شک همکاری با هیتلر به همان اندازه ضدقهرمانانه است که در ظاهر به نظر می‌رسد. اما در دفاع از ثور باید گفت که او در ابتدا نمی‌دانست که درحال همکاری با یکی از بدترین هیولاهای تاریخ زمین است. در این ماجرا هیتلر به کمک یکی از زیردستانش ثور را از گذشته احضار می‌کند و به قانع کردن او در جهت همکاری با خودش برای به دام انداختن جوسف استالین می‌پردازد. ثور در ابتدا با این همکاری موافقت می‌کند اما پس از اینکه در می‌یابد هیتلر و پیروانش افراد بسیار شروری هستند و با ترول‌ها درحال همکاری‌اند، حسابی از خجالت آن ها در می‌آید.

در این خط داستانی شاهد به جریان درآمدن یک روایت نسبتا سیاسی در یک کمیک مارولی هستیم. فیلم‌های سینمایی به انتشار رسیده در زیرمجموعه‌ی دنیای سینمایی مارول را بعضا می‌توان سیاسی دانست. اما فرم سیاسی بودن این فیلم‌های سینمایی با آن کمیک‌های قدیمی بسیار متفاوت است. فیلم‌های مارولی امروزی در تلاش هستند تا باورهای سیاسی خودشان را به صورت زیرمتن در بطن روایت‌های خود قرار دهند و در اتفاقات داستانی تا حد امکان سعی می‌کنند از حوادث سیاسی دوری کنند. اما در کمیک‌های قدیمی مشاهده می‌کنیم که ابرقهرمانان بر روی زمین درگیری‌های سیاسی زیادی را پشت سر می‌گذارند و هر ابرقهرمانی به نوبه‌ی خودش یک تجربه‌ی شخصی در دنیای سیاست دارد.

درحال حاضر پروژه‌هایی مثل سریال The Falcon and The Winter Soldier یا فیلم سینمایی درحال ساخت Captain America 4 در دنیای سینمایی مارول از چاشنی سیاسی نسبتا زیادی در مقایسه با دیگر آثار موجود در این فرنچایز برخوردارند. اما همچنان سیاسی‌ترین پروژه‌های دنیای سینمایی مارول نیز فاصله زیادی تا برخی از روایت‌های سیاسی و بسیار جدی موجود در کمیک بوک‌های مارول دارند.

ثور پس از پیروزی در نبرد درحال صدا زدن پدرش.

۶. او مرد عنکبوتی و The Thing را از پای درآورد

منبع: شماره ۵ کمیک Thor: First Thunder

از زمانی که مرد عنکبوتی با فیلم Spider-Man: Homecoming وارد دنیای سینمایی مارول شد، حریف‌های متعددی را در مقابل خود مشاهده کرده که هربار یکی قدرتمندتر از نفر قبلی بوده است. او در ابتدا کارش را با مبارزه در مقابل والچر آغاز کرد و سپس با پشت سر گذاشتن میستریو، در فیلم No Way Home گروهی متشکل از دکتر اکتاویوس، گرین گابلین، الکترو و مرد شنی را در مقابل خودش مشاهده کرد و همچنین چند دقیقه‌ای هم با دکتر استرنج گلاویز شد و تا اینجای کار دکتر استرنج را می‌توان قدرتمندترین کاراکتری دانست که مرد عنکبوتی در دنیای سینمایی مارول در مقابلش قرار گرفته (البته با فاکتور گرفتن تانوس در فیلم Avengers: Infinity War که به صورت گروهی با او مبارزه می‌کردند). حالا فرض کنید در یکی از فیلم‌های آینده، مرد عنکبوتی در مقابل ثور قرار بگیرد! آیا به نظر شما مرد عنکبوتی در این نبرد شانسی برای پیروز شدن و شکست دادن ثور دارد؟ حداقل در این یک موقعیتی که این دو کاراکتر در مقابل هم قرار گرفتند، مبارزه به نفع مرد عنکبوتی تمام نشد!

کمیک کوتاه Thor: First Thunder ماجرای ثور را یک بار دیگر بازگو می‌کند و به روایت ورود ثور به زمین از زاویه‌ای مدرن و متفاوت می‌پردازد. هنگامی که ثور به عنوان خدایی از سرزمین های نورس وارد شهر نیویورک می‌شود، در ابتدا همه چیز آرام به نظر می‌رسد تا اینکه برادر شرورش لوکی، ذهن او را تسخیر و او را مجبور به مبارزه با قدرتمندترین ابرقهرمانان زمین می‌کند. به همین دلیل ثور که حالا برادر شرورش لوکی کنترل ذهنش را به دست گرفته، در شهر نیویورک شروع به گردن‌کشی می‌کند و ابرقهرمانان این شهر را به یک چالش مرگبار دعوت می‌کند.

حین مبارزه ثور در مرکز شهر منهتن، تار مرد عنکبوتی به چکش میولنیر گیر می‌کند و سپس به همراه او از جو زمین خارج شده و با سرعت زیادی وارد فضا می‌شود. مرد عنکبوتی مدت نسبتا زیادی را در خلا موجود در فضا سپری می‌کند و همین مدت زمان کافی است تا اکسیژن مورد نیازش را از دست بدهد و خیلی زود تبدیل به یک جنازه‌ی بی‌جان شود. پس از اینکه ثور میولنیر را به همراه جنازه مرد عنکبوتی به زمین برمی‌گرداند، با استفاده از آن یکی دیگر از ابرقهرمانان زمین یعنی The Thing را از پای در می‌آورد. The Thing از لحاظ فیزیکی قدرتمندترین عضو گروه Fantastic 4 به شمار می‌رود اما حتی The Thing و بدن سنگی‌اش هم شانس زیادی در مقابل ضربات مهلک، کشنده و برق‌آسای میولنیر ندارند.

در پایان هنگامی که ثور سلامت ذهن خود را به دست می‌آورد و از تسخیر لوکی خلاص می‌شود، متوجه فاجعه‌ی بزرگی که در شهر نیویورک به بار آورده می‌شود و برای کمک گرفتن به پدرش اودین متوصل می‌‎شود و خوشبختانه اودین هم راهکار بسیار کاربردی و مفیدی را به کار می‌برد و با استفاده از قدرت کنترل زمان، حوادث رخ داده را به طور کامل ریست می‌کند تا وضعیت شهر نیویورک را به همان وضعی که قبل از حمله ثور بود، درآورد. حالا هم مرد عنکبوتی زنده است و هم The Thing. حالا فقط ثور مانده و کوهی از خشم که قرار است بر سر برادرش لوکی آوار شود.

ثور سالخورده و پیر
تا به حال ثور را با ریش و موی سفید در این سن و سال دیده بودید؟

۷. او با Gorr ملقب به «خداکش» همدست شد

منبع: شماره ۷ کمیک Original Sin و شماره ۵ کمیک Unworthy Thor

ماجرای گُر (Gorr) با خدایانی مثل ثور، ید طولایی دارد و باید ریشه آن را در شخصیت پیچیده و عجیب و غریب گُر جستجو کرد. گر همانطور که از لقبش که خداکش (God Butcher) است پیداست، مشکلی شخصی با تمامی خدایان دارد. او تنفر زیادی نسبت به خدایان می‌ورزد و معتقد است که هیچ یک از آنان لایق عبادت‌هایی که پیروانشان برای آن‌ها به جای می‌آورند، نیستند. گُر یک پیشینه‌ی قدیمی با خدایان دارد و رابطه‌اش با آن‌ها همیشه به این شکل تیره و تار نبوده. اما همانطور که در فیلم سینمایی Thor: Love and Thunder مشاهده کردیم، گُر به دنبال بی‌اعتنایی‌های خدایان، در یک قحطی بزرگ و طولانی‌مدت دخترش را از دست می‌دهد و همین جدایی اجباری از دخترش باعث می‌شود عزمش را جزم کند و برای همیشه با خدایان در جنگ باشد تا انتقام دختر کوچکش را بگیرد.

ثور پس از اینکه از سوی نیک فیوری (Nick Fury) تاییدیه لازم در رابطه با برقراری ارتباط با گر خداکش و همکاری با او را دریافت می‌کند، ایمان خود به عنوان یکی از خدایان نورس را کنار می‌گذارد و در نتیجه لیاقت بلند کردن چکش میولنیر را از دست می‌دهد. پس از این اتفاق، ثور به طور کامل سردرگم می‌شود و به نوعی هویت واقعی خودش را فراموش می‌کند. در همین حین جین فاستر (Jane Foster) به عنوان محافظ جدید آزگارد منسوب می‌گردد و چکش میولنیر را به دست می‌گیرد.

البته همه‌ی این اتفاقات به همین سادگی‌های به وقوع نپیوسته‌اند و ثور سریعا بلافاصله بعد از شروع دوستی با گُر، میولنیر را از دست نداد. بلکه همنشینی با گُر و همفکری و صحبت با او، تاثیرات منفی بسیار زیادی در طرز فکر ثور داشت و همین تغییر اساسی و بنیادین در نگرش ثور بود که باعث شد مقام و منزلت خودش را به عنوان یک خدا از دست بدهد. چرا که حالا او نیز همانند گُر دل پُری از خدایان داشت و از آن‌ها متنفر شده بود. به همین دلیل رفته رفته لیاقت به دست گرفتن میولنیر را نیز از دست می‌دهد و به یک جنگجوی ترد شده تبدیل می‌شود که از طریق همنشینی با یک خداکُش، قدرت‌های خداگونه‌اش را از دست داده است.

هرج و مرج در میدان مبارزه
در این تصویر چند شخصیت را می‌شناسید؟ آن‌ها را در قسمت کامنت‌ها به اشتراک بگذارید.

۸. او موجب شکل گیری یک فاجعه‌ی بین‌المللی شد

منبع: شماره ۵۸ کمیک Thor

به نظر شما آیا خدایان می‌توانند در امور انسان ها دخالت کنند؟ مخصوصا زمانی که انسان ها به خاطر عقایدشان با یکدیگر می‌جنگند و کشته می‌شوند؟ پس از اینکه یک مذهب مبتنی بر ثور در سوکویا شروع به کار کرد، دولت محلی سوکویا اقدام به مقابله جدی با پیروان این مذهب کرد و تمامی اعضای مرتبط با آن را به دام انداخت. حالا این نوبت ثور و دیگر همراهان آزگاردی‌اش بود که به کمک پیروان زمینی‌شان در سوکویا بشتابند. اما ثور به جای اینکه مانند دیگر خدایان خیراندیش و صالح، کمک کردن به پیروانش را در ارجعیت امور خود قرار دهد، با گروهی متشکل از بهترین مبارزانش شروع به نبرد با ارتش سوکویا کرد تا از این طریق، جلوی فروپاشی مذهبی که او را به عنوان خدای اصلی به رسمیت می‌شناسد، بگیرد.

در همین حین که مبارزه میان ثور و ارتش سوکویا درحال گسترده‌تر شدن بود و مدام گرم‌تر و گرم‌تر می‌شد، مرد آهنی از سوی پنتاگون گزارشی مبنی بر اقدامات ثور دریافت می‌کند و سریعا به سوی سوکویا حرکت می‌کند تا با میانجی‌گری میان ثور و ارتش سوکویا، جلوی این نبرد مخرب را بگیرد. اما متاسفانه گفتگوی دوستانه بین مرد آهنی و ثور هیچ نتیجه‌ای نمی‌دهد و جنگی بزرگ میان این دو دوست صمیمی شکل می‌گیرد. جنگی که بسیاری از روستاهای حومه شهر سوکویا را به مرز نابودی می‌کشاند و این اصلا وجهه خوبی برای یک ابرقهرمان که در واقع یک خدای باستانی به حساب می‌آید، نیست.

خرابی‌های به بار آمده طی نبرد شکل گرفته بین ثور و مرد آهنی به قدری وسیع و گسترده بوده‌‎اند که در کمیک‌ها از آن به عنوان یک فاجعه‌ی زیست‌محیطی در سطح بین‌المللی یاد شده است. نکته جالب در رابطه با شهر سوکویا این است که در دنیای سینمایی مارول نیز شاهد آثار مخرب نبردهای شکل گرفته بین ابرقهرمانان هستیم که اهالی شهر سوکویا را به طور کامل تحت تاثیر قرار می‌دهند. ماجرای فاجعه‌ی بین‌المللی نبرد بین ثور و مرد آهنی نیز تا حد زیادی مشابه همین ماجرای سوکویا در دنیای سینمایی مارول روایت شده است. زمانی که ابرقهرمانان با تمام قدرت‌های فرازمینی‌شان با یکدیگر مشغول جنگیدن می‌شوند و اصلا به این موضوع توجه نمی‌کنند که با هر ضربه‌ای که به بدن شخص مقابل فرود می‌آورند و آن را به دیوارهای شهر می‌کوبند، احتمالا سقف‌های متعددی را برروی سر مردم عادی تخریب می‌کنند و تنها با یک مشاجره‌ی معمولی با دوست ابرقهرمانشان، هزاران نفر را بی‌خانمان می‌کنند و حتی تعداد بسیار زیادی را نیز به قتل می‌رسانند. این مورد همیشه در داستان‌های ابرقهرمانی از اهمیت بالایی برخوردار بوده و معمولا در خط داستانی‌های مختلف به عواقب این خرابی‌های گسترده، پرداخته می‌شود.

Loading

تگ ها

نظرات

اشتراک در
اطلاع از
guest
1 دیدگاه
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
ناشناس ابن ناشناسی
پاسخ

مرد عنكبوتي دردویل زن شگفت انگیز دکتر استرنج ثور شی هالک(هالک مونث) آیرون من